| کشتارهای خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |
🗓 پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفتوگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۱۹
🔍 با روزنامهی «آفتاب یزد» گفتوگو داشتم. میدانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را میگیرند مانع انتشار همهی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتیام را برای نشر در کانال تلگرامیام در اختیارم قرار دهند. اینک بخشهایی از گفتهی من در آن مصاحبه که دعوت میکنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:
… روانشناسان هیچگاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشههای جدی در جامعهی بیمار دارد را تحلیل کنند …
… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «#اُبژه»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایهی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق میدهند …
… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته میشود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحرانهای خانواده دامن زده است …
… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانشگاه و سازمانهای مربوطه که «شایستهستیزی» و ترویج #خشونت در آنهاست حضور دارند و #جامعهپذیر میشوند …
… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن میزنند که کوچکترین بازتابش، قتلهای خانوادگی است …
… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که در خصوص مسائل خانمانسوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفتوگو با تلویزیونهای بیرونی به تحلیل آنها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکلگیری دیالوگ را میگیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …
… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بیعدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را میبیند و احساس #تبعیض میکند آماده #خشونتورزی است …
… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهکهای #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعیای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا میفهمند؟ …
… همان زمانی که خبر قتل بابک خرمدین را شنیدم سناریوها و حدسهای من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیدهی «#همجنسگرایی» بود. میخواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعهی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار میکنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دستوپا میزنیم؟ این جامعهی منبرگونه از آن نظام سیاسیاش که «فرد محور» است تا خانوادهاش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیونها #معتاد و #خشونتهای_خیابانی با همین قتلها رابطهی معناداری دارند …
… منِ #جامعهشناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابکها شگفتزده نخواهم شد و انتظار رخنمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی میکنم به ریشهها توجه کنم …
⭕️جامعه به شنیدن اخبار ناخوشایند گرایش دارند؟ نقش و سهم سیاست گذار و مسولان استان قم چیست؟
❓.چرا حوادث ناخوشایند برای جامعه، مورد واکنش و توجه مردم قرار میگیرد؟ آیا آنها را ارضای روانی میکند؟ اگر نمیکند چرا جامعه اینقدر مستعد پذیرش این التهاب، ضعف در مواجهه با حادثه، غمگین و ناتوان نشان میدهد؟
بنا بر دانش جامعه شناختی اگر فضای جامعه از رخدادهای ناخوشایند و انتشار گسترده آن لبریز باشد، ناخودآگاه به جامعه احساس ضعف و درماندگی و ناامیدی منتقل میشود. از ظرفیت ها و قدرت اراده و تواناییهای خود غافل میشود و امنیت روانی جامعه به هم میریزد. مردم نگران حیات و جان خود و خانواده خود خواهند شد و جامعه دچار فروپاشی روانی. حالا افراد به جای #استقامت_امیدداشتن و انتخاب تصمیم درست و آرام، در شرایط متزلزل و استرس زا و پذیرش اون حادثه قرار خواهد گرفت
🔹این همان حس و لحظه ایست که 👈 نقش_سهم و #قدرت_کارآمدی_تصمیم گیری و توان علمی و عملی #اشخاص_مسول برای جامعه (مردم) مورد توقع و انتظار قرار گرفته تا از بلاتکلیفی به در آمده، یاس جمعی به امید اجتماعی و افزایش اگاهی آنها کمک کند
🔹مسولان قم چه باید بکنند؟
1.معمولا مدیران اجرایی فاقد تخصص و دانش در حوزه پدیده های #اجتماعی و #پیامدهای آن هستند و بیشتر در مقام حالا چه باید کرد و توسل به اختیارات و بخشنامه ها خواهند بود تا ببینند که به تدریج چه اتفاقی خواهد افتاد.
