کارگاه دیالکتیک

#حسن_مرتضوی
Channel
Education
Blogs
Psychology
Politics
Persian
Logo of the Telegram channel کارگاه دیالکتیک
@kdialecticPromote
1.2K
subscribers
516
photos
98
videos
574
links
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
Forwarded from نقد
▫️ شالوده‌‌های اقتصادی امپریالیسم معاصر

28 ژوئن 2024

نوشته‌ی: فرانسوا شنه
ترجمه‌ی: حسن مرتضوی

🔸 در این مقاله استدلال می‌شود که امپریالیسم امروزی قویاً با سلطه‌ی شکل معینی از سرمایه یعنی سرمایه‌ی پولی به‌‌شدت متراکمِ بهره‌دار‌ و سود سهام‌دار مرتبط است که در بازارهای مالی عمل می‌کند، بت‌واره‌پرستی فراگیر و امروزی پول را ایجاد می‌کند، اما کاملاً به ارزش اضافی و تولید متکی است. دو سازوکارْ تصاحب و/یا تولید مازاد محصول و تمرکز آن را در مرکز‌های مالی نظام جهانی تضمین می‌کنند. بدهی خارجی در دهه‌ی 1980 غالب بود. تولید خارجی و بازگرداندن سود توسط شرکت‌های فراملی اکنون کانال اصلی را نشان می‌دهد. موضوع موردنظر آمریکا در روابطش با بقیه‌ی جهانْ پس از انتقال بخشی از تولیداتش به خارج از کشور توسط شرکت‌های فراملی آمریکایی، تجاری‌سازی مازاد از طریق صادرات نیست، بلکه وابستگی به واردات و مهم‌تر از آن، به جریان‌های عظیم سرمایه‌ی پولی برای حمایت از بازار سهام، خرید اوراق بهاداری خزانه‌داری (T-bonds) و تامین مالی مجدد برای وثیقه‌گذاری است. این وابستگی جدید به توضیح «تناقضی» کمک می‌کند که امپریالیسم آمریکا را به‌طور فزاینده‌ای مجبور می‌‌کند تا با قهر فرااقتصادی و حتی نظامی در جایی که می‌تواند این وضعیت را متعادل کند.

🔸 الن میک‌سینز وود در امپراتوری سرمایه دو هدف را دنبال می‌کند. یکی کمک به پر کردن شکاف نظری یعنی فقدان «نظریه‌ای نظام‌یافته‌ی امپریالیسم که برای جهانی طراحی شده که در آن همه‌ی مناسبات بین‌المللی سرمایه‌دارانه است و الزامات سرمایه‌داری آن را تنظیم می‌کنند.» هدف دوم، مرتبط با هدف اول اما مشخص‌تر، ارائه‌ی تفسیری از اصل «جنگ بی‌پایان»، «عامدانه یا سر بزنگاه»، است که آمریکا از همان آغاز به کار دولت جرج دبلیو. بوش اعلام کرد و در پی حملات 11 سپتامبر به بوته‌ی عمل گذاشت. وود در این‌جا استدلال می‌کند که ایدئولوژی جدید «جنگ بی‌پایان» به نیازهای خاص آن‌چه او «امپریالیسم جدید» می‌نامد پاسخ می‌دهد.

🔸 من از وود برای سهمی که در هر دو موضوع دارد سپاس‌گزارم. بخش‌هایی از کتابش که به مناسبات بین امپریالیسم و نظریه‌ی مالکیت سرمایه‌داری (لاک) و مناسبات بین‌الملل (گروتیوس) اختصاص یافته، هم برای پژوهش‌های فکری و هم برای روشن شدن موضوع‌ها و هدف‌های سیاسی مهم و برانگیزاننده است. به‌ویژه با نظر او در خصوص به‌رسمیت شناختن نقش قدرت دولتی در سلطه‌ی امپریالیستی و توصیه‌ی اکید او به جنبش ضد جهانی ‌شدن برای مبارزه با نهادهایی که تعیین‌کننده‌اند، موافقم.

