kheradgan ☀️📍🕊

#تاجیکستان
Канал
Логотип телеграм канала kheradgan ☀️📍🕊
@kheradgaanПродвигать
71
подписчик
109
фото
11
видео
48
ссылок
ناشر تخصصی در زمینه آثار آسیای میانه، فارسی‌زبانان غیر ایرانی، و ایرانیان خارج از کشور 📩✏ @Yosefi529 #kheradganpub اینستاگرام: kheradgan.pub
📚جلد ۱
#ارجنامه_علی_اشرف_مجتهد_شبستری #محمدعلی_موحد #جواد_رسولی #محمدجان_شکوری #عبیدرجب #رجب_امانف #احرار_مختاراف #کمال_الدین_عینی #موسی_دینارشایف #سعدی_نسا_حکیم_اوا #اکبر_تورسانزاد #مهمان_بختی #عبدالحمید_عبدالصمد #کرامت_الله_میرزا #حقنظر_نظراف #فاضل_طاهرف #خدای_شریف_اف #اعلاخان_افصحزاد #دادخدای_کرمشاه #بازار_تلوزاده #ولی_صمد #میرزا_شکورزاده #ابراهیم_عثمان #خدای_نظر_عصازاده #میرزاملااحمد #گل_افروز_نوروز #یوسف_اکبرزاده #محرم_فیض_بدخشی #عسکرعلی_رجبزاده #روزی_احمد #پروانه_جمشید #حمزه_کمال #عثمان_نذیر_آتشی #روشن_رحمانی #اصغر_جانفدا #سیف_الدین_میرزازاده #یزدانفر_رجبی #توردعلی_بای_بابا #افضل_شاه_شادی #حیات_نعمت_سمرقندی #علیمحمد_خراسانی #سراج_الدین_عاصمی

📚جلد ۲
#ارجنانه #مجتهد_شبستری #علی‌اشرف #مهدی_محقق #جواد_رسولی #مجید_اسدی
#خدايار #صادقی #طاهری #حیدرپور #باستانی #حمیدی #اشراق #رجایی #میرخلف #مرادی #لباف #ایرانی #حدادعادل #بقایی #رضوانفر #صدری‌نیا #حسنی #هادی‌زاده #نقدی #سیدی #یوسفی #گرمارودی #ساکت #امیراحمدی #تهرانی #میری #محقق #اشرفی‌زاده #طرزمی #معروفی #جوهری #شمشیری #همايی‌نژاد #رحیمی #سالاریان #ایوبی #تکمیل_همایون #حسن‌زادگان #باتمان_غلیچ #سليمانی #یاحقی #ناهیدی #مدیرشانه‌چی #فرخیار #سجادپور #زاهدی #امین‌لو #ایلخانی‌زاده #عرب‌زاده_طوسی #حداد #خجندی #موجانی #گرامی #مصفا #زهرانی #تاجیکستان #سازمان_ملل #ایران #دوستی #فرهنگ

https://t.me/GahNevise/818?single
📚انتشار مجدد ارجنامۀ دکتر علی‌اشرف مجتهد شبستری

🔹همزمان با سالروز استقلال #تاجیکستان و زادروز #دکتر_علی‌اشرف_مجتهد_شبستری، ارجنامۀ این دیپلماتِ خوشنام و فرهنگ‌مدار در دو جلد و با افزودن «نمایۀ اشخاص و اماکن و کتاب‌ها و نشریات» تجدید چاپ شد.