2. مسایل و پدیده های اجتماعی با دستور حل نشده، نمیشود و نخواهد شد، انتظار جامعه با طولانی کردن اعلام یک آمار یا اتفاق، اقناع پاک کردن حادثه نخواهد کرد #مردم_راه_حل_هستند_نه_مسله! اگر در حضور برای رای دادنها و راه پیمایی ها رکن مهم نقشه ها هستند در تصمیمات و مسایل مربوط به امنیت وسلامت روانی و اقتصادیشان هم راه حل هستند
3.هر گونه اطلاعات و اخبار را سریع درست به جامعه انتقال داده شود و از مردم مشارکت و نقش گیری بخواهیم
4. پنهان کاری ممنوع شود، صداقت در بیان مسله_ تبیین مسله و روش حل مسله دستور کار قرار گیرد
5. بی خبری از بدخبری بدتر است. بلاتکلیفی و چشم انتظاری به بهداشت روانی مردم اثر میگذارد. هر گونه #تعطیلی_مدارس را زودتر اعلام کنید. مردم زندگی و دغدغه های خانوادگی شغلی مالی و... دارند نمبتوانند بدلیل ضعف در تصمیم گیری یک شخص یا مدیر یک سازمان هزینه دهند. و اگر مسولی متخصص ضرورت ندید شخصا و با صراحت اعلام و #مسولیت_بپذیرد.
6. آمارها را بموقع و درست اعلان کنید. جناب استاتدار محترم، در گستره ی این شهر خانوارهای بسیاری درگیر و دار جنس تصمیمات شما و همکارانتان، دارای پیامد خواهندشد. عدم انتشار آمارهای درست موجب هجوم صدها فایل صوتی و تصویری و خبر از هزاران راه و کانال دیگر در میان مردم خواهد شد.
7. جامعه و بزرگترها به خانواده ارامش دهیم. #فرهنگ_مواجهه با #حقیقتهای_تلخ را گفتمان کنیم و راههای حل مسله را با یکدیگر به اشتراک بگذارنیم. چه کسی به ما کمک خواهد کرد؟!!
8. سخن کوتاه، مسولیتی اگر دارید در عرصه عمومی با جامعه مشارکت عملی کنید. با واقعیتها روبرو شوید.
به ظهر #عاشورا در ۱۹ شهریور ۹۸ نزدیک میشویم. صدای طبلها در دستهی #عزاداری از دور به گوش میرسد. دارم به امشب و شام غریبانی که #شیعیان برای #اسارت#زینب و کاروان اسرای عاشورا به پا میدارند فکر میکنم. ذهنم به اطراف، پرواز میکند. هیاهویی در درونم به پا است. کجاییم و چه میکنیم؟ کدامیک از دردها را فریاد بزنم؟ چه میخواستیم و چه شد! برای #مظلومیت و آزادهگی #حسین، سینهها چاک و امشب برای اسارت زینب، اشکها سرازیر میشوند و این برای واقعهای است که قرنها قبل اتفاق افتاده. چگونه است که برای آن واقعهی قدیمی دلها میشکند و سینهها از ضربتها سرخ میشود اما به پیرامون خود توجه نمیشود؟ به نام حسین و زینب، حاکمیتی شکل میگیرد اما آن کجا و این کجا! دیروز شنیدیم #دختر_آبی، همان #سحر_خدایاری که چهار روز پیش در اثر #خودسوزی در #اعتراض به روند #دادگاه در بیمارستان جان باخت از سوی #نیروهای_امنیتی ابتدا خانوادهاش فرا خوانده شدند و توجیه و #تهدید شدند که مصاحبهای نداشته باشند و سپس جسدش دفن و پس از آن خبر مرگش (بخوانید: #قتل#اجتماعی ـ #سیاسی) دیروز منتشر شد. «سحر» در اسفند ۹۷ هنگام ورود به استادیوم #آزادی دستگیر شد و شش ماه در بلاتکلیفی و رفتوآمد به دادگاه بود تا شمشیر داموکلس #قاضی، بالای سرش مانند هیولایی آزارش دهد. سحر تصمیم به خودسوزی گرفت و به