🔸 نکته‌هایی که در ادامه‌ی بحث مطرح می‌شوند، عمدتاً موضوع‌هایی را در برمی‌گیرند که به شالوده‌های امپریالیسم معاصر و نیازهای اقتصادی‌ای مرتبطند که این امپریالیسم به آن‌ها پاسخ می‌دهد. این موضوع‌ها به‌طور کلی ناظر به مواردی‌اند که آن‌ها را شکاف‌ها و/یا ابهام‌های نظری می‌دانم، شکاف‌ها و ابهام‌هایی که استدلال را بی‌جهت تضعیف می‌کنند و به راحتی می‌‌شود اصلاح‌شان کرد. در موارد دیگر، همانند توسل وود به مفهوم «امپریالیسم مازاد»، نکته‌های مدنظرم انتقادی‌ترند...

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-4d0

#امپریالیسم
#فرانسوا_شنه #حسن_مرتضوی
#سرمایه‌_پولی
#الن_میک‌سینز_وود

👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کارگران_پروژه_ای نفت پس از ۱۰ تا ۱۲ ساعت کار فیزیکی طاقت‌فرسا، در دمای ۵۰درجه‌ و شرجیِ عسلویه این‌چنین استراحت می‌کنند.

ببینید کلمات مارکس پس از ۱۷۷ سال چقدر زنده و همین‌جایی‌‌اند:

"حتی نیاز به هوای تازه هم از کارگر دریغ می‌شود. انسان بار دیگر برای زندگی به غار باز‌می‌گردد‌، اما نه غاری که اکنون با نفس زهرآگین و طاعونی تمدن آلوده شده است. و با این‌که کارگر با هزار اما و اگر در این غارها سکنی می‌گزیند، این ماوا برای او چنان بیگانه است که هر وقت اجاره‌ی خود را نپردازد، از او بازپس می‌گیرند و بیرونش می‌کنند. برای این مرده‌شورخانه‌ها هم باید پول پرداخت.
مسکنی رو به خورشید که پرومته (در منظومه‌ی پرومته‌ی) آیسخلوس از آن موهبتی والا یا می‌کرد دیگر برای کارگران وجود ندارد.
نور، هوا ساده‌ترین پاکیزگی‌های حیوانی دیگر نیاز انسان به شمار نمی‌آیند.
کثافت، این گندیدگی و تعفن انسانی، گنداب تمدن( به معنایی کاملا واقعی)، عناصر زندگی او شده‌اند."

دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی
#کارل_مارکس
ترجمه‌ی #حسن_مرتضوی



#طبقه_کارگر #سرمایه‌داری #کارگران_پروژه‌ای #فراتر_از_استثمار #معیشت_کارگران #طبقه_کارگر_ایران

@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
▫️ ژانوس مدرن

نوشته‌ی: تام نیرن
ترجمه‌ی: حسن مرتضوی

5 فوریه 2023

🔸 نظریه‌ی ناسیونالیسم نشان از ناکامی تاریخی بزرگ مارکسیسم دارد. مارکسیسم ناکامی‌های دیگری نیز داشته که برخی از آن‌ها بیش‌تر بررسی شده است: کمبودهای مارکسیسم درباره‌ی امپریالیسم، دولت، گرایش نزولی نرخ سود و بینوایی فزاینده‌ی توده‌ها بی‌گمان میدان‌های نبردی قدیمی هستند. اما هیچ‌یک از این‌ کمبودها به اندازه‌ی معضل ناسیونالیسم چه در نظریه و چه در پراتیک سیاسی مهم و بنیادی نبوده‌اند. در واقع، سایر سنت‌های اندیشه‌ی غربی نیز بهتر عمل نکرده‌اند. ایده‌آلیسم، تاریخ‌باوری آلمانی، لیبرالیسم، داروینیسم اجتماعی و جامعه‌شناسی مدرن نیز در این زمینه به همان اندازه‌ی مارکسیسم به زانو در آمده‌اند. اما این نمی‌تواند تسلای خاطری برای مارکسیست‌ها باشد. ادعاهای علمی و اهمیت سیاسی ایده‌های مارکسیست‌ها بسیار بزرگ‌تر از چنین رقبایی‌ است و ناگزیر احساس می‌کنیم که آن‌ها می‌بایست از پس این پدیده‌ی مرکزی و گریزناپذیر تاریخ مدرن برمی‌آمدند.

