الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#سید
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
#سکوی_پرواز_سادات_شهید
جاده اهواز- خرمشهر
#سه_راهی_کوشک
اول مرداد 1367
سپیده دم روز اول مرداد 1367 تانک دشمن، این کامیون که مرکب رزمندگان لشگر10 بود رو هدف قرار داد و با اصابت گلوله مستقیم تانک به اطاقک چوبی بار کامیون تعدادی از بچه ها به شهادت رسیدند..
شهیدان..
#سید_صاحب_محمدی
#سید_علیرضا_جوزی
#سید_داود_طباطبایی
#سید_حسین_حسینی
#سید_مهدی_موسوی
@alvaresinchannel
🌹🍁🌷🍁🍁🌷🌹🍁🌷
🌹🍁

#روزی_که_ماموریت_ابلاغ_شد
اتفاقات رو 15 تیرماه 66 در عملیات #تپه_دوقلو
روزی که فرمانده #تخریب_لشگر_10_آسمانی_شد

✍️✍️✍️ راوی #خادم_حسینی

بالاخره ماموریت جدید به ما ابلاغ شد و #شهید_آقا_سید_محمد_زینال_حسینی هم که در جریان #عملیات_تپه_دو_قلو از شب قبل #بچه_های_تخریب رو هدایت میکرد در کنار ما قرار گرفت.
شهید سید محمد همزمان هم جانشین تیپ کربلا بود و هم فرماندهی گردان تخریب را به عهده داشت
بعد از ابلاغ ماموریت با مجموعه فرماندهان مشورت کردیم .
اون ها نظرشون این بود که ما وارد عمل نشویم .
برادر راستگو فرمانده #گردان_حضرت_زینب(س) گفت چون باید در روز و در روشنی هوا به دشمن حمله کنیم و دشمن روی بچه ها دید تیر دارد تلفات بالا خواهد رفت و در نهایت تدبیرش این شد که یک گروهان از گردان حضرت زینب(س) به خط بزند.
ما در قرارگاه تاکتیکی تیپ مشغول هماهنگی ها اولیه بودیم که #شهید_حسن_رضایی از راه رسید.
ایشون پاسدار #مقر_شهید_مطهری_تهران بود که از تهران به کمک ما اومده بود و من هم از ایشون خواستم که در همین قرارگاه به عنوان جانشین سوم ما باشد .
ایشون با شهید مجید داوودی گرم گفتگو بود که از ارتفاع رو بروکه #هزار_کانیان نام داشت یک گلوله مستقیم تانک به سمت قرارگاه ما شلیک شد. و درست گلوله وسط قرارگاه به زمین خورد.
موج انفجار 10 ، 15 متر من رو پرت کردو از ناحیه دست و صورت و سر مجروح شدم .
حسن رضایی که تازه همون صبح از راه رسیده بود شهید شد.
زخم سر و صورتم خونریزی داشت و چاره ای نبود بچه ها من رو اورژانس بردند و اونجا زخم ها رو بستند و جلوی خونریزی گرفته شد. خون زیادی از من رفته بود و دیگه رمقی نداشتم. من رو بردند قرارگاه تا قدری استراحت کنم. می خواستم چرتی بزنم که آقای فضلی فرمانده لشگر پشت بی سیم اعلام کرد..
همه از جمله برادر خادم باید بیایند شخصا به خط بزنند و اسم آورد که #خادم ، #داودی ، #سید_محمد و #راستگو باید در روز بروند و نیروهایشان به خط بزنند ..
#مقدمه
#ادامه_دارد

🍁 @alvaresinchnnel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
تخریبچی شهید
#سید_محمود_موسوی
شهادت 23 اردیبهشت 1365
منطقه عملیاتی #شرهانی
یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم
@alvaresinchannel
دست خط سردار تخریب #شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی در مورد #تخریبچی_شهید_علی_درویش.

