قلم بیداری

♻️نامی که رمز شد

مجتبی نجفی

و این جسدی که بر تخت بیمارستان میبینید، بی جان شد اما در روایت ها، در اعتراض هایتان ایستاد و نامش رمز شد. از مهسای خوابیده بر تخت،تا مهسایی که ایران را درنوردید و در جهان هم طنین انداز شد، چند روزی فاصله بود.

مهسا به این خاطر اسم رمز است زیرا به ما نشان داد " ایستادن" در طوفان هم ممکن است و برخاستن نه صرفا به جسد که به نام است. نام او، دختر اهل سقز، غریب در تهران ملی شد،بعد هم جهانی و اینجا دیگر مهسا صرفا متعلق به خانواده امینی و فرزند امجد و مژگان نیست، او دختر ایران شد و نماد پیونده دهنده همه آنها که در برابر زور می ایستند.

جنبشی که به نام او طنین انداز شد به تاریخ نپیوسته و اکنون زمان نوستالژی بازی نیست، اما این جنبش هم مانند هر جنبشی ناخالصی دارد و ناخالصیها را باید تصویه کرد و به جوی سپرد.

بسیاری خواستند با تزریق وهم به جای تخیل، اوهام پامنقلی خود را از فتح تهران با سواره نظام بختیاری تا فرار دسته دسته آخوندها به روسیه و ونزوئلا، تا کودتاهای خیالی سپاه تا میهمانی از این کاخ دولت خارجی به آن دولت خارجی به جای رویکرد واقع بینانه توام با آرمان گرایی بفروشند و البته مشتری هم داشتند اما زمان نشان داد تحلیل آنها درست بود که می گفتند این جنبش در تداوم یک مسیر سخت و طاقت فرساست، قدرت تعیین کننده در شهروندان روایتگر و تغییرات سیاسی پایدار محصول تغییرات رادیکال فرهنگی است و اینجاست بین سیاست و فرهنگ آنقدر مرزها در هم تنیده است که جدایی این از آن دشوار است.

پس این جنبش در اصل توانست با ایستادگی و تحمل هزینه های سنگین به قدرت سرکوبگر بفهماند که خیابانهای شهر رنگارنگ است و سیاه کردن یکسره آن غیرممکن و ایستادن در برابر شهری رنگارنگ از بی حجاب، کم حجاب و محجبه محال است و این حکومت است که باید به این رنگارنگی عادت کند نه مردم به شهر سیاه اجباری. هر چند این پیروزی قانونی نشده اما واقعیتی است که مانند بسیار واقعیت های دیگر با فشار اجتماعی به نظام سیاسی تحمیل شده و این تحمیل هم تنها با قدرت با هم بودن شهروندان میسر شد.

این تنها یک قدم است. پیروزی نهایی جنبش مهسا، در استیفای حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی بیان هم پیش از سخن و هم پس از سخن و تعظیم قدرت مطلقه در برابر شهروند عصیانگر است.

پس هر جنبشی برای تداوم باید نقد کند، دور بریزد، جذب کند و دوباره سازماندهی کند و دوباره خیابان و زندگی را پیوند دهد. در نتیجه «با هم بودن ها»ی اعتراضی دوباره خواهند رسید؛همچنانکه سرکوب جنبش سبز دی نودوشش و آبان نودوهشت پایان کار نبود. برنده نهایی مردمی اند که از گذشته خود درس بگیرند.

https://t.center/darvishane49

#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی

♻️در ستایش از تداوم یک خواست تاریخی

مجتبی نجفی

این زن، مادر سیاوش محمودی است از جانباختگان جنبش زن، زندگی، آزادی. پاسخ حجاب بان در مقام مامور سرکوب  به روایت او از قتل فرزندش را ببینید: فرزند جان‌باخته نباید به خیابان می آمد. این پاسخ نظام های تمامیت خواه است«زنده بودن میخواهی،خیابان نیا، اعتراض نکن و همسان ما شو». اما زنده بودن که « زندگی» نیست، ترجمه ای از پذیرش بردگی است و ریشه جنبش «زن، زندگی، آزادی» در نفی این نظام روابط بندگی و اعتلای معنای زندگی بود و به عبارتی مقاومتی مدنی با هزینه ای سترگ در برابر همین خواسته نظام تمامیت خواه:« می‌خواهی در امان باشی، اعتراض نکن». مگر می‌شود حق اعتراض را در جامعه ای نفی کرد که بیش از صد و پنجاه سال پیش روشنفکر آن « میرزا یوسف مستشارالدوله» در متنی نوشت از شاه تا گدا از زن تا مرد همه باید در برابر قانون مساوی باشند.

اصولا سرکوب حق اعتراض، در چنین جامعه ای ماندگار نیست، اگر بود ایران صحنه این همه جنبش های کوچک و بزرگ اعتراضی در بیشتر از صد سال گذشته نمی‌شد. پس این مقاومت سیاوش محمودی و مادرش محو نمی‌شود، از نسلی به نسلی دیگر تداوم خواهد داشت. این صدا هم در تداوم همان صدای زن سوسنگردی است که در اعتراض‌های چهار سال پیش  بی آبی به خوزستان گفت «آقا، آقا، مظاهرات سلمیه، چرا تیر میندازی  کی دستور داده آقا. ما مسالمت آمیزیم خجالت بکشید».

مسأله ما نه مسأله عمان است، نه عربستان سعودی نه هیچ کشور دیگری. مسأله ایران است: رام شدن قدرت مطلقه در دستان شهروند سرکش و معترض و این کلید توسعه پایدار و متوازن و کاهش این التهاب تاریخی است. و این صدا تداوم دارد و در بستر تاریخی تلاش ملی برای افسار زدن به قدرت مطلقه خودسر، حاکمیت قانون بر آمده از اراده ملت و بنیان نهادن فرهنگ شهروندی و دولتی مدرن و کارآمد در این دیار معنا می‌یابد. گاهی از زبان مستشارالدوله در قالب متن و گاهی از زبان خانم سوسنگردی و زمانی از زبان مادر سیاوش محمودی این خواست ثبت می‌شود و به راهش ادامه می دهد.

#زن_زندگی_آزادی
https://t.center/darvishane49

♻️دست چدنی در آستین مخملین مجلس

نمی توان به راحتی کارنامه مجلس را نادیده گرفت و به فراموشی سپرد .
تناقض در رفتار نمایندگان مجلس را می توان به وضوح در دو واکنش اعتراضی زیر مشاهده کرد .
الف- بیانیه ۲۲۷ نماینده مجلس برای اعدام معترضین سال ۱۴۰۱ (#زن ، زندگی ، آزادی ) ؛

ب- عدم واکنش نمایندگان مجلس به یورش در به آتش کشیدن سفارت عربستان در تهران و کنسولگری آن کشور در مشهد ؛

حمله به سفارت عربستان و پیامدهای خسارت بار آن بر کسی پوشیده نیست .
کشاندن جنگ به داخل ایران ( تروریسم اقتصادی ، بالا بردن هزینه امنیتی )
توسعه جنگ در منطقه ، قربانی شدن سوریه ، هزینه ۱۷ میلیارد دلاری جنگ ، تقویت داعش ، خرید و فروش سلاح  انزوای ایران در سطح بین الملل و قطع رابطه چند ساله با اعراب منطقه ، انباشت فلاکت و توسعه نیافتگی ...
همه و همه خسارت هایست که در پی اشغال سفارت عربستان و قطع رابطه آن کشور متوجه ایران شد.
واکنش مجلس به این خسارت عظمی در حد یک سخنرانی و تقاضای برخورد با عاملین آن هم‌ توسط نایب رییس مجلس ، نه از بیانیه خبری هست و نه از کفن پوشی و نه مواضع مشترک برای محکومیت این اقدام زیانبار ؛

در نهایت واکنش به این اقدام  دستگیری ۴۵ نفر حمله کنندگانی بود که ۲۵ نفر به دلیل روحانی بودن به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شدند  و برای۱۳ نفر حکم تعلیقی دو سال زندان و برای ۵ نفر نیز حکم شش ماه حبس تعزیری صادر و مابقی تبرئه شدند البته نتایج دادگاه ضد و‌ نقیض گزارش شده است .
خلاصه با «ولش کن ، ولش کن » سرو ته قضیه را بهم آوردند . به همین سادگی ؛

از این سوی اعتراض جوانان جان به لب رسیده از تبیعض و بی عدالتی و بحرانهای پی در پی و در هم انباشته ، برای تحقق حقوق خواسته خود با چنان واکنش دژخیمانه ای مواجه می شود که اکثریت مجلس تقاضای اعدام برای معترضین را دارند !!

خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ؛
من چگونه باید باور کنم این مجلس ، مجلس مردمی است ؟!

دست چدنی در آستین مخملین مجلس تنها تعبیری است که می توان بر این ادوار از مجلس بکار برد !

ح-درویشی ✍️
https://t.center/darvishane49

♻️... و دیگر هیچ

✍رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۱/۲۰

آیا اکثریت مردم به اخبار و هیاهوهای خبری توجه می‌کنند؟
می‌گفتند افرادی که به تحولات سیاسی توجه ندارند، در زمان بحران‌ها غافلگیر شده و چون از قبل نمی‌دانستند چه خبر است، فکری برای آینده‌ی خود نمی‌کنند، یا می‌گویند: بی‌تفاوتی به تحولات داخلی و بین‌المللی ضریب ریسک سرمایه‌گذاری یا کسب و پیشه را بالا می‌برد، یا می‌گویند جوانانی که نسبت به مسائل سیاسی بی‌تفاوت هستند، سرخوردگان آینده نساز هستند.
اما ظاهراً باید گفت: خدا را شکر که مردم از خبرسازها جنجال‌آفرینان عبور کردند، همان‌طور که از حاکمیت عبور کردند، در واقع امر، دیگرکسی برای بردوباخت تیم ملی، و وحشت سازی برای حمله‌ی آمریکا و تبلیغات برای انتخابات و حتی افزایش کمرشکن گرانی در سال ۱۴۰۳ نیز تره خورد نمی‌کنند.
احتمالاً این پدیده را مارپیچ سکوت، بی‌حسی اجتماعی یا سکوت قبل از طوفان بنامند؛ اما به نظر نگارنده، مردم به‌نوعی هوشمندی و خردورزی رسیدند که نه‌تنها به تهدید و ارعاب و التماس برای حضور در انتخابات اسفندماه توجهی ندارند حتی به اطلاعیه جبهه‌ی اصلاحات و مصاحبه‌های رنگارنگ به‌ظاهر سیاسیون و مخالفان ج.ا نیز توجه ندارند و مشغول کار و زندگی خود هستند حتی با یک بینش امیدوارانه‌ی خاص در حال تدارک برای عید نوروز و مسافرت هستند.
اما چطور ممکن است که بااین‌همه گرانی و افزایش فقر و غارت منابع و مهاجرت نخبگان و سعود ناکارآمدی کارگزاران و افزایش تناقضات در موضع‌گیری‌های سیاسی حاکمان و اشک‌تمساح ریختن برای کشته‌شدگان مظلوم غزه و کرمان، نه کسی به خیابان می‌آید و نه تقی و نه توقی می خورد؟، از آن طرف هم هده ای را آرام اخراج می‌کنند و بازداشت می‌کنند و اعدام می‌کنند و نه‌هایی و نه هویی انجام می‌شود؟
اینکه عده‌ای می‌گویند حاکمیت در حال خود براندازی و خودتخریبی است و بین دو سال تا پنج سال آینده، نتیجه مشخص می‌شود و یا عده ای می گویند باید به فکر زمان صفر و شروع دوران پسا ج . ا باشیم نیز هیچ حرکت اجتماعی را ایجاد نکرده یا ظواهر آن بروز پیدا نکرده است.
در واقع امر، به سوال آغازین باید اینگونه پاسخ داد که جامعه متأثر از مرجعیت رسانه‌ای نیست، جامعه متأثر از بگیروببند نیست، جامعه متأثر از وعده و تبلیغات نیست، جامعه به مهندسی افکار آشنا شده و حتی ترفندهای شب تبلیغات را می‌شناسد، جامعه از روشنفکرنما و روحانی‌نما و سلبریتی نما و سیاسی نما و بنگاه‌های تبلیغاتی عبور کرده و در درون خود به آرامشی رسیده که می‌گوید: ... و دیگر هیچ.
یعنی: #زن_زندگی_آزادی و دیگر هیچ.
با افزایش سطح هوشیاری و خردمندی جامعه، این بار زن به‌عنوان نماد تحول‌خواهی اجتماعی نوین و همچون آشپزی ماهر، در حال پختن آشی است که نه‌تنها زندگی‌بخش و آزادی آفرین است که آبادی و شادی را هم به همراه خواهد داشت.
مشخصه، ویژگی یا آدرس این ادعا چیست؟ سکوت، حفظ آرامش، #اتحاد درونی ملی، #تولید_امید، هیجان گریزی، #خشونت_پرهیزی، #نه_به_انتخابات، #نه_به_اعدام ، نه به تنش زایی ملی و منطقه ای , عدم افشای کانون های اعتراضی سراسری و ... دیگر هیچ.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد
https://t.center/darvishane49

♻️مصادره‌ی بهمن ظفر و اسفند انتخاب

رضا رضائی. ۱۴۰۲/۱۰/۲۸

آیا بین مصادره‌های دوران انقلاب و پس از آن رابطه‌ی معناداری وجود دارد؟
کمتر فرد یا کارشناسی بود که مرگ ناجوانمردانه‌ی دختر زیبای ایران‌زمین را آغاز یک اعتراض سراسری، شروع جنبش #مهسا یا نهضت #زن_زندگی_آزادی بداند؛ اما روند حوادث و اتفاقات به‌گونه‌ای رقم خورد که افراد زیادی به خاک و خون کشیده شدند، عده‌ای به زندان افتادند، عده‌ای از ترس مهاجرت کرده و یا مخفی شدند، اما #نهضت_بیداری ایران به دستاوردهایی در حوزه‌ی حقوق اجتماعی از جمله #حقوق_زنان و به رسمیت شناخته‌شدن خواسته‌های آنان رسید.
کمتر کسی بود که فکر کند در بهمن ۱۴۰۱ و یا سالگرد آن نهضت در مهر و آبان ۱۴۰۲ اتفاقی نیافتد، گویی نه تنها اعتراضات، بلکه امید نیز به نا امیدی رسید و امید به پیروزی در بهمن نیز ۱۴۰۲ مصادره شد و هیچ خبری از ظفر بر غول #گرانی و #تورم و شکستن کمر #فساد و #دزدی نیست.
کمتر کسی بود که باور کند با نرخ پایین مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰، نه تنها هیچ اتفاق خاصی نیافتد بلکه حوادث به گونه ای رقم بخورد که به انتخابات ۱۴۰۲ نیز برسیم و بازهم هیچ خبری نباشد. گویی انتخابات ها هم مصادره شده و طبق نظر متولیان و اربابان مصادره چی، طبق سنوات قبل برگزار و نتیجه ی مورد نظرشان حاصل خواهد شد.
در واقع، مصادره‌ی اموال و املاک پس از انقلاب و چگونگی مدیریت و استفاده از آن، درس بزرگی برای متولیان گردید به‌گونه‌ای که رابطه‌ی معنادار آن با مصادره‌های پس از انقلاب نشان می‌دهد که نه‌تنها کلمات و شعارهای انقلاب مصادره شد، تاریخ مصادره شد، قانون اساسی مصادره شد، فرهنگ ملی مصادره شد، صلح‌طلبی مصادره شد، حسن هم‌جواری مصادره شد، بلکه عدالت، امید، آرزو و انتظار خیزش نیز مصادره شد و تبدیل شدیم به کشوری که همه چیزش مصادره شده است.
با همه‌ی این تلخی‌ها، نباید فراموش کرد که ملت ما، ملت #عبور است، یعنی عبور از بحران انقلاب، عبور از بحران تدوین قانون اساسی، عبور از جنگ تحمیلی، عبور از ویرانی پس از جنگ، عبور از بی‌توجهی و عبور از انتخابات مهندسی شده و این ملت در بهمن یا اسفند، آغازی دوباره را تجربه خواهد کرد چرا که می‌داند نهضت بیداری یک اتفاق نیست؛ بلکه یک پروسه است.