جانگدازترین شکل، خود را فدای ورود آزاد #زنان به #ورزشگاه#آزادی کرد. تندیس او در بدو ورود به ورزشگاه آزادی باید نصب شود. اینک صدای طبلها بلند شدهاند و به ظهر #عاشورا نزدیک میشویم. ذهنم از سحر عزیز، به سمت #اسرا میرود. #یاسمن_آریایی، #منیژه_عربشاهی و #مژگان_کشاورز از مخالفان #حجاب_اجباری در ماه گذشته روی هم به ۵۵ سال و نیم #حبس#تعزیری محکوم شدند و در زمان #محاکمه در دادگاه به #وکیل دسترسی نداشتند. ذهنم را مرور میکنم به همراه صدای طبلها که هر لحظه بلندتر میشود فعالان #محیط_زیست را به یاد میآورم. ۸ #فعال_محیط_زیست یک سال و نیم است که در بازداشتاند. #مراد_طاهباز، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #هومن_جوکار، #سپیده_کاشانی، #نیلوفر_بیانی، #طاهر_قدیریان و #عبدالرضا_کوهپایه به #اتهام «#افساد_فیالارض و #جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» در اسارتاند. #نیلوفر_بیانی در جلسهی دوم دادگاهش گفته بود که تحت فشار و تهدید #بازجویان#اعتراف کرده است. بهیاد زندهیاد #کاووس_سید امامی افتادم که در سال ۹۶ در #زندان#اوین#خودکشی «کرده شد». او هم متهم به این بود که محیط زیست و #طبیعت را محترم میشمارد و برای حفظ #حاکمیت_مذهبی در ایران نسبت به طبیعت، اولویت قائل نیست! ذهنم به قبلتر سفر میکند، #محمود_علوی، #وزیر_اطلاعات در دوازدهم همین ماه گفته بود ۵۳ نفر بازداشت شده در پروندهی #متهمان#ترور#دانشمندان#هستهای که سالها در بازداشت و #شکنجه و #اعترافگیری به اجبار و تهیهی برنامهی دروغین تلویزیونی «#کلوپ_ترور» بودند با پرداخت چهار میلیارد تومان(!) مورد دلجویی و آزادی قرار گرفتند. قبل از آن، #مجید_جمالی_فشی به اتهام ترور دکتر #مسعود_علی_محمدی#اعدام شدهبود و ظاهراً فرصت پیدا نکرد تا ندای مظلومیتش را با صدای طبلها به گوش من و شما برساند. چه میگویم، چه مینویسم، چه میشنوید: پرداخت مبلغی معادل خرید یک ماشین لوکس به مجموع ۵۳ متهم مظلوم پس از ماهها و بلکه سالها اسارت و نابودی جسم و روح و امید و حیات! صدای طبلها در دستهی #عزاداری بلندتر شدهاست اما تمرکز میکنم و به یاد فعالان کارگری و مدنی مرتبط با مطالبات #کارگران نیشکر #هفتتپه میافتم. آنها هم اینک در اسارتاند. #اسماعیل_بخشی، کارگری که فریاد میزند و حقوق ماهیانهاش را طلب میکند به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه #امنیت_ملی و فعالیت تبلیغی علیه #نظام و نشر اکاذیب به ۱۴ سال #حبس در هفتهی گذشته محکوم میشود. #سپیده_قلیان که فریاد #کارگران را در نشریهی «#گام» طنینانداز میکند به ۱۸ سال #زندان#محکوم میشود. این دو گفته بودند از سوی #وزارت_اطلاعات شکنجه شدهاند. گفته میشود #امیرحسین_محمدی، #ساناز_الهیاری، #امیر_امیرقلی و #عسل_محمدی هم که همکار #سپیده_قلیان در نشریهی گام بودند هر یک به ۱۸ سال #حبس محکوم شدند. …
