خلاصهای از نشست «گذر انرژی و پیامد آن برای کشورهای اوپک»
پنل دیروز با سخنرانیهای کوتاه ولی پرمحتوای اعضای پنل و سوالات و نظرات دقیق شرکتکنندگان تبدیل به یک برنامه پویا و آموزنده شد که بیش از ۲:۳۰ ساعت طول کشید. در اینجا برخی یادداشتهای خودم از نکات کلیدی بحث را برای دوستانی که موفق به حضور در برنامه نشدند مینویسم.
۱) سناریوهای آینده انرژی در مورد اینکه زمان «افت تقاضای نفت» کی خواهد بود اختلاف زیاد دارند ولی برخی اشتراکات بین آنها است: وقتی زمان افت تقاضا برسد، تقاضای با سرعت افت خواهد کرد و دیگر به اوج بر نخواهد گشت. هدف از سناریونویسی هم لزوما «پیشبینی» (Forecast) آینده نیست، بلکه بیشتر فهم پیشنیازها و مسیر لازم برای رسیدن به آن سناریو است (Backcasting).
۲) با اینکه گذر به دوران بدون کربن هنوز نرسیده است ولی پیامدهای آن روی «ریسکهای پروژههای انرژی فسیلی و هزینه تامین مالی آنها» به خوبی احساس میشود.
۳) چالش به «گل نشستن منابع» (Stranded Asset) برای کشورهای نفتی خیلی بزرگتر از شرکتهای بینالمللی نفتی است چون میزان «ذخایر به تولید» برای کشورها خیلی بزرگتر از شرکتها است. این کشورها ممکن است ذخایر زیادی را زیر زمین رها کنند.
۴) استراتژی جایگزینی و تنوعسازی صادرات و منابع دولت، برای کشورهای نفتی چندان آسان نیست. تقریب هیچ بخشی نیست که به لحاظ «حاشیه سود» بتواند جایگزین بخش نفت شود. عمده تنوعبخشی در بخش «خدمات» بوده و بخش تولیدی مهمی جایگزین نفت نشده است.
۵) «کربنزدایی از تولید» یک استراتژی بالقوه برای رقابت است. متاسفانه، کشورهای اوپک پتانسیل جمعآوری و نگهداشت کربن (CCS) را دست کم گرفتهاند و روی آن سرمایهگذاری نکردهاند. رشد این فناوریها میتواند پتانسیل ادامه حیات سوختهای فسیلی را طولانیتر کند.
۶) گذر انرژی نیازمند یک همکاری مشترک بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان سوختهای فسیلی است. ولی این کار نیازمند
حضور فعال کشورهای نفتی در دیالوگ جهانی «تغییر اقلیم» و ایفای نقش رهبری در این نشستها است. برخی کشورهای نفتی (مثلا امارات) این نقش را بهتر از بقیه انجام میدهند.
۷) کسری بودجه و سطح بدهی دولتها در کشورهای نفتی در طول زمان مرتب بیشتر شده است و این خودش یک چالش جدید است: اتکا به درآمدهای نفتی برای سرپا نگهداشتن اقتصاد در طول زمان بیشتر شده است.
۸) یارانههای انرژی (با شدت مختلف) بخشی از کسری بودجه هستند ولی همان طور که در تجربههای متعدد دیدهایم، حذف یارانههای انرژی (خصوصا در شرایط تورم ، فقر و رکود ناشی از کوید و جنگ اوکراین) اصلا کار سادهای نیست.
۹) کشورهای عربی که سالها با سیاست «لنگر کردن نرخ ارز» (و رها کردن سیاست پولی) اقتصاد را اداره کردهاند، ممکن است تحت فشار شرایط جدید مجبور به شناور کردن نرخ بهره و اعمال سیاستهای پولی و نرخ بهره فعال شوند.
۱۰) جنگ اوکراین شرایط را برای «صندوقهای ثروت» (SWF) کشورهای نفتی پیچیدهتر کرده است چون بخشی از فعالیت این صندوقها در کشورهایی مثل روسیه بود.
۱۱) کشوری مثل ایران تحت
«فشار دو جانبه» از سمت «تغییر اقلیم» است. از یک طرف درآمدهای نفتی در بلندمدت ممکن است کمتر شود (خصوصا در صورت اعمال مالیات کربن در کشورهای مصرفکننده) و از طرف دیگر تغییرات اقلیم مشکلات محیطزیستی متعددی برای ایران به وجود میآورد و بخش کشاورزی ، آب و تولید کشور را تحت فشار قرار میدهد.
۱۲) بخشی از سبد راهحلها برای ایران باید شامل (سهم مختلفی) از «مدیریت مصرف داخلی انرژی و کاهش مصرف»، «حذف درست یارانهها»، «گسترش ظرفیت انرژیهای نو و برق مبتنی بر گاز»، «حذف گاز فلرها» (که سهم بزرگی در ردپای گاز گلخانهای ایران دارد) و «استفاده از CO2 برای تولید صیانتی» باشد. در جلسه بحثهای طولانی در مورد مزایا و معایب تکیه بر تزریق گاز برای تولید صیانتی شد.
۱۳) عطف به نکاتی که قبلتر گفته شد، ایران نباید فرآیند مقابله با گرمایش زمینی و عبور از سوختهای فسیلی را منوط به رفع تحریمها کند، هر چند تحریمها مانع بزرگی برای این گذر ایجاد کردهاند. در کل ایران باید نقش خیلی فعالتری در نشستهای تغییر اقلیم و گذر انرژی ایفا کند.
در صورت موافقت سخنرانان اسلایدهای آنان را هم به اشتراک میگذاریم.
تماس با نویسنده
@hamed_ghoddusi@hamedghoddusi