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#جریان_خواب_شهید_درویش
خواب دیدن امام زمان علیه السلام اسم یک سری از بچه ها را دارند مینویسند.
و میگفت: گفتم اسم مرا هم بنویس.
فرمود اسم #بچه_های_تخریب را مینویسم.
گفتم نمی شود اسم ما رو هم بنویسی.
فرمود بچه های تخریب دیگران هستند.
که آن موقع ایشان در یک گردان دیگری بودند.
آن روز به دوستانش گفت میخواهم بروم تخریب.تسویه گرفت و آمدند تخریب و در #وصیت_نامه_اش نوشت که.
#امام_زمان علیه السلام فرمود. #من_به_بچه_های_تخریب_نظر_خواص_دارم
18/2/64 #سید_محمد_زینال_حسینی
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
#وضع_خط_خیلی_آشفته_است
#عملیات_کربلای_8
#غرب_کانال_ماهی
18 فروردین 66
✍️✍️✍️ راوی : #حاج_قاسم_غلامرضایی

#شهید_سید محمد با عجله اومد و گفت سوار شوید بریم خط
وضع خط خیلی آشفته است
دشمن داره #شبانه_پاتک میکنه و داره زمین وزمان رو به هم میدوزه
من و #شهید_صادقیان و #شهید_سید_محمد جلوی وانت سوار شدیم و #شهید_حمید_رضا_دادو وهادی کسکنی هم پشت وانت و رفتیم توی خط.
غوغایی بود
از زمین و آسمان گلوله میریخت
اونقدر گلوله توپ و خمپاره زمین خوره بود و #چاله_انفجار درست کرده بود که ماشین توی چاله ها میفتاد و به زحمت بیرون میومد
چاله های کم عمق رو با فشار دادن گاز شهید سید محمد رد میکرد
اما یه خورده جلو تر ماشین توی یه چاله ی توپ که عمیق بود افتادیم
هرچه گاز دادیم ماشین بالا نیومد
اومدیم پایین که چرخ ماشین رو توی لوک بذاریم که یه خمپاره کنار ماشین به زمین خورد
من و #شهید_صادقیان کنار ماشین بودیم
با انفجار هردوتامون به هوا پرتاپ شدیم
به خودم اومدم دیدم پاهام رو نمیتونم تکون بدم.
گفتم پاهام قطع شد!!!
دیدم دستم هم در اختیارخودم نیست
دستم هم شکست
کمرم هم بالا نمیومد
اون هم آسیب دید
چشم هام رو باز کردم دیدم #اصغر_صادقیان در کنارم به صورت افتاده
هرچی صداش کردم جواب نداد
#سید_محمد با کمک #شهید_دادو و هادی من رو داخل یک سوله بردند
داخل سوله پر بود از جنازه های عراقی ها.
یه ماشین برای خط وسایل میبرد.وسایلش رو خالی کرد و برگشت .
من رو سوار ماشین کردند
پاهام بالا مونده بود و هیچ حرکتی نداشتم
سید مدام بالای سرم بود
رسیدیم پست امداد خط
ریختند دور من
میشنیدم به آقا سید میگفتند این بنده خدا #شهید_میشه ما کاری نمیتونیم بکنیم
رفتند پلاستیک هم آوردن وپهن کردند که من رو توش #شکلات_پیچ کنند
اما سید محمد میگفت: بابا پاهاش هنوز داغه این شهید نشده
با اصرار #شهید_سید_محمد من رو برای مداوا به عنوان مجروح عقب فرستادند و زخم هام رو بستند.
توی این سرو صداهای توی بهداری داخل خط.
دیدم وشنیدم که آقا سید دو دستی میزد توی سرش و میگفت: امیدم رفت..مسوول محورم رفت.
سید داشت در غم از دست دادن #شهید_صادقیان بی تابی میکرد
اون شب من به شدت مجروح شدم و #شهید_علی_اصغر_صادقیان یه راست رفت بهشت...
خوش به حالش
#سردار_شهید_حاج_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده گردان تخریب لشگر10 و شهید حمید رضا دادو در تیر ماه 66 آسمانی شدند
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
هفت سال از این نوشته میگذرد

