شعرهای یواشکی

#الهه_ملک_محمدی
Канал
Музыка
Искусство и дизайн
Блоги
Политика
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала شعرهای یواشکی
@sherhaye_yavashakiПродвигать
1,74 тыс.
подписчиков
578
фото
52
видео
52
ссылки
ترجیح می دهم شعر شیپور باشد نه لالایی «احمد شاملو» 🆔 @sherhaye_yavashaki ⬅️join♦️
@sherhaye_yavashaki

در شماره ی 654 مورخ 8 اسفند 94 نشریه ی چلچراغ، 11شاعر به نامهای #امیر_ارجینی #نیما_تقوی #ایلناز_حقوقی#مجتبی_صادقی #آبا_عابدین
#طاهره_کوپالی #اشرف_گیلانی #حدیث_لزرغلامی
#مزدک_موسوی #سمانه_نائینی و #الهه_ملک_محمدی ، با شعر مشترکشان، یک نیاز را به سمت مخاطب فریاد زده اند: «یادآر ز شمع مرده یادآر !

در سایه سرو احمدآباد
قد می کشد از زمین نهالی
آینده جنگلی ست با او
آینده سبز بی زوالی
می خواهد تا ابد بروید
بی هیچ هراس خشکسالی
ای سایه تو پناهگاه است
در یورش شب به این حوالی!

در هجمه بادهای بسیار
یادآر ز شمع مرده یادآر

یاران موافقی که رفتند
تنهایی مان در این شب سرد
«اختر به سحر شمرده یاد آر »
از سبزی برگها که هی زرد...
رفتیم به باد و مانده در یاد
هر آن چه که مانده بود از آن مرد
از آه کشیده روی لب ها
که گریه دگر اثر نمی کرد

من ماندم و خاطرات بیمار
یاد آر ز شمع مرده... یاد آر

در خاطره ام نشسته مردی
مردانه تر از درخت در باد
«یک شاخه به سوی نور » با او
در ظلمت شب کشید فریاد
آزاد شد از حصار نفرت
مردی که به دام عشق افتاد!

با نام بلند مرد این بار
یاد آر ز شمع مرده یاد آر

یك مرد همیشه بینهایت
بشکوه و سترگ و کوه ایمان
دل خسته ی مام میهن خویش
دل زخمی روبهان دوران
دستش به هصا به ظاهر اما
در اصل عصای دست ایران
آیینه ی صادق مصدق
می ماند تا ابد درخشان

با بازی روزگار هر بار
یادآر ز شمع مرده یادآر

مرد است اگرچه کوچه ای را
در شهر به نام او نکردند
سبز است و همیشه بی نیاز است
از روی خوشی که رو نکردند
جان و دلش آبرو خریدند
با این همه های و هو نکردند
زیر سرشان برای این شهر
جز خواب خوش آرزو نکردند
دست از سر این سکوت بردار
یادآر ز شمع مرده یاد آر

وقتی که درخت در کنارت
تب لرزه زده،تنش خمیده
تاول زده خنده ی شکوفه
از کتف بهار خون چکیده
قصاب پرنده شقه شقه
قمری زده،کبک سر بریده
با مرگ بساز و در دل شب
در سوگ ستاره و سپیده

در ظلمت لحظه های بیمار
یاد آز ز شمع مرده یاد آر

باران بنویس جای اسفند
آتش بنویس جای مرداد
تقویم کدام سال تاریخ
مرداد تو را ادامه می داد
تعبیر گل و گلوله و عشق
تمثیل سکوت و بغض وفریاد
از عشق گریز نیست اما
نام تو به عشق آبرو داد
نام تو که آبروی عشق است
تا روز همیشه جاودان باد

هرچند که گفته ای به ناچار
یادآر ز شمع مرده یاد آر

هرقدر که بادها بخواهند
بی وقفه و بی امان بکوبند
بر قلب پرنده های عاشق
بر سینه ی آسمان بکوبند
از شدت خشم مشت ها را
بر جنگل نیمه جان بکوبند
بر پیکر پاره پاره ی شهر
صد پتگ به ناگهان بکوبند

ای نقطه ی امن!ای سزاوار
یاد آر ز شمع مرده یاد آر

🆔 @sherhaye_yavashaki ⬅️join♦️
هر خاطره تاوان خودش را دارد
هر پنجره زندان خودش را دارد
گیرم که بهار هم بیاید... اینجا،
هر فصل زمستان خودش را دارد

#الهه_ملک_محمدی