🍂 #چند_سطر_از_کتابمودیلیانی بارها آثار نقاشهای دیگر را امضا میکرده. برای اینکه آنها بتوانند آثاری را بفروشند که در غیر اینصورت ممکن نبود به فروش بروند.
قطعا نباید می گفتم بارها. قطعا مودیلیانی فقط چندبار این کار را کرده. اما به هرحال این از مهربانی مودیلیانی بوده، چون بعضی از دوستهاش غذای کافی برای خوردن نداشتند.
درواقع خود مودیلیانی هم اغلب خوب غذا نمیخورد، گرچه در اصل بهخاطر این بود که به جاش مشروب میخورد.
یک بار تو گالری بورگسه در رم آینهای را امضا کردم.
تو یکی از اتاقهای زنان این کار را کردم، با یک رژلب.
چیزی که امضا کردم طبعاً تصویر خودم بود.
اما اگر کس دیگری نگاه میکرد، جای امضای من زیر تصویر شخص دیگر میبود.
اگر کس دیگری بود که نگاه میکرد، بیشک من امضا نمیکردم.
گرچه، در واقع اسمی که امضا کردم جوتّو بود.
در این خانه فقط یک آینه هست.
البته چیزی که آینه منعکس میکند هم تصویر خودم است.
گرچه در واقع چیزی که گاهوبیگاه منعکس کرده تصویری است از مادرم.
یعنی به آینه نگاه میکنم و یک لحظه تصویر مادرم را میبینم که بهم نگاه میکند.
مسلما همزمان تصویر خودم را هم میبینم.
به عبارت دیگر، تمام چیزی که واقعا میبینم تصویر مادرم تو تصویر خودم است.
(ص 76)
@sazochakameoketab 🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂#معشوقهی_ویتگنشتاین #دیوید_مارکسنبرگردان:
#حدیث_حسینی#نشر_کتاب_سده