الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شرهانی
Channel
Logo of the Telegram channel الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELPromote
537
subscribers
10.3K
photos
645
videos
247
links
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#روزهای_قبل_از_پذیرش_قطعنامه_598
🔷🔷 21 تیرماه 1367
ارتش عراق با سپاه چهارم و #گارد_ریاست_جمهوری به استعداد 9 لشگر به طور گاز انبری به منطقه #شرهانی , #عین_خوش و منطقه عملیاتی #فتح_المبین و #فکه حمله کرد و با گرفتن هزاران نفر اسیر از #رزمندگان_ارتشی مستقر در خط مقدم عقب نشینی کرد. در ادامه این عمليات و در كمتر از پنج ساعت، عراق مجدداً #شهر_دهلران را به تصرف خود درآورد. وقوع اين حادثه با توجه به زمان كم آن و تصرف مقر فرماندهي نيروي زميني ارتش در منطقه بيشتر به يك فاجعه شبيه بود تا شكست نظامي.....
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
تخریبچی شهید
#سید_محمود_موسوی
شهادت 23 اردیبهشت 1365
منطقه عملیاتی #شرهانی
یاد و خاطره شهدا را گرامی میداریم
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#عملیاتی_که_فرمانده_لشگر_در_بیمارستان_بود
#عملیات_کربلای_2
10 شهریورماه 1365
#حاج_عمران
از اوائل اردیبهشت سال 1365 و بعد از خروج لشگر 10 از #شهر_فاو و دو ماه درگیری نفس گیر،ماموریت مقابله با دشمن در #دفاع_متحرک به لشگر 10 واگذار شد. دشمن در بهار سال 1365 به تلافی شکست و از دست دادن شهر فاو به تحرک افتاده بود و از #جزیره_مجنون و #فکه و #شرهانی و #مهران تا #پیرانشهر و #حاج_عمران به مواضع ما حمله نمود و در همه ی این ماموریت ها لشگر10 سیدالشهداء(ع) را به کارگرفتند و گردان ها بعد از ماموریت سخت #عملیات_کربلای_1 و بیش از یکماه درگیری نزدیک با دشمن در اوائل مردادماه اجازه مرخصی و تجدید قوا پیدا کردند.
تعدادی از فرماندهان گردان ها و واحدها توفیق تشرف به حج پیدا کردند و فرمانده لشگر هم از این فرصت برای ادامه درمان استفاده کرد و چشمانش را که در #عملیات_والفجر_8 بر اثر ترکش آسیب دیده بود به تیغ جراح سپرد.
هنوز چند روزی از حضور بچه های لشگر10 در تهران نگذشته بود که ابلاغ ماموریت جدید در منطقه عمومی پیرانشهر رسید.
و از حاج آقا فضلی خواسته بودند که با تمام توان در ماموریت جدید ظاهر شود
البته باید متذکر شد که از روحیه ولایت پذیری فرمانده لشگر10 نیروی زمینی سپاه در عملیاتها حسن استفاده(بخوانید سوء استفاده) زیاد نمود. و در این ماموریت هم لشگر10 فرماندهان قرارگاه را مایوس نکرد
با توجه به اینکه فرمانده لشگر زیر تیغ جراحی بود جانشین او هم #شهید_کلهر به علت مجروحیت شدید امکان حضور در منطقه را نداشت و #شهید_میر_رضی ، فرمانده عملیات ، که در این شرایط باید لشگر را اداره کند هم به زیارت خانه خدا مشرف شده بودند و قرعه فال به جانشین ایشان برادر تقی دلیلی افتاد و به عنوان سرپرست لشگر10 برای #عملیات_کربلای_2 معرفی شدند.
و لشگر10 سیدالشهدا(ع) با 3 گردان رزمی یعنی #گردان_علی_اصغر_علیه_السلام به فرماندهی مهدی قندیل و گردان #حضرت_قاسم_علیه_السلام به فرماندهی عباس قهرودی و #گردان_زهیر به فرماندهی #شهید_داود_حیدری و به کارگیری واحدهای پشتیبانی رزم در #عملیات_کربلای_2 حضور پیدا کرد.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#آن_روز_داغ_که_فرمانده_ما_شهید_شد
#سردار_شهید_تخریب
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
تیرماه سال ۶۷ روزهای سختی برای ما بود.
