لفور سرزمین زیبایی

#نیمایی_تبری
Channel
Logo of the Telegram channel لفور سرزمین زیبایی
@lafoormycountryPromote
1.15K
subscribers
8.13K
photos
1.23K
videos
103
links
ارتباط با ادمین 👇👇 @alireza6022
#نیمایی_تبری

آسمون، لَسِک لَسِک
شَندنه شِه دلّه کوچهٔ میون
من تِه خاطر اِسّامه دَرون لو
ونگا وا کمبه برو
خله تومه که ته بوردی آ همن
بیه اندون واری بی بکابو
اتا اساره ننه مه دشت لو
مره بیته شی دهون بلند شو


#برگردان

آسمان، آرام آرام
دلش را در میان کوچه می‌ریزد
من به خاطر برایوان ایستاده‌ام
صدا می‌زنم بیا
خیلی وقت‌ است تو رفتی و چمن
مانند مرداب شده است
یک ستاره در دشتم نمی‌تابد
شب بلند مرا به دهان گرفته‌ است

#م_باران


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

سییوئی بَیته
بنه و آسمونّه،

لو گیرنی دِرازِ
شو ره خونِشِ
جا!
اِی خِش خَوِر
تِلا

اَی بونه بَووه روز
دیار

#برگردان

سیاهی زمین و آسمان را
فرا گرفت
تو که بلندی شب
زیر پای
توست با خروس خوانی،
اِی خروس خوش خبر

بار دیگر روز روشن را
می شود دید

#خانلری_المشیری "مدد"


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

شِه روآرّه اِشِمِه
هَندا دریو نِمِنِه مِه تکِ بِن
دل بَترکه
نا که کِلّاک مِشِنِه
نا اَتّا سِسکه
وِنِه نِشتاکِّ هِلِنّه بَوینم
اینتا حَقّه؟!
اَمه اِرثِ بَچِفِن
دِرِسّی رِه هُورد بَکِشِن
تا که مِه لَرزِنیکِ پیرِه نِنا
اَنتی دریویِ کَشِه
تِلو تِلو هایرِه بوره چشمه ی لُو

#برگردان

رودبار (رودخانه ام) را نگاه می کنم
انگار دریایی شده در نزدیکی من
دلم تکّه پاره شود
نه موجش برای من است
نه ذرّه ای از آخرین قطره ی آبش
این حق است؟!
ارثِ ما را مکیده
و تمامش را ببلعند
تا مادر پیر و لرزان من
در بغل (نزدیکی) دریایی به این عظمت
تلو تلوخوران به کنار چشمه برود.

#کاظم_صداقتی_بورخانی

#واژه_ها👇👇

*دِل بَتِرکه: نوعی نفرین

*نِشتاک: در کشت برنج از آنجایی که آب زیادی مورد نیاز است آخرین شالیزاری که از قطره های آخر یک نهر آب می خورد را به اصطلاح نشتاک گویند که ریشه اش از نشت کردن است و در اینجا منظور نشت آب زمینهای بالا دست به پایین دست می باشد.

*هُورد: مکیدن

*لَرزنیک: لرزان، بیماری پارکینسون


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

#شهر_بچائه

کوچه کوچه یخ بزوئه
غَم وِنِه دلّه دَزوئه
شهرِ تُو بَیتِه کِلِش کِنّه خَفوئه

شهر بِچائه
دَکّلون وِر حال دنیئه
نرگیسِ بازار ره قیل و قال دنیئه
نیشته ویترین کَشِه اَتّا کیجا
               شه لِکا لارِه نو نَکِرده
دَر دَوِس هسّا چراغّه سو نَکِرده
پاپّلی
تیتاپّلی۱ پیرهنِ گِلّ بُو نَکِرده

شهر بچائه
هر کجه لینگِ هِلِمبی
ناخِشیِّ رَج دَرِه
شِه زِوُنّه قِرد بِدائه کوچه پس کوچه؛ خیابون
دَرداتویِ رَفتاروشِه
هیش کی نَئونِه مِفتِ مِفت هسّه حراجِه
نا صدا؛ نا اَتّا وَنگِ دَس فِروشه

