اسلام؛ پناهگاهی برای همه!
از چپهای کمونیست تا لیبرتارینهای آنارکوکپیتالیست
در ماجرای دین و سیاست و اقتصاد
نظر شما درباره اقتصاد اسلامی چیست؟
جایگاه آزادی در دین چگونه است؟
اسلام به سوسیالیسم نزدیکتر است یا به لیبرالیسم؟
آیا پیامبر اسلام فرمودهاند قیمتها دست خداست؟
از نظر اسلام یک فرد تا چه حد اجازه انباشت ثروت دارد؟
آیا اسلام طرفدار حق مالکیت است؟
در پاسخ به این جنس سوالها جوابم (به عنوان یک پژوهشگر آماتور) این است که اسلام آنچنان دارای قبض و بسط است که همه ایدهها میتوانند مستنداتی برای سوار شدن بر آن پیدا کنند. آنطور که تا الان از مطالعه تاریخِ ایران و اسلام فهمیدهام اساساً تاریخ اسلام با همین رویکرد (یعنی سواری گرفتن) تکوین و تدوین شده است. با همین توضیح میتوان گفت همانطور که چپترینِ چپها در تاریخٓ اسلام راهی برای اثبات ایدههایشان مییابند مخالفانشان ایدههایی برای مخالفت با چپها پیدا میکنند.
از پیدایش اسلام تا قرنها بعد، انواع نحلهها و ایدهها بر آن سوار شدهاند. در میانه این بحث، چند لحظه چشمهایتان را به این غزل حافظ باز کنید تا بقیهاش را عرض کنم:
دوش دیدم که ملایک دَرِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راهنشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
جنگِ هفتاد و دو ملّت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند
به نظر میرسد اینجا حافظ با طنز و کنایه از ایدههای دینی و اسلامی گریز میزند به میخانه و پیمانه و به سبک خودش طعنه میفرستد بر اختلافات ۷۲ ملت تا بتواند ایدهی عشق و عرفان را از کنار دین، استخراج و البته شاید از این طریق به عنوان یک اکتیویست اجتماعی-سیاسی فعالیتی بکند. دقت کنیم؛ اینجا حتی حافظ ایدههای عارفانه خود را با اشاره و کنایه بر آیات قرآن سوار کرده است. در همین رابطه در قرآن گفته شده که "امانت" بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه شد اما فقط این انسان (که ظالم و جاهل است) بار امانت را پذیرفت.
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولا (احزاب، آیه ۷۲)
حافظ در آن غزل، زیرکانه از قرآن به رویکرد خودش گریز کرده است.
البته خدا خیر دهاد به حافظ شیرازی که از آیات قرآن به عشق و عرفان و گاهی به میخانه و پیمانه رسید نه به دفتر و دستک و چه خوب که او از اسلام و قرآن، وزارتخانه و البته وام و رانت استخراج نکرد. اینجا در ایران در چهل سال گذشته از آیات قرآن همه این منافع را در ربودهاند. شما نگاه کن از این آیه قرآن که:
وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ (المائدة، آیه ۲)
با همین بهانه سازمانها ساختند و وزارتی به نام تعاون درست کردند و بعد هزاران کارمند استخدام کردند تا هزاران میلیارد تومان وام و رانت را بین نورچشمیها توزیع کنند.
این اسلام که عرض کردم شاید برای همین قبض و بسطها تکوین و تدوین شده آنقدر کش میآید که علی شریعتی (معروف به دکتر شریعتی، همان که در همه شهرهای ایران خیابانی به نام اوست) از قصه معاویه و ابوذر، سوسیالیسم اسلامی درمیآورد و سالها بعد لیبرتارینهای معاصر در ایران امروزی از همان تاریخ و همان اسلام، پیامبری ارائه میکنند که فرموده: "قیمتها دست خداست" تا نشان دهند اسلام طرفدار ایدهی ما یعنی حمایت از "آزادیِ اقتصادی" است.
شما نگاه کنید به همین ایدهی ایرانی-اسلامی که میگوید "خدا یکی است". بله همین ایده "توحید" را ببینیم که در طول تاریخ چگونه دچار قبض و بسط و سواری گرفتن شده؛ این ایده به همان اندازه که برای دفاع از آزادی و مخالفت با بردهداری از آن استفاده شده برای جنگ و به اسارت گرفتن و کنیز گرفتن از آن استفادههای تُپُل کردهاند.
این مثالها و نمونهها در تاریخ ایران و اسلام فراوان است.
خلاصه اینکه؛ بله
اسلام؛ پناهگاهی است برای همه!
حتی شما دوست عزیز؛ چه کمونیست باشی چه آنارکوکپیتالیست :)
✍️ مرتضی کاظمی
🗓 نوشته شده در ۲۴ مهر ۱۴۰۳
https://t.center/mortezakazemii