.
◄آفتاب سر کوه نورافشونه سماور جوشه// یارم تنگ طلا دوش گرفته، غمزه میفروشه (فارسی)
◄برارِه چروهدار خاخور تی قربون// تی پیرهن چلکینه مثل غریبان (گیلگی)
◄سماور آلمیشم سیلنم یوخدی // بی درده دوشمیشم بیلنم یوخدی (ترکی)
◄ زلفای قجری رَ درهم و بشکسته مکن واز// درهای سلامت، رَ به روم بسته مکن واز (خراسانی)
سماور ادبیات عامه ایران چرا دیگر داغ نیست؟
#ادبیات_بومیهمه ما در کودکی و نوجوانی در کوچه و بازار و یا از طریق رسانهها،
ترانههای عامیانهای شنیدهایم که در کتابهای درسی ما هرگز جایی پیدا نکردند و نمیکنند و دلیل عمده هم اینست که اینها «کوچه و بازاری» و «عامیانه» هستند. این ویژگی آنها را از هرچه مسند رسمی است، به دور ساخته ولی همواره در کنار مجامع رسمی، در دل و زبان مردم و در زندگی عادی تکتک انسانها بوده و هستند. جامعۀ بدون
ترانه عامیانه، قابل تصور نیست. چرا که
ترانهها تنها مکان هنری و صمیمی دردها و اسرار بشری هستند و اگر انسان نمیتوانست در این
ترانهها دردها، غمها، شکستها و آروزهایش را بیان کند، شاید سختیهای زندگی را تاب نمیآورد و در چرخۀ تکامل پایش به عصر حاضر نمیرسید.
ادبیات عامه، بهویژه،
ترانههای محلی و بومی، بخشی از ادبیات هر سرزمین هستند که دوشادوش ادبیات فخیم و کلاسیک و حتی زودتر از آن وجود داشته و دارند. این ادبیات و این
ترانهها محصول فکر توده مردمند و سرایندگان آنها یا شناخته نیستند و یا کمتر شناخته شدهاند. سرزمین ایران، پر از
ترانه است، از هر گوشه از این سرزمین پهناور، هر قومی، افشرهای از زیستجهانش را در
ترانهای ریخته و به چرخۀ حیات سپرده است.
این
ترانهها را مادران بر سر گهواره؛ زنان در پشت دار قالی؛ کشاورزان در مزرعه؛ عاشقان در کوی و برزن و سربازان غریب در تنهایی میخوانند. مادر عشایری که پشت خمره کرهگیری نشسته؛ چوپانی که فصل بهار در صحراست، محالست که
ترانهای زمزمه نکند.
اغلب
ترانههای محلی شناخته شده قدیمی هستند، گرچه همواره
ترانه عامیانه تازه نیز تولید میشود، اما
ترانههای عامیانه بسیار کهن ایران، دیگر تکرار نمیشوند،
ترانههای عامه امروزی کجا و
ترانههای محلی قدیمی کجا؟ چه شده است که ما با پرورش این همه نیرو در دانشکدهها و هنرکدههای عریض و طویل، کمتر موفق شدهایم
ترانههایی به زیبایی
ترانههای تودم مردم در دههها و سدههای گذشته تولید کنیم، چه شدهاست که
ترانههای ما به چنان حال و روزی گرفتار شدهاند که در شأن ادبیات این سرزمین نیست؟ آیا ادبیات عامه ما افول کردهاست؟
✍ج.سبزعلیپور
#ترانه #ادبیات_عامه