شهر بچائه
تَنّه لرز دانّه نخاره؛ نا زمسّون نا بهاره
نا خو بورده نا ویشاره
وِسّه سوز بَوّه سِما دَوّه وِره چه زردِزاره

شهر بِچا هسّه اوزر کنّه
              ونِه دل وِرگا میشه
تَرسا تُویِ کِل درِه
              بازارِ من ؛ میدونِ وَر
همّه جا ره شو دَره

شهر بچائه
تَنّه ریس ۲ دانّه هَمِش
نِسّاءِ خوردِ کیجا چار راهِ سَر
کولِکِ پَر ره دی نکنّه
ساز و سرنایِ گلیءِ راه دَوِسّه
شهر دیگه چکّه سِماره یاد بَکِرده
هَندا هیش کی شی نَکِنّه

شهر بچائه
جیگ دَمِردّه موندنه
مَسجد و مدرسِه و درس و کلاسِ در دَوِسّه
شهر
بَمِردّه موندنه...

#برگردان (دگاردنی)

شهر سرد است و
تمام کوچه ها یخ زده
دلش از غم پُر شده
شهر تب دارد؛ سرفه می کند و به سختی نفس می کشد

شهر سرد است و
اصلا حال ندارد
بازار نرگس (نرگسیه) قیل و قالی به گوش نمی رسد
داخل ویترین دختری نشسته
لباس نو نپوشیده
درب بسته است و چراغی روسن نیست
پروانه
گلهای پیراهن خوشرنگِ "تیتاپّلی" را بو نکرده

شهر سرد است و
هر کجا پا می گذاریم
رد پای بیماری است
زبانش را بلعیده (لال شده) کوچه پس کوچه و خیابان
درد و تب آمد دارد
هیج کس داد نمی زند حراج کرده ام و مفت است
نه صدایی نه ندای دس فروش به گوش می رسد

شهر سرد است و
تنش لرز کرده و بیمار است؛ نه زمستان است نه بهار
نه خواب است نه بیدار
می بایست سبز می شد و می رقصید
چرا رنگِ رویش پریده و زرد است

شهر سرد است و باد سردی می وزد
و دلش گرگ و میش است
رد پایِ ترس و وحشت دیده می شود
میانِ بازار؛ سمتِ میدان
تاریکی همه جا حضور دارد

شهر سرد است و
تنش چائیده و "ریس کرده"
دختر کوچک سر چهار راه نمی ایستد
اسپند دود نمی کند
راهِ گلویِ ساز و سرنا بسته است
شهر رقصیدن را فراموش کرده
انگار کسی شوهر نمی کند (به خانه ی بخت نمی رود)

شهر سرد است و
خلوت و بی سر و صداست
درب مسجد و مدرسه و درس و کلاس بسته است
شهر
مرده است انگار...

#واژه ها

تیتاپّلی: رنگارنگ
ریس: چائیدن

#کاظم_صداقتی_بورخانی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

اَنّه گَتی دنیاره من
قَدِم قَدِم
پا بَزومِه
اَتِّه کَمِه بُدو به ایست
اَتی ره دَرجا بَزومِه
اِفتابِ خَسّه تَن هَمِش
نِواصَّری کِنّه بَلِک
اسّاره صَف به صَف
دَچی
اِسّانه میدونِ فَلِک
ایست خَوِر دار بِموئه
روجایِ خونّش و سرود
ماه گِنِه:
نَظِر به راست
جانِ خِدا گِنِه:
درود...

#برگردان

دنیای به این بزرگی را
قدم به قدم
پیمودم
مقداری بُدو به ایست
مقداری را هم‌ درجا زده ام
آفتاب خسته همیشه
هنگام غروب بهانه می گیرد
ستاره ها صف به صف
چیده شده اند
ایستاده اند در میدان فلک
فرمان ایست خبر دار داده اند
با آواز سرود ستاره ی ناهید
ماه می گوید:
نظر به راست...
خدا هم میگوید؛
درود...