🔹جلد اول ارجنامه با عنوان سفیرکبیر دربردارندۀ خاطرات، یادداشت‌ها، دلنوشته‌ها و اشعار قریب شصت تن از فرهیختگان، روزنامه‌نگاران، روشنفکران، نویسندگان و مقامات تاجیکستان است که در ارج‌گذاری و پاسداشت خدمات دکتر علی‌اشرف مجتهد شبستری (اولین سفیر ایران در تاجیکستان) و به همت دو تن از نویسندگان فرهیخته و خوشنام تاجیکستان آقایان فاتح عبدالله و میرزا شکورزاده گردآوری و منتشر شده است. این کتاب با مساعدت آقای رضا نقدی و به کوشش جواد رسولی فارسی‌گردانی شده و در ۳۱۶صفحه و مزین به دیباچۀ استاد دکتر محمدعلی موحد منتشر شده است.

🔹جلد دوم ارجنامه با عنوان سفیر فرهنگ و دوستی دربردارندۀ خاطرات، یادداشت‌ها، دلنوشته‌ها و مقالات اهدایی بیش از نوَد تن از همکاران و دوستان ایرانی و خارجی دکتر علی‌اشرف مجتهد شبستری و اعضای انجمن دوستی ایران و تاجیکستان به ایشان است که در ۸۱۰ صفحه و به کوشش مجید اسدی و جواد رسولی و مزین به دیباچۀ استاد دکتر مهدی محقق منتشر شده است.

🔻 #ارجنامه_دکتر_علی‌اشرف_مجتهد_شبستری به همت #انتشارات_خردگان اواخر شهریور۱۴۰۲ در دو جلد مجموعاً با ۱۱۲۶ صفحه و با افزودن نمایه (اعلام) تجدید چاپ شد.
🔻بنابر توافق ناشر و پدید آورندگان، نسخۀ الکترونیکی (پی‌دی‌اف) این دو کتاب برای استفادۀ عموم در اختیار پایگاه خبری مؤسسۀ میراث مکتوب قرار گرفته است.
🔻برای دریافت دو جلد کتاب ارجنامه به سایت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب یا پیوند زیر مراجعه کنید.

B2n.ir/ArjName

@irtaj
📚"سفیر کبیر" به فارسی منتشر شد

#سفیرکبیر مجموعه‌ای از خاطرات، یادداشت‌ها، دلنوشته‌ها و اشعار فرهیختگان، روزنامه‌نگاران، روشنفکران، نویسندگان و مقامات #تاجیکستان است که در ارج‌گذاری و پاسداشت خدمات دکتر علی‌اشرف #مجتهد_شبستری (اولین سفیر ایران در تاجیکستان) و به همت دو تن از نویسندگان فرهیخته و خوشنام تاجیکستان به نام‌های آقایان #فاتح_عبدالله و #میرزا_شکورزاده گردآوری و منتشر شده است. کتاب حاضر با مساعدت آقای #رضا_نقدی و به کوشش #جواد_رسولی فارسی‌گردانی و به سعیِ #انتشارات_خردگان منتشر شده است. این کتاب جلد نخست ارجنامۀ فارسی دکتر علی‌اشرف مجتهد شبستری و مزین به دیباچۀ استاد دکتر #محمدعلی_موحد است.
"سفیر کبیر" در مراسمی که به مناسبت #سی‌_سالگی_روابط_دیپلماتیک_ایران_و _تاجیکستان برگزار شد رونمایی گردید.
(خبر آن را در این پیوند ملاحظه کنید https://b2n.ir/irtaj).
پیش از این نسخه سیریلیک آن در پایگاه اینترنتی #میراث_مکتوب منتشر شده بود ( اینجا را کلیک کنید http://mirasmaktoob.ir/fa/news/11461)

@Gahnevise
علاقه‌مندان به دریافت نسخۀ کاغذی "سفیر کبیر" می‌توانند با انتشارات #خردگان تماس بگیرند (واتساپ 09151600058)
#علی_اشرف_مجتهد_شبستری #تاجیکستان #سفارت_ ایران_در_تاجیکستان #ارجنامه #انجمن_دوستی_ایران_و_تاجیکستان
14001026
❗️شعر زیبای اسکندر ختلانی، شاعر، روزنامه نگار و فعال سیاسی تاجیک

