🖋 حکایتِ یک امداد و نجات
◾️یک
#سگ_بومی یک باره در وسط شهر ظاهر می شود که از منظر
#مردم، ظاهری «ناخوشایند» دارد! سگی که به یک موجود فضایی تشبیه شده که در قسمت بالایی بدن و گردن مو دارد و بقیه بدن او فقط پوست است.
◾️از همین منظر، این سگ حتی با تنفس خودش می تواند محیط را
#آلوده و یک شهر را بیمار کند!
◾️تلفن
های همراه به کار می افتند تا به هر سامانه ای که در حافظه مردم ثبت و ضبط شده است از حضور یک موجود عجیب و غریب و غیرقابل شناسایی خبر دهند.
◾️#اداره_کل_محیط_زیست،
#آتش_نشانی و شاید سامانه
#شهرداری(که بیشتر به سامانه
#کشتار_سگ ها تغییرِ کاربری داده است!) از دمِ دست ترین شماره هایی است که مردم به آنها متوسل می شوند.
◾️طبق بند 5 شرح وظایف آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران «مقابله با حیوانات وحشی و موذی» از جمله وظایفی است که یک
#آتش_نشان برعهده دارد که به نظر می رسد تک تک واژگانِ به کار رفته در این بند ابتدا مشمول تعریف درست و دقیق و سپس، بازنگری است!
◾️ به نظر نمی رسد «مقابله با یک حیوان وحشی و یا موذی» در راستای وظایفی باشد که طبق بند 7 همین شرح وظایف «در آن جان و مال شهروندان در معرض خطر قرار می باشد.»
◾️به بیانی بهتر، اگر برای جان و مال
#شهروندان احترام و ارزشی این چنین قایلیم و برای امداد و نجات آنها، تا پای جان پیش می رویم و آتش نشانان با
#ازخودگذشتگی تمام این مهم را بارها و بارها به اثبات رسانده اند، نمی توانیم با «حیوانات وحشی و موذی» به «مقابله» بپردازیم. بلکه باید همان روحیه امداد و نجاتِ اصولی در موردِ تمام
#زیستمندان و بدون بکارگیری هیچ صفتی از جمله «وحشی» و «موذی» انجام گیرد- حتی اگر یک حیوان از گونه
#حیات_وحش شهری باشد مانند
#روباه.
◾️#تماس_های_مردمی به نتیجه می رسد و در نهایت، سازمان آتش نشانی وارد عمل شده و این موجود را با وضعیتی که در تصویر کاملا مشخص است می گیرد و به خودرو منتقل می کند. در این فرآیند، به نظر می رسد که حتی هیچ مشورتی با
#دامپزشکِ مستقر در اداره کل سازمان حفاظت محیط زیست هم صورت نگرفته است تا با توضیح مشخصات ظاهری، اطلاعات درست و کارشناسانه ای دریافت شده و براساس آن اقدام شود.
◾️در بررسی صحنه
های جنایی، حتی
#عکاسان نیز از
#دستکش استفاده می کنند! ولی ما در کشورمان برای
#جمع_آوری زباله
های آلوده نیز با
#فرهنگ_استفاده از دستکش فرسنگ ها دور و بیگانه ایم!!!
◾️اگر به جای این سگ بومی، فردی با درجه
#سوختگی حاد و ظاهری «ناخوشایند» بود، آیا
#امدادگران باز به همین روش و از ترس
#آلودگی، آن شهروند
#مصدوم را این گونه حمل و منتقل می کردند؟
◾️آیا اساسا، یک بیمار را باید به شکلی اصولی و استاندارد حمل کرد یا صرفا بنابر قضاوت
های ارزشی و اخلاقی با او رفتاری
#مغرضانه داشت؟
◾️همین رفتار، به خودیِ خود، چه پیام
های اخلاقی به
مردمی که ناظر بر صحنه هستند می دهد؟ آیا راهنمای درستی برای رفتار آنها با حیوانات است؟ بین این رویه و
#سنگسار کردن آن
#سیاهگوشِ مادر ارتباطی نیست؟! سلاخی کردن
#خرس_های_سمیرم چطور؟!
◾️با مشاهده هر نوع صحنه
#خشونت_آمیز در سطح
#جامعه چرا مردم به جای
#انزجار به
#رضایت_خاطر دست می یابند!؟
🔺نَفَسِ حیوانات ما به شماره افتاده است! این نَفَس ها را می توان شنید و شمرد...
◀️ به جای
#دفاعِ تمام قد از این حرکت ها، به جای جست و جو و پیدا کردن هر ریسمانی که بتوان با توسل به آن «توجیه» کرد تا شاید برخی
#انگیزه های شخصی و نیات هدفمند را سیراب نماییم، به بررسی ساختاری و
#آسیب_شناسیِ علمی و همه جانبه بپردازیم. با دفاع از این اقدامات اشتباه، ما شاید خودمان را «موجه» و «مثبت» جلوه بدهیم ولی به حال حیوان و جامعه و کشور هیچ قدم مثبت و سازنده ای برنمی داریم!
https://t.center/pazudharma