ایا خدایی هست ؟؟
کجاست ؟؟
من کجای زندگی هستم و که هستم
امروز هزاران کلمه رنده شد
پشت دندان هایم اسیاب شد
اشک با گستاخی تمام از"چشمم" چکید
هر قطره اش جیغ شد، هر قطره اش فریاد شد
من زنم
همان زن که بر تارک تاریخ گاهی زنده به گور شد
ابستن ضجه ها و بردگی هایی که در پیچ تاریخ زایمان کرد
همان زن که به حکم دین چادر بر سرم کردند
با خطبه ی عربی مرا معامله کردند
همان زنم که ایه های تاریک را پاره پاره کردم
تا پژواک رهایی من به گوش جهانیان رسید
من زنم همان که تاریخ بشریت درمن بارور شد
من صدای زن هیزی ام "رانده" شده از بهشت قربانی روایات دروغین مذهب
و منگنه شده لابلای تبعیض جنسیت
امروز مینویسم
به زن نگاه کنید نه به زنانگی اش
مینویسم تا که تاریخ فقیر نماند
و "بینید" چگونه گذشته را می بلعم و
هر روز در رحم زنی شکوفه خواهم کرد
اگرکه تو خدایی دیگر تو را نمیخواهم
نه تو را
نه پیامبران مذکر تورا
نه ان سیاه مشق عربی تو را
پیامبرمن،خالق من ان زنی بود که سی سال ظلم را به مهر مادری بخشید
صورت بی پناهمان
پناهی جز دستان یخ زده ی خودمان نداشت
امروز شکستم و کسی جز خودم صدایش را نشنید
امروز من کافرم
کافر به خدایی که خودش را پنهان کرده
دنیا..... ایست!!!!!!!!
دیگر درد لخته شده بر کتیبه ی جان
بخیه های سکوت در استانه ی پارگی
خونابه ی استبداد زیر ناخن اعتراض
خسته از مغزهای زنگ زده
جهانت ارزانی خودت
امروز هم بایگانی شد
#مهشیدشانزدهم شهریور98
پ.ن:دردنامه ایی به خدای نامهربان و ناعادل
ارتباط با اددمین:
@mah65shidd@sher_declame_mahshid@sazochakameoketab🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