در خون من غرور نياكان نهفـته است

خـشم و ستـيز رستم دستان نهفـته است


در تنـگــنـاي سيـنـه ی حـسرت كـشـيده ‏ام

گـهـواره بـصـيرت مـردان نهفـته است


خـاك مـرا جـزيـره خـشكـي گـمان مـبر

درياي بي‏كـران و خروشان نهفته است


خـالي دل مـرا تـو ز تاب و تـوان مدان

شـير ژيـان مـيان نـيسـتان نهـفـته اسـت


پـنداشـتي كـه ريـشه پـيونـد من گسـست

در سينـه ‏ام هـزار خـراسان نهـفته است


@IRAS_INSTITUTE
#تاجیکستان
#کشورهای_وارث_تمدن_ایرانی
کانال
اتحادیه کشورهای وارث تمدن ایرانی

T.me/ekotaa
✓ اینستاگرام:
instagram.com/ekvta
🕊📒📍

#تازه‌های_نشر
#مرثیه_خورشید
#تاجیکستان
#لایق_شیرعلی
#صفر_عبدالله
#خردگان


مجموعه‌ای که در دست دارید، نه مدیحه است نه ستایش، نه ثناخوانی است نه مرثیه‌خوانی، بلکه «مجموعه‌ای است» حاوی پاره‌هایی از اشعار و افکار استاد لایق و عقاید هم‌زمانان او. گاه ستایش‌انگیز است، گاه قضاوتی است خصوصی، هر آیینه اندیشه‌هایی است از اطرافیان، دوستان و گاهی کسانی که فقط از راه شعرش او را شناخته‌اند. زمان، بزرگ‌ترین داور این اندیشه‌ها خواهد بود.

این مجموعه کتابی است که تا حدی زندگی استاد و شعرها و «پاره‌های دل شکستۀ» او را به ما می‌نمایاند. یا لااقل ذره‌ای از همۀ آن چیزهایی را که ما از زندگی او و شعرهای او می‌شناخته‌ایم و درک می‌کرده‌ایم بازگو می‌کند. سوگنامۀ استاد لایق، یادواره‌ای است از زمان ما برای آیندگان، برای آنانی که بعدها او را به قضاوت خواهند گرفت. باشد که این مجموعه، هدف خویش را به انجام رساند.


@kheradgaan
سروده تازه فردوس اعظم، شاعران جوان و نامدار تاجیکستان برای آشوب این روزها در مرز تاجیکستان و قرقیزستان، که کشته بسیار بر جا گذاشته است:


#به_احترام_وطن

درود هموطنم ای هماره شورانگیز!
به احترام وطن - احترام خود برخیز!

ببین که سایه ی نحس و سیاهِ همسایه
کشیده قد به کجا، تف بر این فرومایه!

قدم گذاشته، در فکر ظلم و آزار است
برایمان مگر این شوم-سایه درکار است؟

سپاه مور و ملخ - سایه‌های چنگیزند
که دام فتنه و طرح نفاق می‌ریزند

نبینمت که سرِ افتخار خم بکُنی
و با حقارت خود بر وطن ستم بکُنی

نبینمت که چو برگ خزان به خود لَرزی
تو کوه امنیتی، پاسبان این مرزی!

بگویشان که من از پیش رستم آمده‌ام
که سرفرازم و با بیخِ محکم آمده‌ام

بگویشان که من اسطوره سازِ تاریخم
ک تکه - تکه کند چوب و سنگ را میخم

نشان بده که وطن زادگاه ناموس است
شناسنامه ملت، نماد قاموس است

بگو که مسلکم عشق است، خسته از سنگم
اگر نیاز شود، با غرور می‌جنگم!

بگویشان که شما نسل شوم خفّاشید
به روی شعله ی رخشنده آب میپاشید!