با همه ساز و کارهای از قبل تعیین شده و اختلاف نظرها و تنش ها که مناظره به صورت زنده و مستقیم پخش نشود، امروز شاهد اولین مناظره زنده کاندیداها بودیم. موضوع سوالات اولین مناظره، اجتماعی و فرهنگی بود. ستاد نظارت بر مناظره های انتخاباتی و دیگر سازمان و نهادها، پیش بینی کرده بودند که مثل دوره های قبل، پخش مناظره های زنده باعث آشکار شدن خیلی از واقعیت های تلخ مسوولان و سازمان ها می شود. اما با فشار رسانه ها و افکار عمومی و همچنین بخاطر ایجاد فضای آزاد هر چند حبابی، و جهت داغ کردن انتخابات و بالابردن درصد مشارکت مردم، بلاخره با همه این تفاسیر، مناظره ها به صورت زنده پخش شد. اما دوباره سناریوهای دوره های قبل و همچنین فاش کردن فساد و قانون شکنی های شخصیت ها و سازمانها، اتفاق افتاد. دوباره شاهد خیانت ها و اقدامات غیر انسانی و غیرقانونی شخصیت ها از زبان رقیبانشان بودیم. مثل گذشته، مسوولان اقدامات خود را با هر وسیله ای که شده، توجیه کردند و گردن دیگری انداختند، دوباره استراتژی ها، سیاه کردن و حذف کردن رقیب بود، دوباره تهمت زدن و دروغ گویی و عدم منطق گفت وگو به صورت زنده پحش شد. اینجا جای مردم و منافع ملی خالی بود. مردم و منافع ملی ای که هیچ کدام از مسوولان و صاحب منصبان و سازمانها و نهادها برای آن ارزشی قائل نیستند.... و این است فاجعه امروز ایران.
نگاهی کنیم به سوالات اجتماعی مناظره این دوره، مناظره ای که ظاهرا محور آن موضوع های اجتماعی و فرهنگی بود، بحثی از پایه های اصلی توسعه و پیشرفت و بهبود ساختارهای اجتماعی و فرهنگی... نشد. آن هم موضوع آموزش و پرورش، دانشگاه، و خانواده بود. همچنین حرفی از شکاف های اجتماعی و سیاسی و نسلی، تبعیض های جنسیتی و قومی و نژادی، حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، افسردگی و بی اعتمادی اجتماعی و سیاسی، کودکان کار، روسپیگری و رواج خانوارهای تک نفره و ده ها موضوع و مساله دیگر نشد. با نگاه پوپولیستی به مساله ازدواج، اشتغال، بیکاری، محیط زیست و شعارهای تکراری و پوچ بدون عمل، هیچ وقت گام در راه رشد و توسعه برنخواهیم داشت. فقط با رشد کالبدی و فیزیکی شهر و ساختمان ها به توسعه نمی رسیم، توسعه فرایندی همه جانبه و گسترده است، با نگاه های ایدئولوژیک و امنیتی و شعارپایه به شاخص های توسعه و برون رفت از رکود و بحران نمی رسیم. پایه اصلی و ضروری توسعه و اولین گام برای برون رفت از بحران ها، آموزش و پرورش و در درجه بعد دانشگاه می باشد، نهادهایی که در ایران هیچ دلسوزی ندارند. آموزش پرورش را به مکانی برای تجمع فرزندان و معلمان (با هزاران مشکل و دغدغه) تبدیل کرده ایم، نه مکانی برای رشد و افزایش آگاهی و پرورش نسل های باسواد و منتقد. دانشگاه را تبدیل به عرصه ای برای رواج دانش های ایدئولوژیک و وجود نگاه ابزاری و امنیتی کرده ایم. مدرک گرایی بدون وجود پشتوانه اشتغال را به یک ارزش تبدیل کرده ایم.... در کل انسانهای جامعه را به مرده های متحرک تبدیل کرده ایم.... و در آخر بین انتخابی متناقض گیر کرده ایم، آن هم انتخاب بین بد و بدتر یا بین بدتر و بدترین...