پاینده باد ایران آزاد، آباد و شاد

https://t.center/darvishane49

♻️مدعیان تریبونی و معترضان خیابونی

رضا رضائی 27 آبان ماه 02

وقتی حکومت‌نظامی شد، خیابان را ترک کنیم؟
در سال 57 بدنبال تظاهرات خیابانی چند صد هزار نفری، حکومت نظامی اعلام شد اما دو تاکتیک دیگر در پیش رو داشتیم، خانه و خیابان.
عده‌ای بر بام خانه‌ها و روی دیوارها شعار می‌دادند و دیگران را به ادامه‌ی مبارزه دعوت می‌کردند و عده‌ای نیز با تجمع در خیابان‌ها، اعتراضات خود را به مقابله و رویارویی می‌کشاندند.
در نهضت #زن_زندگی_ آزادی از هر دو تاکتیک استفاده شد؛ اما هزینه‌ی اعتراض با هدایت و مدیریت تریبون‌داران، آن‌قدر بالا رفت که پشت‌بام و خانه و خیابان رها شد و طی یک سال گذشته بعد از جنبش #مهسا، عمده‌ترین فعالیت #اعتراضی در بستر فضای مجازی به نوشتن مقاله و رنج نامه و انجام مصاحبه و ارائه‌ی اخبار و تحلیل تبدیل گردید.
این روند نشان می‌دهد که برای متفکران و پیشتازان جنبش #مهسا، این خردمندانه‌ترین تصمیم بوده؛ اما یک چیزی کم است، یعنی بدیلی برای خانه و خیابان باید معرفی شود که راه نهضت اعتراضی مؤثر مردم باز شود چرا که آن فعالیت‌ها در بستر فضای مجازی در افزایش خرد جمعی مؤثر بود؛ اما برای تحقق اهداف کم بود.
تکلیف انتخابات و بازی در زمین تمامیت‌خواهان که حتی نیروهای جناح خودشان را حذف می‌کنند مشخص است، تکلیف اعتراضات خشونت‌آفرین نیز با خردمندی منتفی شد پس به نظر می‌رسد که راه‌ها و تاکتیک‌های فشار حداکثری با #افشاگری، #شفاف‌_سازی، #عدالت‌_خواهی، #جمهوری‌_خواهی، #آزادی‌_خواهی و انتقاد و نقد به هر شکل و با هر وسیله‌ای تنها راه رهایی مردم گرفتار در چنگ فساد و ناکارآمدی است که بی شک حاصل و خروجی آن، تضعیف #خالص سازان، تفکر انحرافی – ضد میهنی، #فاسدان و غارتگران مسلط شده بر کشور است که آن فعالیت ها نیز به‌نوعی تصرف خیابان اندیشه و خرد محسوب می‌شود و با هیچ #حکومت_نظامی قابل انسداد نیست.
ولی غافل نباشیم که مطالبه گران مردمی در تیررس حبس و حذف قرار می‌گیرند و خوب است که مردم با حمایت از آنها و کنشگری آنها، هزینه‌ی مقابله با اعتراضات را کاهش داده و صحنه را به دست بگیرند تا بهمن ظفر فرابرسد.

پاینده باد ایران آزاد و آباد.

https://t.center/darvishane49

♻️احکام قضائی مترقی و ضد حقوق فردی و شخصیتی

✍رضا رضائی 24/4/1402

چگونه می شود که وقتی حکم قضائی بدون زندان صادر می شود خوشحال نبود؟
چند وقتی است که رویه ی صدور احکام قضائی دچار تغییراتی مبتنی بر حقوق شهروندی و تعزیری شده که جای مجازات زندان و قصاص را گرفته و اگر یک متخلف را محکوم به نظافت پارک و خیابان می کنند، موجی از خوشحالی برای کمک به بهداشت و نظافت شهری را در پی دارد و متخلف نیز به آن افتخار می کند و حتی با سپور و پارک بان و نظافت چی عکس سلفی می گیرند.
اما این همه ی ماجرا نیست و از قبل هم قابل پیش بینی بود که بی سلیقگی و کج اندیشی، این مجازات هایی که در راستای ایفای حقوق شهروندی و آموزش برای رعایت آن است را به بیراهه های کج سلیقی می کشاند چرا که فقدان درک ادای مسئولیت اجتماعی و همیاری مردمی با مشکلات و معضلات شهری و اجتماعی، به رسمیت شناخته نشده و فقط به صورت سمبلیک از آن ذکری می شود و فقط برای پرستیژ و قیافه گردن برخی مسئولین است.
در سه نمونه ی اخیر این احکام که شستشوی میت و رفتن به کلاس های روانشناسی برای حل مشکلات ضد اجتماعی بودن یا نظافت بیمارستان برای دکتر متخصص، نه با جرم مطابقت دارد و نه با مجرم ( از نظر محکمه ) و اعتراضات مردمی و کانون های تخصصی و هنری را بدنبال داشته و می رود که بعنوان احکان ضد ارزشی و هنجار شکنانه تلقی گردد.
عدم ایفای نقش قوه ی قضائیه و خردمندان آن در آموزش حقوق شهروندی در کنار حقوق قضا و جزا بسیار مشهود است و بی شک جامعه را به سمت موج جدیدی از اعتراضات مدنی و مطالبه گری اجتماعی سوق می دهد.
بدون اینکه به چگونگی ماجرا ها و علت ها بپردازیم، فقط از منظر عمومی به تناسب جرم و جزا می پردازیم و حتی به اشخاص محکوم هم اشاره نمی کنیم اما متذکر این نکته می شویم که آثار تنبیهی و بازدارندگی و افکار عمومی و احساسات جامعه نیز در این وقایع و احکام، جایگاه ویژه دارد و عدم توجه به آن، باعث تعمیق شکاف دولت – ملت و تشدید بی اعتمادی به حاکمیت و تعمیق نا امیدی از اصلاحات خشونت پرهیز می شود و چه بسا باعث شعله ور شدن آتش زیر خاکستر دوران آرامش پس از اعتراضات سال 1401 شود.
گرچه 90% امیدی ندارم اما 10% امیدوارم در آستانه ی ورود به ایام گرامیداشت جنبش#مهسا و خیزش #زن_زندگی_آزادی، شاهد عدم تحریک مردم و حفظ آرامش باشیم تا مردم به امور مهم تری مثل دخالت ابر قدرت ها در مسئله ی تمامیت ارضی میهن عزیز بپردازند و مطالبه از وزارت امور خارجه و دولت، به انحراف کشیده نشود.
پاینده باد ایران آزاد و آباد

https://t.center/darvishane49

♻️اندک اندک جمع مستان می رسند

✍🏻رضا رضائی ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

مطالبه گران، شفافیت خواهان، منتقدان، عدالت خواهان و معترضان چه می خواهند؟

طی یک سال اخیر و همزمان با جنبش مبارک #مهسا و اعتراضات زاهدان تا کردستان و انعکاس صدای تشنگان،  بی کاران، بازنشستگان، ایثارگران، دانشجویان، اساتید، دانش آموزان، معلمان، زندانیان سیاسی، خانواده های محصورین، دغدغه مندان محیط زیست و اقتصاد و فرهنگ و جامعه و سیاست و افشاکنندگان فساد های مختلف،اندک اندک جمع مستان از راه رسیدند و بجز تاجزاده، مدنی، جلایی پور، عبدالکریمی، مهرآئین ، بانو محتشمی پور و بانو آذرمنصوری، و... حالا پرچم نقد رهبری، سیاست های دولت، عملکرد قوه ی قضائیه، قوانین قوه ی مقننه، دخالت نظامیان در تمامی ارکان کشور، به دست حائری ها و نصیری ها و سرارودی ها و قمیشی ها و لشکر بلوکی ها و کدیورها و مرادی ها و نادعلی زاده ها و جلالی ها و موسوی ها و دانشفرها و نظربلندها و رنانی ها و ...  رسیدهاست .

اما همچنان این سوالات باقی است که این جمع مستان چه می خواهند؟ ساقی و ساغر و میخانه ( آزادی بیان، رسانه های آزاد ومحافظان حریم قلم و اندیشه) مهیا است؟

نظام حکمرانی شنوا و بینا شده؟ مسئولین متوجه ابر بحران های اقتصادی – فرهنگی – اجتماعی و زیست محیطی شده اند؟
در پاسخ باید گفت خیر. تنها چیزی که تغییر کرده، این است که پس از نهضت #زن_زندگی_آزادی، امیدی تازه و جدید خلق شده. امید به تحقق خواسته های سه گانه ی میر حسین موسوی و ایجاد تغییرات اساسی به رهبری جوانان ، دختران و زنان.
این امید تازه خلق شده باعث شده روند رو به رشد نهضت بیداری در به حرکت در آوردن توده های مردم و ایجاد حرکت های اعتراضی اجتماعی خشونت پرهیز متبلور شده و حتی بتواند سیلی محکمی بر گوش خواب زدگان بنوازد و با بسیج اندیشه ها و تجمیع خردمندان، خردورزی را در آحاد ملت افزایش داده و خودبراندازی حاکمیت را نیز تسریع ببخشد.