توان اندکت اما به زورِ من نرسد
غرور ساخته‌ات بر غرورِ من نرسد

اجازه‌ات ندهم پا به خانه‌ام بنهی
اجازه‌ات ندهم خاک من به باد دهی!...
....
نشان بده که خداوندگار ایمانی
نشان بده که نگهبان تاجِکستانی!


#فردوس_اعظم
#غزل_امروز_تاجیکستان
#تاجیکستان #قرقیزستان #واروخ #وارُخ #اسفره #مرز #آب #همسایه #آسیای_میانه #جنگ #آتش‌بس #امنیت


@kheradgaan
در #تاجیکستان نوروز یادآور سوختن ققنوسی است که پس از هر سوختنی دیگر بار زنده و بانشاط از خاکستر خود به درمی آید.

در دوران گورباچف شاعران تاجیک به موضوع نوروز به عنوان عنصر نخست هویت ملی خویش رو آوردند.
#لایق_شیرعلی!؟ می گوید:

نوروز رسید، یار دیروزی من

یک روز بیا برای دلسوزی من

غم های تو کهنه اند، اما امروز

خوش تر ز غم تو نیست نوروزی من

#گلرخسار بانوی شعر تاجیک از دیگر چکامه سرایان این خطه است که به موضوع بهار و نوروز توجه ویژه دارد. شعر «نبض بهار» بیانگر ناسازگاری روزگار شاعر با نوروز است:

چو زندانی آزادی خویشم

بهارا، بنده ام کن، بنده ام کن

به مثل خاک و باد و آب و آتش

بهارا، زنده ام کن، زنده ام کن

بهار برای #فرزانه_خجندی، بانوی شعر نو تاجیک، همچون دیگر شاعران، فصل عشق، رهایی از غم و فرصتی برای آغاز زندگی شاداب و سرشار از محبت است. او می گوید:

بریز نور مبارک، ریز

از آفتاب نوازنده

که پر شود ز طلوع سیب

فضای باغ شکرخنده

چه لذتی است ز عطر گل

نفس کشیدن و بالیدن

وجود زه زده خود را

در آفتاب بپالیدن...

#رستم_وهاب، شاعر تاجیک، درباره مانایی و پایداری نوروز چنین می سراید:

بر این خاک کهن تا آسمان برپاست

تا خورشید می تابد

زر ناب دری جاری است چون دریا

ز نور روی انسان آیینه سرشار می گردد

موذن با صدای بلبلان بیدار می گردد

هلال ماه در هر چشمه ای چون ماهی طلاست

شکر نم می تراود از نسیم شکر در شبگیر

سحر خواب تو با بشکفتن گل می شود تعبیر

در اینجا سرمه شب روشنی دیده روز است

به هر آیین که خواهی تاجیکستان

میهن جاوید نوروز است


@kheradsarayeferdowsi
Forwarded from kheradgan ☀️📍🕊
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯 #تاجیکستان

برنده دربرگیرنده ۱۴۴ روایت کوتاه و دلنشین از تجربه زندگی نویسنده در کشور تاجیکستان است.
در خلال این روایت‌ها، قریب به ششصد واژه و اصطلاح رایج در تاجیکستان بیان و شرح شده و راوی کوشیده است تا به شکلی ساده و شیرین معنای آن ها را شرح دهد.
قلم نویسنده روان است و از آن‌جا که روایت‌ها خاطرات شخصی او و منطبق بر واقعیت هستند به جان می‌نشیند.
شاید این نخستین اثر چاپ‌شده در ایران باشد که در قالب داستانک‌هایی زیبا به بیان و شرح واژه‌های فارسی رایج در فرارود می‌پردازد و از این طریق می‌کوشد ایرانیان را با فرهنگ اصیل و کهنِ ایران بزرگ فرهنگی و خراسان بزرگ دوباره آشنا سازد؛ فرهنگ و واژگانی که در ایران امروزی تا حدودی از خاطرها رفته و یا کم‌رنگ شده است.
کتاب نمونه بسیار خوبی است برای آن گروه از پژوهشگران و مخاطبان ایرانی که به حوزه آسیای میانه، فارسی تاجیکی، فولکلور و فرهنگ مردم تاجیکستان علاقه‌مند هستند.

