♦️خدایان ایرانی و مدارگری دینی /۲
✍️ مجید یونسیان۱۲ فروردین ۱۴۰۳
اما ریشه چند خدایی در دوره تاریخی ایران باستان در کجاست۔
عقل اسطوره ای جهان بینی ایران باستان را تک خدایی معرفی می کند ومنطقی است اگر استمرار تاریخی را منطقی بدانیم این جهان بینی می بایست منبع اصلی الهام بخشیدن به جهان بینی ایران در دوره تاریخی باشد اما به هیچ وجه چنین سخنی مبنای این ادعا را که در دوره تاریخی چند
دینی وجود داشته را نفی نمی کند در این راستا باید بدنبال مستنداتی بود که در این جهان بینی وحدانی شکاف ایجاد کرده است مهمترین مستنداتی که تا کنون دکتر محدثی بران تکیه کرده است۔
اول سخنان واثار مکتوب ایرانشناسان وشرق شناسان غربی
دوم مدارا گری
دینی کوروش،داریوش ودیگر پادشاهان ایرانی و
سوم تکریم واحترام به مظاهر طبیعی چون اتش ،اب،خاک وخورشید است۔
در باره ادعا وسخنان ومکتوب های شرق شناسان وایران شناسان غربی به چند نکته اشاره می کنم۔
اول :استنادات انها به چند خدایی کوروش به دو نکته است۔
اول مدارای
دینی وتکریم کوروش وداریوش نسبت به عقاید ومقدسات اقوام وملل مغلوب
دوم عدم تحمیل خشونت امیز دین وباورهای خود به انها۔
دکتر محدثی از این دو نکته سه گزاره قطعی استخراج کرده است۔
۱_کوروش قطعا چندا خدا گرا وغیر موحد است۔
۲_چندخدایی علت اصلی مداراگرایی اوست۔
۳_مدارا گری
دینی سابقه ماقبل مدرن دارد۔
"مدارا گری
دینی امری مدرن نیست بل قرنها وهزاره ها در تاریخ قدیم بشر ودر درون فرهنگ های چند خداپرستانه وجود داشته است"
"
حال سوال :
ایا ارتباط اثبات شده ای میان چند خدایی ومدارگری
دینی وجوددارد؟
ایا موحدان نامدارگرا هستند؟
ایا دین تعیین کننده
مداراگری ونامداراگری است۔؟
بطور قطع این نظر دکتر محدثی که مدارا گری
دینی پدیده ای ماقبل مدرن است پذیرفتنی است اما آیا نمی توان دلیل دیگری جز نوع نگرش وایمان به خدا را بعنوان علل ان یافت؟
هیچ دلیل سیاسی،اجتماعی یا اقتصادی،اخلاقی دیگری وجود ندارد؟
اقای محدثی می فرمایند:
مدارا گری
دینی در چند خدایی اصل واساس است وفضیلت نیست"
ربط منطقی این دو گزاره کجاست؟
ایا در ادیان وحدانی نقیض ان وجود دارد یعنی
مداراگری در ادیان توحیدی اصل واساس ان نیست و به همین علت فضیلت است؟
در این گزاره نیز ربط منطقی وجودندارد۔
استاد ارجمند اقای محدثی برای اثبات نظر خود در باره ربط مدارا گری
دینی وچند خدایی به وقوع جنگ های مذهبی در ادیان توحیدی اشاره می کند ومعتقد است که در دوران اشاعه ادیان بزرگ توحیدی جنگ های مذهبی بوجود امد ۔
ایا ریشه این جنگ ها نامدارگری
دینی است یا علل اجتماعی وسیاسی واقتصادی مستحکم تری دارد؟
فتح مکه توسط پیامبر را چگونه می توان تفسیر کرد۔
چرا پیامبر اسلام برغم قدرت وتوان وبرغم ایمان به مشرک بودن قریش وبت پرستان مکه دین خودرا برانها تحمیل نکرد وبالاترین میزان مدراگری
دینی را تبلور بخشید؟
چند استدلال منطقی در باره نقض چند خدایی کوروش۔
۱_اگر بپذیریم که احتمال انتقال مفاهیم وباورها وجهان بینی
دینی از دوره اساطیری به دوره تاریخی یعنی از پیشدادیان وکیانیان به مادها وهخامنشیان بیشتر از تلقی انقطاع کامل انهاست منطقی است که بپذیریم که روح حاکم بر ادیان دوره تاریخی فاصله معنا داری با دوره اساطیری نداشته باشد ۔
سنگ نبشته ها وکتب مقدس زرتشتیان تا حدود زیادی مفاهیمی چون ایزد،اهورامزدا وتکریم عناصر مهم طبیعی را با خود حمل کرده ومنعکس می نماید ایا منطقی است که کوروش یا هر حکمران دیگر هخامنشی در مسیر متضاد یا متفاوتی از جهان بینی حاکم باشد؟
تا زمانی که تحقیقات مستقل وقابل اثبات یا ابطال از سوی محققان ایرانی صورت نگرفته می توان به برداشت شرق شناسان رجوع کرد اما این سخنان ونوشته های انها را نمی توان قطعی دانست۔ضعف بزرگ ما فقدان مطالعات وافی ومستقل واقناع کننده در باره تاریخ باستانی ایران در هردودوره اساطیری وتاریخی است۔
تکریم واحترام به عناصر طبیعی چون اتش واب وافتاب وخورشید در جهان بینی اساطیری ایران به معنای خدای مستقل تلقی نمی شد بجز اتش که در دین زرتشت بعنوان عنصر اصلی حیات دارای اتشکده است هیچ یک از عناصر دیگر دارای محل ومعبد پرستش نیستند۔اتشکده های زرتشتی نیز محل ستایش است ودر همان مکان نیز اهورمزدا پرستش می شود ایزدی که خالق اتش است نه خود اتش ۔
۔ در حالی که در فرهنگ هایی که بت پرستی ویا چند خدایی هستند همه بت ها وعناصر مورد پرستش دارای معبد مشخص ومنفک از هم هستند ۔
ادامه دارد.
👇👇👇#کورش#یگانهپرستی#چندخداپرستی#مداراگری_دینی#مجید_یونسیان@NewHasanMohaddesi