مرتضی کاظمی

Channel
Logo of the Telegram channel مرتضی کاظمی
@mortezakazemiiPromote
1.28K
subscribers
- یادداشت‌هایی درباره «اقتصاد» ، «توسعه» ، «آزادی» و «ایران» تماس با مرتضی کاظمی @MortezaaKazemii قبلاً در کانال «اقتصاد و زندگی» می‌نوشتم و الان اینجا می‌نویسم.
🔹انجمن اسلامی دانشکده پزشکی برگزار می‌کند:

🔸سلامت به مثابه کالای عمومی🔸

🗂 از سلسله جلسات #اقتصاد


🗓عصر دوشنبه همین هفته، ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۳

📍دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دفتر انجمن اسلامی

📌 ورود برای عموم آزاد است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر یا ورود از خارج دانشگاه با آیدی @Anjomani_support در ارتباط باشید.

@anjomane_pezeshki
ترامپ دلبری نمی‌کند؛
ابهام می‌سازد و سورپرایز می‌کند!

خاطراتمان را مرور کنیم. چهار سال پیش وقتی ترامپ انتخاب نشد و اعلام کردند بایدن رییس‌جمهور ایالات متحده شده چه تصوری از سال‌های بعد داشتیم. به ما می‌گفتند با انتخاب بایدن؛

- فشار تحریم‌ها کمتر،
- افزایش قیمت دلار کنترل،
- احتمال جنگ کمتر و
- بورس در ایران رونق می‌یابد.

اما چهار سال گذشته و الان متوجه شده‌ایم همه آن تصورات و تخیلات، اشتباه بوده است.

انتخابات ۲۰۲۰ را من اینگونه بیاد می‌آورم که بایدن مردی نرم و پیش‌بینی‌پذیر به نظر می‌رسید؛ مردی که با تبسم و چهره‌ای آرام، شعار صلح و آرامش می‌داد. اما ترامپ با اخم‌های در هم کشیده، قامتی بلند و چهره‌ی مصمم آمریکایی، مستقیم در چشم‌ها زل می‌زد و حرف‌هایی می‌گفت که برای مخاطبِ ایرانی، ترکیبی از صراحت، ابهام و فشار بود.

در هر حال، این تحلیل چه درست باشد چه اشتباه، الان مطمئن شده‌ایم تخیلات و تصوراتی که می گفتند اشتباه بوده است. طی چهار سالی که بایدن رییس جمهور ایالات متحده بود؛

- طالبان بر افغانستان مسلط شد
- روسیه به اوکراین حمله کرد
- جنگ روسیه و اوکراین فرسایشی و طولانی شد
- قیمت دلار در ایران بیش از سه برابر شد
- بازار بورس تقریباً متلاشی شد
- میل به مهاجرت و فرار از ایران شدت یافت
- در آستانه صلح ابراهیم، خاورمیانه متشنج شد
- رییس دولت ایران در حادثه‌ای عجیب، فوت کرد
- ایران و اسراییل در رویارویی مستقیم قرار گرفتند
- وماجراهای غزه، حماس، حزب اله و لبنان اینگونه پیش‌رفت که می‌بینیم.

حدس می‌زنم چهار سال پیش اگر ترامپ رییس‌جمهور شده بود اوضاع در این حد وخیم نمی شد. اما آن موقع ما چنین تصوری از بایدن و ترامپ نداشتیم. چرا؟

شاید چون تحمل کردن ترامپ با این وضعیت پر از ابهام، اضطراب‌آور بوده و هست. برای ما ایرانی‌ها که بخاطر شرایط اقتصادی و اجتماعی زیر فشار و ابهام خرد شده‌ایم به‌سختی می‌توانستیم و می‌توانیم برای تحمل نحوه‌ی گفتار و کردار آدم‌هایی مثل ترامپ تاب‌آوری کنیم.

ترامپ را در حالتی تصور کنیم که کمی نرم‌تر لبخندی بر لب داشت و با چهره‌ی مردی شبیه احمد شاملو می‌دیدیم که قول می‌داد دنیا قرار است بهتر و زیباتر شود. در چنین حالتی شاید اضطراب‌های ناشی از ابهام برای ما ایرانی‌ها نیز کمتر می‌شد.

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۱۹ آبان ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
عمو شود سبب خیر
خدا اگر خواهد!


آیا انتخاب ترامپ نتیجه خوبی برای ما ایرانی‌ها خواهد داشت؟

تنگ چشمان نظر به میوه کنند
ما تماشاکنان بستانیم

تو به سیمای شخص می‌نگری
ما در آثار صنع حیرانیم

شخصاً به انتخاب ترامپ خوش‌بین هستم. انتظار دارم ترامپ در مقایسه با کامالا هریس بتواند شرایط بهتری برای بزرگ شدن کیکِ اقتصاد در دنیا مهیا کند و به همین دلیل خوشبینم که ما ایرانی‌ها نیز مانند سایر مردم جهان بتوانیم از این اقتصاد بزرگتر و از پیشرفت اقتصادی که در سطح جهان ایجاد خواهد شد بهره‌مند شویم.

