✳️ آسیبشناسی سیلابی سامانه حکمرانی در
ایران ✳️🖋 سجاد فتاحی - جامعهشناس
t.center/SIAGS ✅ رخدادهای ناگهانی فرصتی مناسب برای آسیب شناسی سامانههای حکمرانی است. با توجه به تجربه سیل های اخیر بعضی از مهمترین آسیب های وارد بر سامانه حکمرانی
ایران عبارتند از:
❇️ عدم هماهنگی و چندپارگی.
چندپارگی و ناهماهنگی بین بخشهای گوناگون سامانه حکمرانی در
ایران هزینه مواجهه با رویدادها را به شدت افزایش داده و احتمال موفقیت را کاهش میدهد. بارزترین نمود این امر را در سیل اخیر میتوان در انفجار مسیر راهآهن و برخی جادهها در استان گلستان مشاهده کرد. اقدامی که از سویی رئیس دولت آن را اقدامی بیهوده و بیاثر معرفی میکند و از سوی دیگر فرمانده نهادی نظامی که معلوم نیست چگونه بدون هماهنگی دولت دست به اقدام میزند از این عمل حمایت میکند.
❇️ زمان طولانیِ بین آگاهی و اقدام.
این زمان در برخی موارد چنان به طول میانجامد که واقعه رخ میدهد، آسیب وارد میشود و مسئولین همچنان نظارهگر قدرت ویرانگری رویدادند. یکی از ویژگیهای حکمرانی کارآمد آن است که سامانه حکمرانی پیش از وقوع رخدادهای تلخ با نگرشی آیندهنگرانه علل و زمینههای وقوع مسائل و آسیبها را شناسایی کرده و پیش از وقوع یک رخداد دست به عمل بزند. بارزترین پیامد این آسیب را میتوانید در وضعیت کنونی خوزستان مشاهده کنید. در حالی که طبیعتا دستگاههای تخصصی چون وزارت نیرو دستکم از یک ماه پیش نسبت به افزایش احتمال خطر سرریز شدن سدهای خوزستان آگاه بودهاند، اقدامی مناسب جز در مراحل نهایی وقوع این رخداد صورت نگرفته است. حال مساله این است که یا وزارت نیرو این خطر را به سایر دستگاههای مسئول منتقل نکرده یا وزارت نیرو منتقل کرده و دستگاههای مسئول واکنشی از خود نشان ندادهاند؛ یا هر دو که در هر حال بیانگر وجود نواقصی جدی در سامانه حکمرانی است.
❇️ ناتوانی در حل مساله.
این آسیب باعث شده است که در طول چند دهه مسائل گوناگونی در
ایران حل نشده بر روی یکدیگر انباشت شوند. یکی از این مصادیق موضوع سد گتوند است. بیش از ۷ سال از افتتاح سد گتوند میگذرد و این سد شرایط ویژهای را بواسطه ۸ تا ۱۲ میلیون تن نمک انباشت شده در مخزن خود تجربه میکند؛ اما در تمامی این سالها، حل مساله و ارائه گزارشی شفاف به مردم در مورد آن در لابلای امور روزمره به دست فراموشی سپرده شده است؛ تا با وقوع رخدادهایی از قبیل سیلهای اخیر دلنگران باشیم که تبعات آن برای خوزستان چه خواهد بود.
❇️ ناتوانی در اولویتبندی مسائل.
چند روز پس از حادثه ساختمان پلاسکو و سیل اخیر، حسن روحانی دستور تهیه گزارشی ملی برای بررسی این دو موضوع را میدهد؛ البته این اقدام در شرایطی که برای هیچ مسالهای ضرورت تهیه گزارشهایی ملی را احساس نمیکنیم اقدامی در خور تحسین است؛ اما پرسش این است که مگر دولت و شخص رئیس جمهور صرفا باید بواسطه امواج رسانهای، اولویتهای ملی برای تهیه چنین گزارشهایی را شناسایی کنند؛ آیا خسارات انسانی و مالی وارد شده بر
ایران و ایرانیان ناشی از تصادفات جادهای، آلودگی بخشهای گوناگون محیطزیست (آب، خاک و هوا)، تخریب جنگلها، اثرات مخرب تحریمها، سیاست خارجی کشور، افت قابل توجه سرمایه اجتماعی دولت و نظام و ... ارزش و اهمیتی کمتر از سیل اخیر دارند و تلفاتی کمتر از آن بر
ایران و ایرانیان وارد کردهاند که رئیسجمهور برای این موضوع دستور تهیه گزارشی ملی میدهد و برای آنها خیر. این موضوع نشان دهنده آن است که سامانه حکمرانی در
ایران اولویتبندی ندارد و امواج رسانهای و شاید انگیزه محبوبیت میتواند برای آن اولویت تعین کنند.
مهمتر و خطرناکتر از آسیبهای فوق آن است که
❇️ مکانیزم اصلاح در سامانه حکمرانی کنونی دارای نواقصی جدی است.
این آسیب باعث میشود که مسالهای حل نشود و در گذر سالها تنها مسائل بر روی یکدیگر انباشته شوند. بررسی تجارب قبلی پاسخ سامانه حکمرانی در
ایران به وقوع رخدادهای مشابه نشان میدهد که سیل اخیر و خسارتهای ناشی از آن بواسطه وقوع رخدادهای بعدی که معلوم نیست یک ساعت دیگر از راه میرسد یا فردا به فراموشی سپرده خواهند شد؛ بدون آنکه اصلاحی در ساختارها و عملکرد سامانه حکمرانی ایجاد شود؛ و طبیعی است که در چنین شرایطی حوادث تلخ در آینده تکرار خواهند شد.
✅ اگر دلنگرانِ
پایداریِ
ایران هستیم این موارد و موارد دیگری که میتوان به آنها افزود باید در کانون دغدغهها و مطالبات اصلاحجویان و تحولخواهان ایرانی قرار گیرد؛ چرا که تاریخ درس بزرگی به ما داده است:
⭕️ تغییر کنشگران بدون تحول در سامانههای حکمرانی به
پایداریِ ملی منجر نخواهد شد.
#سامانه_های_حکمرانی#پایداری_ایران⚠️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
برای دریافت تحلیلهایی در زمینه
پایداری ایران و سامانه های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@SIAG