گرمای بیش از پنجاه درجه فکه و از طرف دیگه هم سوزش زخم ها و طاولها و سرفه های پی در پی بچه هایی که #شیمیایی خورده بودند سکوتی نبود که قدری توی چادر استراحت کنی. عمده #بچه_های_تخریب در #حلبچه شیمیایی شده بودند و هنوز توی تهرون داشتند درمان میشدند که خبرهای بد جیهه اونها رو از روی تخت بیمارستانها و کنج خونه ها به #سرزمین_داغ_جنوب کشوند. #مقر_الوارثین( اردوگاه تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام در جاده فکه) جنب و جوش خاصی داشت.
مدام خبر میرسید دشمن پیشروی کرده و کسی جلودارش نیست. خط #فکه و #شرهانی که برادران ارتشی در آن مشغول پدافند بودند با حمله شدید دشمن از هوا و زمین شکسته شده بود و دشمن به سمت #اندیمشک و #دزفول داشت پیشروی میکرد..#حاج_ناصر_اربابیان و بعضی از بچه ها مدام بین مقر و مناطق درگیری در تردد بودند و اخبار جبهه نو به نو میرسید.با وجود این خبرها عن قریب بود که دشمن به مقر ما برسه..بچه ها حدود پنجاه نفری بودند و همه آماده شدند برای سد کردن راه دشمن...مهمات به اندازه کافی برای معطل کردن دشمن وجود داشت. انبارهای مهمات پر بود از #مواد_منفجره و اقسام #مین_های_ضد_تانک_و_ضد_خودرو. و یک عزم پولادین برای مقابله با دشمن.
روز ۲۲ تیرماه ۶۷ بود که خبر رسید دشمن قرارگاه ارتش در "تپه های برغازه" رو گرفته... همه آماده شدند ... چون از "برغازه" تا مقر ما نیم ساعت بیشتر راه نبود..خطر خیلی جدی بود.. #حاج_ناصر_معاون-گردان بود و بایستی بچه ها رو فرماندهی کنه. برای اینکه دقیقا بدونه دشمن تا کجا جلو اومده سوار موتور تریل ۲۵۰شد و مجتبی رو هم ترکش نشوند و رفتن به سمت فکه...
نزدیک های غروب بود که مجتبی نفس زنان و تنها برگشت و گفت بعثی های عراقی ناصر رو با تیر زدند و با موتور زمین خوردیم و من دیدم اگه معطل کنم اسیرم میکنند و از دستشون فرار کردم...
روز ۲۲ تیرماه سال ۶۷ بود که فرمانده ما #شهید_حاج_ناصر-اربابیان با بدنی مجروح در حالیکه تیری به قلبش نشسته بود گرفتار مزدوران بعثی شد... با او چگونه رفتار کردند الله و اعلم... اما استخوان های مطهرش ، سال ۸۰ از #بیابان_های_فکه به ما رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله علیها مهمان خاک شد.
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#آن_روز_داغ_که_فرمانده_ما_شهید_شد
#سردار_شهید_تخریب
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
تیرماه سال ۶۷ روزهای سختی برای ما بود.
گرمای بیش از پنجاه درجه فکه و از طرف دیگه هم سوزش زخم ها و طاولها و سرفه های پی در پی بچه هایی که #شیمیایی خورده بودند سکوتی نبود که قدری توی چادر استراحت کنی. عمده #بچه_های_تخریب در #حلبچه شیمیایی شده بودند و هنوز توی تهرون داشتند درمان میشدند که خبرهای بد جیهه اونها رو از روی تخت بیمارستانها و کنج خونه ها به #سرزمین_داغ_جنوب کشوند. #مقر_الوارثین( اردوگاه تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام در جاده فکه) جنب و جوش خاصی داشت.
مدام خبر میرسید دشمن پیشروی کرده و کسی جلودارش نیست. خط #فکه و #شرهانی که برادران ارتشی در آن مشغول پدافند بودند با حمله شدید دشمن از هوا و زمین شکسته شده بود و دشمن به سمت #اندیمشک و #دزفول داشت پیشروی میکرد..#حاج_ناصر_اربابیان و بعضی از بچه ها مدام بین مقر و مناطق درگیری در تردد بودند و اخبار جبهه نو به نو میرسید.با وجود این خبرها عن قریب بود که دشمن به مقر ما برسه..بچه ها حدود پنجاه نفری بودند و همه آماده شدند برای سد کردن راه دشمن...مهمات به اندازه کافی برای معطل کردن دشمن وجود داشت. انبارهای مهمات پر بود از #مواد_منفجره و اقسام #مین_های_ضد_تانک_و_ضد_خودرو. و یک عزم پولادین برای مقابله با دشمن.
روز ۲۲ تیرماه ۶۷ بود که خبر رسید دشمن قرارگاه ارتش در "تپه های برغازه" رو گرفته... همه آماده شدند ... چون از "برغازه" تا مقر ما نیم ساعت بیشتر راه نبود..خطر خیلی جدی بود.. #حاج_ناصر_معاون-گردان بود و بایستی بچه ها رو فرماندهی کنه. برای اینکه دقیقا بدونه دشمن تا کجا جلو اومده سوار موتور تریل ۲۵۰شد و مجتبی رو هم ترکش نشوند و رفتن به سمت فکه...
نزدیک های غروب بود که مجتبی نفس زنان و تنها برگشت و گفت بعثی های عراقی ناصر رو با تیر زدند و با موتور زمین خوردیم و من دیدم اگه معطل کنم اسیرم میکنند و از دستشون فرار کردم...
روز ۲۲ تیرماه سال ۶۷ بود که فرمانده ما #شهید_حاج_ناصر-اربابیان با بدنی مجروح در حالیکه تیری به قلبش نشسته بود گرفتار مزدوران بعثی شد... با او چگونه رفتار کردند الله و اعلم... اما استخوان های مطهرش ، سال ۸۰ از #بیابان_های_فکه به ما رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله علیها مهمان خاک شد.
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#آن_روز_داغ_که_فرمانده_ما_شهید_شد
#سردار_شهید_تخریب
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
تیرماه سال ۶۷ روزهای سختی برای ما بود.
گرمای بیش از پنجاه درجه فکه و از طرف دیگه هم سوزش زخم ها و طاولها و سرفه های پی در پی بچه هایی که #شیمیایی خورده بودند سکوتی نبود که قدری توی چادر استراحت کنی. عمده #بچه_های_تخریب در #حلبچه شیمیایی شده بودند و هنوز توی تهرون داشتند درمان میشدند که خبرهای بد جیهه اونها رو از روی تخت بیمارستانها و کنج خونه ها به #سرزمین_داغ_جنوب کشوند. #مقر_الوارثین( اردوگاه تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام در جاده فکه) جنب و جوش خاصی داشت.
مدام خبر میرسید دشمن پیشروی کرده و کسی جلودارش نیست. خط #فکه و #شرهانی که برادران ارتشی در آن مشغول پدافند بودند با حمله شدید دشمن از هوا و زمین شکسته شده بود و دشمن به سمت #اندیمشک و #دزفول داشت پیشروی میکرد..#حاج_ناصر_اربابیان و بعضی از بچه ها مدام بین مقر و مناطق درگیری در تردد بودند و اخبار جبهه نو به نو میرسید.با وجود این خبرها عن قریب بود که دشمن به مقر ما برسه..بچه ها حدود پنجاه نفری بودند و همه آماده شدند برای سد کردن راه دشمن...مهمات به اندازه کافی برای معطل کردن دشمن وجود داشت. انبارهای مهمات پر بود از #مواد_منفجره و اقسام #مین_های_ضد_تانک_و_ضد_خودرو. و یک عزم پولادین برای مقابله با دشمن.
روز ۲۲ تیرماه ۶۷ بود که خبر رسید دشمن قرارگاه ارتش در "تپه های برغازه" رو گرفته... همه آماده شدند ... چون از "برغازه" تا مقر ما نیم ساعت بیشتر راه نبود..خطر خیلی جدی بود.. #حاج_ناصر_معاون-گردان بود و بایستی بچه ها رو فرماندهی کنه. برای اینکه دقیقا بدونه دشمن تا کجا جلو اومده سوار موتور تریل ۲۵۰شد و مجتبی رو هم ترکش نشوند و رفتن به سمت فکه...
نزدیک های غروب بود که مجتبی نفس زنان و تنها برگشت و گفت بعثی های عراقی ناصر رو با تیر زدند و با موتور زمین خوردیم و من دیدم اگه معطل کنم اسیرم میکنند و از دستشون فرار کردم...
روز ۲۲ تیرماه سال ۶۷ بود که فرمانده ما #شهید_حاج_ناصر-اربابیان با بدنی مجروح در حالیکه تیری به قلبش نشسته بود گرفتار مزدوران بعثی شد... با او چگونه رفتار کردند الله و اعلم... اما استخوان های مطهرش ، سال ۸۰ از #بیابان_های_فکه به ما رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله علیها مهمان خاک شد.
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
💐🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
#روزهای_داغ_تیر_ماه_1367
21 تیرماه 1367
ارتش عراق با سپاه چهارم و #گارد_ریاست_جمهوری به استعداد 9 لشگر به طور گاز انبری به منطقه #شرهانی , #عین_خوش و منطقه عملیاتی #فتح_المبین و #فکه حمله کرد و با گرفتن هزاران نفر اسیر از #رزمندگان_ارتشی مستقر در خط مقدم عقب نشینی کرد.
در ادامه این عمليات و در كمتر از پنج ساعت، عراق مجدداً #شهر_دهلران را به تصرف خود درآورد.
وقوع اين حادثه با توجه به زمان كم آن و تصرف #مقر_فرماندهي_نيروي_زميني_ارتش در منطقه بيشتر به يك فاجعه شبيه بود تا شكست نظامي
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌿🌹
#آن_روز_داغ_که_فرمانده_ما_شهید_شد
#سردار_شهید_تخریب
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
تیرماه سال ۶۷ روزهای سختی برای ما بود.
گرمای بیش از پنجاه درجه فکه و از طرف دیگه هم سوزش زخم ها و طاولها و سرفه های پی در پی بچه هایی که #شیمیایی خورده بودند سکوتی نبود که قدری توی چادر استراحت کنی. عمده #بچه_های_تخریب در #حلبچه شیمیایی شده بودند و هنوز توی تهرون داشتند درمان میشدند که خبرهای بد جیهه اونها رو از روی تخت بیمارستانها و کنج خونه ها به #سرزمین_داغ_جنوب کشوند. #مقر_الوارثین( اردوگاه تخریب لشگر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام در جاده فکه) جنب و جوش خاصی داشت.
مدام خبر میرسید دشمن پیشروی کرده و کسی جلودارش نیست. خط #فکه و #شرهانی که برادران ارتشی در آن مشغول پدافند بودند با حمله شدید دشمن از هوا و زمین شکسته شده بود و دشمن به سمت #اندیمشک و #دزفول داشت پیشروی میکرد..#حاج_ناصر_اربابیان و بعضی از بچه ها مدام بین مقر و مناطق درگیری در تردد بودند و اخبار جبهه نو به نو میرسید.با وجود این خبرها عن قریب بود که دشمن به مقر ما برسه..بچه ها حدود پنجاه نفری بودند و همه آماده شدند برای سد کردن راه دشمن...مهمات به اندازه کافی برای معطل کردن دشمن وجود داشت. انبارهای مهمات پر بود از #مواد_منفجره و اقسام #مین_های_ضد_تانک_و_ضد_خودرو. و یک عزم پولادین برای مقابله با دشمن.
روز ۲۲ تیرماه ۶۷ بود که خبر رسید دشمن قرارگاه ارتش در "تپه های برغازه" رو گرفته... همه آماده شدند ... چون از "برغازه" تا مقر ما نیم ساعت بیشتر راه نبود..خطر خیلی جدی بود.. #حاج_ناصر_معاون-گردان بود و بایستی بچه ها رو فرماندهی کنه. برای اینکه دقیقا بدونه دشمن تا کجا جلو اومده سوار موتور تریل ۲۵۰شد و مجتبی رو هم ترکش نشوند و رفتن به سمت فکه...
نزدیک های غروب بود که مجتبی نفس زنان و تنها برگشت و گفت بعثی های عراقی ناصر رو با تیر زدند و با موتور زمین خوردیم و من دیدم اگه معطل کنم اسیرم میکنند و از دستشون فرار کردم...
روز ۲۲ تیرماه سال ۶۷ بود که فرمانده ما #شهید_حاج_ناصر-اربابیان با بدنی مجروح در حالیکه تیری به قلبش نشسته بود گرفتار مزدوران بعثی شد... با او چگونه رفتار کردند الله و اعلم... اما استخوان های مطهرش ، سال ۸۰ از #بیابان_های_فکه به ما رسید و در گلزار شهدای #بهشت_زهراء_سلام_الله علیها مهمان خاک شد.
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
🌼
#روزهای_قبل_از_پذیرش_قطعنامه_598
21 تیرماه 1367
ارتش عراق با سپاه چهارم و #گارد_ریاست_جمهوری به استعداد 9 لشگر به طور گاز انبری به منطقه #شرهانی , #عین_خوش و منطقه عملیاتی #فتح_المبین و #فکه حمله کرد و با گرفتن هزاران نفر اسیر از #رزمندگان_ارتشی مستقر در خط مقدم عقب نشینی کرد. در ادامه این عمليات و در كمتر از پنج ساعت، عراق مجدداً #شهر_دهلران را به تصرف خود درآورد. وقوع اين حادثه با توجه به زمان كم آن و تصرف مقر فرماندهي نيروي زميني ارتش در منطقه بيشتر به يك فاجعه شبيه بود تا شكست نظامي
🌼
🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺
@alvaresinchannel