آمریکایی‌ها بزرگ‌ترین خدمت‌ها را از طریق تکنولوژی و فرهنگ به مردم دنیا ارائه و همه مردم دنیا را بهره‌مند کرده‌اند. ما ایرانی‌ها از حاکمان و دولتمردان و‌ حتی روشنفکران خود بسیار ضربه خورده و آسیب دیده‌ایم ولی خوشبختانه از غربی‌ها و بخصوص آمریکایی‌ها بسیار بهره‌مند شده‌ایم. درست است که در دو دهه‌ی گذشته ما ایرانی‌ها بسیار فقیرتر شده‌ایم اما در همین دو دهه گذشته از طریق محصولات تکنولوژیک که توسط غرب و آمریکا به ما رسیده توانسته‌ایم بخشی از این رنج و محنت را جبران کنیم.

بخش بزرگی از رفاهی که امروز داریم محصول پیشرفت تکنولوژی در غرب و آمریکا است. امیدوارم با تقویت افرادی همچون ترامپ و ایلان ماسک، شرایط مناسب‌تری برای صلح و آزادی اقتصادی مهیا و همه مردم جهان بهرمند شوند.

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۱۶ آبان ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
Forwarded from اشکان زارع
نامه پرزیدنت ریچارد نیکسون به دونالد ترامپ به تاریخ ۲۱ دسامبر ۱۹۸۷:

من برنامه را ندیدم اما خانم نیکسون گفت که شما در آن برنامه فوق‌العاده بوده‌اید!

همانطور که مستحضرید، همسرم کارشناس سیاسی است و پیش‌بینی می‌کند که شما هر زمان برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید به طور قطع پیروز خواهید شد.

با احترام،
ریچارد نیکسون
https://t.center/iranpazhohi
اسلام؛ پناهگاهی برای همه!
از چپ‌های کمونیست تا لیبرتارین‌های آنارکوکپیتالیست

در ماجرای دین و سیاست و اقتصاد

نظر شما درباره اقتصاد اسلامی چیست؟
جایگاه آزادی در دین چگونه است؟
اسلام به سوسیالیسم نزدیک‌تر است یا به لیبرالیسم؟
آیا پیامبر اسلام فرموده‌اند قیمت‌ها دست خداست؟
از نظر اسلام یک فرد تا چه حد اجازه انباشت ثروت دارد؟
آیا اسلام طرفدار حق مالکیت است؟

در پاسخ به این جنس سوال‌ها جوابم (به عنوان یک پژوهشگر آماتور) این است که اسلام آنچنان دارای قبض و بسط است که همه ایده‌ها می‌توانند مستنداتی برای سوار شدن بر آن پیدا کنند. آنطور که تا الان از مطالعه تاریخِ ایران و اسلام فهمیده‌ام اساساً تاریخ اسلام با همین رویکرد (یعنی سواری گرفتن) تکوین و تدوین شده است. با همین توضیح می‌توان گفت همانطور که چپ‌ترینِ چپ‌ها در تاریخٓ اسلام راهی برای اثبات ایده‌هایشان می‌یابند مخالفانشان ایده‌هایی برای مخالفت با چپ‌ها پیدا می‌کنند.

از پیدایش اسلام تا قرن‌ها بعد، انواع نحله‌ها و ایده‌ها بر آن سوار شده‌اند. در میانه این بحث، چند لحظه چشم‌هایتان را به این غزل حافظ باز کنید تا بقیه‌اش را عرض کنم:

دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند

ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راه‌نشین بادهٔ مستانه زدند

آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند

جنگِ هفتاد و دو ملّت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند

به نظر می‌رسد اینجا حافظ با طنز و کنایه از ایده‌های دینی و اسلامی گریز می‌زند به میخانه و پیمانه و به سبک خودش طعنه می‌فرستد بر اختلافات ۷۲ ملت تا بتواند ایده‌ی عشق و عرفان را از کنار دین، استخراج و البته شاید از این طریق به عنوان یک اکتیویست اجتماعی-سیاسی فعالیتی بکند. دقت کنیم؛ اینجا حتی حافظ ایده‌های عارفانه خود را با اشاره و کنایه بر آیات قرآن سوار کرده است. در همین رابطه در قرآن گفته شده که "امانت" بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه شد اما فقط این انسان (که ظالم و جاهل است) بار امانت را پذیرفت.

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا (احزاب، آیه ۷۲)

حافظ در آن غزل، زیرکانه از قرآن به رویکرد خودش گریز کرده‌ است.

البته خدا خیر دهاد به حافظ شیرازی که از آیات قرآن به عشق و عرفان و گاهی به میخانه و پیمانه رسید نه به دفتر و دستک و چه خوب که او از اسلام و قرآن، وزارتخانه و البته وام و رانت استخراج نکرد. اینجا در ایران در چهل سال گذشته از آیات قرآن همه این منافع را در ربوده‌اند. شما نگاه کن از این آیه قرآن که:

وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ (المائدة، آیه ۲)

با همین بهانه سازمان‌ها ساختند و وزارتی به نام تعاون درست کردند و بعد هزاران کارمند استخدام کردند تا هزاران میلیارد تومان وام و رانت را بین نورچشمی‌ها توزیع کنند.