#نظر_به_راست: در هنگام رژه رفتن وقتی یگان (به حالت قدم رو) به جایگاه نزدیک می شود. فرمان نظر به راست داده شده که معمولاً سرگروهبان یگان این فرمان را می دهد و تمامی صف ها بجز صف اول سمت راست یگان همزمان با رژه سر را بسمت جایگاه که فرمانده در آنجاست بر می گردانند.

#درود: در دو جا درود داده می شود یکی هنگام صبحگاه که فرمانده وارد میدان می شود درود میدهد و دیگر اینکه هنگام رژه اگر فرمانده از رژه یگان رژه رونده رضایت داشته باشد، درود داده که یگان در جواب سپاس سرکار یا سپاس جناب یا سپاس امیر را می گوید که این گفتن جناب یا امیر بستگی به درجه کسی دارد که درود را داده است.

#کاظم_صداقتی_بورخانی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

مِه پی یِرِ لینگ
هِلا چَکمِه دَرِه
جانِ مارِ کَمِرَم‌چادِر دَوِسّه
مِه برارِ خونّش هم
کتولیءِ
مِه خواخِر
تَنّیره سَر بَل دِنِه دیمّه
اره مِن دِهاتیمه
پِشتِ کو جا بِمومِه
اِفتابم صواحی سَر
پِشتِ کو جا درِاِنِه

#برگردان

پدرم هنوز
چکمه می پوشد
مادرم نیز به کمرش چادر بسته
آواز برادرم
کتولی می باشد
خواهرم
با آتیش تنور صورتش سرخ شده
آره؛ من دهاتیم
از پشت کوه آمده ام
آفتاب هم هنگام صبح
از پشت کوه طلوع می کند.

کتولی: یکی از مقامهای موسیقی شرق مازندران می باشد و در مرکز مازندران به لیلی جان مشهور است.

#کاظم_صداقتی_بورخانی


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

امه لتکا
جای امن شکروم
سرخ ایا
امه سرپیش
دوک امو سیو تیکا
امه دس اسلحه رزین بیه یا کلاسنگ
نا که تیر دیبو تفنگ
تله که هم اشتمی
انده وسه نازادیم اسپه تیکاره
تا که نیره مثلا امه هواره

#کیوس_گوران_سوادکوهی

#شکروم یا #سار


🇯‌🇴‌🇮‌🇳
@LafoorMyCountry

برای حمایت از ما، لینک بالا را👆👆به گروه ها و دوستانتان فوروارد کنید.
#نیمایی_تبری

هوای سو
بهار بو
مِه فکر آ مه حِواسه تا کجه ورنی؟
تنگه کوچه
گلی خنه
زردی کاک بزه مرغنه
نوی کفشه کشه زومبی خِتمی
عیدی توپ صدا کرده

بلند قِوا پوشیمی
اگر دونی تا کجه کجه ها شیمی
غریب و آشنا که هچ
تا دِر شَر همه مله ملا شیمی
خنه ی کدخدا شیمی
تا سیزده رِ بدر باوه
پِرزو کشیمی سفره رِ
هوای سو
بهار بو
مه حِواس رِ کجه ورنی؟

#حسین_پنبه_کار جویباری


@lafoormycountry
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
#نیمایی_تبری

شِه روآرّه اِشِمِه
هَندا دریو نِمِنِه مِه تکِ بِن
دل بَترکه
نا که کِلّاک مِشِنِه
نا اَتّا سِسکه
وِنِه نِشتاکِّ هِلِنّه بَوینم
اینتا حَقّه؟!
اَمه اِرثِ بَچِفِن
دِرِسّی رِه هُورد بَکِشِن
تا که مِه لَرزِنیکِ پیرِه نِنا
اَنتی دریویِ کَشِه
تِلو تِلو هایرِه بوره چشمه ی لُو

#برگردان

رودبار (رودخانه ام) را نگاه می کنم
انگار دریایی شده در نزدیکی من
دلم تکّه پاره شود
نه موجش برای من است
نه ذرّه ای از آخرین قطره ی آبش
این حق است؟!
ارثِ ما را مکیده
و تمامش را ببلعند
تا مادر پیر و لرزان من
در بغل (نزدیکی) دریایی به این عظمت
تلو تلوخوران به کنار چشمه برود.

