تجربه نوشتن

#پول_و_زندگی
Канал
Образование
Искусство и дизайн
Книги
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала تجربه نوشتن
@tajrobeneveshtanПродвигать
930
подписчиков
1,26 тыс.
фото
324
видео
1,29 тыс.
ссылок
درست، فصیح و زیبا نوشتن، هنر است. هنری که با تمرین، دقت و توجه، بهتر می‌شود. نوشتن، راهی برای آموختن.
#ادبیات_جهان

📘 رُمان «پول و زندگی» - اثر: «امیل زولا»

اکبر معصوم بیگی مترجم رُمان «پول و زندگی» در یکی از گفتگوهایش در باره‌ی آشنایی امیل زولا با آثار مارکس و سوسیالیسم گفته است:

«سوسیالیسم در فرانسه همیشه زیر سایه امثال سن‌سیمون بود و تا وقتی سن‌سیمون و پرودون بودند، مارکس جایی در فرانسه نداشت. با وجود این زولا نویسنده خاصی بود که برای هر اثرش به تحقیقات زیادی می‌پرداخت. زولا با افکار مارکس آشنا بود و کم‌و‌بیش آثار مارکس به دستش رسیده و خوانده بود. اما برای نوشتن «پول» آثار مارکس را بازخوانی کامل کرد. «پول» نشان می‌دهد که زولا بسیار خوب مارکس را می‌شناخته، طوری که در یکی از شخصیت‌های داستان به نام «سیژیسمن»، کسی را می‌بینیم که پیرو مارکس است و طرحی از آینده دارد و می‌گوید ما می‌خواهیم کار مزدی و پول را از بین ببریم.

در یکی از دیالوگ‌های سیژیسمن، عینا بخشی از نظرات مارکس را می‌بینیم، او یک‌جا می‌گوید: «هیچ‌چیز جز کار معیار ارزش نخواهد بود. دستمزد طبعا برخواهد افتاد؛ چون در نظام سرمایه‌داری کنونی، دستمزدها هرگز معادل درست‌و‌دقیق کار نیستند، بلکه دست‌بالا لقمه بخورونمیری است که کارگر را روزانه سرپا نگه می‌دارد…» در این دیالوگ، هم نظریه ارزش مارکس و تفاوت مزد و ارزش نیروی‌کار وجود دارد و هم اشاره‌ای به منشاء‌سود و کار اجتماعی لازم و کار اضافی در شیوه تولید سرمایه‌داری شده است.

دقیقا همین‌طور است. زولا برای نوشتن این رُمان مثل هر اثر دیگرش تحقیق و مطالعه زیادی کرد. او مثل «بالزاک» با مسایل مالی چندان آشنا نبود و مجبور بود درباره این مساله هم تحقیقاتی انجام دهد و از نزدیک در جریان امور قرار بگیرد. زولا از تحقیقاتش یادداشت‌هایی برمی‌داشت و ضمنا چنان که گفتم برای نوشتن «پول» آثار مارکس را بازخوانی کرد. آشنایی زولا با آثار مارکس پیش از نوشتن این رُمان وجود داشت، چنانچه در «ژرمینال» هم به رابطه کار و سرمایه پرداخته است. اما در رمان «پول» هم به سرمایه‌داری از وجه بورس‌بازی می‌پردازد و هم به نحوه مبارزه با آن - که شاید شخصیت مرکزی ‌این مبارزه همین سیژیسمن باشد.»
#امیل_زولا (۱۸۴۰ - ۱۹۰۲)
#پول_و_زندگی
#ژرمینال