این اسلام که عرض کردم شاید برای همین قبض و بسط‌ها تکوین و تدوین شده آنقدر کش می‌آید که علی شریعتی (معروف به دکتر شریعتی، همان که در همه شهرهای ایران خیابانی به نام اوست) از قصه معاویه و ابوذر، سوسیالیسم اسلامی درمی‌آورد و سال‌ها بعد لیبرتارین‌های معاصر در ایران امروزی از همان تاریخ و همان اسلام، پیامبری ارائه می‌کنند که فرموده: "قیمت‌ها دست خداست" تا نشان دهند اسلام طرفدار ایده‌ی ما یعنی حمایت از "آزادیِ اقتصادی" است.

شما نگاه کنید به همین ایده‌ی ایرانی-اسلامی که می‌گوید "خدا یکی است". بله همین ایده "توحید" را ببینیم که در طول تاریخ چگونه دچار قبض و بسط و سواری گرفتن شده؛ این ایده به همان اندازه که برای دفاع از آزادی و مخالفت با برده‌داری از آن استفاده شده برای جنگ و به اسارت گرفتن و کنیز گرفتن از آن استفاده‌های تُپُل کرده‌اند.

این مثال‌ها و نمونه‌ها در تاریخ ایران و اسلام فراوان است.

خلاصه اینکه؛ بله
اسلام؛ پناهگاهی است برای همه!
حتی شما دوست عزیز؛ چه کمونیست باشی چه آنارکوکپیتالیست :)

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۲۴ مهر ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
Forwarded from مُستشار
🌀 ویلیام گلاسر، رفتارهای ارتباطی ما را به دو دستهٔ ارتباط‌ساز و کارخراب‌کن تقسیم می‌کند.

رفتارهای ارتباط‌ساز
- حمایت
- ترغیب و تشویق
- گوش‌دادن
- پذیرفتن
- اعتماد کردن
- احترام گذاشتن
- گفت‌وگو کردن

رفتارهای کارخراب‌کن
- انتقاد کردن
- سرزنش کردن
- شکایت کردن
- غر زدن
- تهدید کردن
- تنبیه کردن
- رشوه‌دادن به منظور کنترل‌گری

🤔 شما در پروفایل ارتباطی خود بیشتر از کدام رفتارها بهره می‌گیرید؟
دل من از تراپی خون‌ه!

شاید باورتون نشه، ولی پرتکرارترین موضوعی که طی سال‌های گذشته با اون مواجه شدم، موضوع تراپی رفتن یا نرفتن و انتخاب درست تراپیست/ درمانگر بوده. راستش رو بخواین من فکر می‌کنم انتخاب تراپیست درست کم اهمیت‌تر از انتخاب همسر/پارتنر مناسب نیست! پس تصمیم گرفتم برای اولین بار به این سوال پرتکرار و مهم پاسخ بدم.

قبلش اجازه بدین چند مفروضه‌ای که من در ذهنم دارم رو با شما به اشتراک بگذارم. از نظر من:

ـ کسی که به تراپیست مراجعه می‌کنه، آدم «دیوونه» و «روانی‌ای» نیست! همه ما در طیفی از شخصیت سالم تا ناسالم قرار داریم و احتمالا «همه» ما تا حدی ناسالم هستیم.

ـ «همه» ما برای اینکه «پامون رو زمین باشه» و برای اینکه بتونیم با تمام فشارها و حواشی‌های محیطی کنار بیایم به تراپیست نیاز داریم.

ـ «تراپی» یک دوره درمانی کوتاه‌مدت نیست و بهتره حداقل سه سال به صورت مداوم (هفته‌ای یک جلسه) تراپی بشیم. اگر دقیقا بعد از شروع یک بحران به تراپیست مراجعه می‌کنید، انتظار تغییر بعد از چند جلسه رو نداشته باشید. تراپیست نمی‌تونه کمک خاصی به شما بکنه. راه‌حل‌های فست‌فودی به اندازه سرعت پختشون موثر هستن!

ـ اگر شما روانشناسی خوندید و یا کتاب‌های روانشناسی رو از بر هستید هم به تراپی نیاز دارید، چون برای مسلط شدن، آگاهی از خود و غلبه بر هیجانات شما نیاز به یک سوپروایزر (شما بخون تراپیست) دارید و نمی‌تونید به صورت فردی دست به خودکاوی بزنید (در واقع خودکاوی توهمی بیش نیست).


با این مفروضه‌ها پیشنهاد من برای انتخاب تراپیست مناسب اینه:

ـ حتما باید قبل از شروع جلسات بدونید که رویکرد تراپیست/درمانگر شما چیه. سه رویکرد رایج در ایران «روانکاوی» و «شناختی-رفتاری» (CBT) و «طرحواره درمانی‌»ه. اگر تراپیست به شما میگه رویکرد من «التقاطی‌ه» و یا برحسب ضرورت تغییر می‌کنه، بدونید که متاسفانه چرت میگه و مناسب نیست. لازمه بدونید که هر کدوم از این رویکردها پروتکل‌های درمانی مختلفی دارن و سعی کنید قبل شروع بدونید که رویه جلسات به چه صورتیه.

ـ اگر تراپیست شما جای شما تصمیم می‌گیره، اگر به شما راهنمایی‌های مستقیم می‌کنه، اسم این تراپی نیست. اسم این مشاوره و راهنمایی‌ه! و مناسب شما نیست!