تاریخ قرن بیستم پر است از شخصیت هایی مثل "#مارتین_لوترکینگ" ،" #گاندی"،" #نلسون_ماندلا"....استمرار کنش اجتماعی خصوصیت مشترک همه این شخصیت های ذکر شده میباشد ........ @Social_Science آیا در ایران اشخاص مشابهی داریم؟ #خاتمی ؟نه،ایشان دوران فعالیتش تنها به 8 سال مدت #ریاست_جمهوری اش محدود میشود و دیگر حضور مستمری نداشته است .......اصلا #جنبش یا حرکتی داریم که جهت گیری اش صرفا متوجه قدرت #سیاسی نباشد ؟ مثلا برای نهادینه کردن امری در بین #فرهنگ مردم تلاش کند و تلاشش مشهود باشد و بعد از آن ما در دور بر خویش در فضای واقعی یا مجازی بینیم و مشاهده کنیم که مثلا این فرد یا افراد متاثر از این جنبش هستند!
شاید بتوان بعضی فعالیت های محیط زیستی رو ذکر کرد.ولی شاید جامعه ما بیش از هرچیز به "رواداری" ، "تحمل دیگری" و "احترام به قانون" و "عمل بر اساس اندیشه عدم خشونت" نیاز دارد. اما در غیاب جنبش های اجتماعی که واجد چنین خصوصیاتی باشند و با استمرار بر فعالیت خویش تحقق چنین صفاتی رو امکان پذیر کنند،نهادینه شدن این خصوصیات امکان پذیر نمی باشد.
تعامل بین افراد رو نگاه کنید.چرا جای دوری برویم،در کانال ها و گرو های مجازی و در بین افراد تحصیلکرده و با دیدگاهای بعضا متفاوت و گاهی مخالف،کمتر بحث و گفتگویی هست که عاقبت به خیر شود و انتهای آن به دلخوری و ناراحتی و قهر طرفین ختم نشود. میزان صبر و حوصله و گذشت چیزی است در حد صفر مطلق!!!! این از فضای مجازی،آن هم قشر تحصیل کرده اش. در فضای واقعی داستان از این هم بدتر میشود ،گاهی بر سر یک اشتباه کوچک قتل صورت میگیرد؟!؟!اشتباهی که با کمترین گذشت میشد از عواقب ناراحت کننده اش جلوگیری کرد. @KhaneTekaniFarhangi جا برای کار زیاد است.آنهم برای کسانیکه میخواهند در عرصه سیاست فعالیت کنند و این چپ و راست، #اصولگرا و #اصلاح_طلب نمی شناسد و از طرفی رای جمع کردن تنها مربوط به دوران #انتخابات نمی باشد. با ارایه راهکار برای #ناهنجاری های #اجتماعی و تاکید بر انجامش و نهادینه شدنش هم میتوان رای جمع کرد منتهی صبر و حوصله و عشق و علاقه میخواهد....
جامعه > خانواده - تحقیقی که در مورد ورزش دختران در آموزش و پرورش انجام شده نشان میدهد دختران ورزشکار دیرتر به سن بلوغ فیزیولوژیک میرسند و این وضعیت باعث کاهش آسیبهای اجتماعی در آنها میشود. سینا قنبرپور: دکتر «فرزانه ترکان» متخصص پزشکی فیزیکی و توانبخشی که برای نخستین بار در کشور نخستین نهاد پزشکی ورزشی را تحت عنوان هیئت پزشکی ورزشی استان تهران تاسیس کرده با اشاره به تحقیقی که در سال ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ در مورد ورزش دختران انجام شده به خبرآنلاین میگوید: در مورد زنان ایرانی با مسئلهای مواجهیم که ۶۰درصد زنان ما با فقر حرکتی از سنین زیر نوجوانی مواجهند. یعنی فقر حرکتی از سن دبستان در زنان ما شروع شده است. این وضع ادامه پیدا میکند و تا جوانی و میانسالی استمرار مییابد، منجر به بیماریهایی میشود که باید به درمان آن پرداخت و برایش هزینه کرد. @Social_Science ترکان علاوه بر هیئت پزشکی ورزشی نایبرییس فدراسیون بدمینتون نیز بوده و علاوه بر تأثیرات علمی ورزش در مدیریت ورزش نیز تجاربی دارد که گفتوگویی که پیش رو دارید بر پایه آن به نقد مدیریت در ورزش بانوان پرداخته است.