امید تازه خلق شده علاوه بر موارد بالا، از حوزه ی نظری نیز توانسته به سوالاتی مثل این سوالات پاسخ بدهد : پس از دوران کنونی نوع حکومت چه خواهد شد؟ نظام حکمرانی ولایی یا سلطنتی یا دموکراتیک خواهد شد؟ سیستم ها و ساختارهای فساد زا چه می شوند؟ قوانین نادرست و ناکارآ چه می شوند؟ اموال به یغما رفته ی ملت بر می گردد؟ منابع در حال نابودی حفظ می شود؟ روابط بین الملل با صلح و دوستی ترمیم می شود؟ از زندان تحریم و زندانبانان کاسبان تحریم رها می شویم؟
امید به همه ی سوالات اینگونه پاسخ داده است که در سایه ی افزایش آگاهی، اتحاد ملت و رهبری جوانان، تغییر و تحول پیش از 10 سال و 5 سال اتفاق خواهد افتاد چرا که خلق پتانسیل و موقعیت های جدید خواهد شد به گونه ای که کهنه سربازان عرصه ی سیاست و جامعه شناسی هم نمی توانند آن را پیش بینی کنند.
به امید آنکه جمع مستان از راه رسیده، در پای نهال امید، آب زمزم روشنگری بریزند.
پاینده باد ایران آزاد و آباد.

https://t.center/darvishane49

♻️پیروزی های همسایگان و شکست های ما

رضا رضائی 9/3/1402

طی سال های اخیر شاهد پیروزی همسایه ها در انتخابات، توسعه و پیشرفت، نقش میانجیگری، استفاده از تکنولوژی ها و هوش مصنوعی، تنش زدایی، جذب سرمایه های خارجی، ایجاد ثبات اقتصادی، مبارزه با فساد، و صدها پیروزی در جلب اعتماد عمومی و افزایش امید به زندگی بودیم و ما دقیقا در جهت عکس موفق به تنش زایی با همسایگان، تابعیت از ابر قدرت های شرق، از بین بردن منابع طبیعی، بغارت دادن سرمایه های خدا دادی، مهاجرت نخبگان، استمرار نظام حکمرانی ناکارآمد، افزایش فقر و فرودستان و صد ها شکست ظفرمندانه ی دیگر شدیم.
و اما ذکر این مداحی و روضه خوانی برای نا امید کردن مردم نبود بلکه برای بیان این واقعیت بود که ما هم فرصت سوزیم و هم در زمره ی از بین برندگان مزیت های نسبی هستیم مثلا: زمان فروپاشی شوروی، با طمع و دیپلماسی سوداگرانه فرصت بازاهار های کشورهای استقلال یافته را از دست دادیم، در زمان اشغال افغانستان، صادرات ذغال سنگ را به سادگی از دست دادیم، در زمان بالارفتن تقاضای مواد پتروشیمی، با واگذاری آنها به انحصار طلبان، پتروشمی ها را از دست دادیم، در زمان اجماع جهانی برای جمع آوری انرژی های فسیلی و ناپاک، ما به نفت و هسته ای چسبیدیم، زمان توسعه ی دوستی ملل و همگرایی جهانی، به توسعه ی نظامی و قلدری چسبیدیم، زمانی که همه برای نعمت خاک و آب، سعی در حفظ آن داشتند، ما به فروش خاک و معادن و بعد هم به تاسیس کارخانجات آب بر چسبیدیم و صد ها مورد دیگر.
گرچه معتقدیم که اگر همسایه چراغی جلوی خانه اش روشن کند، استفاده اش به ما هم می رسد و پیشرفت کشورهای همسایه بر روی اقتصاد و ارتباطات ما هم تاثیر می گذارد اما سوال اینجاست که چرا ما نباید چراغی برافروزیم؟
پاسخ بسیار ساده است، ما نه تنها زیر ساخت ها را از بین بردیم، بلکه نساختیم و با هزاران مانع تراشی، باعث مهاجرت نخبگان و سازندگان شدیم و حالا با ابر بحران های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مواجه هستیم بگونه ای که دیگر نباید به امید فرج و اصلاحات بود بلکه بپذیریم که باید فرصت سازی و نوسازی کنیم.
و اما مهم تر از فرصت سازی و نوسازی، مسئله ی " آزادی " است که حتی رونق اقتصادی و فرصت سازی و نوسازی اقتصادی و رسیدن به رفاه جمعی نیز در مقابل نداشتن آزادی، محکوم به شکست است . پس این اشتباه و خطا است که نهضت #زن_زندگی_آزادی و جنبش #مهسا در ادامه ی جنبش #دوم_خرداد و #جنبش_سبز را برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی خلاصه کنیم و فراموش کنیم که مسئله ی آزادی از تعصبات، کج اندیشی، نابخردی، ملاحظه کاری، خرافات، پروپاگاندا، انحصار، قدرت غیر پاسخگو، تفسیر غیر الهی از دین و حتی آزادی از دام تفسیر منفعت طلبانه از قانون اساسی، تنها راهبرد و راهکار پیش روی ملت است.
به امید آزادی و رهایی.

https://t.center/darvishane49

♻️هوش مصنوعی، خیزش های اجتماعی و اعدام

✍رضا رضائی 29/2/1402

آیا استفاده از هوش مصنوعی باعث شروع، اوج گیری یا به نتیجه رسیدن خیزش های اجتماعی و یا حذف اعدام  می شود؟
کارشناسان فناوری های نوین بخصوص در حوزه ی هوش مصنوعی معتقدند که فعلا بخش اتصال هوش مصنوعی به مکانیک، چندان رضایت بخش نیست و ساختن ربات هایی که تمام رفتار و احساس انسانی را داشته باشند میسر نیست اما این نقیصه به کمک پیشرفت های خود هوش مصنوعی بر طرف خواهد شد و در آینده ای نزدیک ربات های انسان نما بخش های زیادی از وظائف انسان ها را بعهده می گیرند.
این مطلب آنقدر جالب و هیجان انگیز است که دوست داریم فرداها را ببینیم و شاهد آن باشیم که ربات های انسان نما به جای ما در کف خیابان ها به تظاهرات می پردازند و مثل ما شعار می دهند و حتی هوشمندانه به مراکز قدرت و استیلای حاکمان جبار حمله کرده و آنجا ها را تسخیر می کنند و بعد اموال غارتگران را مصادره و بین مردم مستضعف تقسیم می کنند و نظام حکمرانی هوشمند و عادلانه و پاسخگویی را بر سر کار می آورند.
از این مهم تر در آینده چون هیچ جوانی در تظاهرات و جنبش های اجتماعی حضور فیزیکی ندارد و کاری بر خلاف قوانین جاری کشورها انجام نمی دهند پس گرفتار زندان و اعدام هم نمی شوند. ولی از بخت کج ما ممکن است سازندگان هوش مصنوعی، پروژه ی حضور ربات ها در خیزش های اجتماعی را عملیاتی نکنند و یا به جای جوانان معترض کنونی، سازندگان ربات ها گرفتار و مجازات و یا حتی اعدام شوند.
اما ظاهرا پیشرفت بشر و هوش انسانی و خردمندی آدم ها با شتابی بیش از حد، منتظر جایگزینی هوش مصنوعی و ربات ها نیست و عزم و اراده ی انسان فرهمند حکم می کند تا ملت ها به خاک سیاه ننشستند، جوانانشان سربدار نشدند و منابع خداداشان غارت نشده، با خیزش های اجتماعی هدفمند و کم هزینه و خشونت پرهیز، خیلی زودتر از هوش مصنوعی بساط ظلم و ستم در کشورهای مختلف را جمع کنند و این مسیر در کشورهایی که با فقر و تورم و افزایش شمار گرسنگان و پابرهنگان مواجه هستند، شتاب بیشتری دارد.
شاید روزی برگزاری پویش های #زن_زندگی_آزادی و یا #نه_به_اعدام، فایده داشت اما با توجه به رشد نارضایتی عمومی و افزایش تاثر و تألم عمومی بابت اعدام های اخیر به نظر نمی رسد که مجالی برای رهایی در راستای #نهضت_بیداری و یا #خیزش_خردورزی باشد و باید پویا تر از هوش مصنوعی و به گونه ای دردمندانه و همدلانه که مخصوص انسان است به خیزش و جهاد نگریست.

https://t.center/darvishane49

♻️تمامش کنید را تمامش کنید

رضا رضائی ۱۴۰۲/۰۲/۲۲

آیا می توان به گرگ هایی که برای بقا مشغول دریدن گله هستند، گفت که " تمامش کنید " ؟
حتما همه ی ما می دانیم که راز بقا در این است که حیوانات برای زنده ماندن مجبور به شکار و کشتن حیوانات دیگر هستند( بغیر از گیاهخواران و برخی حیوانات دریایی ) و حتی نمی توانیم به خودمان این اجازه را بدهیم که به آن حیوانات بگوییم که " تمامش کنید " چرا که تمام کردن شکار و کشتن دیگر حیوانات بمعنی تمام شدن عمر خودشان است .