ـ اگر تراپیست شما دست به خودافشایی می‌زنه و درباره خودش زیاد صحبت می‌کنه، مناسب نیست!

ـ اگر تراپیست شما رویکرد روانکاوی داره، حتما در جلسات کمتر صحبت می‌کنه و این طبیعی‌ه. باید بدونید که قرار نیست اون به شما بگه چیکار کنید، شما خودتون در طول زمان جواب این سوال رو پیدا خواهید کرد. پس این جوکی که سر هر میز تکرار می‌کنید رو دیگه نگید: «تراپیست کسیه که خداتومن پول می‌گیره و ساکت می‌شینه و نگاهت می‌کنه»!

و در آخر براتون یه تراپیست خوب، یه حال خوب و پای روی زمین آرزو می‌کنم!


@BourseChild
انجمن فرهنگی افراز با همکاری مجموعه فرهنگان برگزار می کند:

نشست نقد و بررسی دو فیلم کوتاه مستند از ایرانشناسان آلمانی گوردین تریلر و ماری-کلود دیفارژ

•دکتر فریدون مجلسی (از فرودستان آنروزی تا فرادستان امروزی)
•دکتر مرتضی کاظمی (خودکفایی، چگونه اقتصاد ایران را تخریب کرد؟)
•دکتر شروین وکیلی (سال های انقلاب: انگاره های گمشده)

گاه: چهارشنبه ۴ مهر ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰

جای: مجموعه فرهنگان پاسداران

از آنجا که نمایش فیلم ها راس ساعت ۱۷:۰۰ خواهد بود، از میهمانان گرامی درخواست می شود ۲۰ دقیقه زودتر در محل نشست حضور یابند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☑️ وقتی سیاستمداران
اقتصاددانان را
به بازی می‌گیرند...

https://t.center/mortezakazemii
وقتی مصطفی ملکیان با افزایش قیمت بنزین مخالفت می‌کند

استدلال‌های مصطفی ملکیان در مخالفت با افزایش قیمت بنزین هر چقدر قوت و ضعف داشته باشد از این نظر مهم است که او شهروندی است دارای نفوذ اجتماعی و اینکه او قانع نشده و با دلایل مطرح شده توسط رییس‌جمهور و اقتصاددانان همراهی نکرده از جنبه‌های مختلف می‌تواند دارای اهمیت باشد. ممکن است گفته شود مصطفی ملکیان تمایلات چپ‌گرایانه دارد یا گفته شود او برای اظهار نظر در مورد موضوعات اقتصادی صلاحیت ندارد اما من فکر می‌کنم نباید شهروندان را با چنین چماق‌هایی مرعوب و برای اظهار و ابراز نظرات محدود کرد. درست است که چپ‌گراها و دولت‌گراها غالباً با افزایش قیمت بنزین مخالفت کرده و می‌کنند اما واقعیت این است که در میان دیگر گرایش‌ها حتی چپ‌ستیزها کم نیستند افرادی که این روزها با افزایش قیمت بنزین مخالفت می‌کنند.

آنچه بر روابط اقتصادی میان حکومت و مردم تحمیل شده به نوعی از کش و واکش تبدیل شده است. دستگاه سیاسی از طریق ایجاد تورم و تحمیل‌ انواع مالیات‌ها و محدودیت‌ها به نفع خود و وابستگانش از جیب مردم می‌کشد و مردم مخصوصاً قشر متوسط تنها منبعی که برای بازپس‌گیری سراغ دارند همین بنزین و انرژی ارزان است. به‌نظر می‌رسد آنچه مهم است تغییر در این رابطه و تغییر در این نوع از اقتصادِ سیاسی است. اقتصادِ سیاسی که بر مبنای غارت و اتلاف شکل گرفته و به مرور تثبیت شده است.

با این وصف، برای ایجاد چنین تغییری در این رابطه اقتصادی سیاسی چه سازوکار جدیدی باید شکل بگیرد؟

در شبهِ پاسخی به این سوال قبلاً با عنوان دولت بنزین‌فروش یادداشتی نوشته‌ام. در قسمتی از آن یادداشت گفته‌ام:

گره‌ِ کوری که در کلاف پیچیده‌ٔ قیمت‌ِ بنزین ایجاد شده به این موضوع مربوط است که دولت‌های ایران، بنزین‌فروش بوده‌ و هستند... دولت در‌ ایران فروشنده‌ خیلی چیزها است؛ بنزین‌فروش، گازوییل‌‌فروش،‌ اتومبیل‌فروش، بیمه‌فروش، کفش‌فروش، بلیط‌فروش، فیلم‌فروش، مجوزفروش، مدرک‌فروش، درمان‌فروش، دارو‌فروش، برق‌فروش و فروشنده‌ٔ صدها قلم کالا و خدمات می‌باشد. این دولت تا وقتی خودش را از این مصیبتِ دلال و بنگاه‌دار بودن رها نکند؛ شرمنده می‌ماند. اما چرا با اینکه اکثر عقلای جهان این موضوع را فهمیده‌اند؛ مسأله همچنان بغرنج و حل‌ناشدنی است؟

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در هفتم شهریور ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
در مورد تئوری انتخاب و ویلیام گلسر

چند سال پیش در لایو اینستاگرام سعی کردم کتاب تئوری انتخاب را در سه جلسه مرور کنم:

قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم

علیرغم نقص‌هایی که در این کتاب به نظرم می‌رسید آنچه من را به این نظریه علاقه‌مند کرد دو بخش ویژه بود:

- یکی تمرکز بر مفهوم روانشناسی کنترل بیرونی
External Control Psychology
- و همچنین مفهوم رفتار کلی
Total Behavior

برای توضیح بیشتر از خلاصه‌ای که توسط وبسایت متمم تهیه شده استفاده می‌کنم و بخش‌هایی از این یادداشت را اینجا تکرار می‌کنم:

گلاسر در سیزدهمین فصل کتاب خود با عنوان باز تعریف آزادی شخصی شما
(Redefining Your Personal Freedom)
نکات کلیدی نظریه انتخاب را در قالب ده اصل خلاصه می‌کند و در چند سطر، به توضیح هر یک از آن‌ها می‌پردازد:

- تنها کسی که ما می‌توانیم رفتارهایش را کنترل کنیم، خودمان هستیم.

- تنها چیزی که بین ما و دیگران رد و بدل می‌شود، اطلاعات است. این‌که با این اطلاعات چه کنیم، به انتخاب خودمان بستگی دارد.

- تمام مشکلات روانشناختی بلندمدت، از جنس «مشکلات در رابطه» هستند.

- مشکل رابطه‌ای، همواره بخشی از زندگی کنونی ما است. ما می‌توانیم از خیلی چیزها آزاد شویم. اما هرگز نمی‌توانیم بدون حداقل یک رابطه‌ی شخصی رضایت‌بخش، شادمانه زندگی کنیم.

- رویدادهای دردناک گذشته، در آن‌چه امروز هستیم نقش مهمی دارند؛ اما مرور دوباره‌ی آن‌ها، کمک چندانی به نیاز امروز ما (بهبودِ رابطه‌ی فعلی‌مان) نمی‌کند.

- ما پنج محرک اصلی ژنتیکی داریم: نیاز به زنده ماندن، نیاز به عشق و تعلق خاطر، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح

- ما برای تأمین این نیازها، باید یک یا چند تصویر را در دنیای کیفی خود بهبود دهیم. دنیای کیفی بخشی از دنیای ماست که از مهم‌ترین چیزهایی که می‌دانیم و می‌شناسیم تشکیل شده است.

- ما از لحظه‌ی تولد تا مرگ، مشغول «رفتار کردن» هستیم. رفتار کلی از چهار بخش جدایی‌ناپذیر تشکیل شده است: عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی

- رفتارها همیشه باید در قالب فعل یا مصدر بیان شوند [و حتماً خودمان فاعل جمله‌ها باشیم]. به جای من افسرده شده‌ام یا دچار افسردگی هستم، بگوییم من انتخاب کرده‌ام افسرده باشم؛ من افسردگی می‌کنم؛ یا خودم را افسرده کرده‌ام.

- رفتار همیشه انتخابی است. البته ما روی دو بخش فکر و عمل قدرت انتخاب داریم و فیزیولوژی و احساس، به عنوان تابعی از این انتخاب ما، تحت تأثیر قرار می‌گیرند.

خوشحال میشم اگر فرصت کردید ویدیوها را ببینید شاید بتوانیم در فرصتی در این مورد دیدار و گفتگو داشته باشیم.

✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ششم شهریور ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
فعالیتم در فردای اقتصاد،
قسمت دوم

۳ درصد از ویدیوها؛ ۳۰ درصد از توجه

پیرو یادداشت قبلی با توجه به اینکه همچنان در حال مرور و انتشار تجربیاتم از فعالیت در رسانه فردای‌اقتصاد هستم به این فکر کردم بد نیست درباره‌ی یکی از خوش‌شانسی‌ها چیزکی بنویسم و با طرح یک موضوعی نظر شما را جویا شوم.

امروز داشتم یوتیوب را نگاه میکردم. آنطور که در یوتیوب گزارش شده، فردای‌اقتصاد تا امروز که ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ است ۱۷۳۰ ویدیو منتشر کرده و این ویدیوها مجموعاً ۱,۰۹۰,۶۱۷ (نزدیک به یک میلیون و صد هزار) بار دیده شده یا اصطلاحاً View خورده است. از این ویدیوها تقریباً ۵۵ ویدیو (که اغلب برنامه‌های #گفت‌وگوی_فردا و #دورهمی_اقتصادی است) به واسطه‌ی آقایی به‌نام مرتضی کاظمی 😉 تهیه و تولید شده است. این نسبت (یعنی ۵۵ به ۱۷۳۰) تقریباً می شود ۳ درصد از مجموع ویدیوهایی که فردای‌اقتصاد در یوتیوب منتشر کرده است. مجموع بازدیدها را به راحتی می‌توان شمارش کرد. این عدد تا امروز می‌شود حدود ۳۲۵۰۰۰ یعنی اینکه نزدیک به ۳۰ درصد از بازدیدها معطوف به این ۳ درصد ویدیویی بوده که عرض کردم به واسطه‌ی اون آقاهه :) تولید یا تهیه شده است. متوجه هستم که این افتخار و شانس بزرگی است که از طرف مخاطبین و رسانه شامل حال من شده و از این بابت از همه همراهان سپاسگزارم.

