هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)

#فره
Channel
Logo of the Telegram channel هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)
@YatemanMazaryPromote
438
subscribers
2.91K
photos
2.31K
videos
178
links
هدف ما تلاش برای ترویج احیای هویت فرهنگی ، تاریخی و سیاسی ملت هزاره است. تازه ترین اخبار جهان ، افغانستان و جبهه مقاومت را با ما دنبال کنید. ارتباط با ما @Sha140013 مارا به دوستان خود معرفی کنید.
#عصیان #ماندگار
(ناگفته‏ هایی از جغرافیای مقاومت)

#شهادت #قومندان #فره #کوه #یاران #فداکارش
#قسمت #چهارم.
انتقام جویان زیر پرچم طالبان وحشت لازم را خلق کرده بودند. تهدید و زورگویی کرده بودند. تمام امکانات و تجهیزات ولسوالی‏های حصه اول و دوم بهسود را، که به زعم خود شان بیت المال هم بود، با خود بردند. هیچ یک از این‏ها عطش انتقام و خشم دیگرستیزی شان را فرو ننشانده بود. پلان شومی که دسیسه سازان وانتقام جویان داشت خوش‏بختانه موفق نشدند. هرچند تا اینجای کار هم، تحقیر شده بودیم. تماشای هجوم دشمن بر ملک و سرزمین اجدادی و کشت وزراعت مردم را زیر پا کردن ، درد سخت و سنگینی دارد. اما هر چه بود برای این که بهانه‏ یی برای قربانی کردن عام مردم، بدست شان نیفتد، دندان روی جگر گذاشتیم و از نزدیکی های جاده عمومی کنار کشیدیم. طالبان ولسوال و قومندان امنیه و سایر پرسونل ولسوالی‏ها را مقرر کردند. از جمله سید تقی فروتن از همدستان سابق این گروه درجلریز به عنوان ولسوال مرکز بهسود و قاری عمری سردسته‏ ی نظامی طالبان، به حیث قومندان امنیه این ولسوالی تعیین شدند. هرچند باقی پرسونل ولسوالی از مردم بهسود است، اما حرف اول و آخر از آن قاری عمری است. حتا سید تقی فروتن (ولسوال) بدون اجازه و مشوره او، هیچ کاری نمی‏کند/ نمی‏تواند.

کوچی‏ های مسلح با استفاده از این فرصت در ساحه سر هلمند، از مربوطات حصه اول بهسود، تجمع کردند و تحرکات شان را آغاز کردند. جنگ‏های پراکنده در سنگرهای سر هلمند آغاز شد. این جنگ‏ها هر لحظه شدت بیشتر می‏گرفت. افراد مسلح با استفاده از پرچم طالبان نیز در حمایت ازکوچی‏ها سوق شده بودند. ارتباط رفت و آمد بین پسته‏ های دفاعی ما و همچنان تیم‏ های حمایتی قطع شده بود. رساندن مواد خوراکی و لوازم دیگر دشوار بود. طالبان در ولسوالی حصه اول بهسود، در مسیر سرک عمومی نیز ایست بازرسی ایجاد کرده بودند و رفت و آمد مردم عادی نیز دشوار بود.

ساکنان محل که در چند قدمی هجوم مسلحانه کوچی‏ها قرار داشتند، خانه های شان را ترک کردند و دست به فرار و کوچ‏کشی زده بودند. نیروهای مقاومت آخرین تکیه گاه و امید مردم بودند. قعطه سرخ طالبان و یک قطعه هزارنفری موسوم به قطعه هلمند نیز در جمع شان پیوسته بودند. شب فرصتی اندکی پیش آمد تا برای مقاومت گران اکمالات و دوا برای تداوی زخمی‏ ها رسانده شود. در همین فرصت قرار شد تعدادی از نیروهای دفاعی مردم، در خطوط سرهلمند فرستاده شود. این مسئولیت به قومندان خنجر و قومندان فره کوه (روحش شاد باشد) واگذار شد. خنجر و فره کوه، قبل از این که تمام نیروهای خود را حرکت بدهند، هرکدام با تعدادی محدوی از همسنگران برای بررسی ساحات تهدید از مسیر مرکز بهسود خود را به حصه اول بهسود رساندند.
وقتی با هوتل دشت یورد تماس می‌گیرند و می‌پرسند که آیا در ساحه کسی هست یا نه، شفر امن دریافت کرده بودند که گویا ساحه خالی است و تهدید وجود ندارد. اینها با همراهان خود تصمیم می‏گیرند در هوتل دشت یورد بروند و نان شب را همانجا بخورند و برای باقی همراهان نیز پیغام دهند که به طرف سر هلمند حرکت کنند. قرار گذاشته بودند که از هوتل دشت یورد، در نوآباد که یکی از پوسته‏ های خط اول هلمند دربرابر کوچی های مسلح بودند، بروند.

متاسفانه گزارشی که از دشت یورد دریافت کرده بودند، دقیق نبود. شماری از نیروهای طالبان در آنجا حضور داشتند. وقتی پره کوه با همراهان خود در پیش هوتل می‏رسند، از داخل و بام هوتل بالای شان شلیک می‏شود. درگیری شدیدی آغاز می‏شود. در این درگیری متاسفانه قومندن پره کوه به شهادت رسید و در جمع شهید طوفان، شهید یعقوب، شهید صفا، شهید وفادار و باقی پاکبازان خطه خونین بهسود پیوست. اما همسنگران شهید پره کوه، که دست بدست با نیروی مسلح که در هوتل بودند، می جنگند . طبق گزارش به تعداد هجده نفر از طرف مقابل کشته می شوند. اما این درگیری پایان نیافته بود که نیروهای کمکی طالبان به ساحه می‏رسند و و باقی همسنگران فره کوه را محاصره می‏کنند. در این زد وخورد متأسفانه پنج تن دیگر از یاران مقاومت جام شهادت نوشیدند و سه تن دیگر به اسارت رفتند.

فردای آن شب، پیکر های بیجان و بخون خفته‏ ی شهدا از دشت یورد به تکیه خانه آبدره حصه اول بهسود منتقل شدند و برای همیشه با پیام «ما جان به فنا دادیم تا زنده شما باشید» در دل خاک آرمیدند. روح شان شاد و یاد و آرمان شان جاویدان باد.

در همین ساعات کوچیهای مسلح حملات شان را از استقامت سر هلمند شدت بخشیدند. ساعات سخت و دشواری بود. اما ناگزیر بودیم با دیپوهای خالی از مهمات (که حکومت غنی از دست مان گرفت) با دشمنِ پرتعداد و خائنان ذلیل همچنان مقابله نماییم. سرانجام مدافعان مردم ما سنگرها را ترک کردند، زیرا دوام این جنگ نابرابر (هم از نگاه تعداد نیرو و هم امکانات)، هیچ پیروزی را نوید نمی‏داد.
@YatemanMazary