حتما تعداد کمی از افرادی که در دوران انقلاب 57 حضور داشتند، هنوز زنده هستند و احتمالا تعداد خیلی کمی از آنها به یاد دارند که در آن زمان ها و بعد از آن دوران، خیلی ها فریاد زدند که " تمامش کنید" مثلا می گفتند که: مصادره و فراری دادن و اعدام ها را با احکام دادگاه انقلاب و حاکم شرع تمامش کنید تا بتوان در دادگاه صالحه به جرائیم رسیدگی کرد.

تهدید دیگر کشورها را به اسم صدور انقلاب تمامش کنید تا دشمن تراشی نشود، وادار کردن مردم به رعایت پوشش و گفتار ورفتار مطابق با میل خودتان به اسم دین را تمامش کنید تا مردم طعم آزادی های مدنی و اسلامی را بچشند.

این قصه همچنان ادامه داشت و دارد و حالا نیز عده ای می گویند : اعدام ها را تمامش کنید، این همه غارت منابع را تمامش کنید، این همه بی بندوباری در نظام حکمرانی را تمامش کنید، این حجم از نشیدن صدای خرد شدن استخوان های مردم را تمامش کنید، این همه وعده و وعید را تمامش کنید، این همه استیلا و سلطه در تمامی ارکان حتی زندگی خصوصی مردم را تمامش کنید.

اما شاهد بودیم و هستیم که این نصیحت و انذار فایده نداشته و شاید موقع آن رسیده است که باید " تمامش کنید را تمامش کنید "

زیرا به نظر می رسد که برخی ها برای بقا، تمامش نمی کنند یعنی چاره ای بجز ادامه دادن ندارند چون اگر تمامش کنند، مرگ آنها فرا می رسد.
از منظرجامعه شناسی، روانشناسی، خداشناسی، پیغمبرشناسی، انسان شناسی و حتی محروم و مستضعف شناسی هم که بخواهیم به وضعیت موجود نگاه کنیم، متوجه می شویم که ابر بحران ها در صف ایستاده اند تا یکی یکی بر سر مردم آوار شوند و به بحران ها هم نمی توان گفت که " تمامش کنید ".

در مجموع دیگر نمی توان گفت " تمامش کنید" بلکه باید " تمامش کنید را تمامش کنیم " و با هم بخوانیم

بيا تا گل برافشانيم و مي در ساغر اندازيم/فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو دراندازيم
اگر غم لشکر انگيزد که خون عاشقان ريزد/من و ساقي به هم تازيم و بنيادش براندازيم

به امید رسیدن به آگاهی و اتحاد برای طرحی نو در نظام حکمرانی با ادامه ی جنبش #مهسا و خیزش #زن_زندگی_آزادی و در ادامه ی #نهضت_بیداری.
پاینده ایران و ایرانی.

https://t.center/darvishane49

♻️ضرورت خودارزیابی روحانیت*

موارد عمامه‌پرانی در جریان جنبش #زن_زندگی_آزادی، اخبار منتشر شده درباره‌ی برخوردهای غیرمحترمانه با روحانیون در اماکن عمومی و حوادث ناگوار جان‌باختن آقای سلیمانی نماینده‌ی مجلس خبرگان در بابلسر با شلیک تیر و مجروح شدن یک روحانی در تهران در اثر تصادف عمدی یک خودرو با او، شاید فرصتی برای خودارزیابی روحانیت درباره‌ی عملکرد چهل و چند ساله‌ی خود باشد. با توجه به این‌که بعید است نهادهای رسمی مرتبط با روحانیت جسارت این ارزیابی را داشته باشند، شاید بد نباشد روحانیونی که به سرنوشت این نهاد علاقه‌مندند و دغدغه‌ی واقعی دین را دارند با بازگشت به خویش پرسش‌های مقدری را مطرح و حداقل در خلوت خود به آن‌ها صادقانه پاسخ دهند. شاید نتایج این خودارزیابی شخصی در انتخاب مسیر آینده‌ی حرکت به آن‌ها کمک کند. من در این‌جا به برخی از این پرسش‌ها که ممکن است به خودارزیابی کمک کند، اشاره می‌کنم:
1- سهم روحانیت را در بدبختی امروز مردم و وضعیت اسف‌بار فعلی کشور چگونه ارزیابی می‌کنید؟
2- اگر پرسش پیشین از مردم پرسیده شود، فکر می‌کنید پاسخ آنان چیست؟
3- اگر در یک همه‌پرسی از مردم خواسته شود با آری یا خیر درباره‌ی ادامه‌ی دخالت روحانیت در سیاست و حضور روحانیون در حکومت اظهارنظر کنند، فکر می‌کنید نتیجه‌ی همه‌پرسی چیست؟
4- رأی شما در همه‌پرسی بند پیشین چیست؟ آری یا خیر؟
5- اگر در یک همه‌پرسی از مردم خواسته شود به ادامه‌ی حاکمیت ولایت فقیه در ایران آری یا خیر بگویند، فکر می‌کنید، نتیجه‌ی همه‌پرسی چیست؟
6- رأی شما در همه‌پرسی بند پیشین چیست؟ آری یا خیر؟
7- نقش روحانیون را در برکشیدن افراد کم‌مایه، متملق، بی‌سواد و بی‌کفایت به مقامات بالای حکومتی و تاراندن نخبگان و منزوی کردن افراد باکفایت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
8- نقش روحانیون را در رواج رذایل اخلاقی نظیر تملق، چاپلوسی، دروغ، ریا، سفله‌پروری، رانت‌جویی و محافظه‌کاری و تضعیف فضایل اخلاقی نظیر حق‌گویی، صداقت، دفاع از حقوق مردم، شایسته‌گزینی و شجاعت اظهار حق در برابر قدرت چگونه ارزیابی می‌کنید؟
9- فکر می‌کنید سهم روحانیون از امکانات مادی کشور در مقایسه با سهم مردم عادی از این امکانات عادلانه است؟
10- ارزیابی شما از میانگین ضریب هوشی روحانیون در مقایسه با ضریب هوشی متوسط نخبگان تحصیل کرده‌ی دانشگاهی چیست؟
11- اگر آن‌طوری‌که می‌گویید روز بازپسینی وجود داشته باشد، فکر می‌کنید خداوند با همه‌ی رحمت، کرم، عدالت و غیرت نسبت به عیال خود، با شما باید چگونه رفتار کند؟
12- فکر می‌کنید در آن روز بازپسین پیامبر و ائمه باید به شما که خود را سرباز آن‌ها می‌دانید، ببالند یا از شرمندگی سرشان را پایین بیاندازد؟ 
13- انتظار شما از مردم در برخورد با شما چیست؟ 
14- اگر شما جای شهروندان عادی بودید، با هم‌لباس‌های خودتان چگونه برخورد می‌کردید؟
15- اگر قرار بود حوزه‌های علمیه طلاب خود را از طریق کنکور سراسری انتخاب کنند، فکر می‌کنید از میان 100 نفر اول کنکور چند نفر تحصیل در مدارس حوزوی را برمی‌گزیدند؟ از بین 1000 یا 10000 نفر چطور؟
16- ارزیابی شما از نقش روحانیون در جذب جوانان به دین و تمایل آن‌ها به انجام مناسک مذهبی یا دفع آن‌ها از دین و مناسک آن چیست؟
17- به عملکرد روحانیت در چهل و چند ساله گذشته از 20 نمره چه نمره‌ای می‌دهید؟
18- فکر می‌کنید میانگین نمره‌ای که مردم به این عملکرد بدهند، چه نمره‌ای است؟

https://t.center/darvishane49

♻️پیشران های نهضت اجتماعی

رضا رضائی . 29/1/1402

برخی معتقدند که همه ی مردم دارای آگاهی، شناخت و قدرت تحلیل مسائل سیاسی ، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیستند، پس باید برآنها قیومیت، ولایت و حکومت داشته و حتی می توان به جای آنها تصمیم گرفت و یا شرایطی مهندسی شده فراهم کرد که انتخابات برگزار کنند بدون آنکه بدانند برای آنها از قبل تصمیم گرفته شده است و این مهم را به گونه ای عملیاتی کرد که حتی نیاز به شمارش مجدد آراء و یا حتی نیاز به رفراندوم در مورد همان انتخابات  یا نظام حکمرانی یا ناظر و مجری نباشد.
در قاموس این افراد، مالکیت بر مردم ( مال و جان و ناموس )، مالکیت بر منابع کشور ( مادی و معنوی ) ، مالکیت بر سرنوشت ( گذشته و حال و آینده ) و مالکیت بر عقل و خرد مردمان، امری طبیعی و لازم است و منافع مترتب بر این مالکیت ها، صرفا برای افرادی است که ذاتا دارای عقل کل و بینش فرا انسانی و هوش فرابشری هستند.