#حالا_بی_حساب_شدیم
#شهید_سید_مهدی_تقوی

یکی #سخترین_رو_های_عمر_پنجاه_ساله ام روزجمعه گذشته بود که پیکرمطهر رفیق با صفایی که بیش از سی سال با هم حشر ونشر داشتیم در بغل گرفتم ودر خانه قبرخوابوندم
رفیقی که چند روزقبل کنار یک سفره با هم روزه مان رو افطار کردیم و بعد از افطار فرصتی دست داد از شهید وشهادت با هم گفتیم..
به #سید_مهدی گفتم آقا سید خدایی من دیگه تاب و تحمل #فراق_دوستانم رو ندارم .
وقتی داشتیم از هم برای آخرین بار جدا میشدیم رو به من کرد و گفت : #بگذار_روت_رو_ببوسم
وبعد دست درآغوش همدیگر رو بغل کردیم و گذشت..
روزجمعه تشییع سید بعد ازنماز جمعه قم بود وبا دوستان هماهنگ کردیم که بعد از اذان ظهر از تهران حرکت کنیم تا روزه بچه ها به مشکل نخوره
یک ربع ازظهر گذشته بود که از تهران بیرون رفتیم.
درمسیر مدام تماس میگرفتیم ووضعیت رو سووال میکردیم
با سید محمد حسین آقا زاده سید تماس گرفتم که کجایید
گفت: رسیدیم مقابل گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع)
شما زود خودتون رو برسونید.
ما هم چند دقیقه بعد رسیدیم و من به محض پیاده شدن با عجله رفتم به سمت مکانی که برای دفن سید مشخص شده بود
اون رو با داربست محصورکرده بودند.
وارد شدم وپاها رو برهنه کرده و آستین ها رو بالا زدم و وارد حفره قبر شدم
و چند لحظه بعد هم یکی از سخترین لحظه ها اتفاق افتاد.
پیکرمطهرکسی که هفته های پی در پی بعد از #منبرش_روضه_خوندی دارن به دستت میسپارن تا توی خانه قبر بخوابانی.
خیلی به خودم فشار آوردم که به هم نریزم
از همه #دوستان_شهیدم یک جا مدد خواستم
اون ها هم روی من رو زمین نگذاشتن و خدایی مدد کردند تا سید صورتش روی خاک قرار گرفت.
تلقین رو خوندن و من هم حرف هایی که باید با سید میزدم زدم وقول و قرار هامون رو گذاشتیم .
حالا وقت جدایی شده بود وباید از سید جدا میشدم
یاد جمعه هفته قبل افتادم که قبل ازجدایی ، سید لبهاش رو روی صورتم گذاشت وگفت : #جعفر_بگذار_ببوسمت
ومن هم لبهام رو روی گونه ی چپ سید که با #تربت_کربلا آغشته شده بود گذاشتم وگفتم #سید_مهدی ...
#حالا_حساب_بی_حساب_شدیم.

#جامونده_از_شهدا
#جعفر_طهماسبی
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
آخرین_دیدار
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
منزل سردار #شهید_تخریب_حاج_ناصر_اربابیان در ده ونک بود
وقتی من رسیدم آقا سید مهدی روی صندلی مشغول صحبت بود و کنارش نشستم و بعد هم ایشون مجلس رو به من واگذار کرد و کنارم نشست و من هم چون روز هفتم ماه رمضان بود بیاد هفتمین روز ماه محرم زیارت عاشورا خوندم و به یاد لب خشکیده اربابمون ، لحظه شهادت در گودی قتلگاه با آقا سید مهدی کلی گریه کردیم.
اذان رو گفتند و همه پشت سر آقا سید مهدی نماز مغرب و عشاء رو قبل از افطار خوندیم.
سید خیلی با طمئنینه نماز میخوند بین دو تا نماز با صدای بلند گفتم #آقا_سید_عملیاتی_نماز_بخون ...
با سید کنار سفره افطار نشستیم و روزه روز جمعه 7 ماه رمضان رو با هم افطار کردیم.
بعد از افطار وقت جدا شدن از همدیگر رو در آغوش گرفتیم و روی همدیگر رو بوسیدیم . به سید مهدی گفتم:
آقا سید یه عکس از 30 سال پیش شما دارم میخواهم یه عکس هم از الان شما داشته باشم و کنار هم بگذارم.
او هم سر و وضعش رو درست کرد و آخرین عکس رو از آقا سید گرفتیم.
#سید_مهدی_شهادت_حقش_بود_و_به_حقش_رسید
#رفیق_داغدار_سید_مهدی
#جعفر_طهماسبی
@alvaresinchannel
🌱🍃 #ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_و_روز_جوان_مبارکباد
#علی_اکبر_های_خمینی
🌷🍃 #تخریبچی_شهید_حمید_رضا_دادو
شهادت عملیات نصر4 #ماووت
#ولادت : 1346/4/1
#شهادت : 1366/4/14

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#شهید_حمید_رضا_دادو وقتی دعا میکرد اشاره به #پیراهن_خاکی_جبهه میکرد و میفرمود: خدایا این #لباس_دامادی رو از تن ما بیرون نکن.
آخرش هم به آرزوش رسید و با #لباس_دامادی به خاک رفت
راوی : #سید_محمد_عابدین_زاده
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آخرین #نماز_صبح قبل از #شهادت
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8

✍🏿✍🏿 راوی : برادر #سید_علی_هاشمی
رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