#کاظم_صداقتی_بورخانی

#واژه_ها👇👇

*دِل بَتِرکه: نوعی نفرین

*نِشتاک: در کشت برنج از آنجایی که آب زیادی مورد نیاز است آخرین شالیزاری که از قطره های آخر یک نهر آب می خورد را به اصطلاح نشتاک گویند که ریشه اش از نشت کردن است و در اینجا منظور نشت آب زمینهای بالا دست به پایین دست می باشد.

*هُورد: مکیدن

*لَرزنیک: لرزان، بیماری پارکینسون


@lafoormycountry
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
لفور سرزمین زیبایی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 برگزیدگان چهارمین جشنواره #شعر_تبری_نوج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با توجه به وضعیت کرونایی امسال، متاسفانه تأخیر فراوانی در بررسی آثار و اعلام برگزیدگان پیش آمده که پیشاپیش پوزش می‌طلبیم.…
🌺🌺
#نیمایی_تبری
#شعردفاع‌مقدس

مِنَم جنگِ دِلِه دَیمه
مِنَم زخمی ، مِنَم کشته
مِرَم دشمن کمین داشته
مِه جا هم سِرخِ گِل چیئه
مه راهِ سَر رِه مین کاشته

مِنَم فوتا فِنا بَیمِه
بِنِه ؛ دریا ، هِوا دَیمِه
هزار تیکّه تِفا بَیمِه

تِرِه سرچِشمِه او دِنّه
مِرِه اویِ چِلو دِنّه
منه بِشکسّه دلّه لرزا تو دِنّه

مِنَم جنگِ دِلِه دَیمِه
چه من نوم و نشون نارمِه؟
مدالی ره به سونِ تِه
شِه گردن آوِزون نارمه؟

#برگردان

من هم در جنگ بودم
من هم زخمی ؛ من هم کشته
دشمن در کمین من هم بود
از من هم گل سرخ می چید
سرِ راه من هم مین می کاشت

من هم مفقود شده ام
در زمین و دریا و آسمان بودم
مانند << تِفا >> هزار تکّه شده ام

آب سرچشمه مال تو
آب چاه از آنِ من
دلِ شکسته ام را می تابانند

من هم در جنگ بوده ام
چرا من نام و نشانی ندارم؟
مدالی را همانند تو
به گردنم آویزان ندارم؟

واژه:
تِفا= در قدیم بعلت نداشتن یخچال برای نگهداری بیشتر؛ گوشت را برش برش نموده و نمک زده سپس آنرا آویزان کرده تا خشک شود و بعدا خشک شده ی آنرا استفاده می کردند که به آن تِفا
می گفتند.

#کاظم_صداقتی_بورخانی


@lafoormycountry
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
#نیمایی_تبری

شِه روآرّه اِشِمِه
هَندا دریو نِمِنِه مِه تکِ بِن
دل بَترکه
نا که کِلّاک مِشِنِه
نا اَتّا سِسکه
وِنِه نِشتاکِّ هِلِنّه بَوینم
اینتا حَقّه؟!
اَمه اِرثِ بَچِفِن
دِرِسّی رِه هُورد بَکِشِن
تا که مِه لَرزِنیکِ پیرِه نِنا
اَنتی دریویِ کَشِه
تِلو تِلو هایرِه بوره چشمه ی لُو

#برگردان

رودبار (رودخانه ام) را نگاه می کنم
انگار دریایی شده در نزدیکی من
دلم تکّه پاره شود
نه موجش برای من است
نه ذرّه ای از آخرین قطره ی آبش
این حق است؟!
ارثِ ما را مکیده
و تمامش را ببلعند
تا مادر پیر و لرزان من
در بغل (نزدیکی) دریایی به این عظمت
تلو تلوخوران به کنار چشمه برود.

#کاظم_صداقتی_بورخانی

#واژه_ها👇👇

*دِل بَتِرکه: نوعی نفرین

*نِشتاک: در کشت برنج از آنجایی که آب زیادی مورد نیاز است آخرین شالیزاری که از قطره های آخر یک نهر آب می خورد را به اصطلاح نشتاک گویند که ریشه اش از نشت کردن است و در اینجا منظور نشت آب زمینهای بالا دست به پایین دست می باشد.