بر اساس این اعتقاد و آن منش ،در جامعه ای که با انسداد آگاهی، دانش، تحلیل، گفتگو و مفاهمه روبرو است، استیلا بر آحاد ملت، امری قطعی و یقینی و واجب است ، بنابراین نهضت ها، خیزش ها و انقلابات اجتماعی امکان بروز و ظهور نخواهند داشت.

اما نکته ای مورد غفلت واقع شده است و تمام این نامعادله را بر هم می زند که عبارت است از " احساس ظلم، فقر، تبعیض، تحقیر، سرخوردگی و بی سرانجامی " که این احساسات می تواند بعنوان پیشران های نهضت رهایی بخش باشند.

 وجاهت این استدلال در آن است که انسان ترکیبی از عقل و احساس است و این هردو عامل انگیزش و تحرک و حتی جانفشانی هستند، که اگر عقلانیت و خرد مسدود شود، احساس رشد می کند و در مقابل درد بخصوص درد همنوع و رنج دیگر انسان ها، بخروش می آید و با بر طرف کردن عوامل درد و رنج، به نوعی باعث حذف عوامل انسداد آگاهی بخشی نیز می شود.

در این میان، هنر که برخاسته از احساس بشری است، قدرت هم افزایی می یابد و اینگونه است که یک ترانه یا آهنگ یا حتی یک شعر سیاسی یا طنز، می تواند موجب همبستگی قلب ها در درون جغرافیای یک کشور و حتی خارج از کشور شده و رهبری پیشران ها را داشته باشد.
در دوران کنونی که نظام حکمرانی فکر می کند که راه های آگاهی بخشی و خردمندی مردم مسدود است، نهضت #زن_زندگی_آزادی و خیزش #مهسا با تکیه بر احساس ناب جوانان و شور و نشاط  زیستن در آزادی، حرکت های درون زا و خشونت پرهیز خود را چون خاکستر زیر آتش، مجدانه پی می گیرد.

احساسات پیشران بر اساس این جمله عمل می کنند که: ظالم گر به ظلمش ببندد دری/ خلایق به وحدت گشایند در دیگری.

https://t.center/darvishane49

♻️بازی برای توسعه ی نهضت

رضا رضائی 25/1/1402

▫️مدتهاست که سریالهای پدرخوانده، مافیا وارتش سری از مجموعه بازی های به سبک نفش مخفی، خیلی نظرم را جلب کرده و بیننده ی آنها هستم چرا که به حل معما علاقه مندم اما وقتی دیدم که در این بازی ها بازیکنان برای پیدا کردن پاسخ معما ها نیاز دارند تا مهارت هایی را در خود پرورش دهند مثل: شناخت زبان بدن افراد، تحلیل رفتار دیگران، حافظه ی خوب ، تشخیص نوع صحبت و حرکات حریف ، فساد شناسی، تشخیص نقش های اهریمنی و بد، داشتن استراتژی و برنامه های اقتضائی، رو آوری به کارتیمی و شبکه سازی، حفظ اتحاد درونی نیروهای خیر، هشیاری و وقت شناسی، شجاعت و جسارت برهم زدن نقشه های قدرتمندان، فداکاری و ایثار، انتخاب رهبر و یا رهبران موقت، پیش بینی حرکات و فعالیت های حریف و...
از سوی دیگر مطلع شدم که این نوع بازی ها مورد اقبال بخش وسیعی از جوانان و حتی میانسالان قرار گرفته و محافل مختلفی در جاهای خارج از دید و رصد، وجود دارد و عده ی زیادی به بازی مشغول هستند، متوجه شدم که نهضت #زن_زندگی_آزادی و خیزش #مهسا، راه درست بیداری را در مشق آن مهارت ها یافته وبدون جلب توجه، برای ادامه نهضت بیداری و خیزش خردورزی، خود را آماده می کند.

▫️آنچه که بیش از همه نظرم را جلب کرد، این مهم بود که هیچ حکومت و یا قوه ی قهریه ای قادر نیست که مردم را از کسب مهارتی باز دارد بخصوص آنکه این مهارت ها در جمع دوستانه، خانوادگی، تیم های چند نفره ی کوهنورردی، بوم گردی، پارک گردی و ... در حال انجام و توسعه ی فرهنگی در قالب بازی انجام می شود.
بعبارت ساده تر به این نکته رسیدم که خیزش های دوران کنونی و بعدی، به شدت خردمندانه و با حضور جوانان خواهد بود و در این میان نقش وسائل نوین ارتباطی و تکنولوژی های اطلاعاتی، کم شده و ارتباطات چهره به چهره با ابزار ساده ای مثل چند کارت و کاغذ و قلم، رویکردی نوین در گسترش نهضت های اجتماعی است که قابل سرکوب و مهار نیست و در زمان خودش تبدیل به حرکت های اجتماعی خردمندانه خواهد شد.
بدیهی است که پس از مدتی نقش های فریبکرانه، ریا کارانه، مزورانه، منافقانه، دورویی، تظاهر، تقلید کورکورانه، المأمورمعذور، ناظر پولکی، وکیل بی شرف، قاضی بی کفایت، کارگزار نادان، والی وطن فروش، نماینده ی نامردمی، پیمانکار دزد، تولید کننده ی خائن، مدیر بی مدیریت، عامر به منکر و ناهی از معروف، نق نق کن و گدای پست منصب، برای ملتِ مهارت دیده، مشخص می شود و مسیر نهضت برای عاشقان ملک و ملت باز خواهد شد.
ایام به کام.

https://t.center/darvishane49

♻️روزه داری یا مشق فقر

رضا رضائی 22/1/1402

هنوز هم برای خیلی از مردم کشور، ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و نزدیکی به ذات الهی بواسطه ی اجرای فرمان و پیمودن طریق عاشقی است اما سال هاست که فقر افسار گریخته، طبقات مختلف اجتماعی را به کام خود می کشاند و این ماه عزیز را تبدیل به ماه مشق فقر و نداری و مرگ آرزوها و امید ها کرده و امسال نیز با توجه به تورم و ناکارآمدی – تحریم و سوء مدیریت – فساد و بی شرمی – نامردمی و ظلم – دزدی و غارت – خدا نشناسی و حق کشی – بی تفاوتی و سکوت – بی دینی و تحجر – پستی و رذالت، شواهد حکایت از آن دارد که عده ی زیاد دیگری باید از فرصت این ماه برای مشق و آموزش نداری به خانواده و عزیزان خود استفاده کنند.

یاد آوری ربنای مرحوم استاد شجریان وسفره های افطاری و معنویت سحری و نماز ها و شب قدر و " الغوث، الغوث " و " العفو، العفو " هم نمی تواند از تلخی این ایام بکاهد و فراموش کنیم که حتی بیماران نیز مجبور به روزه داری شده اند ( اما در خفا، دارو می خورند با یک لیوان غم و غصه ).

برای مردمی که در این سرزمین گهر خیز زندگی می کنند، مشق فقر در ماه رمضان، نه زیبنده است و نه اسلامی و نه انسانی و نه حتی عقلانی، بلکه پدیده ای شوم است که نه تنها موجب دین گریزی بلکه اخلاق ستیزی و حتی حکومت ستیزی و هنجار شکنی می شود بگونه ای که مومن و غیرمومن در شب قدر برای رفع سوء حاکمیت و اصلاح امور مسلمین و رفع فقر و فساد دعا می کنند.

