شبح انقلاب ونمایش عمومی ارعاب در میدان دانشگاه یازدهم مهر ۱۴۰۱
نسخهی کامل متن-----------------------------------
یک.
دولت اسلامی ایران (همانند دولت پهلوی) دلایل زیادی برای سرکوب
دانشگاه و دانشجویان آزادیخواه و عدالتجو دارد. چون دانشجویان از کودتای ۳۲ تا امروز همواره در صف اول مبارزه با استبداد و نابرابری ایستادهاند.
دولت اسلامی در همهی این سالها کینهی خود از نهاد
دانشگاه و دانشجویان را بهروشنی نشان داده است. ماجرا از موضعگیریهای مکرر و کینهتوزانهی خمینی علیه دانشجویان و خواست اسلامیسازی
دانشگاهها در همان بدو انقلاب ۵۷ آغاز شد و با سخنرانی خمینی در فروردین ۵۹ و بیان صریح لزوم «پاکسازی»
دانشگاهها از عناصر معاند و اسلامیسازی نهاد
دانشگاه، به اجرای ضربتی طرح «انقلاب فرهنگی» انجامید: تعطیلسازی خشونتبار
دانشگاهها (با دهها کشته) برای تصفیهی دانشجویان انقلابی و «بازسازی اسلامی» سپهر
دانشگاه. بازگشایی
دانشگاهها در سال ۶۲ با تحمیل سازوکار گزینش سیاسی (برای قبولشدگان) و اجرای سهمیهبندی برای واردسازی عناصر خودی همراه بود.
اما سکوت
دانشگاه موقتی بود: ریشهی نهال انقلاب در
دانشگاه عمیقتر از آن بود که با این ضربات فروبمیرد. سرکوب خونین تیر ۷۸ در
دانشگاههای تهران و
تبریز و بعدها موج گستردهی بازداشتها و سرکوب امنیتی دانشجویان چپگرا در پاییز ۸۶ نشانهی آن بود که نظام اسلامی برای مهار
دانشگاه نیازمند پاکسازیهای متناوب است. از آن پس، سرکوب مستمر نهادها و فعالین صنفی و سیاسی مستقل در
دانشگاهها به رویهای مستمر و نظاممند بدل شد، بیآنکه شدت آن کاهش یابد. گواه آن، افزایش شمار دانشجویان ستارهدار و تعلیقی و دانشجویان زندانی تا به امروز است.
پس از عیانشدن امتناع اصلاحات در ساختار سیاسی ایران، که نقطهی عطف آن سرکوب خونین جنبش ۸۸ بود،
دانشگاه یکی از نخستین عرصههای عمومی بود که از خواب مصیبتبار اصلاحطلبی حکومتی بیدار شد. با رهاشدن از افسون اصلاحطلبان، و در امتداد رشد جنبش کارگری و جنبش زنان و دیگر جنبشهای اجتماعی، گرایش به چپ بار دیگر در میان دانشجویان شکوفا شد. اینک کاهش وزن و کارکرد سیاسی «انجمنهای اسلامی» (وابسته به دفتر تحکیم وحدت)، با تقویت هرچه بیشتر نهاد «شبهدانشجویی» بسیج دانشجویی جبران شد، که بهعنوان بازوی سرکوب مستقیم دولت در
دانشگاه عمل میکرد. چندسال بعد، بهدنبال افزایش تنشهای هستهای با غرب، که به نزدیکی راهبردی رژیم ایران به سیاستهای منطقهای روسیه انجامید، گفتار دولتی «امنیت ملی»، در بستهبندی کذایی امپریالیسمستیزی و با اسم رمز «محور مقاومت»، به درون
دانشگاهها هم پمپاژ شد؛ همچنان که گفتار معوج عدالتخواهی حکومتی. پروپاگاندای معمول دولت دربارهی ضرورت بسط شیعهگری و نظامیگری و سلطهگری در خاورمیانه، برای مقابله با تهدیدات دشمنان خارجی، اینبار رنگ و لعابی چپ و ضدامپریالیستی یافت تا رشد و گسترش گرایش چپ در میان دانشجویان از درون مختل گردد. مشی تهاجمی جریانات دانشجویی «محور مقاومت» در عرصهی گفتمانی و رسانهای، مکملی بود برای اشکال مستقیمتر سرکوب در
دانشگاهها که توسط بسیج دانشجویی، نهاد حراست، و عوامل نظامی-امنیتی گماردهشده در مقام مدیریت و ریاست
دانشگاهها («سردار-دکتر»ها) اعمال میشد. اما صدای دانشجویان چپ و دانشجویان مترقی برای آزادی و برابری خاموش نشد.
دانشگاه نهفقط هیچگاه به پادگان مطلوب نظام اسلامی تبدیل نشد، بلکه در تمام این سالها با ابتکارعملها و مبارزات متعدد همواره یکی از مکانهای مرجع برای روشنگری و اعتراض علیه مناسبات سلطه و ستم باقی ماند: همراه و یاوری وفادار و الهامبخش برای جنبشهای اجتماعی و خیزشهای اعتراضی ستمدیدگان؛ از ۹۶ تا ۱۴۰۱.
اینک، درحالی که اکثر
دانشگاههای کشور شاهد اعتصابی هماهنگ در همبستگی با خیزش اعتراضی جاری هستند، تهاجم تمامعیار دولت به دانشجویان
دانشگاه تبریز (نهم مهر) و
دانشگاه شریف (دهم مهر)، بهواقع تهاجمی حسابشده به همهی دانشجویان و سنت آزادیخواهی و حقطلبی ریشهدار در
دانشگاههاست: نمایشی عریان از خشونت پلیسی-امنیتی برای مرعوبسازی دانشجویان و نیز برای محرومسازی پیکر خیزش سراسری از یکی از مهمترین تکیهگاههایش. در بند بعدی به برخی دلایل و دلالتهای انضمامیتر این تهاجم میپردازیم.
-----------------------------------
دسترسی به ادامهی متن:
http://pdf.kaargaah.net/Specter_of_Revolution_and_Public_Show_of_Terrorization.pdfنسخهی ورد-------------------------------
#انقلاب_زنانه#مهسا_امینی#ژینا_امینی#ژن_ژیان_ئازادی#اعتراضات_سراسری#قیام_ژینا#اعتصاب_عمومی#اعتصابات_دانشجویی#دانشگاه_صنعتی_شریف#دانشگاه_تبریز-----------------------------------
کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic