هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)

#تجمع
Channel
Logo of the Telegram channel هزاره جنبش یتیمان مزاری(ره)
@YatemanMazaryPromote
438
subscribers
2.91K
photos
2.31K
videos
178
links
هدف ما تلاش برای ترویج احیای هویت فرهنگی ، تاریخی و سیاسی ملت هزاره است. تازه ترین اخبار جهان ، افغانستان و جبهه مقاومت را با ما دنبال کنید. ارتباط با ما @Sha140013 مارا به دوستان خود معرفی کنید.
#عصیان #ماندگار

(ناگفته‏ هایی از جغرافیای مقاومت‌)
#قسمت سوم
#تجمع شوم، انتقام جویان
در دو راهی سختی قرار داشتیم. از میان غرور مردم و جان، مال و حیات زنان و اطفال مردم باید یکی را انتخاب می‏کردیم. برای حفظ آزادی مردم و حراست از غرور سرزمینی باید می‏جنگیدیم، اما بعید نبود که آنها شکست شان را با حمله بر غیر نظامیان و ساکنان قریه ها جبران می‏کردند. چنان که بعدا در اندراب و پنجشیر این سناریو به نمایش رفت. بدتر این که طالبان همکار و راه بلد از داخل منطقه استخدام کرده بودند. تعدادی انسان‏های زبون و بی تعهد با رهنمایی کردن طالبان ضرباتی سخت و سنگین بر مردم و نیروهای دفاعی وارد کردند. که در فرصت ها دیگر به آنها نیز خواهم پرداخت.

در خلال تمام حوادث و اتفاقاتی که رخ داده بود، و یا در حال وقوع بود، همه به این نتیجه رسیده بودیم که دولت غنی احمدزی و تحریک طالبان دو لبه‏ ی یک قیچی اند. الگوی رقابت قدرت در جامعه پشتون مانند ضرب المثل مشهور پشتو «برادر علیه برادر، برادران علیه عموزادگان و برادران و عموزادگان علیه دیگران» ، به نمایش رفته و در حال تکرار است. درست است که تحریک طالبان ظاهرا دولتی را ساقط کرده بود که عموزادگان شان در راس آن قرار داشتند، اما در برابر «دیگران» این عموزادگان متحد بودند و این اتحاد را بار بار شاهد بودیم. دست کم شخص خودم از زمان فعالیت در جنبش مقاومت برای عدالت، مخصوصا در یک سال اخیر، با جان و استخوان این واقعیت را به چشم سر دیدم.

طالبان خواسته بودند که فرمانده علی پور در هوتل دشت یورد، واقع کوتل اونی، برای گفتگوی رو در رو با مسئولین شان، حاضر شود. در همین اثنا راپورهایی نیز برای ما مواصلت کرده بود. خبرهای دریافت کردیم که انتقام جویان از وردگ، تکانه، جلریز و کوچی‏های مسلح که چندین سال از ورود شان در کجاب تا تیزیک و دایمرداد و سر هلمند بهسود و سایر نقاط هزارستان، متوقف شده بودند و مجال ورود به سرزمین هزارستان و چپاول دار و ندار مردم را نیافته بودند، تجمع کرده اند تا انتقام شکست‏ های چندین ساله‏ ی شان را بگیرند. سگان هار و گرسنه، کفتارهای پست و بی‏رحم، در کمین‏ گاهی «مذاکره» گرد آمده بودند تا خشم ناشی از سالهای شکست شان را با ترور فرمانده و همسنگرانش، فرو بنشانند. گزارش‏ها دقیق بود و از منابع معتبر به‏ دست ما رسیده بودند.

انتقام جویان می‏خواستند با استفاده از نام مذاکره، تحت پوشش نام امارت که صف غلبه‏ یافته‏ ی این روزها بود، در حال آماده باش قرار گرفته بودند. خیانت آن‏ها پیشینه تاریخی دارد. برای ما دیگر هیچ جایی شک و تردیدی نمانده بود که پشت پا زدن به هر تعهدی، یک امر ساده برای آنها است. امیر حبیب الله کلکانی را با قرآن و قسم گرفتار کردند. شهید مزاری و یارانش را با فریبِ مذاکره به دام انداختند. این بار نوبت فرمانده علی پور بود. اما کور خوانده بودند.

هیچ کسی از مسئولین جنبش مقاومت برای عدالت (جبهه مقاومت)، برای مذاکره به یورد نرفتند. باز هم موسفیدان و متنفذین مردمی در موقعیت معینه رفتند و حرف و پیام مردم و مقاومت را برایشان رساندند.

فردای آن روز، نیروهای وابسته به طالبان در قرارگاه خالی مقاومت آمده بودند. عکس‏های شهدا و فرمانده را پاره کردند. از جانب دیگر سنگرهای نیروهای مقاومت در استقامت‏ های پراکنده و دور از خط عمومی سرک از همان آغاز سال تعبیه شده بود. امکان هماهنگی در ظرف چند ساعت محدود، دشوار و غیر ممکن بود. از طرف دیگر این احتمال نیز وجود داشت که طالبان نیروهای مقاومت را در مسیر سرک عمومی مصروف کنند و دو هدف را همزمان بدست بیاورند. هم جنگ را به مناطق مسکونی بکشانند و هم با خالی شدن سنگرها، راه برای ورود و هجوم کوچی‏ها باز شود. آن ها به این هدف نرسیدند. اما مسیر سرک عمومی را بدون مانع یافتند تا حصه دوم بهسود آمدند.

در منطقه پل افغانان با نیروهای طالبان و پیش بلدهای داخل منطقوی شان روبرو شدم. از فاصله صد متری خودم را کنار کشیدم و واسطه رنجری که از آن استفاده می‏کردم در یک گوشه‏ ی بازار ماند. نیروهای طالبان و پیش بلدهای داخل منطقوی شان به محض رسیدن در بازار، به لت و کوب کارکنان هوتل پرداختند و از آن‏ها آدرس فرمانده علی پور را می‏پرسیدند. واسطه‏ ی رنجری ما را هم با تیله روشن کرده با خود بردند. بالفعل چیزی از دست من و مردم ساحه، بر نمی آمد.

ملیشه‏ های طالب با رهنمایی و سفارش چند تن از همکاران استخباراتی شان که از مردم ساحه بودند و هویت شان نیز پیش ما با اسناد و مدارک مشخص است، تا کوتل ملایعقوب رسیدند. یکی از همین راه بلدهای طالبان که بازهم هویت و مشخصاتش با سند و مدرک نزد ما ثابت است، با استفاده از وحشت و غلبه ی طالبان تعدادی از مردم ساحه کوتل ملایعقوب را تهدید کرده و در پی دستگیری شان برآمده بود.
@YatemanMazary