https://t.me/tajrobeneveshtan/2743
#ادبیات_جهان

📕امیل زولا و رُمان ضدسرمایه

امیل زولا سلسله رمانی بیست جلدی با عنوان «روگن- ماکار» دارد که در سال ۱۸۹۳ پس از بیست‌و‌پنج سال کار‌کردن آن را به پایان رساند. «پول و زندگی» هجدهمین رمان این مجموعه و از کتاب‌های مهم آن است. زولا در این اثر به توصیف محافل سفته‌بازان، سوداگران و بورس‌بازان پاریس پرداخته است. قهرمان داستان، آریستید ساکار، سوداگر و بنده پول است و همه‌ چیز برایش در پول خلاصه می‌شود. ساکار ورشکسته است و در این شرایط در پی تأسیس بانکی است که بعدتر انیورسال نام می‌گیرد و قرار است پشتوانه مالی برای استثمار گسترده خاورمیانه فراهم کند.

اکبر معصوم‌بیگی که این رُمان را به فارسی ترجمه کرده در بخشی از مقدمه‌اش با اشاره به این موضوع نوشته: «محور اصلی نگاه زولا در این اثر نقش ویرانگر، هول‌آور و بیگانه‌کننده پول در روابط انسانی در سرمایه‌داری معاصر است. بسیاری کسان از دژوآی دربانِ روزنامه گرفته تا ژانتروی ادیب و استاد پیشین دانشگاه و نجیب‌زادگانی مانند اعضای خاندان مفخم بوویلیه، بارونس ساندورف، مارکی دوبوئن و نیز مقاماتی مانند اوره وکیل مجلس به تبی یگانه گرفتار می‌آیند: تب پول و کسب سود بیشتر. ساکار از این تب و جنون همگانی سود می‌جوید، زمینه را برای ارضای جاه‌طلبی‌های خود هموار می‌بیند و به همه آنان اطمینان می‌دهد که میل به ثروت‌اندوزی و کسب سود یگانه انگیزه راستین ادامه زندگی است.»

ساکار در آغاز در پیشبرد ایده‌اش برای تأسیس بانک با موفقیت‌هایی روبه‌رو می‌شود؛ اما پس از مدتی مسائلی پیش می‌آید که روند ماجرا را به گونه‌ای دیگر پیش می‌برد.امیل زولا این رمان را به واسطه ضرورت دورانش و در مواجهه با نظام سرمایه‌داری نوشت و در روایت رمانش با نگاهی تیزبینانه به مسائل معاصر عصرش پرداخت.

زولا در این رُمان که ماجراهای آن در جهان پرآشوب بورس پاریس می‌گذرد، بیش از هر چیز به نقش پول در جهان سرمایه‌داری و سلطه آن بر روابط و مناسبات انسانی توجه کرده است. او برای نوشتن «پول و زندگی» آثاری از مارکس را بازخوانی کرده بود و در روایت اثرش برخی از نظرات مارکس مثل نظریه ارزش و نظریه ازخودبیگانگی دیده می‌شوند. زولا به میانجی تصویر‌کردن بورس پاریس در قرن نوزدهم، نگاهی به آینده سرمایه‌داری هم داشته و از این نظر این رمان هنوز هم امروزی به نظر می‌رسد. او با نشان‌دادن روابط پولی و مالی در نظام سرمایه‌داری تجسمی عینی به پول بخشیده و نشان داده که پول چطور بر سرنوشت انسان‌ها حاکم می‌شود و «زندگی برده‌وار» پدید می‌آورد. در بخشی از رمان، زولا توصیفی درخشان از ساختمان بورس به دست داده و در آنجا آدم‌ها را به شکل حیوان‌هایی انسان‌نما به تصویر کشیده که انگار مانند مورچه‌هایی بی‌اختیار در پله‌های ساختمان بورس در هم می‌لولند: «ساکار در‌واقع هرگز بورس را از چنین منظر غریبی، از چشم‌انداز هوایی، با چهار شیروانی شیب‌دار و رویینِ بام آن که گسترشی فوق‌العاده یافته بود و با جنگلی از لوله‌ها و تنبوشه‌ها سیخ‌سیخ شده بودند، ندیده بود. میل‌های برق‌گیر مانند نیزه‌های کوه‌پیکری که آسمان را تهدید کنند، راست برخاسته‌ بودند. و خود عمارت جز مکعبی از سنگ نبود که با ستون‌هایی در فواصل معین رگه‌دار شده بود، مکعبی برهنه و زشت با ته‌رنگ خاکستری چرکین که پرچمی ژنده و پاره بر بالای آن در اهتزاز بود؛ اما بیش از هر‌چیز دیگر پله‌ها و ستون‌بندها او را به تعجب انداخت: پله‌هایی پوشیده از مورچه‌های سیاه، ازدحامی از مورچه‌های در‌حال غلیان، همه نگران و بی‌تاب، در حالتی از جنبش و هیاهوی شگفت‌آور که از چنین ارتفاعی نمی‌شد از آن سر درآورد و احساسی از ترحم برمی‌انگیخت». ساکار با خود فکر می‌کند که این توده انسانی چقدر کوچک به نظر می‌رسند و انگار همه آنها را می‌توان به چنگی در مشت گرفت.