🔸 اگر باور داشته باشیم که این «ناکامی» اساساً ناکامی مفهومی و سوبژکتیو است، وسوسه می‌شویم که دست مساعدت گذشته‌نگر را وام بگیریم. این رویه با قدرت تمام به وجه‌ عبادی مارکسیست‌ها متوسل می‌شود...اما احترام واقعی به پیشینیان ‌ما این است که بی‌فایده‌گی این مناسک و شعایر را به رسمیت بشناسیم. «ناکامی» آن‌ها ابداً مفهومی یا سوبژکتیو نبود. هیچ میزان کپی‌کاری این ناکامی را جبران نمی‌کند. واقعیت این است که اگر آنان نتوانستند نظریه‌ا‌ی نسبتاً خوب درباره‌ی ناسیونالیسم تدوین کنند، کس‌ دیگری هم نمی‌توانست یا نکرد. توسعه‌ی تاریخی در آن زمان مصالح لازم را برای تدوین چنین «نظریه‌ای» پدید نیاورده بود. زمان برای آن نظریه یا برای آن‌ها مساعد نبود. زمان حتی برای دو نسل دیگرِ ترومای بعد از ۱۹۱۴ مساعد نبود. هرگز چیز رسوایی‌آوری در این واقعیت برای ماتریالیسم تاریخی نیست، گرچه طبعاً برای «مارکسیسم» به معنای چشم‌ خدا (God’s-eye) مهلک است.

🔸 از سویی، به زحمت می‌توان مانع از آن شد که ناسیونالیسم هم‌چون پدیده‌ا‌ی مطلوبی، بسان نیرویی اخلاقی و از لحاظ سیاسی مثبت در تاریخ مدرن، جلوه‌گر نشود. ناسیونالیسمْ ایدئولوژی کشورهای ضعیف و کم‌تر توسعه‌یافته در مبارزه برای آزادی خود از ستم بیگانه بوده است. به این معنا ناسیونالیسم از زمان جنگ‌های یونان و لاتینی- آمریکایی تا پیکار متأخر در هندوچینْ جنبه‌ای از پیشرفت به نظر می‌رسد. اما از سوی دیگر به خوبی می‌دانیم که این اصطلاح به نحو نمونه‌واری به تاریخ فاشیسم ایتالیا و دولت نظامی ژاپن در دهه‌ی ۱۹۳۰، به فعالیت‌ها و شخصیت‌های ژنرال دوگل، ژنرال امین و شاه ایران نیز اطلاق می‌شود.

🔸 وظیفه‌ی نظریه‌ی ناسیونالیسم ــ متفاوت و متمایز از ترفندی برای زیستی تناقض‌مند ــ باید هر دو شاخه‌ی این دوراهه را شامل شود. این نظریه باید پدیده را در کل ببیند، به نحوی که بر فراز این سویه‌های «ایجابی» و «سلبی» سربرفرازد. فقط به این طریق می‌توان امیدوار بود که از چشم‌اندازی غالباً اخلاقی‌ درباره‌ی آن می‌گریزیم و دست‌کم به دیدگاه تاریخی بهتر و بی‌طرفانه‌تری از آن برسیم. نمی‌گویم نظریه‌ای «علمی» چرا که این اصطلاح دستخوش سوءاستفاده‌های ایدئولوژیک فراوانی بوده است. بنابراین لازم است این پدیده را در چارچوب تبیینی بزرگ‌تری قرار دهیم، چارچوبی که از این تناقض‌ها سر درمی‌آورد.

🔹 در این مقاله می‌خوانیم:

▪️ ایده‌های متداول ناسیونالیسم
▪️ بیماری‌های توسعه
▪️ فانتزی مام‌شهری
▪️ توسل ضروری به پوپولیسم
▪️ نظریه‌ی ضدامپریالیستی
▪️ ناسیونالیسم و امر خردستیز
▪️ ناآگاهی جمعی
▪️ پیروزی‌های ملت بر طبقه
▪️ تضاد مسلط
▪️ ناسیونالیسم و فلسفه
▪️ فرشته‌ی تاریخ

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3oA


#تام_نیرن #حسن_مرتضوی
#ناسیونالیسم
#مارکسیسم‏ ‏


👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏
Forwarded from نقد
▫️ نقش کارگران در خیزش‌های مردمی کشورهای عربی در 2011