@kheradgaan
📕: #شیرین_من_شیرین
🖋: #عبدالجبار_سروش
🇹🇯: #تاجیکستان


می‌رفت سوی غربِ غربت
دنباله‌گیرش سایه غمگین‌تر از او بود
می‌برد با خود یادهای خویش را همراه با یک آه
آهی که چون درد گلو بود

می‌رفت... غمگینانه می‌رفت
من از پس او می‌گزیدم با الم انگشت
می‌برد با خود در لبان خنده‌زیبش داغ یک افسوس
افسوس تلخی که مرا می‌کشت

می‌رفت مثل ابر پر باران
سر تا به پایش گریه اندوهگین می‌کرد
می‌برد با خود در سر شوریده‌اش یک فکر
فکری که جانش را حزین می‌کرد

می‌رفت محزون‌تر ز تنهایی
چون قوی بی‌هم‌بال پروازش به یک‌سو بود
می‌برد با خود عشق را هم‌پای با یک عمر بی برگشت
عمری که خالی از امید و آرزو بود

می‌رفت محزون و مسافروار
پشت سرش یک شهر حسرت داشت
می‌برد با خود در دلش زاد سفر یک درد
دردی که نالش از طبابت داشت

می‌رفت او... می‌رفت و از پشتش
فریاد هم‌ضرب دل آزرده من بود
می‌برد با خود او به دوش جان خود با یک با گریه یک تابوت
ای وای! در تابوت جان مرده من بود...


@kheradgaan
📚: #اشک_قلم
🖋: #مغفرت_یوسفی
🇹🇯: #تاجیکستان
به کوشش #مجید_اسدی

اشک قلم عنوان مجموعه ای از سروده‌های مغفرت یوسفی است که به‌تازگی در انتشارات خردگان منتشر شده است. این مجموعه را که آقای مجید اسدی انتخاب و نویسه‌گردانی کرده‌اند، شامل قطعات و اشعاری است که مغفرت بانو نه به منظور طبع‌آزمایی و نشر گسترده، بلکه به مقتضای حال خودش سروده و در صفحه فیس بوکش در سال‌های 2010 تا 2020 به دوستان خود پیشکش کرده است. کتاب علاوه بر این‌که بیانگر حالات روحی و ذوقی سرایندۀ لطیف‌طبع آن است، می‌تواند نمونۀ خوبی از ادبیات زنانه در تاجیکستان باشد.


@kheradgaan
#تازه‌های_نشر
📚: #شیرینِ من، شیرین
🖋: #عبدالجبار_ سروش
🇹🇯: #تاجیکستان

گزینش اشعار و ویرایش: #حسن_قریبی

عبدالجبار سروش شاعر نجیب تاجیکستانی، متولد سال ۱۳۴۶ در روستای اِسکادَر استان سغد است. در دانشگاه آموزگاری خجند در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده است و فرهنگ اشعار کمال خجندی و تصحیح دیوان کامل کمال خجندی از کارهای پژوهشی اوست. تاکنون ده مجموعه شعر از سروش در تاجیکستان به چاپ رسیده است که فریاد سلسلۀ خاموشی، صلیب سفید ، مُهر مِهر، و شبنم نفس از آن جمله است. اینک کتاب «شیرین من شیرین» منتخبی از کتاب فریاد فرشته است که به گزینش حسن قریبی در انتشارات خردگان چاپ شده است.