زولا با تشبیه توده انسان‌ها به مورچه، نشان می‌دهد آدم‌هایی که در ساختمان بورس در رفت‌و‌آمدند تحت سلطه نیرویی بیگانه با خود هستند. غالب آدم‌های رمان «پول و زندگی» از پولی که به دست می‌آورند، لذتی نمی‌برند و تنها کیفیت موجود در زندگی آنها افزایش کمی پول یا به‌ عبارتی انباشت سرمایه است. پول به‌جای آنکه آدم‌ها را به سمت خوشبختی ببرد، به چیزی بیگانه تبدیل شده که هر‌کجا که بخواهد آدم‌ها را با خود می‌برد. ساکار بر موج کسب سود بیشتر سوار است و سود بیشتر را تنها انگیزه حقیقی زندگی می‌داند. «پول و زندگی» را می‌توان مهم‌ترین رمان ضدسرمایه قرن نوزدهم دانست که در آن به روابط پولی و مالی پیچیده سرمایه مالی توجه شده است.
#امیل_زولا (۱۸۴۰ - ۱۹۰۲)
#پول_و_زندگی

https://t.me/tajrobeneveshtan/2726
تجربه نوشتن
Photo
📘 پول و زندگی - امیل زولا

اکبر معصوم بیگی مترجم رمان «پول و زندگی» در یکی از گفتگوهایش در باره‌ی آشنایی امیل زولا با آثار مارکس و سوسیالیسم گفته است:

«سوسیالیسم در فرانسه همیشه زیر سایه امثال سن‌سیمون بود و تا وقتی سن‌سیمون و پرودون بودند مارکس جایی در فرانسه نداشت. با وجود این زولا نویسنده خاصی بود که برای هر اثرش به تحقیقات زیادی می‌پرداخت. زولا با افکار مارکس آشنا بود و کم‌و‌بیش آثار مارکس به دستش رسیده و خوانده بود. اما برای نوشتن «پول» آثار مارکس را بازخوانی کامل کرد. «پول» نشان می‌دهد که زولا بسیار خوب مارکس را می‌شناخته، طوری که در یکی از شخصیت‌های داستان به نام «سیژیسمن»، کسی را می‌بینیم که پیرو مارکس است و طرحی از آینده دارد و می‌گوید ما می‌خواهیم کار مزدی و پول را از بین ببریم.

در یکی از دیالوگ‌های سیژیسمن، عینا بخشی از نظرات مارکس را می‌بینیم، او یک‌جا می‌گوید: «هیچ‌چیز جز کار معیار ارزش نخواهد بود. دستمزد طبعا برخواهد افتاد؛ چون در نظام سرمایه‌داری کنونی دستمزدها هرگز معادل درست‌و‌دقیق کار نیستند، بلکه دست‌بالا لقمه بخورونمیری است که کارگر را روزانه سرپا نگه می‌دارد…» در این دیالوگ، هم نظریه ارزش مارکس و تفاوت مزد و ارزش نیروی‌کار وجود دارد و هم اشاره‌ای به منشاء‌سود و کار اجتماعی لازم و کار اضافی در شیوه تولید سرمایه‌داری شده است.

