✔️بیشتر از هر چیزی به قدرتی که به روانشناس ها داده تعجب کردم، که بلدند ولی برای سود بیشتر میخوان جامعه را بیمار نگه دارند
✔️نه داداش متاسفانه روانشناسها و روانپزشکها هنوز چیز زیادی از مغز و روان نمیدونند(در مقابل عظمت مغز و روان)، چه برسه به اینکه همه چیز را بدونند و کنترل کنند
✔️بحث هم فقط روانشناس جماعت نیست، جدا از نوابغ علوم انسانی هر چی مهندس و پزشک باهوش هم وارد این رشتهها شده کار عجیبی نتونسته بکنه(یعنی پیشرفت ها آروم آروم بوده ) دلیلش هم احتمالا ماهیت بسیار پیچیده سیستم اعصاب و روان هست نه فقط بیسوادی ما ها، اکثر ما روانشناسهای ایرانی هم تهش بتونیم، رویکرد ها را خوب یاد بگیریم،تمرین کنیم، حرفه ای بشیم و از این تئوریهای برای درمان اختلالات روانی و شخصیتی استفاده کنیم اونم تا حدی و با شرایطی(هدف بی ارزش کردن کار نیست، خواستم جنبه جادویی که به رواندرمانی داده میشه را رفع کنم)
🔥خلاصه اینکه خیلی خبری نیست، این نوع بدبینیها هم برام قابل درک هست ولی فعلا رشته نوپای روان پزشکی و روانشناسی در این حد نیست، ولی قطعا با این سرعت پیشرفت در بیست سی سال آینده (اگر منقرض نشیم) پیشرفتهای عجیب غریبی در حیطه درمان اختلالات روانی خواهیم داشت
اگر درمانگر در پلتفرمی که درمانجوها حضور دارند فعاله و آگاه به این مسئلهست که محتوای منتشرشده (جزئیات سفر، روابط، عقاید سیاسی، درد دل، غر زدن، روزمرهنویسي و…) توسط درمانجوها دیده میشه، احتمالاً در اتاق درمان هم توانایی خنثی ماندن پایینی داره و جلسه تماماً مختص درمانجو نیست.
چنین درمانگری ممکنه از تعامل دوطرفه یا دوستانه و توجه گرفتن از بیماران لذت نارسیستیک ببره اما مثل همیشه جنبهی آسیبزای قضیه متوجه درمانجوهاست. آگاهی از اتفاقات زندگی و ترجیحات شخصی درمانگر نوعی disillusionment محسوب میشه و انتقالهای شدیدی رو ممکنه ایجاد کنه.