بعضاً برنامه‌ها و موضوعات این شانس را نداشته‌اند که در حد تلاش و زحماتشان مورد توجه قرار گیرند مثلاً نگاه کردم دیدم بعضی از برنامه‌ها که توسط یک تیم پنج‌شش نفره (به جز تیم فنی) تولید محتوا می‌شده کمتر از یک درصد توجه و بازدید را جلب کرده است.

یک نکته توسط یکی از دوستان گفته شد که این ویدیوهای پربیننده‌‌ با اینکه طولانی و حداقل ۹۰ دقیقه‌ای بوده همچنان مورد استقبال بوده است.

علاقه‌مند بودم این نکته و کنجکاوی را با شما به اشتراک بگذارم تا بررسی کنیم چه عواملی باعث شده در یک رسانه اقتصادی بعضی از ویدیوها توانسته در این حد مخاطب جذب کند. اگر یوتیوب فردای‌اقتصاد را ببینید و ویدیوها را بالا-پایین کنید می‌توانیم با هم این تجربه را مرور کنیم و با همفکری کمک کنیم تا با شناسایی عوامل مهم از این تجربه استفاده کنیم و برای تولید محتواهای موثر و جذاب تلاش بهتر و بهره‌ورتری در آینده داشته باشیم.

مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۲۸ مرداد ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
فعالیتم در فردای اقتصاد

این یادداشت را زمانی می‌نویسم که دوره ۲۲ ماهه همکاری‌ام با #فردای‌_اقتصاد به سرانجام رسیده و پایان یافته است. فکر می‌کنم بعضی دوستان علاقه‌مند هستند بدانند فعالیتم در یک رسانه اقتصادی چه حال و هوایی داشت و در این مدت چه کرده‌ام. با توجه به اینکه عملاً حدود چهار ماه از این مدت را امکان فعالیت جدی نداشتیم مدت زمان مفید برای ضبط و فیلمبرداری را ۱۸ ماه در نظر گرفته‌ام. با در نظر گرفتن این نکته حس خوبی دارم که عرض کنم در این مدت حداقل ۵۷ میزگرد با حضور ۱۸۹ میهمان اجرا و مدیریت شده و این تجربه برای من تجربه محبوب و جذابی بوده و هست. البته این نکته را اضافه کنم که برای برگزاری حدود چهل میزگرد، تلاش ناموفق داشتم به این معنی که پیگیری و تلاش می‌کردم اما به دلایل مختلف امکان اجرا و فیلمبرداری پیدا نمی‌کردیم. همچنین در دیگر برنامه‌های مختلف در رسانه فردای‌اقتصاد حداقل ۱۵ مرتبه به عنوان کارشناس حضور و درباره علم اقتصاد و همچنین اقتصاد ایران صحبت کردم. به‌جز چند مورد که به دلایل مختلف موفق به انتشار نشدیم بقیه این برنامه‌ها در وبسایت و یوتیوب فردای‌اقتصاد منتشر شده است. امیدوارم کارنامه خوبی باشد.

بد نیست بعضی از پرونده‌ها و موضوعاتی که در فردای‌اقتصاد کار کردیم را اینجا مرور کنیم:

- درباره قانون و حاکمیتِ حقوق
- سازمان ها و جلوه‌های اقتصاد دستوری
- اصلاح نظام بازنشستگی
- داستان ملی شدن نفت
- علل تاریخی عقب‌افتادگی اقتصادی
- مسیر اصلاحات اقتصادی
- اشتغال و دستمزد دستوری
- تورم و بانک مرکزی
- روشنفکران، فرهنگ و اقتصاد
- مالیات، انصاف و عدالت

علاوه بر موارد فوق، با موضوعات متنوع دیگری درباره اقتصاد ایران و همچنین اندیشه و تاریخ اقتصادی میزگردهایی ساخته و منتشر شد که در همین کانال با هشتگ های #دورهمی_اقتصادی و #گفت‌وگوی_فردا قابل جستجو هستند.

عرض کنم خدمت شما اخبار و ماجراهای این رسانه کم و بیش بازنشر شده و شاید بدانید از بهمن ماه سال گذشته که ماجرای تعطیلی موقت پیش آمد فعالیت این رسانه بسیار کمتر شد تا اینکه در تاریخ هفتم تیرماه سال جاری استودیو پلمب و عملاً فعالیت این رسانه مجدداً و شاید به صورت موقت متوقف شد. امیدوارم امکان فعالیت مجدد این رسانه به زودی مهیا شود.