دقیقا همین‌طور است. زولا برای نوشتن این رمان مثل هر اثر دیگرش تحقیق و مطالعه زیادی کرد. او مثل «بالزاک» با مسایل مالی چندان آشنا نبود و مجبور بود درباره این مساله هم تحقیقاتی انجام دهد و از نزدیک در جریان امور قرار بگیرد. زولا از تحقیقاتش یادداشت‌هایی برمی‌داشت و ضمنا چنان که گفتم برای نوشتن «پول» آثار مارکس را بازخوانی کرد. آشنایی زولا با آثار مارکس پیش از نوشتن این رمان وجود داشت چنانچه در «ژرمینال» هم به رابطه کار و سرمایه پرداخته است. اما در رمان «پول» هم به سرمایه‌داری از وجه بورس‌بازی می‌پردازد و هم به نحوه مبارزه با آن - که شاید شخصیت مرکزی ‌این مبارزه همین سیژیسمن باشد.»
#امیل_زولا (۱۸۴۰ - ۱۹۰۲)
#پول_و_زندگی
#ژرمینال


https://t.center/tajrobeneveshtan
تجربه نوشتن
#امیل_زولا
📕 امیل زولا و رُمان ضدسرمایه

امیل زولا سلسله رمانی بیست جلدی با عنوان «روگن- ماکار» دارد که در سال ۱۸۹۳ پس از بیست‌و‌پنج سال کار‌کردن آن را به پایان رساند. «پول و زندگی» هجدهمین رمان این مجموعه و از کتاب‌های مهم آن است. زولا در این اثر به توصیف محافل سفته‌بازان، سوداگران و بورس‌بازان پاریس پرداخته است. قهرمان داستان، آریستید ساکار، سوداگر و بنده پول است و همه‌ چیز برایش در پول خلاصه می‌شود. ساکار ورشکسته است و در این شرایط در پی تأسیس بانکی است که بعدتر انیورسال نام می‌گیرد و قرار است پشتوانه مالی برای استثمار گسترده خاورمیانه فراهم کند.

اکبر معصوم‌بیگی که این رُمان را به فارسی ترجمه کرده در بخشی از مقدمه‌اش با اشاره به این موضوع نوشته: «محور اصلی نگاه زولا در این اثر نقش ویرانگر، هول‌آور و بیگانه‌کننده پول در روابط انسانی در سرمایه‌داری معاصر است. بسیاری کسان از دژوآی دربانِ روزنامه گرفته تا ژانتروی ادیب و استاد پیشین دانشگاه و نجیب‌زادگانی مانند اعضای خاندان مفخم بوویلیه، بارونس ساندورف، مارکی دوبوئن و نیز مقاماتی مانند اوره وکیل مجلس به تبی یگانه گرفتار می‌آیند: تب پول و کسب سود بیشتر. ساکار از این تب و جنون همگانی سود می‌جوید، زمینه را برای ارضای جاه‌طلبی‌های خود هموار می‌بیند و به همه آنان اطمینان می‌دهد که میل به ثروت‌اندوزی و کسب سود یگانه انگیزه راستین ادامه زندگی است.»

ساکار در آغاز در پیشبرد ایده‌اش برای تأسیس بانک با موفقیت‌هایی روبه‌رو می‌شود؛ اما پس از مدتی مسائلی پیش می‌آید که روند ماجرا را به گونه‌ای دیگر پیش می‌برد.امیل زولا این رمان را به واسطه ضرورت دورانش و در مواجهه با نظام سرمایه‌داری نوشت و در روایت رمانش با نگاهی تیزبینانه به مسائل معاصر عصرش پرداخت.