شب قبل از شهادت با #نیرو های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار #کارخانه_نمک در شهر #فاو .. حال و هوای خاصی داشت .
گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند.
اون شب #حاج_عبدالله و #بچه های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت #خاکریز_دو_جداره نماز صبح رو خواندند. این #آخرین_نماز_صبح_حاج_عبدالله بود ...
اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات

🔴40 روز بعد از شروع جنگ #سید_مرتضی پایش به جبهه باز شد
از قدیمی های تخریب بود
زیر دست #شهید_خیاط_ویس از بنیانگذاران تخریب در جنگ کار کرده بود
مرتضی از تخریبچی های #قرارگاه_تخریب در جنوب بود و هنگام عملیات ها به تیپ و لشگرها برای باز کردن معبر مامور میشدند.
در پاکسازی #میادین_مین در اطراف بستان و هویزه و سوسنگرد خیلی فعال بود.
با تشکیل #تیپ_سیدالشهداء(ع) وقبول فرماندهی #تخریب از سوی #شهید_حاج_عبدالله_نوریان به واسطه ی رفاقتی که با هم از تخریب قرارگاه کربلا داشتند وارد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) شد.
در اولین ماموریت تخریب تیپ سیدالشهداء علیه السلام برای پاکسازی میادین مین سومار و گیلانغرب به علت تجربه بالا در پاکسازی میادین مین کمک کار شهید نوریان بود.
در این ماموریت بود که در اثر انفجار #مین_کوشکوبی و اصابت ترکشهای فراوان و قطع شدن هر دوپا از بالای زانو در تاریخ 27آبان 61 به شدت مجروح شد و برای درمان به تهران فرستاده شد . اما درتاریخ 6 آذرماه 1361 به جهت شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#اولین_شهید_لشگر_10_هنگام_اذان_ظهر_پرکشید
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات
شهادت 6 آذرماه 1361
✍️✍️✍️راوی: #سید_هاشم_مساوات (برادر_شهید)

🔴 تازه از منطقه اومده بودم بعد از عملیات مسلم ابن عقیل (ع)بود
همون صبح که من رسیدم تهران مرتضی حرکت کرد برای اسلام آباد غرب.
یک هفته از رفتن مرتضی گذشته بود و منزل یکی از دوستانم بودم که خبر اومد مرتضی در جبهه مجروح شده.
تا شنیدم انگار به من الهام شد .
گفتم: مرتضی دیگه این بار شهید میشه.
بعد از چند روز بیمارستان طالقانی تهران آوردند..
مثل اینکه قبلا توی بیمارستان صحرایی جبهه روی معده اش عمل جراحی کرده بودند.
وقتی ما به بیمارستان رسیدیم ایشون رو آماده کرده بودند که به اطاق عمل ببرند.
من دستش رو گرفتم و نگاهم به پاهاش افتاد که ورم کرده بود
میگفتند پاهاش باید قطع بشه..
بهش گفتم داداش چطوری؟؟؟
گفت الحمدلله خدا رو شکر.
توی اون حالت فقط امام زمان(ع) وامام حسین(ع) رو صدا میکرد.
چند روز از این ماجرا گذشت. پاهاش رو قطع کرده بودند.
من و برادرم و عمویم به صورت شیفتی شبانه روز کنار تختش در بیمارستان بودیم.
کلیه هاش از کار افتاده بود و مجرای تنفسی اش هم ترکش خورده بود و برای اینکه راحت نفس بکشه ، گودی گلوش رو سوراخ کرده بودند و از اونجا نفس میکشید و از ته گلو صحبت میکرد.
از در اطاق بیرون رفته بودم تا راحت استراحت کنه.
نیم ساعت گذشته بود که با نگرانی به اطاقش برگشتم.
تا نگاهم افتاد دیدم صورت مرتضی مثل گچ سفید شده.
پرستارها و دکترها رو صدا زدم و اومدند آمپول زدند و شوک دادند و حالش بهتر شد و بهوش اومد و چشم هاش رو باز کرد.
تا نگاهش به من افتاد گفت : برادر چرا من رو از اون دنیا بیرون کشیدی من در یک باغ سر سبز و زیبا بودم. من با آقام امام حسین(ع) بودم .من ☑️ سرم روی زانوی آقام بود و آقا به من گفت دو روز بیشتر زنده نیستی.
بیا این دو روز من رو ببیرید خونه.
مرتضی اصرار داشت که ما او رو بخونه ببریم اما با وضعیتی که داشت امکان پذیر نبود
پاهاش قطع بود و اکسیژن بهش وصل بود و شکمش از ترکش پاره بود و بدنش عفونت کرده بود و کلیه هاش از کار افتاده بود
اون روز پنجشبه ظهر بود که هی اصرار میکرد به منزل ببریم که میسر نشد.
☑️ مرتضی دو روز بعد همون طور که خودش خبر داده بود ظهر روز شنبه نزدیک اذان ظهرآماده رفتن به اطاق عمل بود
هم تختی او میگفت از صبح فقط امام حسین(ع) رو صدا میزد و مدام ذکر میگفت.
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات با اذان ظهر روز شنبه 6 آذرماه 61 شهادتین را زمزمه کرد و با پیان اذان ظهر ملائکه ا را با خود بردند.
روحش شاد.
@alvaresinchannel
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔷
خروش #سید_مقاومت
خروش فرزند فاطمه سلام الله علیها
#نحن_شیعه_علی_ابن_ابیطالب_فی_العالم
فلسطین را تنها نخواهیم گذاشت
@alvaresinchannel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#چهل_وسومین_سالگرد_دفاع_مقدس_گرامیباد

#صبح_عملیات_مرصاد
مرداد 1367 اسلام آبا غرب
رزمندگان لشگر27 مشغول تار و مار دشمن
آسید ابوالفضل کاظمی پشت بی سیم
#قاسم....... #سید
#قاسم.......#سید
درگیری سختی است
منافقین هوس فتح تهران کردن
بین کرند غرب و اسلام آباد زمین گیر شدن
فرماندهان جوان با صلابت صحنه ی نبرد رو مدیریت میکنند
یاد همه ی شهدا بخیر
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#حماسه_شهادت
#سادات_شهید_در_سه_راه_کوشک
#تیپ_حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها_لشگر_10
✍️✍️✍️✍️ راوی: #برادر_جانباز_اباذری
هنوز آفتاب روز اول مرداد 67 طلوع نکرده بود که با #ستونی_از_تانک روبرو شدیم به کامیونها گفتم زود سرو ته کنید تا دشمن ما رو ندیده.
به بچه ها گفتم نماز صبح رو توی ماشین و در حال حرکت بخونید و خودم به کامیون آویزون شده بودم وراننده هم که ترسیده بود با حداکثر سرعت توی جاده خاکی به سمت سه راهی کوشک میتازید.... دیدم ماشین #فرمانده_تیپ_برادر_خادم به سرعت تمام از کنار ما گذشت.
توی دلم گفتم این ها هم جونشون رو بر داشتند و از معرکه فرار کردند و ما رو تنها گذشتند میون این همه تانک...
همینطور که با سرعت میرفتم کنار جاده تعدادی لوله تانک از خاکریز بالا اومده بود و بچه ها به تصور اینکه خودی هستند براشون دست تکون دادند اما غافل از اینکه تانک های دشمن هستند و نفراتش با دیدن کامیون ها لوله های تانک رو به سمت جاده نشانه رفتند و از پهلو با توپ مستقیم تانک به سمت ما شلیک میکردند.
من میدیدم گلوله ها وسط جاده میخوره و یا از کنار ماشین ها رد میشه اما به کامیون ها نمیخوره.
با هر زحمتی بود به #سه_راه_کوشک رسیدیم از دور دیدم برادر خادم با یه تعداد بچه ها موضع گرفتن و منتظر ما هستند تازه متوجه شدم دلیل عجله اونها چی بوده .
اونها حدس میزدند که احتمال داره دشمن ما رو محاصره کنه و بچه ها اسیر بشن....
سر سه راه به #برادر_خادم گفتم ما مهمات نداریم و ایستادن مقابل این همه تانک گلوله آرپی جی میخواد و اگرنه همه بچه ها قتل عام میشند.. ایشون هم با کلامی که توش آرامش موج میزد و مواظب بود استرسی به نیروها نده.
گفت برید به #سمت_اهواز و یه جایی موضع بگیرید و من همه به بچه ها گفتم سوار ماشین ها بشید تا بریم عقب..... بچه ها سوار شدند و من هم با حاج خادم هنوز حرفم تمام نشده بود که صدای انفجار شنیدم .
هردو برگشتیم به سمت کامیون که یه دفعه خشکمون زد.
#دیدیم_عقب_کامیون_سوراخ شده و صدای ناله بچه ها میاد.
چند لحظه هر دوی ما توان هیچگونه حرکتی نداشتیم.
به سوی کامیون دویدیم.
همه جا رو بوی دود و خون گرفته بود.
بچه ها رو آروم کردیم.
برادر خادم گفت : برادر ابوذری مکث نکنید همینجوری برید عقب تا تلفات بیشتر نشده.
دستور فرمانده بود .عقب اومدیم اما چه عقب اومدنی.
مثل اینکه قرار بود در رفت و برگشت ما توی خط 5 تا بچه سید به معراج برند.
توی اون کامیون و از اون دسته یه عده مجروح شدند و 5 تا سید اجازه ورود به بهشت رو کسب کردند.
شهیدان..
#سید_صاحب_محمدی
#سید_علیرضا_جوزی
#سید_داود_طباطبایی
#سید_حسین_حسینی
#سید_مهدی_موسوی
🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

@alvaresinchannel
🌱🍃 #ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام_و_روز_جوان_مبارکباد
#علی_اکبر_های_خمینی
🌷🍃 #تخریبچی_شهید_حمید_رضا_دادو
شهادت عملیات نصر4 #ماووت
#ولادت : 1346/4/1
#شهادت : 1366/4/14

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#شهید_حمید_رضا_دادو وقتی دعا میکرد اشاره به #پیراهن_خاکی_جبهه میکرد و میفرمود: خدایا این #لباس_دامادی رو از تن ما بیرون نکن.
آخرش هم به آرزوش رسید و با #لباس_دامادی به خاک رفت
راوی : #سید_محمد_عابدین_زاده
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
آخرین #نماز_صبح قبل از #شهادت
سوم اسفند ماه 1364 شهر فاو
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8

✍🏿✍🏿 راوی : برادر #سید_علی_هاشمی
رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

شب قبل از شهادت با #نیرو های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار #کارخانه_نمک در شهر #فاو .. حال و هوای خاصی داشت .
گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند.
اون شب #حاج_عبدالله و #بچه های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت #خاکریز_دو_جداره نماز صبح رو خواندند. این #آخرین_نماز_صبح_حاج_عبدالله بود ...
اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
#سید_آسمانی
تشییع فرمانده جبهه
جانباز عزیز آقاسید ابوالفضل کاظمی
🔶 چهارشنبه 30 آذرماه ساعت 9.30
از مقابل #مسجد_توفیق
آدرس: میدان شوش- خیابان امام موسی صدر
به سمت گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها
🔶 ساعت 11 در قطعه 20 به خاک سپرده خواهد شد.
به روح پاکش صلوات.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#سید_آسمانی_شد
فرمانده ی جبهه
آقا سید ابوالفضل کاظمی به یاران شهیدش پیوست
🔶 آقا سید به خاطر صدمات ناشی از مجروحیت در سال های دفاع مقدس چند روزی در بیمارستان بانک ملی در کما بود که ظهر امروز و در ایام شهادت #جده_اش_حضرت_زهراءسلام الله_علیها به آسمان ها پرکشید.
یادش گرامی و
همنشینی با شهدا گوارایش باد
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#تخریبچی_شهید_سید_مرتضی_مساوات

🔴40 روز بعد از شروع جنگ #سید_مرتضی پایش به جبهه باز شد
از قدیمی های تخریب بود
زیر دست #شهید_خیاط_ویس از بنیانگذاران تخریب در جنگ کار کرده بود
مرتضی از تخریبچی های #قرارگاه_تخریب در جنوب بود و هنگام عملیات ها به تیپ و لشگرها برای باز کردن معبر مامور میشدند.
در پاکسازی #میادین_مین در اطراف بستان و هویزه و سوسنگرد خیلی فعال بود.
با تشکیل #تیپ_سیدالشهداء(ع) وقبول فرماندهی #تخریب از سوی #شهید_حاج_عبدالله_نوریان به واسطه ی رفاقتی که با هم از تخریب قرارگاه کربلا داشتند وارد تخریب تیپ سیدالشهداء(ع) شد.
در اولین ماموریت تخریب تیپ سیدالشهداء علیه السلام برای پاکسازی میادین مین سومار و گیلانغرب به علت تجربه بالا در پاکسازی میادین مین کمک کار شهید نوریان بود.
در این ماموریت بود که در اثر انفجار #مین_کوشکوبی و اصابت ترکشهای فراوان و قطع شدن هر دوپا از بالای زانو در تاریخ 27آبان 61 به شدت مجروح شد و برای درمان به تهران فرستاده شد . اما درتاریخ 6 آذرماه 1361 به جهت شدت جراحات وارده به شهادت رسید.
@alvaresinchannel
More