منجیک و ابو طیبمنجیک ترمذی بیتی دارد در لامیهٔ مشهور خود بدین ترتیب:
بسا کُها که بر او بر زمانه کار نکرد / کشید چون پرِ بازان بر او به نعل اَشکال (دیوان منجیک ترمذی، تصحیح احسان شواربی، ص ۱۷)
پنجشش سال پیش وقتی که این بیت را خواندم، ناگاه یاد این بیت از متنبی -شاعر عرب همعصر منجیک، در قرن چهارم- افتادم، از اولین قصائد کافوریهاش که در آن وصف اسبان خود میکند، حین رویآوردنش به دربار کافور اخشیدی در مصر:
تَمَاشٰی بِأیدٍ کُلَّما وافَتِ الصَّفا
نَقَشنَ بِهِ صَدرَ البُزاةِ حَوافیا
(آن اسبها هرگاه که به صخرهای سخت میرسیدند، با دستان خود، بدون نعل، چنان بر آن صخرهٔ سخت میکوفتند که نقش سینهٔ باز بر آن مینگاشتند).
تا جایی که بخاطر دارم، شاهدی قدیمتر از دو بیت متنبی و منجیک برای تشبیه جای پای اسب به سینه یا پرِ باز سراغ ندارم. اما تقریبا تردیدی ندارم که منجیک بیت خود را از روی شعر متنبی ساخته است. منجیک نیز همچون متنبی این بیت را در حین توصیف اسبانش آورده، آنگاه که سوار بر اسب میخواهد روی به دربار ممدوح آورد.
تأثیر شعر متنبی بر شعر شاعران فارسیگوی معاصر خود، امر نادری نیست. یک نمونهٔ این تأثیرگذاری مربوط به این بیت مفاخرهآمیز و بسیار مشهور متنبی است:
فالخیل واللیل والبیداء تعرفنی
والسیف والطعن والقرطاس والقلم
(مرا گروه اسبان و شب و بیابان میشناسد و نیز شمشیر و نیزهزدن و کاغذ و قلم. یعنی اهلیت همهٔ این امور در من هست)
آغاجی بخارایی هم در قرن چهارم، به تأسی از این بیت، دو بیت عربی گفته و آنها را به فارسی نیز برگردانده است:
إن شئت تعلم في الآداب منزلتي
وأنني قد غذاني العز والنعم
فالطرف والقوس والأوهاق تشهد لي
والسيف والنرد والشطرنج والقلم(اگر خواهی که منزلت مرا در آداب و هنرها ببینی و اینکه من پروردهٔ عز و نعمتهایم، پس اسب نیک و کمان و کمندها مرا گواه است و نیز شمشیر و نرد و شطرنج و قلم)
ترجمهٔ آن بفارسی نیز چنین کرده:
ای آنکه نداری خبری از هنر من
خواهی که بدانی که نیم نعمتپرورد
اسب آر و کمند آر و کتاب آر و کمان آر
شعر و قلم و بربط و شطرنج و می و نرد
جالب آنکه واحدی نیشابوری (ق. ۵) در شرح عربی خود بر دیوان متنبی، ذیل بیت «فالخیل و اللیل ... الخ» شعر عربی آغاجی را نقل کرده اما آن را به ابوالفضل همذانی نسبت داده. بجهت نقل شعر آغاجی در
یتیمة الدهر ثعالبی (ق ۴) و تقدم زمانی ثعالبی بر واحدی، احتمالا انتساب آن به آغاجی صحیح است (علامه قزوینی در حواشی
چهارمقاله به این مسئلهٔ اخیر اشاره کرده است).
@khaghaniliterature