زولا در این رُمان که ماجراهای آن در جهان پرآشوب بورس پاریس می‌گذرد، بیش از هر چیز به نقش پول در جهان سرمایه‌داری و سلطه آن بر روابط و مناسبات انسانی توجه کرده است. او برای نوشتن «پول و زندگی» آثاری از مارکس را بازخوانی کرده بود و در روایت اثرش برخی از نظرات مارکس مثل نظریه ارزش و نظریه ازخودبیگانگی دیده می‌شوند. زولا به میانجی تصویر‌کردن بورس پاریس در قرن نوزدهم، نگاهی به آینده سرمایه‌داری هم داشته و از این نظر این رمان هنوز هم امروزی به نظر می‌رسد. او با نشان‌دادن روابط پولی و مالی در نظام سرمایه‌داری تجسمی عینی به پول بخشیده و نشان داده که پول چطور بر سرنوشت انسان‌ها حاکم می‌شود و «زندگی برده‌وار» پدید می‌آورد. در بخشی از رمان، زولا توصیفی درخشان از ساختمان بورس به دست داده و در آنجا آدم‌ها را به شکل حیوان‌هایی انسان‌نما به تصویر کشیده که انگار مانند مورچه‌هایی بی‌اختیار در پله‌های ساختمان بورس در هم می‌لولند: «ساکار در‌واقع هرگز بورس را از چنین منظر غریبی، از چشم‌انداز هوایی، با چهار شیروانی شیب‌دار و رویینِ بام آن که گسترشی فوق‌العاده یافته بود و با جنگلی از لوله‌ها و تنبوشه‌ها سیخ‌سیخ شده بودند، ندیده بود. میل‌های برق‌گیر مانند نیزه‌های کوه‌پیکری که آسمان را تهدید کنند، راست برخاسته‌ بودند. و خود عمارت جز مکعبی از سنگ نبود که با ستون‌هایی در فواصل معین رگه‌دار شده بود، مکعبی برهنه و زشت با ته‌رنگ خاکستری چرکین که پرچمی ژنده و پاره بر بالای آن در اهتزاز بود؛ اما بیش از هر‌چیز دیگر پله‌ها و ستون‌بندها او را به تعجب انداخت: پله‌هایی پوشیده از مورچه‌های سیاه، ازدحامی از مورچه‌های در‌حال غلیان، همه نگران و بی‌تاب، در حالتی از جنبش و هیاهوی شگفت‌آور که از چنین ارتفاعی نمی‌شد از آن سر درآورد و احساسی از ترحم برمی‌انگیخت». ساکار با خود فکر می‌کند که این توده انسانی چقدر کوچک به نظر می‌رسند و انگار همه آنها را می‌توان به چنگی در مشت گرفت.

زولا با تشبیه توده انسان‌ها به مورچه، نشان می‌دهد آدم‌هایی که در ساختمان بورس در رفت‌و‌آمدند تحت سلطه نیرویی بیگانه با خود هستند. غالب آدم‌های رمان «پول و زندگی» از پولی که به دست می‌آورند، لذتی نمی‌برند و تنها کیفیت موجود در زندگی آنها افزایش کمی پول یا به‌ عبارتی انباشت سرمایه است. پول به‌جای آنکه آدم‌ها را به سمت خوشبختی ببرد، به چیزی بیگانه تبدیل شده که هر‌کجا که بخواهد آدم‌ها را با خود می‌برد. ساکار بر موج کسب سود بیشتر سوار است و سود بیشتر را تنها انگیزه حقیقی زندگی می‌داند. «پول و زندگی» را می‌توان مهم‌ترین رمان ضدسرمایه قرن نوزدهم دانست که در آن به روابط پولی و مالی پیچیده سرمایه مالی توجه شده است./برگرفته از اینترنت
#امیل_زولا (۱۸۴۰ - ۱۹۰۲)
#ژرمینال
#پول_و_زندگی

🌎🌍🌏