از گزارش بالا که بگذریم اجازه بفرمایید یک نکته جانبی عرض کنم. فعالیت تیمی می‌تواند پر چالش و اضطراب‌آور باشد. فعالیت در تیم فردای‌اقتصاد نیز برای من همینطور بود. با اینکه تیم مدیریتی و فنی در این مجموعه از بهترین‌ها هستند ولی در هرحال چالش‌هایی داشتیم. مثلاً طراحی دکوراسیون و گرافیک و یا شرایط صدابرداری و تصویربرداری داستان‌ها داشت و چالش‌برانگیز بود. صادقانه عرض کنم گاهی بگومگو هم داشتیم ولی خوشبختانه کم‌وبیش به صلح و صفا پیش می‌بردیم. در هر حال سعی می‌کردیم تلاش برای داشتن تجربه‌های بهتر را تمرین کنیم. از همکارانم در رسانه فردای‌اقتصاد تشکر و برایشان بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

حالا یواشکی یک سوال نه‌چندان مهم بپرسم؛ آیا نکته‌ای دارید با من در میان بگذارید؟

مثلاً این رنگ "سبز" که در استودیوی فردای اقتصاد به‌وفور استفاده می‌شد برای شما چه حس و حالی داشت؟

مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii
🔹 مرتضی به رنگ آزادی و طعم سفر

محمدعلی کرباسیون، مدرس حقوق

راهی بزن که آهی بر سازِ آن توان زد
شعری بخوان که با او رَطلِ گران توان زد

آشنایی من با مرتضی کاظمی از طریق دورهمی‌های فردای‌اقتصاد بود، مردی با ته‌لهجه اصفهانی که خود را اینگونه معرفی می‌کرد: «سلام، من مرتضی کاظمی در دورهمی اقتصادی، در خدمت شما هستیم، موضوع این دورهمی....» تصور من از دکتر کاظمی، یک استاد دانشگاهی اتو کشیده که همه چیزش روی روال، برنامه ریزی و خط کشی است، بود؛ پیام های من در لینکداین و تلگرام، ایشان را به مراتب انسانی اخلاق مدار، اهل گفتگو و راحت به من معرفی کرد، از اونجور افرادی که واقعا به رنگ محبت ساخته شده اند.

مصاحبه‌ی بلوط سرخ با مرتضی کاظمی، انسانی اهل مسافرت، شعر و موسیقی، پیاده‌روی های طولانی، کوه‌نوردی، دقت حتی در حرم امام رضا، میهمان‌نوازی که پذیرای زرشک‌پلو با مرغ برای مسافری است که نه او را دیده و نه می‌شناسد.

مرتضی کاظمی تلاطم‌های زندگی‌اش را به آرامی و راحتی پاسخ می‌دهد و این بیانگر سلامت روحی و پیگیری دویست جلسه‌ای روان‌درمانیش می‌باشد، چیزی که شاید خیلی از ماها از آن فراری هستیم، کمی با ناراحتی، رفتن مادر، جدایی و طلاق را روایت می کند، میگوید و می‌فهماند که هم به حرفی که می‌زند اعتقاد دارد و هم با آن اعتقاد زندگی می‌کند به نحویکه الان نه پست دولتی دارد و نه هیئت علمی دانشگاه است، حتی خواستن عذر تدریسش از دانشگاه را به راحتی بیان می کند می گوید به آن معنا هیئت علمی نبوده است ولی بله گفتند که این لیست نباید تدریس کند، بله اینکه در چارچوبی به غیر از هدف خود برای پروژه منِ ۱۴۰۴ قرار نگیری، بیانگر آزادگی است.

هیجان مسافرت وی حتی در مناطق مرزی ایران و افغانستان، صالح آباد و بلوچستان واقعاً به رنگ انسان است، ماندن پنج روز در خانه‌ای از مردم پاک صالح‌آباد، شرکت در عروسی علمای اهل تسنن با حافظ خوانی...

مرتضی عاشق اقتصاد است و این عشق خود را از طریق گفتگو یاد می دهد، بله کافه‌هایی که راه می‌اندازد کلاس درس نیست، بلکه علم‌آموزی از طریق گفتگو است، گفتگویی که غایب در نظام آموزشی و فرهنگی ماست.
مرتضی به آزادی ایمان دارد ، ایمانی به رنگ امید ، آزادی به معنای واقعی کلمه نه یک گام کمتر و نه یک گام بیشتر، به نظر می رسد که حاکمیت قانون را نیز ذیل آزادی تعریف می‌کند، برای همین در دورهمی های اقتصادی آشکارا به انحصارات دولتی حتی در تامین اجتماعی می‌تازد. شاید اقتصاد را چون هایک و ویلیام گلسر، ذیل آزادی و انتخاب دوست دارد.

مرتضی یاد می‌دهد که خود خودمان باشم، بشناسیم و حتی سفری به درون خود داشته باشیم ، سفری که به مراتب عمیق تر از سفرهای روزمره و طبیعت گردی مرسوم است، بی‌آلایش، کوشا، حیران نسبت به محیط، اهل گفتگو، راکد نبودن حتی اگر شده با پیاده روی و سفر حیران زندگی و درون خود باشیم....

کانال پل‌چوبی
https://t.center/Isf_law_school
Forwarded from محسن صادق نیا
درودبرشما،من حقیقتا"ازاین ورژن شما شگفت زده شدم شایدخیلی های دیگه هم که مانندمن شماراصرفا"یک دانش آموخته علم اقتصادمیشناختندهم به همینگونه باشند.ازشماممنونم که دریچه ای به درون خود برای خود وبرای دنبال کنندگانتان و آشنایانتان گشودید،میدانم که آسان نیست و شهامت وهم صداقت قابل ملاحظه ای میطلبد،آرزومندم درادامه همین مسیر موفق وهمچنان سرحال باشید.
☑️ عصیان سی‌سالگی - لذت چهل‌سالگی

نامدار افروغ در دومین اپیزود از پادکست بلوط‌سرخ با من درباره چیزهایی غیر از حرف‌های همیشگی که معمولاً از من دیده و شنیده شده، گفت‌وگو کرده است.