زمانیکه به کارشناس، کنشگر، مصلح، عدالت جو، اصلاح طلب، تحول خواه و وطن دوست و همه ی افرادی که به فکر مردم و معیشت و رفاه آنها است توجه نشود، اینگونه می شود که در شب قدر همه ی مردم باید بگویند " اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ " ( خدايا به غناى خود جلو فقر ما را ببند ) و دقیقا همینجاست که باید به یاد بیاوریم که فلسفه ی شب های قدر تنها دعا و درخواست از خدا نیست بلکه باید خودمان نیز واجد شرایط دریافت موهبتی ( مثل رفع فقر) از سوی خدا باشیم و این نخواهد شد مگر اینکه برای بر طرف کردن زمینه های فقر، به پا خیزیم و با استعانت از سیره ی علوی، شب قدر را به شب عهد و پیمان برای ادامه ی نهضت #زن_زندگی_آزادی و خیزش #مهسا تبدیل کنیم.
به امید آنکه در شب قدر، قدر یکدیگر را بدانیم و متحد بمانیم تا رسیدن به اهداف متعالی قیام .
یا علی مدد.

https://t.center/darvishane49

♻️تعجیل در ترغیب

رضا رضائی 11/1/1402

این همه تعجیل در ترغیب برای چیست؟
از مجموع موضع گیری ها، خطابه ها، اطلاعیه ها، خط و نشان کشیدن ها و برخوردهای فیزیکی و لسانی در مورد حجاب و کشف حجاب و شل حجاب، اینگونه بر می آید که قرار است در ماه مبارک رمضان که بهارعشق بازی با ذات اقدس الهی است، پاییز دیگری چون پاییز 1401 رقم بخورد و عده ای عجله دارند که مردم را ترغیب کنند تا زودتر در مورد حجاب واکنش نشان بدهند و ضمن دو قطبی سازی جامعه، بازهم عده ای از مردم را در مقابل هم قرار دهند . اما چرا؟
احتمالا حس و حال معنوی مومنین روزه دار، پیش رو بودن لیالی قدر، راهپیمایی روز قدس و نماز عید فطر، عده ای را به طمع انداخته که پروژه ی بهره برداری از فرصت ها برای عقیم سازی نهضت #زن_زندگی_ آزادی و خیزش #مهسا را عملیاتی نمایند ( دقیقا در زمان تنش زدایی بین المللی و احیاء روابط سیاسی دیپلماتیک با کشورهای همسایه و همزمانی عید نوروز و ماه رمضان و شادی و نشاط مردم بخصوص مسافران در گردش و یا روزه داران که سفره ی افطار را با عید دیدنی یکی کرده اند).
شاید نتیجه گیری در این رابطه و اعلام هشدار سطح نارنجی یا قرمز زود باشد اما همه ی عقلا بر این باورند که پیش از زلزله، سیل و طوفان باید پیش بینی های لازم را انجام و زنگ های هشدار را به صدا در آورد چرا که در زمان بروز این سوانح، هشدار دادن فایده ندارد و چه بسا که سیل بهاری امسال ویرانگر تر از سال های قبل باشد.
نباید فراموش کرد که مردم برای بدست آوردن خواسته های خود، دوبار و آنهم در بیش از ده هزار نقطه از کشور ( از قول نظام حکمرانی : بیش از 400 نقطه ) به خیابان نمی آیند و اگر بخواهند برای اعتراض به مسئله ی حجاب اجباری و یا سلب آزادی های دیگر فردی و اجتماعی به خیابان ها بیایند، ممکن است رفتار اعتراضی و یا خواسته های آنها تفاوت زیادی داشته باشد و چه بسا با درس هایی که از اعتراضات سال 1401 گرفتند، 1402 را به گونه ای دیگر رقم بزنند.
این نوشته، هشدار نیست بلکه سوال است که " این همه تعجیل در ترغیب برای چیست؟ "
ایام به کام ملت .

https://t.center/darvishane49

♻️امید سازی به جای امید بازی

رضا رضائی 7/1/1402

بدلیل آنکه برخی مسئولین امید بازی را با امید سازی مبتنی بر شفاف سازی، عدالت گستری و تن دادن به خواسته های مردم اشتباه گرفته اند، به نظر می رسد که باید خیلی با عجله امید سازی را نیز از دست آنها در آورده و مردمی سازی کرد تا واژه ی " امید " نیز مصادره نشود
جامعه شناسان متبحر و آشنا به وضعیت کنونی کشور، معتقدند که برای امید سازی واقعی به این فاکتورها نیاز است: تببین صحیح وضعیت موجود کشور از حیث اقتصادی – سیاسی – اجتماعی – روابط بین الملل،تشریح موانع و مشکلات، تعریف صحیح از وضعیت واقعی حاکمیت با وجود خیزش #زن_زندگی_آزادی، شناسایی دقیق پتانسیل های کشور از حیث منابع – درآمدها – وصول مطالبات، سر رسید دریافت ها، پیش بینی سنگ اندازی ها و چالش های احتمالی نیروهای خود سر در موضوع عادی سازی روابط بین المللی و توسعه ی اقتصادی درون زا.
و از سوی دیگر آنها معتقدند که امید سازی مردمی از طریق این فاکتورها امکان پذیر نیست (زیرا تمامی متغیرها در اختیار حاکمیت و حکومت است)، پس باید بر روی شاخص های مردمی امید سازی تکیه کرد مثل: ضریب افزایش پیوستن قشر خاکستری به نهضت #مهسا – میزان تبدیل خواسته ها از اولیه و کوچک به ثانویه و بزرگ در اعتراضات – میزان گسترش نهضت بیداری در اقشار مختلف - تعداد عقب نشینی های حاکمیت و پیروزی های نهضت مردمی – واقع بینانه بودن آرمان ها و شفاف نمودن افق های ایران فردا .
با این تفاسیر سوال مهم این است که امیدوار کنندگان و امید سازان چه کسانی خواهند بود؟
به نظر شخصی این کنشگر مدنی و سیاسی، پاسخ به این سوال با کمی ملاحظه به این شرح است : اول مراقب رهبر سازان برای نهضت باشیم که تیم فساد هوشمند از طریق رسانه های دراختیار به نهضت تحمیل نکند و دوم اینکه امیدسازان هیچ کسی نخواهد بود مگر جوانان و در پیشگامی آنان، دختران و زنان که در پیروی از نهضت بیداری و خیزش خردورزی، ابتکارات جدید و غیر قابل پیش بینی را در عرصه ی مبارزات داخلی رقم خواهند زد و به احتمال قوی بخشی ازامید آفرینان نیز، زندانیان، روشنفکران و معترضان مورد عفو قرار گرفته بخصوص روزنامه نگاران خواهند بود و علاوه بر آنها، سیاسیون مصلح محبوس . البته فراموش نکنیم که بسیاری از نیروهای جدا شده از حامیان حاکمیت نیز در این مهم نقش آفرینی خواهند کرد.
به امید خلق امید مردمی به دست مردم.