@kheradgaan
#تازه‌های_نشر
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯: #تاجیکستان

یکی از کارهایی که در ایران معمولاً از انجامش بسیار اکراه داشته و اگر هم به اجبار و ضرورت انجام دهم باعث ناخرسندی‌ام می‌شود ولی در تاجیکستان باید به صورت مستمر انجام دهم تا هم خود خرسند شوم هم باعث خرسندی دیگران شوم، "التماس" است.
امروز برای چندمین بار اُستا را فریاد کرده التماسش کرده‌ام تا آمده "پارابالاسکی" یا همان دیش ماهواره را ساز و تنظیم کرده تا بعد از مدت‌ها بتوانم شبکه‌های تلویزیون ایران و سریال برره را ببینم؛ هر چند که گاهی با خود می‌اندیشم که چندیست من هم برره‌ای شده ایستاده‌ام! و باید مدام التماس بکنم.

@kheradgaan
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯 #تاجیکستان

خنده‌ای کرد و گفت معلوم است که دیگر "زن‌گیر" شده‌ای.
گفتم: تو از کجا فهمیدی؟
گفت: "خوب‌بد" خوش‌رو شده‌ای.
گفتم: حدس تو درباره زن‌گیر شدن من مثل قرار دادن همین کلمات متضاد خوب و بد کنار هم و گرفتن معنای دیگر است.
نمی‌دانم از عبارت خوب‌بد چه برداشتی دارید یا از بسیار بد؟!
در تاجیکستان که به تعبیری می‌توان آن را کشور عجایبات دانست، بد علاوه بر مفهوم "بد" معنای دیگری هم دارد؛ بنابر این خوب‌بد یعنی "بسیار خوب"، کم‌بد یعنی "خیلی کم"، بی‌زیب بد یعنی "خیلی زشت" و...

@kheradgaan
📚: #زمین_مادران
🖋: #شهزاده_سمرقندی
🇹🇯 #تاجیکستان

آفتاب دل دل می زد. صحرا با سختی نفس می‌کشید، رنگ‌های تاریک مرده بود و روشنی غلبه داشت. برعکس اتاق بیمارستان که روشنی را کشته بود و تیرگی را حکم‌فرما کرده بود. دیوارها پر بود از نوشته‌های پرتاب‌شده بر سر و روی مبل اتاق، و در پوست میز و صندلی نقش‌های کوچک آفتاب فرو نشسته بود. آفتابک‌های حکاکی‌شده به سبک کودکانه و ابتدایی. آفتابک‌های خیره به حزن در و دیوار. چهار دیوار نرم به سان چهار بازوی خالکوبی شده بود...

@kheradgaan
📚: #زمین_مادران
🖋: #شهزاده_سمرقندی
🇹🇯 #تاجیکستان

مادر استعداد عجیبی در عریان کردن حقیقت داشت. از حقیقت نمی‌ترسید. به عشق می‌بالید. مادر بود که بار اول کنارم نشست و گفت فکر کنم عاشق شده‌ای. من در بند نفرت و آزردگی از میخائیل هیچ باری هم دقت نکرده بودم که تمام گرفتاری ذهنی‌ام چه گفتن و چه نگفتن او بود. از مهربانی‌اش سر به آسمان می‌کشیدم و از تندی‌اش عصبانی و بی‌قرار می‌شدم. این درگیری‌های روزانه را هیچ باری عشق ننامیدم، اما شاید دشمنی بود که بدون حضورش مبارزه‌ای که به روزگار من تبدیل شده بود معنا نداشت...

@kheradgaan
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯 #تاجیکستان

علاقه موبایلی با یاردُم و دستیارم برقرار ساختم و از او علت نیامدن بر سر قرار را جویا شدم.
گفت: مزه‌ام گریخته و قوت کار ندارم.
گفتم: آخر مگر مزه هم می‌گریزد؟
گفت: از دست شما ایرانی‌ها و سراسیمگی‌تان مزه که هیچ، خود آدم هم می‌گریزد.
گفتم: حاضر کجایی و چه می‌کنی؟
گفت: گفتم که مزه‌ام نیست و قوت کار ندارم. آمده‌ام دُختُر تا طبابت گیرم و "ساق سلامت" شوم.
گفتم: ساق سلامت را یک جوری می‌فهمم اما هنوز نفهمیدم مزه در نظر تو چیست و چگونه می‌گریزد؟
خنده‌ای آن‌چنانی کرد و گفت: مزه در گفت مردم ما همان سلامتی است که اگر مراقبش نباشی می‌گریزد و تو را نیازمند دوا و دکتر می‌کند...