*هُورد: مکیدن

*لَرزنیک: لرزان، بیماری پارکینسون

@lafoormycountry
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
#نیمایی_تبری

اَنّه گَتی دنیاره من
قَدِم قَدِم
پا بَزومِه
اَتِّه کَمِه بُدو به ایست
اَتی ره دَرجا بَزومِه
اِفتابِ خَسّه تَن هَمِش
نِواصَّری کِنّه بَلِک
اسّاره صَف به صَف
دَچی
اِسّانه میدونِ فَلِک
ایست خَوِر دار بِموئه
روجایِ خونّش و سرود
ماه گِنِه:
نَظِر به راست
جانِ خِدا گِنِه:
درود...‌

#برگردان

دنیای به این بزرگی را
قدم به قدم
پیمودم
مقداری بُدو به ایست
مقداری را هم‌ درجا زده ام
آفتاب خسته همیشه
هنگام غروب بهانه می گیرد
ستاره ها صف به صف
چیده شده اند
ایستاده اند در میدان فلک
فرمان ایست خبردار داده اند
با آواز سرود ستاره ی ناهید
ماه می گوید:
نظر به راست...
خدا هم میگوید:
درود...

#نظر_به_راست: در هنگام رژه رفتن وقتی یگان (به حالت قدم رو) به جایگاه نزدیک می شود. فرمان نظر به راست داده شده که معمولاً سرگروهبان یگان این فرمان را می دهد و تمامی صف ها بجز صف اول سمت راست یگان همزمان با رژه سر را بسمت جایگاه که فرمانده در آنجاست بر می گر انند.

درود: در دو جا درود داده می شود. یکی هنگام صبحگاه که فرمانده وارد میدان می شود درود میدهد و دیگر اینکه هنگام رژه اگر فرمانده از رژه یگان رژه رونده رضایت داشت درود داده که یگان در جواب سپاس سرکار یا سپاس جناب یا سپاس امیر را می گوید که این گفتن جناب یا امیر بستگی به درجه کسی دارد که درود را داده است.

#کاظم_صداقتی_بورخانی


@lafoormycountry
❄️❄️❄️❄️❄️
#نیمایی_تبری

مِه پی یِرِ لینگ
هِلا چَکمِه دَرِه
جانِ مارِ کَمِرَم‌ چادِر دَوِسّه
مِه برارِ خونّش هم
کتولیءِ
مِه خواخِر
تَنّیره سَر بَل دِنِه دیمّه
اره مِن دِهاتیمه
پِشتِ کو جا بِمومِه
اِفتابم صواحی سَر
پِشتِ کو جا درِاِنِه


#برگردان

پدرم هنوز
چکمه می پوشد
مادرم نیز به کمرش چادر بسته
آواز برادرم
کتولی می باشد
خواهرم
با آتش تنور صورتش سرخ شده
آره؛ من دهاتیم
از پشت کوه آمده ام
آفتاب هم هنگام صبح
از پشت کوه طلوع می کند.

کتولی: یکی از مقامهای موسیقی شرق مازندران می باشد و در مرکز مازندران به لیلی جان مشهور است.

#کاظم_صداقتی_بورخانی



@lafoormycountry
❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️🌨❄️
#نیمایی_تبری

امه لتکا
جای امن شکروم
سرخ ایا
امه سرپیش
دوک امو سیو تیکا
امه دس اسلحه رزین بیه یا کلاسنگ
نا که تیر دیبو تفنگ
تله که هم اشتمی
انده وسه نازادیم اسپه تیکاره
تا که نیره مثلا امه هواره

#کیوس_گوران_سوادکوهی

#شکروم یا #سار

@lafoormycountry
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁

#نه_به_شکار
#نیمایی_تبری

تِ راهِ دازا
مِ لینگِ بلینگه بلینگه
درککِه
سرِ پِ نکندی
نِشنی
وِیِه رَسمه
دنیا؟
درککِه
اَمِه خِشک کیله
او کفنه
نخامبه بوینم
تِ سوز بهی محصول
چکو کفنه

