🌹 نشریات:
✍امیدوارم که مورد پسند شما عزیزان قرار گیرد
🔹️ ترجمه و تفسیر قرآن کریم
🔹️ درس های عقیده اسلامی
🔹️ ویدیوهای ناب اسلامی
🔹️ داستان های قرآنی ودینی
🔹️ و ده ها مطالب دیگر
تأسيس کانال: ۱۳۹۸ ه ش، مطابق21 اپریل 2020
ارتباط با مدیر:
@Mutmain0
وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا و تكذیب میكردند آیات ما را به دروغ داشتن.
وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا و هر چیزی را ضبط كردیم به طریق نوشتن.
فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا پس بچشید، پس زیاده نخواهیم داد شما را مگر عقوبت.
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا هرآیینه متقیان را مطلب یابى باشد.
حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا بوستانها باشد و درختان انگور باشد.
وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا و زنان دوشیزه هم عمر با یكدیگر باشند.
وَكَأْسًا دِهَاقًا و پیاله به شراب پر كرده باشد.
لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا نشنوند آنجا سخن بیهوده را و نه دروغ شمردن را
جَزَاءً مِّن رَّبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا جزا داده شد، عطا نموده شد، حساب كرده شد از جانب پروردگار تو.
رَّبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَٰنِ ۖ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا پروردگار آسمانها و زمین و آنچه ما بین اینهاست، خداى بخشاینده، نتواند از هیبت وى سخن گفتن.
يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا ۖ لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا روزی كه بایستد فرشتة روح نام و سایر فرشتگان نیز صف زده، سخن نگویند: حاضران محشر مگر كسی كه دستورى داده باشد او را خدا و گفته باشد سخن درست {1}. {1} - یعنی سخن حق
ذَٰلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ مَآبًا این روز متحقق است، پس هر كه خواهد بگیرد به سوى پروردگار خود مرجع.
إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا هرآیینه ما ترسانیدیم شما را از عذاب نزدیك آینده، روزی كه ببیند آدمى آنچه پیش فرستاده بود دو دست وى و بگوید كافر: اى كاش من خاك بودمى!
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ از پس وى درآید از پس درآینده {1}. {1} - یعنی نفخۀ اولی و پس نفخۀ ثانیه به وجود آید
قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ دلها آن روز ترسان باشند.
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ بر دیدههاى آن جماعت خوارى هویدا باشد.
يَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحَافِرَةِ میگویند كافران: آیا بازگردانیده شویم به حالت نخستین؟
أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً آیا چون شویم استخوانهاى بوسیده باز زنده شویم؟
قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ گفتند: آن رجوع آنگاه رجوع زیان دهنده باشد.
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ پس جز این نیست كه آن واقعه یك آواز تند است.
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ پس ناگهان ایشان به روى زمین آمده باشند.
هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ آیا آماده است پیش تو خبر موسى؟
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى چون آواز دادش پروردگار او به وادىِ پاك طوى نام.
اذْهَبْ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ كه برو به سوى فرعون، هرآیینه وى از حد گذشته است.
فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَىٰ أَن تَزَكَّىٰ پس بگو: كه هیچ میل است تو را به آنكه پاكیزه شوى؟
وَأَهْدِيَكَ إِلَىٰ رَبِّكَ فَتَخْشَىٰ و راه بنمایم تو را به سوى پروردگار تو، پس بترسى؟
فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَىٰ پس بنمود فرعون آن معجزة بزرگ را {1}. {1} - یعنی عصا و ید بیضا
فَكَذَّبَ وَعَصَىٰ پس دروغ داشت و نافرمانى كرد.
ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعَىٰ پس از آن مجلس بازگشت تدبیركنان.
فَحَشَرَ فَنَادَىٰ پس جمع كرد قوم خود را، پس آواز داد.
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ پس گفت: من پروردگار بزرگوار شمایم!
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَىٰ پس گرفتار كرد او را خدا به عذاب آخرت و دنیا.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن يَخْشَىٰ هرآیینه در این خبر، پندى هست براى هر كه بترسد.
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا آیا شما محكمترید در آفرینش یا آسمان؟ خدا بنا كرد آن آسمان را.
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا بلند ساخت ارتفاع او را، پس درست ساخت آن را.
وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا و تاریك كرد شب او را و ظهور آورد روشنىِ روز او را.
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا و زمین را بعد از آفریدن آسمان همواره كرد {1}. {1} - معنای هموار کردن، همین است که میفرماید
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا بیرون آورد از زمین آب او را و چراگاه او را
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا و كوهها را استوار نمود.
مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ از براى منفعت شما و چهارپایان شما.
فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَىٰ پس وقتى كه بیاید قیامت.
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَىٰ روزى كه یاد كند آدمى آنچه عمل كرده بود.
وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ و ظاهر كرده شود دوزخ براى هر كه دیدنش خواهد. ثواب یا عقاب متحقق گردد.
فَأَمَّا مَن طَغَىٰ اما كسی كه از حد درگذشته باشد.
وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا و برگزیده باشد زندگانى این جهانى را.
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَىٰ پس هرآیینه دوزخ همان است جاى او.
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ و اما كسی كه ترسیده باشد از ایستادن به حضور پروردگار خویش و بازداشته باشد نفس را از شهوت.
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ پس هرآیینه بهشت همان است جاى او.
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا مى پرسند تو را از قیامت كى باشد متحقق آن؟
فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا در چه منزلتى تو از علم آن؟
إِلَىٰ رَبِّكَ مُنتَهَاهَا به سوى پروردگار تو است منتهى علم آن.
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن يَخْشَاهَا جز این نیست كه تو ترسانندهای كسى را كه بترسد از وى.
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا روزی كه ببینند آن را، چنانستی كه ایشان درنگ نكرده بودند به دنیا، مگر به یك وقت شام یا یك وقت صبحى كه پیش از آن بود.
أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ به سبب آنكه بیامد پیش او نابینا {1}. {1} - نابینائی از فقرای صحابه به مجلس آن حضرت درآمد و به سؤالهای مکرر تشویش داد و آن حضرت در آن حالت به دعوتِ اشراف عرب مشغول بودند، پس آن را مکروه داشتند و اعراض نمودند. خدای تعالی بر خُلق عظیم دلالت فرمود
وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ و چه چیز خبردار كرد تو را، شاید وى پاك مى شد.
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ یا پند مى شنید، پس نفع میدادش آن پند شنیدن.
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ اما كسی كه توانگر است.
فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ پس تو به سوى او اقبال میكنى.
وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ و زیان نیست بر تو در آنكه پاك نشود.
وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ و اما كسی كه بیامد پیش تو شتابان.
وَهُوَ يَخْشَىٰ از خداى خود ترسان.
فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ پس تو از وى غفلت میكنى.
كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ نى! نى! هرآیینه این آیات قرآن پند است.
فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ پس هر كه خواهد یاد كند قرآن را.
فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ هرآیینه قرآن ثبت است در نامههاى گرامى.
مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ بلند قدر پاك كرده شده.
بِأَيْدِي سَفَرَةٍ به دستهای نویسندگان.
كِرَامٍ بَرَرَةٍ بزرک منش نیكوكردار {1}. {1} - یعنی فرشتگان از لوح نقل میکنند
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ لعنت كرده شده آدمى را! چه ناسپاسدار است!
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ از چه چیز آفریدش.
مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ از نطفة منى آفریدش، پس اندازه معین كردش.
ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ باز راه برآمد، آسان نمودش.
ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ باز بمیراندش، پس در گور كردش.
ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ باز وقتى كه خواست، زنده ساختش.
كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ نى! نى! به عمل نیاورد آنچه فرمودش.
فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ پس باید كه در نگرد آدمى به سوى طعام خود.
أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا به سوى آنكه ما ریختیم آب را ریختنى.
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا باز شكافتیم زمین را شكافتنى.
فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا پس رویانیدیم در آن دانه را.
وَعِنَبًا وَقَضْبًا و انگور و سبزیها را.
وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا و زیتون را و درخت خرما را.
وَحَدَائِقَ غُلْبًا و باغها را كه درختان بسیار دارد.
وَفَاكِهَةً وَأَبًّا و میوه را و علف دواب را.
مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ براى منفعت شما و چهارپایان شما.
فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ پس وقتى كه بیاید آواز سخت.
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ وقتى كه آفتاب پیچیده شود.
وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ و وقتى كه ستارهها تیره شوند.
وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ و وقتى كه كوهها روان كرده شوند.
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ و وقتى كه ماده شتران باربردار معطل گذاشته شود.
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ و وقتى كه جانوران وحشى را جمع كرده شود.
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ و وقتى كه دریاها را مثل آتش افروخته شود.
وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ و وقتى كه ارواح را با اجساد جمع كرده شود.
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ و وقتى كه دخترى را كه زنده در گور كرده بودند، پرسیده شود.
بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ به كدام گناه كشته شد؟
وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ و وقتى كه نامههاى اعمال را گشاده شود.
وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ و وقتى كه آسمان را پوست بركنده شود {1}. {1} - یعنی سرخ شود مانند برّه که پوست او مسخ کرده باشند
وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ و وقتى كه دوزخ را برافروخته شود.
وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ و وقتى كه بهشت را نزدیك ساخته شود.
عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ بداند هر شخصى آنچه حاضر ساخته است.
فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ پس قسم میخورم به ستارههاى بازگرونده!
الْجَوَارِ الْكُنَّسِ سیر نمایندة غایب شونده {1}. {1} - زحل و مشتری و مریخ و زهره و عطارد پنج ستارۀ متحیرهاند، چون سیر کرده به مقامی رسند از آن بازمیگردند و به مقامی که طی کرده بودند، اقبال نمایند. چون وقت قرآن آید، غائب شوند، والله اعلم
وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ و قسم به شب چون بازگردد!
وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ و قسم به صبح چون بدمد!