https://t.center/darvishane49

♻️خداحافظی واقع بینانه، سلام شجاعانه

رضا رضائی 6/1/1402

وقتی که قانون اساسی یک کشور را نه می شود اصلاح کرد، نه می شود متحول کرد، نه می شود اجرا کرد، نه می شود برای بندهای مغفول مانده فکری کرد، نه می شود از آن در جهت اصلاح نظام حکمرانی استفاده کرد، نه می شود با اتکاء به مواد و تبصره های آن جلوی رشد قارچگونه نهادها و سازمان های زائد و بودجه بر بدون پاسخگو را گرفت، چرا به صورت واقع بینانه با آن خداحافظی نمی کنیم؟
پاسخ این است که قانون اساسی هر کشوری نشانه ی عقلانیت، مدنیت، هوشمندی، آینده نگری، ظابطه مندی، رشد یافتگی، آرمانخواهی، واقع بینی، برنامه محوری و چاره اندیشی خردمندانه است. در مقابل این پاسخ، بازهم این سوال پیش می آید که وقتی یک قانون اساسی از این ویژگی ها خالی می شود و یا امکان عمل به آن سلب می شود و مخالفت با آن هم مستوجب مجازات است چه باید کرد؟
به نظر می رسد که می توان آن را با جلد زیبا بعنوان زینت سفره ی عروسی استفاده کرد و یا با خط طلا نوشت و بر سر در دستگاه های حاکمیتی قرار داد و ضمن تکریم وبزرگداشت آن، هیچ کاری با آن نداشت و خود را به زحمت و زندان نیانداخت. ولی باز این سوال پیش می آید که حاکمیت به استناد برخی از مواد آن مشغول وضع قانون و آئین نامه و بخشنامه است و خود و مردم را ملزم به اجرا می کند، در اینصورت چه باید کرد؟
به نظر می رسد که چاره ای نیست به جز " خداحافظی واقع بینانه، سلام شجاعانه " ، سلام به چه چیز؟ پاسخ این است که " سلام شجاعانه " به مجموعه ای نانوشته از نهضت بیداری شامل : میثاق ملی، پیمان جمعی، تعهد کشوری، مرامنامه ی اخلاقی، منشور برادری، آئین نامه ی وحدت و قسم نامه ی حفظ و دفاع از تمامیت ارضی.
در بررسی خواسته ها و شعارهای مردم در جنبش #زن_زندگی_آزادی، هیچکس حرفی و شعاری و لعن و نفرینی به هیچکدام از مواد و بندهای قانون اساسی نکرد و مردم به صورت خردمندانه می دانند که در دوران گذار، می بایست سیستم ها و زیر سیستم ها ( هرچند ناکارآمد و یا فاسد) حفظ بشود، پس مردم ضمن احترام به قانون اساسی، از آن عبور کرده و با آن خداحافظی واقع بینانه کردند و به صورت نانوشته به تفاهم ها و همدلی و همراهی حول محور مصادیق " سلام شجاعانه " رسیدند و خود را برای عبور از وضعیت موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب آماده می کنند.
شاهد این مدعا، صبر خردمندانه ی مردم در قبال آغاز تنش زدایی در سطح بین المللی و رسیدن به گشایش های اقتصادی است در حالیکه هوشمندانه و بدون تنش آفرینی مطالبات برحق خود را دنبال می کنند و برای صبر عاقلانه ی خود زمان تعیین کرده اند یعنی بهار طبیعت و بهار قرآن ( به شرط ها و شروط ها).
زنده باد ایران و ایرانی.

https://t.center/darvishane49

♻️عید نهضت

رضا رضائی 25/12/1401

از یک سو با خانه تکانی، خرید شب عید و چهارشنبه سوری مواجه بودیم و حالا مواجهیم با برنامه ریزی چیدن سفره ی هفت سین، عیدی، دید و بازدید، غبار زدایی از دل، رفع کدورت و غم ها، استقبال از زایش زمین و برپایی آئین های ایران باستان و دل دادن به طبیعت ومهر و محبت وعشق .
از سوی دیگر در غم عزیزان از دست داده در جنبش#زن_زندگی_آزادی و خون های ریخته شده و چشم های در آمده و تن های پر از ساچمه و آخته شده با باتوم ها و سربداران و محبوسان و زجر کشیدگان و عزیز از دست دادگان، که این غم آنچنان بزرگ است که هر شادی را ذائل می گرداند.
اما آیا این دو را وسط و میانه ای نیست؟ آیا باید چنان جشن بگیرم که غم دیدگانمان را از یاد ببریم و یا چنان غمباد بگیریم که آئین زندگانی را فراموش کنیم؟
از آنجائیکه نهضت کنونی مردم، آمیخته ای از حق طلبی، آزادی خواهی، خرافه زدایی، شفافیت خواهی، غبار روبی از چهره ی زن فرهیخته ی هنرمند سیاستمدارخردمند عاقل دوراندیش خود باور و قوم گرایی وطن دوستانه و صلح طلبی عزتمندانه و مقتدرانه و پاسداشت حریت ایرانی و نگهبان آئین ایرانیان است، پس می توان عید پیش رو را " عید نهضت " ایرانیان فرهمند و "عید خیزش انسانیت" دانسته و از فرصت پیش آمده برای دلجویی از هموطنان خسارت دیده و عزیز از دست داده استفاده نمود و هم در آئین های ایام نوروز به رویش و زایش چهره های دیگری از نهضت مردمی پرداخت.
از مهم ترین وسائل و ابزارهای رسیدن به این هدف می توان از فرصت مسافرت و دیدار و گفتگو و تببین چرا و چگونگی و اهداف نهضت، عیدی دادن کتاب و مقاله و برپایی کمپین های حمایت و نگهداری از طبیعت، دستگیری از فقرای آبرو مند و تقسیم داشته ها بین نیازمندان ، استفاده کرد.
به یاد داشته باشیم که عید، وقتی عید است که همه با هم باشیم.
پیشاپیش نوروز و عید نهضت بیداری و خیزش خردورزی بر تمامی ایرانیان بخصوص کنشگران راه آزادی و مطالبه گران حق و عدالت مبارک و خجسته باد.
ایام به کام.

https://t.center/darvishane49

♻️رویای شرطبندی

رضا رضائی .

دیشب خواب دیدم که در فضای متاورس ( محیط مجازی سه بعدی آنلاین غیر متمرکز و پایدار) وارد یک سالن بزرگ شرطبندی شدم که همه چیزآن فرق داشت یعنی هم موضوعات، هم خرید بلیط، هم شرطبندی، هم کل کل کردن ها و هم برنده و بازنده شدن ها با دنیای واقعی فرق داشت.
اولا که بر سر در سالن نوشته بود " پیش بینی "، جلوی پیش خوان ها موضوعاتی نوشته شده بود و تا آنجا که به یاد می آورم از این قرار بود: شرط بندی روی زمان شروع مجدد اعتراضات، جرقه ی شروع اعتراضات، نحوه ی مقابله، آمار زخمی، کشته یا بازداشتی های آتی، شعارهای معترضان، شهرهای درگیر اعتراضات، اقشار و اصناف پیشران اعتراضات، نتایج اعتراضات، اثرات توافقات منطقه ای و بین المللی بر اعتراضات و...

در آن سالن افرادی که شرطبندی می کردند از همه جالب تر بودند یعنی تعدای فرهیخته و کنشگر اجتماعی، تعدادی از اصحاب رسانه، عده ای از اساتید دانشگاه های مختلف، عده ای دختر و پسر دانشجو، عده ای کارشناس جنگ نرم با لباس های نظامی جورواجور و عده ای جوان با لباس های محلی مناطق مختلف کشور بودند.

من که گیج و منگ از وسط آنها عبور می کردم، توجهم به داد و فریاد ها جلب شد که تبلیغات چی ها برای جلب مشتری انجام می دادند. یکی داد می زد : شرطبندی برای شروع اعتراضات با جوان ها یک میلیون تومان و با بازنشستگان 500 هزار تومان، یکی فریاد می زد: شروع اعتراضات از چهارشنبه سوری دو میلیون، بعد ازعید و با شروع مدارس و دانشگاه یک میلیون، دیگری با ادا و اصول و شکلک سعی می کرد نظر دیگران را جلب کند و درگوشی می گفت: مقابله ی سپاه و بسیج 500 هزارتومان، مداخله لباس شخصی ها وبسیج ادارات 5 میلیون تومان و تبلیغات چی دیگری می گفت:...

ظاهرا هرکس که بلیط خریداری می کرد به سالن های پشتی می رفت و در اتاق فکرهایی با این عناوین شرکت می کرد : " ایران، حال و آینده " ، " سرنوشت ایران فردا " ، " رهبری نهضت های اجتماعی " ، " برنامه ریزی برای ایران نوین " ، " راه های برون رفت از وضعیت کنونی " و چندین اتاق فکر دیگر.
در خواب از خودم سوال می کردم که: آیا خاموشی موقت اعتراضات برنامه ریزی اتاق فکر آنطرفی ها بوده یا اینطرفی ها؟ کاهش قیمت دلار و برقراری مجدد روابط با عربستان چقدر بر اعتراضات مردمی موثراست؟ تنش زدایی داخلی و بین المللی برای عقیم سازی نهضت بیداری صورت می گیرد یا کور سویی از رفتار خردمندانه است؟

از خواب پریدم و تنها پاسخی که برای سوالاتم داشتم این بود که: جنبش #زن_زندگی_آزادی را جوانان و زنان شروع کرده وبه نتیجه می رسانند. اما از آنجائیکه تشکیل اتاق های فکر از الزامات دوران عقلانیت وخردورزی جمعی است، پس رویای شرطبندی،" نوید صبح صادق " بود نه کابوس.

https://t.center/darvishane49