در آستانه پیرشدن جمعیت کشور قرارداریم و یکی از مهمترین عوارض سالمندی در میان زنان مشکلات قامتی و حرکتی است. طبیعی است که نمیتوان به تعداد جمعیت کشور آسایشگاه سالمندان راه اندازی کرد و باید به فکر توانمندسازی سالمندان برای گذران زندگی اشان باشیم. به ویژه برای زنان که گفته ميشود عوارض روحی سالمندی برای آنها ۴ برابر مردان خواهد بود.
راهکار کاهش تاثیر منفی #شبکه_هایی#اجتماعی @SocialSciences1 یک کارشناس فناوری اطلاعات گفت: از آنجایی که استفاده از شبکههای اجتماعی امروزه به صورت قابل توجهی افزایش پیدا کرده و افراد کمتر در دنیای واقعی سیر میکنند، افسردگی از بزرگترین معضلاتی است که در بستر فضای مجازی، شبکههای اجتماعی و اینترنت شکل گرفته است.
اعظم سمنی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه برای کاهش تاثیر شبکههای اجتماعی به صورت منفی بر روحیات مردم تنها یک راه وجود دارد، تاکید کرد: حضور داشتن و قرار گرفتن هرچه بیشتر افراد در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به نوعی معتاد در دنیای واقعی است و در پی استفاده زیاد یک فرد از شبکههای اجتماعی، سرمایه اجتماعی وی کاهش یافته و یا حتی از بین خواهد رفت یعنی نقش دوستان واقعی، خانواده، اطرافیان و غیره در زندگی چنین فردی کمرنگ خواهد شد. @SocialSciences1 وی افزود: یکی دیگر از وجوه غیرمستقیم شبکههای اجتماعی و تاثیر آن بر افسردگی نیز به حسِ درماندگی مربوط است؛ در این نوع افسردگی که ناشی از یک احساس درماندگی نسبت به مشکلات، آینده، رسیدن به آینده خوب و ... است، تا زمانی که فردی درمانده نشود دچار افسردگی نیز نخواهد شد؛ پس موضوع اصلی که در این بخش باید به آن توجه شود، این است که وقتی افراد و کاربرانی که با سیلی از اتفاقات غیرعلمی و بدون حد و مرز مواجه میشوند در بخش اول شاید این اتفاقات دارای جذابیت ویژه و خاصی باشد اما در ادامه انتظارات غیرواقعی با مشاهده سبک زندگی انسانهای دیگر در مکانی غیر از شرایطی که فرد زندگی میکند، ایجاد میشود و این احساس، خود بزرگترین عامل برای ایجاد حس درماندگی در شخص خواهد بود. سمنی با بیان آماری از حضور کاربران ایرانی در فضای مجازی، خاطرنشان کرد: طبق آخرین آمار منتشر شده، پرطرفدارترین شبکه اجتماعی مورد استفاده در ایران که #تلگرام است طی چند ماه گذشته، بیش از ۱۲ میلیون نفر کاربر داشته که حالا از مرز ۲۳ میلیون گذشته است و با این تعاریف ما باید منتظر تاثیر این شبکههای اجتماعی بر روی خلقیات افراد باشیم.
#فرهنگ_امروز: فایل زیر سخنرانی #ناصر_تکمیل_همایون در سومین همایش دوسالانهی ملی «پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران» را با محور ویژهی « آیندهپژوهی اجتماعی و فرهنگی» است که انجمن جامعهشناسی ایران با همکاری برخی انجمنهای علمی و نهادهای دانشگاهی و پژوهشی کشور به منظور تقویت دانش و گسترش ادبیات علمی حوزهی علوم اجتماعی و ارتقای کمی و کیفی پژوهش اجتماعی و فرهنگی در آذرماه ۱۳۹۳، برگزار کرد.