لینک یوتیوب

لینک کست‌باکس

مرتضی کاظمی؛ اقتصاددانِ متولدِ اصفهان که پس از مهاجرت و تحصیل در مالزی در تهران ساکن شده و کم‌کم عاشق تهران و آدم‌های تهران و زندگی در این شهر شده

مرتضی در این اپیزود از تجربیاتش درباره عصیان سی‌سالگی و همچنین لذت‌های چهل‌سالگی گفته و از روزهایی که مشغول بوده به سفرهایی معنابخش، بی‌برنامه و زندگی‌ساز؛

مرتضی با این سفرها برای خودش و زندگی‌اش چشم‌های متفاوتی ساخته؛ سفر به مرزهای ایران و همچنین سفرهای بی‌برنامه و یهویی که برایش تبدیل شده به بخشی از تجربه و هویتش.

مرتضی کاظمی که به آزادی‌خواهی و علاقه‌مندی به لیبرالیسم شناخته می‌شود اینجا توضیح می‌دهد چگونه از اشعار حافظ وام می‌گیرد تا بفهمد آزادی‌خواهی برایش قرار است رطل گران و چشم‌اندازی وسیع باشد که به قول حافظ شیرازی:

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد
Forwarded from Finance & Economics
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تورم چگونه اخلاق را تباه می‌کند؟

👤 مانی بشرزاد

تورم باعث انقلاب اجتماعی می‌شود که در آن طبقه متوسط، کارآفرینان و مخترعان نابود می‌شوند و جای آنها کلاهبرداران و رانت خواران می‌آیند.
تورم یک سبک زندگی را تبلبغ (بخوانید زور) می‌کند: برای امروز زندگی کن، به آینده فکر نکن.

به این دلیل که پولی که امروز در دست توست فردا ارزش خود را از دست می‌دهد، عقلانی ترین تصمیم این است که امروز آن را خرج کنی تا ارزش آن حفظ شود.

این تفکر و سبک زندگی خلاف چیزی است که باعث رشد اقتصادی می‌شود: پس انداز کردن. این خلاف چیزی است که تمدن را می‌سازد: تفکر بلند مدت.

#تورم #علم_اقتصاد #اقتصاد_آزاد #رانت #لیبرالیسم #سیاست_اقتصادی #بانک_مرکزی #تورم_اقتصادی #تورم_ایران #مانی_بشرزاد

◽️@utfinance◽️
فرمایشات استاد غنی‌نژاد در مورد توصیه به رای دادن، هنوز من را قانع نکرده است.

درخواست می‌کنم توجه داشته باشیم این تشویق و تهدید به رای سلبی-منفی همیشه با همین روش یعنی هیولاسازی انجام شده و می‌شود. به حافظه‌ مراجعه کنیم تا به یاد آوریم قبلاً نیز از آقایان ناطق، احمدی‌نژاد و رییسی هیولا ساختند و در زمانی که قیمت دلار سه هزار تومان بود ما را از آقای رییسی و دلار پنج هزار تومانی می‌ترساندند. همین ماجرای هیولاسازی در حدی بود که آقای رییسی را متهم می‌کردند قرار است پیاده‌روها را زنانه-مردانه کنند. به قول آقای رییسی: "خوب شد ما رییس‌جمهور نشدیم که دلار بشود پنج هزار تومان"

این شیوه نخ‌نما و این هیولاسازی همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرد. من واقعاً متاثر و متاسف شدم از اینکه استاد غنی‌نژاد نیز به این دستگاه تبلیغاتی پیوستند.

به نظر من استاد غنی‌نژاد اهل گفتگو و تعامل هستند و به همین دلیل همچنان امید دارم طی دو سه روز آینده خود را از این حلقه‌های محدود و بسته فراتر ببرند و با افراد متنوع و بیشتری همفکری و تعامل داشته باشند.

۱۲ تیر ۱۴۰۳
Forwarded from فردای اقتصاد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اصلاحات اقتصادی را چگونه و از کجا آغاز کنیم؟
میزگردی با حضور موسی‌غنی‌نژاد، مسعود نیلی، علینقی مشایخی و محمدمهدی بهکیش


◽️پیرو چهار نشست قبلی، در این قسمت از برنامه #دورهمی_اقتصادی که در واقع پنجمین قسمت و جمع‌بندی قسمت‌های قبلی است به موضوع "الزامات اصلاحات اقتصادی در ایران" پرداخته شده است.

▪️نسخه یوتیوب
▪️نسخه وبسایت
▪️نسخه صوتی

◽️در نشست‌های قبلی سوالات ذیل مطرح شده بود:

▪️آیا اصلاحات اقتصادی در ۳۴ سال گذشته شکست خورده؟
▪️پیش‌شرط اصلاحات اقتصادی چیست؟
▪️اصلاحات اقتصادی باید تدریجی باشد یا ضربتی؟
▪️اصلاحات اقتصادی را از کجا شروع کنیم؟

◻️‌رسانه تصویری فردای اقتصاد⬇️
@Feghtesad
Telegram Center
Telegram Center
Channel