به مناسبت چهارصد و دومین سالگرد وفات
#ویلیام شکسپیر
#WILLIAM_SHAKESPEARE 1616_1654
🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂ستاره همیشه درخشان آسمان ادب و هنر جهان
۲۳ آوریل چهارصد و دومین سالمرگ شکسپیر در بسیاری از کشورهای جهان مراسم و نمایشها، اجراهای گوناگونی برگزار میشود. نوشتن ۳۸ نمایشنامه کامل از جمله
#رومئو و
#ژولیت، رؤیای نیمه شب تابستان،
#شاه_لیر،
#هملت و
#مکبث که همگی از آثار جاودان دنیای اندیشه و هنرند، تنها بخشی از یادگار
#شکسپیر است. او
#شاعر،
#بازیگر_تئاتر و یکی از مالکین تئاتر
#گلوب نیز بود. از آثاز او بیش از ۴۲۰ فیلم ساخته شده است. تنها بیش از ۷۵ برداشت از
هملت و بیش از ۵۰ برداشت از رومئو و جولیت تا کنون خلق گردیده است. شکسپیر تنها ۵۲ سال زندگی کرد اما آثارش بیش از هر نویسنده و نمایشنویس دیگری در تاریخ مورد توجه و بازخوانی قرار گرفته است.
«بازیگر قلابی و بیاستعداد»، «تازه به دوران رسیده الکیخوش» نیشهای آبداری بود که از هر طرف از سوی همکاران و همقطاران، نثار جوان تازه کاری میشد که در سال ۱۵۹۰ به تازگی بازی در تئاتر لندن را شروع کرده بود. این جوان گمنام ویلییام شکسپیر نام داشت. فرزند یک دستکش دوز بود که از شهرستان کوچک «استراتفورد» پا به لندن گذاشته بود تا رویای هنرپیشه شدن خود را به واقعیت تبدیل کند. در ۱۸ سالگی با دختری ۸ سال بزرگتر از خود بنام «آن _هاتاوی» ازدواج کرد. از چنین جوان بی اصل و نسبی که رنگ دانشگاه و تحصلات عالی را ندیده بود، چگونه میتوانست نمایشنامه نویسی درآید که طی ۵ قرن ستاره آن بر فراز ادب و هنر جهانی درخشان مانده است؟
هرچه بود سر و صدای همکاران منتقد در برابر استعداد خیره کننده شکسپیر جوان به سرعت خاموش شد. نمایشنامه نویسی که در بازیابی حوادث تاریخی و نفوذ آن در میان مردم اثر فراموش نشدنی ریچارد سوم را نوشت، کمدی نویسی که رویای شب تابستانی را آفرید، تراژدی پردازی که آثار جاودان رومئو و ژولیت و ژولیوس سزار را خلق کرد، نمیتوانست پلههای موفقیت و پیروزی را بدون مایه و استعداد درونی خود پیموده باشد. موفقیتهای پی در پی ویلیام که علیرغم یک رقابت بسیار سخت در بازار تئاتر آنروزی لندن بدست آمد، وی را به یکی از شرکای تئاتر نوساز گلوب (The Globe) تبدیل کرد. باید بیاد داشت که در زمان شکسپیر رسم بر آن بود که هنرپیشهها در مالکیت تئاتر نیز شریک میشدند. در همین تئاتر گلوب بود که شکسپیر موفقیتهای خود را پی ریزی و تحکیم کرد. در این دوران بود که آثار تاریخی و بجا ماندنی مانندهاملت (Hamlet)، اتلو (Othello)، شاه لیر(King Lear) و مکبث (Macbeth) را خلق کرد. شکسپیر قبل از ترک لندن و بازگشت به زادگاهش در سال ۱۶۱۱ توانست ۳۷ نمایشنامه درخشان بنویسد و لقب متعلق به طبقه اعیان انگستان یعنی نجیب زاده را دریافت کرد. او همچنین ثروت هنگفتی کسب کرد. شکسپیر ۵ سال بعد در سال ۱۶۱۶ در زادگاه خود درگذشت. در سالهای پایان عمر بی توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دوران خویش، اوقات خود را صرف گشت و گذار در طبیعت، معاشرت با خانواده و دوستان و همسایگان و لذت از زندگی کرد. همین سپری کردن سالهای پایانی عمر در زادگاهش آنهم در شرایطی که از هر نظر توان کار داشت و در اوج شهرت و محبوبیت بود، آیا نشان دهنده یک شیوه زندگی و نگاه خاص به انسان و فلسفه زندگی او نیست؟
راز واقعی موفقیت بی نظیر شکسپیر اما در چیست؟ این پرسشی است که هنوز در برخی محافل ادبی جهان مطرح و مورد بحث است. حتی برخی ادعا کردهاند که آثاری که بنام شکسپیر انتشار یافته کار کسان دیگری است که نخواستهاند هویت واقعی خود را افشا کنند و لذا از نام شکسپیر برای انتشار نمایشنامههای خود سود جستهاند. اما واقعیت چنین نیست. با توجه به محبوبیت افول ناپذیر شکسپیر در ۵ قرنی که از پی او میگذرد، آیا میتوان گفت که او نه متعلق به یک دوران بلکه متعلق به همه زمانها و همه مکانهاست؟ آیا اصولا میتوان نظریه و یا یک اثر ادبی را ماورا زمان و مکان دانست ؟ اینها پرسشهایی است که همواره مورد بحث نخبگان ادبی و فکری جهان بودهاند.
’واقعیت آن است که هیچ نویسنده و یا شاعر و نظریه پردازی هر قدر هم که آثارش جاودان و متعلق به همه زمانها و مکانها شده باشد، وجود نداشته و نخواهد داشت که اثر خود را بی توجه به نیازهای عصر خود نوشته باشد. این حکم درباره شکسپیر نیز صادق است. آنها که راز درخشش افول ناپذیر آثار شکسپیر را در جهانشمولی و سبک و محتوی و فرازمانی بودن آن میدانند، ادعای بی اساسی را پیش میکشند. زیرا بزرگترین علت موفقیت کم نظیر شکسپیر درست در آن است که وی ذهن تیز بینی در شناخت روحیات و ذهنیت مخاطبین خود در لندن داشت. شکسپیر به تنها چیزی که فکر نمیکرد «جاودانه شدن» آثارش بود..............
@sazochakameoketab 🌿🍂🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#محسن_حیدریان