🪷تفکر انتقادی مسیری ترسناک اما ضروریاست
🪷ابتدا که با
تفکر انتقادی آشنا میشویم عموما به جهان و انسانهای پیرامونمان همان حسی را پیدا میکنیم که کودکان وقتی متوجه میشوند لک لک آنها را به خانهی پدر و مادرشان نیاورده، پیدا میکنند.
به تمام نزدیکانمان، حرفها و نصیحتها، باورها و شنیدهها بدبین میشویم.
احساس میکنیم عمری توی پاچهمان کردهاند وگرنه اصلا این حرفها نبوده است و اینطور که به ما گفتهاند نبوده و....
نسبت به هر کتابی، سخنرانیای ودرسی و....حساس و کم پذیرش میشویم.
خطاها و سوگیریهای تمامِ از ما بهتران را میفهمیم و خلاصه برای خودمان شاخی میشویم که بیا و ببین. انسانی در مرز الحاد. به خود غره و چانه به سمتِ آسمان بالا!
اما کمی که بیشتر در
تفکر انتقادی شنا میکنیم، مطالب را هضم میکنیم، دریچههای شناخت را میشناسیم، این میشود که تواضع را به یک گوش ذهنمان و انصاف را به گوش دیگرش میآویزیم.
از بیرون و این و آن، دست میکشیم و خود را موضوع میکنیم، خودمان را روی نمودار میبریم و دقت و صحت و همه جانبهی نگیری خودمان را رسم میکنیم و میبینیم که چطور بعد از اینهمه خواندن و آموختن، همچنان به سمت خواستهها و باورهای بی اساس خود قامت تصمیماتمان کج میشود و حال و هوای آن روز از زندگی روی انتخابهای مهممان در آن روز، بی هیچ استدلالی سایه میافکند،
میفهمیم که وقتی قرار است زیر غلطهای دیگران خط بکشیم خوب مداد قرمزمان کار می کند اما دستمان در تصحیح غلطهای خودمان میلرزد.
میفهمیم که چقدر احساسها، دست منطقمان را میگیرند و هرجا که میخواهند میکشند.
اینجاست که شاخمان میشکند
متواضع میشویم
سختتر سخنوری میکنیم و اتفاقا بیشتر گوشمیکنیم.
اینجاست که پخته میشویم و ثمر میدهیم
اینجا که دانش به مهارت و سپس به بینش بدل میشود.
خیلیها از ترس مرحلهی اول، گام در این راه نمیگذارند و آن را خطرناک میدانند و میپذیرم که ماندن در مرحلهی اول انصافا خطرناک است
اما همانقدر خطرناک که در پیله ماندن کرم!
پیله را باید تنید
پروانه شدن در گرو پیله تنیدن است.
پرواز در فروتنی و خودسازی مرحلهی دوم، تنها راهیست که میتواند آسمان جهانمان را پر از پروانههای بلندپرواز کند
اگر از من بپرسید میگویم تا فصل بهار است...پیله را بتنید!
.
#تفکر_انتقادی#ساغرطباطبایی#خردادنوشتسالدومشمسی🆔@saagharaneh