🔶پس از تجاوز جنسی: رجعتی خوشایند به خویشتن
✍نویسنده: میشل باودلر
🖊برگردان: مرضیه اینانلو
🔹بازماندگان تجاوز جنسی اغلب در مورد درک از خود در زمان «قبل و بعد» از تجاوز صحبت میکنند و این مفهوم با
تجربه من از تروما مانوس است. پس از حمله دو مرد به خانهام که نزدیک بود کشته شوم، دیگر عملکرد سابق را نداشتم و هر رویایی که درباره آیندهام خیالپردازی میکردم و ممکن بود من را یاد «قبل» از آن اتفاق بیاندازد، در جعبهای خیالی گذاشتم و کاملاً نوارپیچشده، جایی دور از دسترس و در عمیقترین گوشه کمدی تاریک قرار دادم.
🔹نمیتوانستم با خود پیشینم روبهرو شوم. زنی شجاع، جسور و سرشار از امید به آینده. شخصیت جدیدم برای بقا به تمام و کمال انرژی من نیاز داشت، ذرهذره و لحظهبهلحظه به جلو حرکت میکردم. هر قدم را باید آگاهانه برمیداشتم، چون تلاش میکردم تعادلم را حفظ کنم و نفس بکشم. فقط بر لحظه کوتاه بعدی تمرکز میکردم، سپس لحظه بعدی و بعدی و اینگونه هرروز به جلو پیش میرفتم.
🔹در مقطعی امیدوار بودم که این فرجههای کوتاه، زمان و بهبودی کافی را برایم فراهم کند تا بتوانم راهی برای زیستن با اندکی آرامش پیدا کنم. نباید اندوه ناشی از تجربیات تروماتیک را انکار کنیم. به رسمیت شناختن (مجاز دانستن) صداقت و اصالت آن احساس، به هیچ وجه، زندگی ساختهشده «پس از آن اتفاق» و عزیزانی که در آن زندگی میکنند را تحتالشعاع قرار نمیدهد. حس کردن احساسمان، هدیهای است که میتوانیم به خودمان بدهیم، تا با آنچه که در تقلا برای زنده ماندن، از دست دادهایم مواجه شویم، خسرانی که حتی برای فردی که آن را
تجربه کرده، غیرقابل درک است.
🔹طوری برای زندگی گذشتهام سوگواری میکنم که تابهحال نکردهام. انتشار اولین کتابم درباره تجاوز و عواقب آن، اشتیاقی در من برانگیخت تا آن دختر جوان (خود سابقم) را در فضا و زمان پیدا کنم و دوباره با او آشنا شوم. او برنامههای زیادی داشت و دلش میخواست نویسنده شود.
🔹بازپسگیری خود سابقم و همچنین بازیابی اشتیاق به نوشتن - که برای تمرکز بر زنده ماندن آن را کنار گذاشته بودم- احساس بسیار شگفتانگیزی بود. کتابی که نوشتنش را شروع کردم به کتابی متفاوت تبدیل شد، به کتابی در مورد تأثیر خشونت جنسی و چگونگی تشدید آن توسط مجریان قانون، سیستم قضایی و به طور کلی جامعه که جرایم جنسی را کماهمیت جلوه میدهند.
تجربه و چگونگی مسیر زندگیام که تروما آن را تغییر داده بود، دیگر موجب شرمساری من نبود. حالا دیگر آن اتفاق خارج از
تجربه درونی من قرار داشت و میتوانستم آن را با دیگران به اشتراک بگذارم.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://harasswatch.com/news/1913/#تجربه_خشونت