از سلسله مقالات «نقد» درباره‌ی خاورمیانه

نوشته‌ی: جوئل بنین
ترجمه‌ی: حسن مرتضوی

4 دسامبر 2022

🔸 کارگران مراکشی، بحرینی، اردنی و حتی بیش‌تر از آن مصری و تونسی نقشی اساسی در خیزش‌های مردمی کشورهای عربی در 2011 ایفا کردند. آنان همانند بسیاری از هم‌وطنان خود از تحقیر، توهین و شکنجه‌ی نیروهای امنیت داخلی و فسادی که گریبان همه‌ی س‍‍پهرهای دولت را گرفته بود، تورم و افزایش نابرابری، وخیم‌شدن خدمات اجتماعی و سیاست خارجی تابع ایالات متحد که شکاف بین دولت و مردم را تشدید می‌کرد به خشم آمدند. مشارکت کارگران در خیزش‌ها همچنین تحت‌تأثیر میراث دهه‌ها مبارزه علیه بازسازی نئولیبرالی اقتصادهای منطقه بود که ملازم آن بی‌کاری زیاد، به‌ویژه میان جوانان، حذف صدها هزار شغل دولتی و بی‌ثبات‌کاری‌ شاغلان بود. زنان به تناسب از بی‌کاری و زوال بخش دولتی آسیب بیش‌تری دیده‌اند، زیرا سیاست‌های اشتغال بخش دولتی نسبتاً برای آن‌ها مطلوب‌تر است. بنابراین، برای کارگران، خیزش‌های 2011 چیزی بیش از یک شورش برای بازپس‌گیری کرامت خود از دیکتاتوری بود. نگرانی آن‌ها در شعارهایی که در تونس و قاهره طنین‌انداز شد نیز شنیده می‌شد: «نان، آب، بن علی، نه»، «کار، آزادی، عزت ملی» یا «نان، آزادی، عدالت اجتماعی».

🔸 این شعارها تلویحاً بیان‌گر رد نئولیبرالیسمی بود که خود را در همه جای کره‌ی‌ زمین تحمیل می‌کند، «سرمایه‌داری وحشی»ای که در سیاست‌های «اجماع واشنگتن» تجسم یافته بود: کاهش ارزش پولی، کاهش بودجه‌ی دولتی، حذف یارانه‌ها برای مایحتاجات اساسی، آزادسازی بازار و خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی ــ همه‌ی اقداماتی که «تثلیث نفرین‌شده» (صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی) به‌شدت در کشورهای جنوب از دهه‌ی 1970 ترویج کرده است. شرکای اصلی آن‌ها در جهان عرب، رؤسای جمهور انوار السادات (1981-1970) و حسنی مبارک (2011-1981) در مصر و زین‌العابدین بن‌علی (2011-1987) در تونس بودند، بدون این‌که پادشاهی‌های مراکش و اردن را کنار بگذاریم.

🔸 با ‌این‌که برخی از این جنبش‌ها شکل شورش‌های مردمی را به خود ‌گرفتند، با این حال، ابعاد سیاسی مهمی داشتند. کنش‌های جمعی کارگران و محافل مرتبط با آن‌ها که از شدت بی‌سابقه‌ای برخوردار بود، مقدم بر سقوط زین‌العابدین بن‌علی و حسنی مبارک به ترتیب در تونس و حتی بیش‌تر از آن در مصر بود. این اقدامات نه شورش محض بود و نه آن‌چه بیات «ناجنبش‌ها» می‌نامد، یعنی اقدامات خودجوش اما سازمان‌دهی‌نشده‌ی روزانه از سوی حاشیه‌نشینان شهری که به فضای شهر دست‌درازی می‌کنند، زنانی که بر حضور خود در فضای عمومی اصرار می‌ورزند یا جوانانی که از حق خود برای «تفریح‌کردن» استفاده می‌کنند. خیر، این اعتراضات با هدف محکوم‌کردن وخامت شرایط زندگی از زمان تصویب «برنامه‌های اصلاحات اقتصادی و تعدیل ساختاری» توسط تونس در سال 1986 و سپس مصر در سال 1991، با تعریف تیلی و تارو از یک جنبش اجتماعی مطابقت دارد: «کارزار پایدار طرفداری که از بازنمایی‌های مکرر استفاده می‌کند تا خود را به گسترده‌ترین مخاطبان ممکن بشناساند و بر سازمان‌ها، شبکه‌ها، سنت‌ها و همبستگی‌ها متکی است.»...

🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3hF

#خاور_میانه
#خیزش_انقلابی
#جنبش_کارگری
#جوئل_بنین
#حسن_مرتضوی


👇🏼

🖋@naghd_com‏ ‏