#برگردان

به راه دراز تو آمدم
مور مور پایم را مشکلی نیست
پشت نمیکنم و نگاهم نمیکنی
رسم روزگار این است؟
اشکال ندارد
رود خشکیده ما هم سرشار میشود
اما دوست ندارم
زیان دیدن ترا ببینم

#حسین_پنبه_کار جویباری


@lafoormycountry
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
#نیمایی_تبری


آدم شِه کوهِ دلخنه،

اتّا "جا بدا " کال چرم جرب،

اتّا "فل هدا " کنس دسِ چو،

اته دس خیری چقا و پش کلا

داره


اته "چِم بیته" روز

سرتنّه دکِنه،

کنس دس بیره،

دَر بُوره


خَروشَکِ سر شاب بزنه،

شیره چمازِ سر دس بکشه

دّره پِه بی چمر بَتِجه،

بندرمه ره کش هایره

لُوی سر

کرِ تک دم بزنه،

اوزِر وره بَروشه بروشه بروشه

هر چی ونه کش دماسّه ره بشوره

بَوِرِه


اَندِه هنیشه، مِه لا بخره

افتاب دَر بییه

خار خار، آدمّه خشک هاکنه

اته چَنگ پر بَوُو

دگرده خنه

#فرج_پور


@lafoormycountry
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺
@lafoormycountry

#نیمایی_تبری

تاوِسّونه
صوب بِنه هایته
اِفتابِ سو دیاره

هَنو کوه په وا اِنه
گِلام کا اِنه
گِله په ئه سِرماغی شه چِشّه شِوره جا بَشِسّه
تَمِشونِ لمه تَن وَنده کِلی ره خاک دَوِسته

بِلبِله مِقومه
کوره راه گومه
کِتی بورِم
اینجه نِسومه
مال پیش شونه من پِهی
دِل نِدارمه مه هِمکِت نِهی

دِتایی بَخوندیم
مقومه عاشقی
دار داره تن روش کشنه موچکِل تَجِنه
اِفتاب تو دِنه دِل دَره دَرِنه پَجِنه
کوه په دی کِنده چَپّونه تَش
دل دَره غَش

بلِندی اویائه
گِمونه وَنگه وائه
اِتَنده بَوِم
جانه یِلاقه
طِلائه
دله دوائه
سِوادکوهه
دِنیائه جه سِوائه
هَرکجه اِش سِمائه
خِشالیّه خَندوئه
خِداره بَندوئه
هَرکی بِمو اینجه
وارش دَکِتا لَندوئه
خجیره ملکه مازرونه
دل ارمونه
جِوونه
البُرزه کَشونه
خِدائه نِشونه
بهشته مازرونه
مه جانه سوادکوه


##حسن_رجبی

@lafoormycountry
🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
@lafoormycountry

#نیمایی_تبری

شهر بچائه
کوچه کوچه یخ بزوئه
غَم وِنِه دلّه دَزوئه
شهرِ تُو بَیتِه کِلِش کِنّه خَفوئه

شهر بِچائه
دَکّلون وِر حال دنیئه
نرگیسِ بازار ره قیل و قال دنیئه
نیشته ویترین کَشِه اَتّا کیجا
               ـ شه لِکا لارِه نو نَکِرده
دَر دَوِس هسّا چراغّه سو نَکِرده
پاپّلی
تیتاپّلی۱ پیرهنِ گِلّ بُو نَکِرده

شهر بچائه
هر کجه لینگِ هِلِمبی
ناخِشیِّ رَج دَرِه
شِه زِوُنّه قِرد بِدائه کوچه پس کوچه؛ خیابون
دَرداتویِ رَفتاروشِه
هیش کی نَئونِه مِفتِ مِفت هسّه حراجِه
نا صدا؛ نا اَتّا وَنگِ دَس فِروشه

شهر بچائه
تَنّه لرز دانّه نخاره؛ نا زمسّون نا بهاره
نا خو بورده نا ویشاره
وِسّه سوز بَوّه سِما دَوّه وِره چه زردِزاره

