گویند در ایران سه تن به #تیر_اندازی ناموَر شدند . یکی تیراندازی #آرش در جنگ میان #منوچهر و #فراسیاب ، و دیگری تیراندازی #سوخرا در جنگ با #ترکان ( یا #هیاطله ) ،و سومی تیراندازی #بهرام در جنگ #بلخ و کشتن #شابه_شاه .. ( #تاریخ_ایرانیان_و_عربها_در _زمان_ساسانیان . #نولدکه . #زریاب ) ............. اولی که اسطوره آرش کمانگیر شد. از نبرد تاریخی دو پهلوان بعدی هم مطلعیم. سوخرا انتقام شاه پیروز را از #هونها بستاند و سپهبد بهرام چوبینه با تعدادی کم از #اسواران_ساسانی سپاه بی شمار #خاقان ترکان ، #ساوه_شاه را بشکست و خود با تیر جان ستان، شاه ترکان را بکشت... ......... اما از یاد نبریم شاه #بهرام_پنجم (گور) که در نبرد با هونها خاقان هیاطله را با #خدنگی بکشت... و دیگری #وهرز سپهبد ششصد تن اسوار ساسانی است در نبرد با #حبشیان در #یمن، او هم با تیری از کمان #مسروق_ابن_ابرهه شاه حبشیان را از پای درآورد. و البته هزاران #تیر_پارتی مرگبار #اسواران_کماندار#سورنا در نبرد با #کراسوس که رومیان را از پا درآوردند .... ............................ از اساطیر کماندار در جهان چه به یاد داریم؟ از #هرکولس در نبرد با #اژدر_مار#هیدرا با کمان، و : #رستم " ما : خدنگ دو سر چوب گز رستم بر چشمان اسفندیار،
#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!
گویند در ایران سه تن به #تیر_اندازی ناموَر شدند . یکی تیراندازی #آرش در جنگ میان #منوچهر و #فراسیاب ، و دیگری تیراندازی #سوخرا در جنگ با #ترکان ( یا #هیاطله ) ،و سومی تیراندازی #بهرام در جنگ #بلخ و کشتن #شابه_شاه .. ( #تاریخ_ایرانیان_و_عربها_در _زمان_ساسانیان . #نولدکه . #زریاب ) ............. اولی که اسطوره آرش کمانگیر شد. از نبرد تاریخی دو پهلوان بعدی هم مطلعیم. سوخرا انتقام شاه پیروز را از #هونها بستاند و سپهبد بهرام چوبینه با تعدادی کم از #اسواران_ساسانی سپاه بی شمار #خاقان ترکان ، #ساوه_شاه را بشکست و خود با تیر جان ستان، شاه ترکان را بکشت... ......... اما از یاد نبریم شاه #بهرام_پنجم (گور) که در نبرد با هونها خاقان هیاطله را با #خدنگی بکشت... و دیگری #وهرز سپهبد ششصد تن اسوار ساسانی است در نبرد با #حبشیان در #یمن، او هم با تیری از کمان #مسروق_ابن_ابرهه شاه حبشیان را از پای درآورد. و البته هزاران #تیر_پارتی مرگبار #اسواران_کماندار#سورنا در نبرد با #کراسوس که رومیان را از پا درآوردند .... ............................ از اساطیر کماندار در جهان چه به یاد داریم؟ از #هرکولس در نبرد با #اژدر_مار#هیدرا با کمان، و : #رستم " ما : خدنگ دو سر چوب گز رستم بر چشمان اسفندیار،
#مهرداد_ششم#پادشاه_پونت در کنار #دریای_سیاه بود. وی خود را از نسل #داریوش_بزرگ#هخامنشی می دانست. او در سن ۱۱ سالگی و در سال ۱۲۱ ق.م به تخت سلطنت نشست. از همان ابتدای سلطنت احوالی بسیار سخت و جگرخراش داشت. نه فقط نزدیکان و گارد او می خواستند وی را از تخت دور کنند... بلکه مادرش هم از دشمنان او بود. سرانجام در میان این همه دشمن و مشکلات... مهرداد مجبور به فرار گردید و آواره و سرگردان از جایی به جای دیگر می رفت. ۷ سال تمام به همین وضع گذرانید. اما در این مدت چیزهای زیادی آموخت: در #اسب_سواری و #تیر_اندازی سرآمد دوستان خود گردید و در فن #شکار کسی حریف او نمی شد. از نظر هیکل و زورمندی مانند نداشت چنانکه یک نفر رومی نمی توانست سلاح او را بر تن کند. مهرداد می توانست روزانه تا ۲۶ فرسنگ راه برود و گردونه ای را که به ۱۶ اسب قوی می بستند به خوبی اداره کند. تمامی #زبان_های_رایج را که بالغ بر ۲۲ زبان و لهجه بود آموخت. سرانجام بعد از ۷ سال دربدری به کشور خود بازگشت و بر #تخت نشست. #سپاهی بسیار کار آزموده و منظم و تاکتیک پذیر راه انداخت و توانست در نخستین نبرد با لشکر ۱۰۰۰۰ نفری خود سپاه ۸۰۰۰۰ نفری #سکا_ها را شکست دهد. وی در سالهای حکومت خود در چندین نبرد سرنوشت ساز #رومیان جهانگیر را که در اوج قدرت و شوکت بودند شکست داد. مهرداد بلایی آسمانی بود که بر رومیان فاتح و مغرور نازل شده بود و آرامش و خواب راحت را از آنها سلب کرده بود. سرانجام در آخرین نبردی که با رومیان داشت... مهرداد ۶۹ ساله باز هم لحظه ای از پا ننشست و کوتاه نیامد. انگار که نه انگار او اکنون دوران پیری را می گذراند. در جلو همه شمشیر می زد و زوبین می انداخت. رومیان به عادت همیشگی شان سرانجام راه مکر و حیله را برگزیدند و با پسر مهرداد وارد مذاکره شدند. مهرداد محاصره شد و تمامی راههای او را بستند اما او خود را به قلب سپاه زد و توانست از محاصره نجات یابد. او به #ارمنستان رفت اما رومیان راه را باز بر او بستند. مهرداد راهی #قلمرو_حکومتی_پسرش گردید ولی رومیان این پسر ناخلف را فریفته بودند. پسر مهرداد او را فریفت و از پدر خواست تا تسلیم او گردد و وی را به رومیان بدهد. مهرداد #زهری را از قبل آماده کرده بود و آن را در کاسه ریخت و می خواست بنوشد .دو #دخترش نزد او آمدند و از وی خواستند تا زهر را به آنها نیز بدهد تا تسلیم برادر خیانتکار نگردند. دختران زهر را سر کشیدند و هر دو دارفانی را وداع گفتند. اما مهرداد از مدتها قبل هر روز با خوراکش زهر می خورد تا اگر کسی قصد کشتن او داشت زهر بر او اثر نکند. مهرداد کاسه زهر را سرکشید اما اثر نکرد و سرانجام از #نوکر وفادارش خواست تا با شمشیر وی را بکشد. نوکر به اصرار مهرداد و از روی اکراه شمشیر خود را در قلب مهرداد فرو کرد و جسد مهرداد در کنار دخترانش به خاک و خون غلتانده شد. #مرگ_مهرداد باعث #جشن های زیادی در #روم گردید. رومیان دشمنی بدتر از مهرداد برای خود تصور نمی کردند. گویی او را در میدان نبرد شکست داده بودند! گوشه ای از یک نوشته ی منسوب به مهرداد ششم: تا توانستم انتقام خود را از روم کشیدم. فقط از مرگ من ...رشته نقشه های من گسیخت. چون دشمن رومی و ظلم او بودم... ننگ تابعیت او را هیچ گاه نپذیرفتم. می توانم بر خود ببالم که در میان اشخاص نامی که همچو من ...با روم کینه ورزیده اند...نه رومی بر کسی به بهایی گرانتر غالب آمد و نه کسی روزگار او را بیش از من تیره و تاریک کرد.
گردآوری و نگارش : علی آریایی بن مایه: #تاریخ_ایران_باستان پیرنیا ج ۳ ص ۱۷۶۹-۱۷۶۰
* #شیوه#نبرد#سواره_نظام_اشکانی * #اشکانیان یکی از طولانی ترین دوران های حکومتی را در ایران داشتند. یکی از آداب خاص جنگیدن در میان اشکانیان طریقه #تیر_اندازی مخصوص آنها بود که سوار بر اسب و در حالی که رو بجلو رکاب میزدند با مهارت خاصی می توانستند به عقب تیراندازی کنند که مهارت آنها در آن دوران در همه دنیا زبانزد خاص و عام بود. نکته جالب وجود #کلاهی است که بر سر #زنان_سوار_نظام_اشکانی بود. این موضوع و پوشیدن لباس جنگی باعث می شد که در جنگ زنان از مردان شناخته نشوند . در #شاهنامه هم آمده که #سهراب در هنگام جنگ با #گرد_آفرید تا هنگامی که #کلاهخود گرد آفرید از سرش نیفتاده بود نمی دانست که با یک زت می جنگد........