@kheradgaan
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯 #تاجیکستان

در تاجیکستان برقراری مناسبت و علاقه نسبتاً ساده و روان است و اگر اراده طرفین باشد این مناسبت و علاقه تبدیل به پیوند شده و آدمان با هم هم‌خانه می‌شوند. بنابراین آستین بالا زدن برای برقراری ارتباط و ایجاد پیوند زیاد کاربرد و کارایی ندارد، اما به هر حال کم پیرها، موسفیدان، جوره‌ها، و دوگانه‌ها نباید بیکار بنشینند. لذا گاهی "تقدیرجنبانی" می‌کنند تا تقدیرِ فردی که توان برقراری مناسبت با دیگری یا دیگران را نداشته یا در این زمینه توفیق مدنظر را نداشته است یا به هر دلیل مناسباتش به پیوند و خیزوخفت ختم نشده است، تکانی خورده و به سمت موردنظر جنبیده و بغَلتَد.

@kheradgaan
📚: #برنده
🖋: #مجید_اسدی
🇹🇯 #تاجیکستان

برنده دربرگیرنده ۱۴۴ روایت کوتاه و دلنشین از تجربه زندگی نویسنده در کشور تاجیکستان است.
در خلال این روایت‌ها، قریب به ششصد واژه و اصطلاح رایج در تاجیکستان بیان و شرح شده و راوی کوشیده است تا به شکلی ساده و شیرین معنای آن ها را شرح دهد.
قلم نویسنده روان است و از آن‌جا که روایت‌ها خاطرات شخصی او و منطبق بر واقعیت هستند به جان می‌نشیند.
شاید این نخستین اثر چاپ‌شده در ایران باشد که در قالب داستانک‌هایی زیبا به بیان و شرح واژه‌های فارسی رایج در فرارود می‌پردازد و از این طریق می‌کوشد ایرانیان را با فرهنگ اصیل و کهنِ ایران بزرگ فرهنگی و خراسان بزرگ دوباره آشنا سازد؛ فرهنگ و واژگانی که در ایران امروزی تا حدودی از خاطرها رفته و یا کم‌رنگ شده است.
کتاب نمونه بسیار خوبی است برای آن گروه از پژوهشگران و مخاطبان ایرانی که به حوزه آسیای میانه، فارسی تاجیکی، فولکلور و فرهنگ مردم تاجیکستان علاقه‌مند هستند.

@kheradgaan
📚: #چشم_جانم_چشم
🖋: #طالب_آذرخش
🇹🇯 #تاجیکستان

مگو که چاره ندارم بیا و چاره بیار
مرا دوباره به خود بر مرا دوباره بیار

نمی‌کشد غم صدساله را سبک‌روِ وقت
برای سلسله اشک‌ من قطاره بیار

نمانده‌ام قدمی از نظاره‌ات بیرون
چنین ندیده مپندار یک نظاره بیار

برای کشتن من یک اشاره‌ات کافی‌ست
برای زیستنم نیز یک اشاره بیار

هر آنچه خواسته‌ام هست روی دستانت
بگویمت که برو ز آسمان ستاره بیار

از این زمانه پر جنگ و جوش بی‌معنی
کنار توست کناره، مرا کناره بیار

سرآمد همه پیوند در وجود تو است
ترحمی به دل و جان پاره پاره بیار

وگرنه بعد سر آذرخش بر سر خاک
نوشته‌جات مرا روی سنگ خاره بیار

@kheradgaan
Ещё