شهر بِچا هسّه اوزر کنّه
              ـ ونِه دل وِرگا میشه
تَرسا تُویِ کِل درِه
              ـ بازارِ من؛ میدونِ وَر
همّه جا ره شو دَره

شهر بچائه
تَنّه ریس۲ دانّه هَمِش
نِسّاءِ خوردِ کیجا چار راهِ سَر
کولِکِ پَر ره دی نکنّه
ساز و سرنایِ گلیءِ راه دَوِسّه
شهر دیگه چکّه سِماره یاد بَکِرده
هَندا هیش کی شی نَکِنّه

شهر بچائه
جیگ دَمِردّه موندنه
مَسجد و مدرسِه و درس و کلاسِ در دَوِسّه
شهر
بَمِردّه موندنه...

#برگردان

شهر سرد است و
تمام کوچه ها یخ زده
دلش از غم پُر شده
شهر تب دارد؛ سرفه می کند و به سختی نفس می کشد

شهر سرد است و
اصلا حال ندارد
بازار نرگس (نرگسیه) قیل و قالی به گوش نمی رسد
داخل ویترین دختری نشسته
لباس نو نپوشیده
درب بسته است و چراغی روسن نیست
پروانه
گلهای پیراهن خوشرنگِ "تیتاپّلی" را بو نکرده

شهر سرد است و
هر کجا پا می گذاریم
رد پای بیماری است
زبانش را بلعیده (لال شده) کوچه پس کوچه و خیابان
درد و تب آمد دارد
هیج کس داد نمی زند حراج کرده ام و مفت است
نه صدایی نه ندای دست فروش به گوش می رسد

شهر سرد است و
تنش لرز کرده و بیمار است؛ نه زمستان است نه بهار
نه خواب است نه بیدار
می بایست سبز می شد و می رقصید
چرا رنگِ رویش پریده و زرد است

شهر سرد است و باد سردی می وزد
و دلش گرگ و میش است
رد پایِ ترس و وحشت دیده می شود
میانِ بازار؛ سمتِ میدان
تاریکی همه جا حضور دارد

شهر سرد است و
تنش چائیده و "ریس کرده"
دختر کوچک سر چهار راه نمی ایستد
اسپند دود نمی کند
راهِ گلویِ ساز و سرنا بسته است
شهر رقصیدن را فراموش کرده
انگار کسی شوهر نمی کند (به خانه ی بخت نمی رود)

شهر سرد است و
خلوت و بی سر و صداست
درب مسجد و مدرسه و درس و کلاس بسته است
شهر
مرده است انگار...

#واژه ها

تیتاپّلی: رنگارنگ
ریس: چائیدن

#کاظم_صداقتی_بورخانی


@lafoormycountry
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نیمایی_تبری

افتاب و زلال ماه
اًَتّا خِرجین هِم ستاره
اَگه جَم بَـوّن مِه سِرپیش
مِه تاریکِ خِنِـه رِه
تـِه سیوچِشِ واری
-نَدِنِّه سو

#برگردان


آفتاب و ماه زلال
و یک خورجین ستاره
اگر در حیاط خانه ام جمع شوند
خانه ی تاریکم را
مانند چشم سیاهت
- روشنایی نمیدهند

#علی_اصغر_وهابی_(شیدا)

نماهنگ #لیلا_اصفهانی
@lafoormycountry
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
@lafoormycountry

#نیمایی_تبری

انده ته پشت سر بَتِتمه
مه کلوش داهون وا بیه و
مکنای رنگ کهو

هَندا نَرِسی
شه خِدره زَندی
اونتا کوچه ی وَر که چپ زنده؟!

اِسا دیگه
مِ وِسّه فرقی نکنده
چپ بزنی
یا راس

ِهر وَر بَتِجی
دومبه اگه هم تجا برسم
هر چی هاکنم
تِ سفره جا
مِ وِسّه
حاتم طایی بیرون نزنده!

که بونه ته دس رو هاکنم
خدا دونده!!

#مهری_ذبیحی_اترگله

@lafoormycountry
🌟💥🌟💥🌟💥🌟💥🌟
More