#دکتر_آدلف_راب نیز مینویسد : « چیزی که در تاریخ ایران بیش از هر چیز جالب توجه است و #روح_معنوی ایرانیان را در #زندگی_اجتماعی آنان مجسم می سازد ، طرز #تعلیم_و_تربیت آنها بوده است . این تعلیم و تربیت از طفولیت در روح جوانان ایران منشأ احساسات نیکی گردیده ،و ایشان را در هر کاری به شاهراه راستی و ترقی راهنمایی می نموده است . از ابتدا به طوری #قوای#روحانی و #جسمانی ایشان را مهیای کار نموده و جامعه ی صحیح و سالمی را تربیت می نمود، که افراد آن در آتیه به آسانی می توانستند با خدمات شایان ، وظایف خود را به وطن و ملت خود انجام دهند .»
#علی_سامی#پژوهشگر و #باستان_شناس معاصر در کتاب « #هخامنشی » در فصل مربوط به #آموزش_و_پرورش در دوران #سلطنت این دودمان مینویسد: « #مادی_ها و #پارسی_ها دارای سجایای اخلاقی و ملکات فاضله و تربیت صحیح و علمی بوده که اغلب ضمن گفته های تاریخ نویسان منعکس و با تحسین و تمجید یاد گردیده است . پس از آنکه #امپراتوری_پارسی_ها از مرز هایشان گذشت و به تمام #آسیای_غربی و قسمتی از #قاره_ی#اروپا و #آفریقا رسید و شاهنشاهی پهناوری تشکیل شد ، احساس کردند که نگاهداری این شاهنشاهی بسته به ادامه و تقویت #پرورش_نیک است درباره ی #نسل_های_آینده ، تا همانطور که آن مزایای اخلاقی و تربیتی چنان شاهنشاهی منظمی را بوجود آورد، تا بتواند از هم گسیختگی شیرازهٔ آن هم جلو گیری نماید . زیرا #کوروش و #داریوش همیشه زنده نبودند تا نگهبان آن شاهنشاهی باشند ، بلکه پرورانیدن و بوجود آوردن جوانهایی که دارای همان حس انظباط وشهامت باشند ضروری بود . بنابراین در تربیت اجتماعی کوشا بودند که خردسالان را به احترام قوانین، حفظ رسوم و آداب #ملی و #دینی ، عزیز داشتن #افتخارات_نژادی_و_قومی و #محترم_داشتن_حقوق_دیگران و #کار و #کوشش و #قناعت آشنا سازند و جوانها را در اثر تربیت فردی و پرورانیدن شخصیت و استعداد های گوناگون مهیا برای #خدمات_اجتماعی و زندگی در جامعه و آموختن پیشه و کار نمایند . پس میتوان گفت که در حقیقت زندگی در ایران هخامنشی بیشتر روی #روش_علمی استوار بوده است . نونهالان و نوجوانان را از روز نخست زندگی یعنی از سن کودکی به کارهایی که برای آتیه خود و جامعه شان لازم و ضروری بوده اموزش می دادند . هدفهای تربیتی روشن، و جوانانی که با این روش تربیت می گردیدند ، مردان و زنانی پرکار ، بردبار ، با نشاط ، سالم ، آزاده و میانه رو بار می آمدند .»
پس اگر اندکی بیاندیشیم، در میابیم که این شاهنشاهان نبودند که روز به روز بر قدرت ایران باشکوه افزودند، بلکه این #فرهنگ و #کردار_نیک مردمانی کهن بود که این مرز و بوم را سراپا نگاه داشته و بزرگترین تمدن آن روزگاران که در جهان بی سابقه بود را پدید اورد. و گواه آن تخت جمشید باشکوه است که انرا از آثار باستانی به جا مانده در جهان کاملا متمایز می کند، یعنی همان تمدن وفرهنگ غنی همراه با خوی جوانمردی و مهربانی است که در اثار و حکاکی های آن وجود دارد !!!