،بيدار شو بهار در تعقيب توست و من در حال شمردن تك تك نفس هايت دليلي براي زنده ماندن دارم.. چنان با نگاهت به آغوشم كشيده اي كه بهار پاورچين پاورچين، به چشمانت عادت كرده.. حنجره ام مي خشكد در فصلي كه عطرت جا مانده...
،بيدار شو بهار در تعقيب توست و من در حال شمردن تك تك نفس هايت دليلي براي زنده ماندن دارم.. چنان با نگاهت به آغوشم كشيده اي كه بهار پاورچين پاورچين، به چشمانت عادت كرده.. حنجره ام مي خشكد در فصلي كه عطرت جا مانده...
من هوايم را مي بافم، با جاي خاليت، و دوري ات را ممنوع الخروج ميكنم.. عجب ابهتي دارند خاطرات، فرسنگ ها هم كه فاصله بگيري از خيالشان، باز هم در آغوش مي كشانند غمت را .. باران هم كه غنيمت تنهايي است، جان به جانش كني، مي بارد و گل آلود ميكند آدميزاد را، و مكدر ميكند، دل تنگم را ...
به شعرهايم افتخار ميكنم كه تو را دارند.. كه نوازش ميكني تك تك كلمات را.. جان دل، ديوار خيالت آنقدر بلند شده، كه مجال رسيدن به تو را غير ممكن كرده، و پنجره اي نمانده كه معلق كنم بوسه هايم را در جانت.. يك جهان احساس برايت كنار گذاشته ام، يك جهان بغض ، و تو همان سمفوني عشقي كه در افسانه ها بوسه بارانم ميكني...
،بيدار شو بهار در تعقيب توست و من در حال شمردن تك تك نفس هايت دليلي براي زنده ماندن دارم.. چنان با نگاهت به آغوشم كشيده اي كه بهار پاورچين پاورچين، به چشمانت عادت كرده.. حنجره ام مي خشكد در فصلي كه عطرت جا مانده...
من هوايم را مي بافم، با جاي خاليت، و دوري ات را ممنوع الخروج ميكنم.. عجب ابهتي دارند خاطرات، فرسنگ ها هم كه فاصله بگيري از خيالشان، باز هم در آغوش مي كشانند غمت را .. باران هم كه غنيمت تنهايي است، جان به جانش كني، مي بارد و گل آلود ميكند آدميزاد را، و مكدر ميكند، دل تنگم را ...
به شعرهايم افتخار ميكنم كه تو را دارند.. كه نوازش ميكني تك تك كلمات را.. جان دل، ديوار خيالت آنقدر بلند شده، كه مجال رسيدن به تو را غير ممكن كرده، و پنجره اي نمانده كه معلق كنم بوسه هايم را در جانت.. يك جهان احساس برايت كنار گذاشته ام، يك جهان بغض ، و تو همان سمفوني عشقي كه در افسانه ها بوسه بارانم ميكني...