زندگیْ حق ما ؛ اعتصابْ راه ما !نسخهی کامل ---
فرازی از متن:
اعتصاب در معنای امتناع آگاهانهی جمعی از کارکردنْ خاستگاه و سنتی دارد که با تاریخ جهانیِ جنبش کارگری درهمتنیده است. هدف از
اعتصاب، استفاده از نیروی جمعی برای رسیدن به اهدافی معین است؛ ازجمله تقویت این نیروی جمعی.
اعتصاب محلی در یک کارخانه یا رشتهای از
اعتصابها در یک شاخهی صنعتی یا خدماتی معمولا برای دستیابی به شرایط کاری بهتر یا دستمزد بیشتر انجام میشوند؛ یا اینکه صرفا اخطاری به صاحبان سرمایه و یا اعلام همبستگی با دیگر همرزمان (کارگران یا جنبشهای اجتماعی) هستند. قدرت
اعتصاب در تاثیرات بیواسطهی آن در مختلسازی انباشت سرمایه برای کارفرما یا در یک حوزهی اقتصادی معین است. درعمل، بهدلیل وابستگی و درهمتنیدگی حوزههای اقتصادی، تاثیرات واسطهمندِ
اعتصاب وسعت بیشتری از حوزهی بلافصل آن دارد. در کنار اینها، دستکشیدن جمعی و هماهنگ از یک فعالیت مشترک، ممکن است بدون خاستگاه یا مطالبهی مستقیم اقتصادی باشد. این اقدام جمعی را میتوان یک
اعتصاب نمادین نامید، که برای اعلام همبستگی یا اعتراض، یا جلب توجه و حمایت
عمومی نسبت به یک موضوع اجتماعی-سیاسیِ معین، و یا بهمنظور اعمال فشار بر دولت یا بخشی از ارکان دولت انجام میشود.
اعتصاب عمومی معمولا زمانی رخ میدهد که بهدنبال رشتهای از مبارزات رشدیابندهی سیاسی و اقتصادی، مبارزه با رژیم مستقر وارد فاز تعیینکنندهای میشود. مهمترین پیششرطهای موفقیت
اعتصاب عمومی، گستردگی و بلوغ نسبی مبارزات کارگری، پیوند مستقیمتر آنها با مبارزات و اهداف عام سیاسی و وجود یک جنبش سیاسیِ رزمنده است.
اعتصاب عمومی یک اقدام هماهنگ برای قطع همهی فعالیتهاییست که نظم روزمرهی امور و حیات و کارکرد دولت وابسته به آنهاست. بدینطریق هم کارکرد دستگاه سرکوب مختل میشود و هم شریان وابستگی اقتصادیِ دولت به سازوکارهای انباشت سرمایه.
بهطور کلی یک
اعتصاب موفق در عین اینکه نیازمند حدی از سازمانیابیست، خود ازطریق گسترش خودباوریِ مبارزاتی و بسیج سیاسیْ به رشد سازمانیابی منجر میشود. از این منظر، گسترش هدفمند اعتصاباتْ راهکاری ضروری برای پشتیبانی از جنبش اعتراضیِ خیابانی است. خصوصا از آن رو که با بسط عرصه و شیوهی مبارزه (به فراسوی نبرد خیابانی)، پتانسیل مبارزاتیِ طیف وسیعتری از ستمدیدگان و ناراضیان فعال میگردد، و همزمانْ امکان تمرکزیابیِ دستگاه سرکوب برای کارکرد موثر آن فرومیکاهد. این همزمانی و چندلایگیِ مبارزه، موجب ارتقای روحیهی مقاومت جمعی و افزایش فشار مستقیم بر دولت و دستگاه سرکوب آن میشود؛ و از اینطریقْ به پایداری و گسترش و تعمیق مبارزه میانجامد و شانس درهمشکستن ماشین دولتی را افزایش میدهد. اگر بپذیریم که برپایی موفق
اعتصاب عمومی سلاحی تعیینکننده برای تغییر موازنهی قوا درجهت درهمشکستن دستگاه سرکوب دولت است، پیداست که کسب این قابلیتِ تعیینکننده نیازمند تمرین و آمادگیِ جمعیست. از این منظر، میتوان همهی نمونهها و اَشکالی از
اعتصاب که در حال حاضر - در امتداد خیزش کنونی - شاهد تدارک آنها هستیم را بخشی از تلاشهای جامعه برای کسب آن آمادگیِ نهایی تلقی کرد؛ از اعتصابات در محیطها یا حوزههای کاری، تا اعتصابات منطقهای کسبه، تا نمونههای مختلف
اعتصاب نمادین.
تاکنون فراخوانهایی برای انواعی از
اعتصاب صادر شدهاند: از سوی شورای صنفی معلمان و فرهنگیان برای تعطیلی مدارس؛ از سوی برخی سازمانهای سیاسی کورد برای
اعتصاب کسبهی شهرهای کوردستان؛ از سوی فعالین دانشجویی برای
اعتصاب نمادین در دانشگاهها و تعطیلی کلاسها؛ از سوی فعالین کارگری زنجیرهی حملونقل اسنپ؛ و از سوی فعالین کارگری در گسترهی رانندگان کامیون (ازجمله رانندگان ناوگان حمل فرآوردههای نفتی). همهی این فراخوانها و اقداماتِ سیالِ برآمده از آنها را میتوان تلاشهایی برای کسب آمادگی جامعه درجهت برپایی
اعتصاب عمومی ارزیابی کرد. اما همزمان، شاهد تلاشهایی هدفمند برای مصادرهکردن این راهکار و بهواقع تهیکردن آن از قابلیتهای حیاتیاش هستیم. این تلاشها از سوی نیروهایی انجام میشوند که نهفقط هیچ ربطی به مبارزات روزمرهی مردم ندارند، بلکه جایگاه و پیشینهی سیاسی آنها با خاستگاه و کارکرد
اعتصاب مغایرت دارد. پس در اینجا این پرسش مطرح میشود که اساسا چه نیروهایی در جایگاه صدور فراخوان برای
اعتصاب هستند؟ برای پاسخ به این پرسش، مروری فشرده بر تاریخچهی حق
اعتصاب و کارکرد
اعتصاب در تحولات سیاسی ایران میتواند مفید باشد.
--------
ادامهی متن:
http://pdf.kaargaah.net/General_Strike_and_Abuse_by_Monopolists.PDFنسخهی ورد -----
#انقلاب_زنانه#مهسا_امینی#ژینا_امینی#ژن_ژیان_ئازادی#اعتراضات_سراسری#قیام_ژینا#اعتصاب_عمومی---
کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic