مرکز نزدیکی به خدا

#خادم_نویس
Channel
Logo of the Telegram channel مرکز نزدیکی به خدا
@tobe94Promote
2.67K
subscribers
10.8K
photos
2.35K
videos
2.88K
links
✨با مـا یه پاکی دلچسب رو تجربه کن🕊 به سایتمون هم سر بزن👇 www.tobe94.com لیست پاکی/مسابقه/ارسال تجربه @Listpaki_mosabeghat تبادل و تبلیغ👇 @tabadol_tobe94 آیدی اینستاگرام👇 @tobe94com آیدی سروش و ایتا👇 @tobe94 رادیو توبه👇 @tobe94radio
#راهکار_عملی

🌷تعبیر جالبی توی قرآن نسبت به شیطان هست.
اِنّ الشیطانَ لکم عَدُوٌّ فَٱتَّخِذوهُ عَدُوّاً
قطعا #شیطان دشمن شماست، پس او را #دشمن بگیرید.

👈تو نسبت به دشمنت نه میتونی برخورد دوستانه داشته باشی و نه میتونی بی تفاوت باشی.
با دشمن باید دشمنی کرد.
چون اگر تو دشمنی نکنی، اون قطعا دشمنی میکنه.

ما معمولا در مقابل شیطان فقط منتظریم تا اگر حمله‌ای کرد دفاع کنیم. در حالی که این باعث ضعف ما میشه و کار رو برامون سخت میکنه🤕
یه جاهایی باید تو بزنی تو دل شیطون.
این بهت قدرت عملکرد میده.

▪️مثلا از خونه میزنی بیرون و همش نگرانی که نکنه باز وسوسه بشم نگاهم کج بره.
وارد فضای مجازی میشی و حس میکنی میخواد غرقت کنه
و مثالهای فراوان دیگه...
خب چند بار شده تو قدرتت رو نشون بدی؟!
چند بار شده وقتی میخوای بری بیرون براش رجز بخونی و بگی امروز نشونت میدم کنترل این چشمها دست کیه؟!

باید باهاش مبارزه کنی🤺
ولو یه مواقعی هم ازش شکست بخوری
یاد میگیری در مقابل این دشمن باید قوی‌تر باشی💪

این #راهکار رو خود پیامبر و ائمه بهمون یاد دادن.
مثل این که گفتن وقتی نماز میخونی بهتر از هر موقع دیگه بینی شیطان رو به زمین میکوبی👊
یعنی حواست باشه این ابزار شکست دشمنته. پس با همین نیت ازش استفاده کن.
یا مثل این که گفتن وقتی میخوای وضو بگیری شیطان تمام تلاشش رو میکنه بسم الله رو به زبون نیاری.
یعنی حواستو بده بسم الله رو بگو که شیطان رو درمانده کنی.

اما نکنه به عکس توی مواضعی قرار بگیری که دشمنت قدرت و تسلط پیدا میکنه
مثل محل خلوت با نامحرم🚨

پیروز باشی مبارز👏👏


#حواست_باشه
#ترک_گناه
#کنترل_نگاه
#خادم_نویس
🆔 @tobe94
یه نامحرم بیاد پی وی معصیت خدا رو کنیم😊



یکی از شیوه‌های باز کردن راه برای انجام اعمال ناشایست، استفاده از ابزار #تغییر_واژگان است.

مسلما جمله‌ی بالا را در هیچ محیط مجازی نمی‌بینیم و کسی استفاده نمی‌کند. چون کلمات این جمله، بازدارنده از هدف مورد نظر هستند.

آری، #ابتذال_لغات راهی برای ورود آسان‌تر به #ابتذال_اعمال است.

اگر می‌خواهیم به ابتذال عمل دچار نشویم، راه ورود را باز نگذاریم!
شکیل و مودب و باوقار سخن بگوییم.
چنین گوینده‌ای شخصیتش مانع محکمی در برابر گناه خواهد بود.

#ترک_گناه
#فضای_مجازی
#خادم_نویس

🆔 @tobe94
💠 پنج گام موثر #کنترل_فکر


سوال
من داستان‌های نامناسبی که قبلا خوندم و تصاویری که دیدم، مدام توی ذهنم مرور میشه. چطور میتونم افکارم رو کنترل کنم؟


پاسخ

1⃣ اولین قدم اینه که دوباره سمتشون نرید. تا جلوی ورود داده‌های آلوده گرفته نشه، اقدامات دیگه بی فایده است.

2⃣ قدم دوم اینه که اگه چیزهایی هست که شما رو یاد اونها میندازه، سمت اونها هم نرید.
مثلا اگه دیدن یا خوندن مطالبی، بطور غیر مستقیم ذهن شما رو به سمت خاطرات قبلی میبره، ازش دوری کنید.

3⃣ سوم اینکه اگه یه زمانی فکرش اومد به ذهنتون، جهت فکریتون رو عوض کنید. یعنی ذهنتونو ببرید سمت چیزهای دیگه تا فکرتون منحرف بشه ازش.

4⃣ چهارم اینکه خودتون رو در طی شبانه روز مشغول کنید، تا فکرتون سراغ هر چیزی نره.

5⃣ و پنجم اینکه برای خودتون ایده‌های فکری داشته باشید. یعنی در زمانهایی که قراره فکرتون فعال باشه، برای خودتون موضوعات فکری مثبتی داشته باشید که به اونها فکر کنید.

انجام دقیق این گام‌ها طی یک مدت کوتاه فکر شما رو تصفیه خواهد کرد ان شاءالله👌

#پرسش_و_پاسخ
#پاسخ_به_سوالات
#خادم_نویس
@tobe94
چند وقتی میشد که با همدیگه ارتباط داشتن!
منم متوجه شده بودم.
سعید هم میدونست که من فهمیدم.
خیلی وقت بود سعید رو میشناختم. پسر خوب و با معرفتی بود.

🕌 یه شب دیدمش اومده بود مسجد. یه گوشه نشسته بود، خیلی دمغ و درهم.
رفتم کنارش گفتم چی شده سعید؟!
اولش حرفی نمیزد...
گفت هیچی، دلم گرفته😔
گفتم چی شده که دلت گرفته؟ هر چیزی هست بهم بگو. حداقل سبک میشی.


چند لحظه بازم ساکت بود. انگار مردد بود بخواد حرفی بزنه
یه مرتبه یک کلمه از دهنش بیرون اومد👈 زهرا
و با همون کلمه بغضش ترکید
شروع کرد هق هق گریه کردن😭

دستی روی شونه‌ش گذاشتم.
گفتم آروم باش پسر. بگو ببینم چی شده که اینقدر حالت پریشونه؟

گفت حاج آقا میدونم اگه ازش حرف بزنم سرزنشم میکنین. ولی من خیلی برام سخته اینطور ببینمش🥺

گفتم چطور؟

گفت زهرا افتاده گوشه بیمارستان
فهمیدن سرطان خون داره

و باز زد زیر گریه...


گفتم آروم باش سعید جان. پاشو چند قدم راه بریم حالت بهتر بشه.
در همین بین بیشتر از وضعیت زهرا خانم ازش پرسیدم. معلوم بود اطلاع کاملی نداره و زهرا خانم سعی کرده ازش مخفی کنه که نگران نشه.
قرار شد با خانواده‌شون تماس بگیرم تا احوالشون رو بیشتر جویا بشم.


موقع رفتن که سعید هم آروم‌تر شده بود،
بهش گفتم سعید!
تو واقعا دوسش داری؟؟

خیلی محکم گفت معلومه حاج آقا😟

گفتم واقعا واقعا اذیت میشی وقتی بفهمی اینطوری مریض احواله؟

گفت یعنی از این حال و روزم معلوم نیست؟

گفتم آخه میخوام ببینم واقعا خودش برات مهمه یا به فکر دل خودتی؟

گفت نه به خدا برام مهمه.

گفتم قسم لازم نیست. حرفت قبول.
ولی سعید جان اگه اینقدر برات اهمیت داره و نمیتونی ناراحتیشو ببینی، پس چرا داری راهی رو میری که آخرتش رو با سختی و ناراحتی همراه کنی؟

تا اینو گفتم سرشو انداخت پایین😔


🌷گفتم ببین سعید محبت واقعی اونه که آدم بدِ محبوبش رو نخواد. قرآن از اینجور ارتباطهای پنهانی که مفسده داره نهی کرده. این مسیر تهش زندگی ابدی شما دوتا رو با سختی همراه میکنه.
و شاید همین زندگی دنیا رو هم❗️
اگر قراره فقط چهار روز با هم خوش باشین، بیخودی اون دختر رو به خودت وابسته نکن. و اگر هم واقعا قصد ازدواج داری پس بسم الله. همین الآن برو جلو تا تکلیف معلوم بشه...

دیگه حرف خاصی نزد
و من نمیدونستم قراره چه تصمیمی بگیره
اما وقتی میرفت، معلوم بود ذهنش حسابی درگیر آنالیز این داده‌ها شده...

#داستانک
#ترک_گناه
#خادم_نویس
#ارتباط_با_جنس_مخالف
🆔 @tobe94
بوالهوسی را همسری دادند از نیکوترین دختران شهر، که آفتاب رنگ رخسارش را ندیده و جمالش زبانزد مخدرات شهر بود...
به این امید که چشمش پر گشته و از چشم‌چرانی به نوامیس مردمان در شهر دست بردارد...

فردای دامادی‌اش، بوالهوس را دیدند که سر در اندرونی خانه‌ها میکند و به جستجو مشغول است...
یکی فریاد برآورد که ای بوالهوس! این چه بی‌حیایی است که میکنی؟!
بوالهوس گفتا: آخر تا دیروز که سرگرم دختران کوچه و بازار بودم، هیچ گمان نمی‌بردم که چنین دختران نیکوجمالی در سراپرده‌ها مخفی مانده باشند. می‌جویم تا دختری همچون آنکه دیروز مرا نصیب شد، بیابم.
🙄🙄😑😑😑
#طنز 😂
#داستانک #زنگ_تفکر
#خادم_نویس
@tobe94