در قاب وسطی مردی روی توالت نشسته است و در زیر پای او چالهٔ سیاهی از آب به شکل خفاشی شوم نشت کرده است. تصاویر تیره و عذاب آور هستند؛ بوی مرگ میدهند. اما در این جا و در سایر کارها، تاثیر عاطفی و غیرمنطقی را ویژگیهای صوری خنثی میسازند. رنج را ترکیببندی ایستا و استفاده از رنگهای تیره و نامعمول تعدیل کرده است. مری اَبه، منتقد، به این تقابلها در آثار بیکن اشاره میکند:
در این نقاشیها، به جای همهٔ قساوتها و سنگدلیها چیزی بیشک زیبا و حتی آرامشبخش وجود دارد… بیکن… به گونهای شاعرانگی دست یافته است که هولناکترین سوژههایش را با اتاق پذیرایی که عموماً در آن قرار گرفتهاند هماهنگ میسازد. در تصاویری ماهرانه و به دقت سنجیده، پسزمینهای از رنگهای کبود، صورتی، خرمالویی و بنفش روشن با چهرههای گوشتالو و به خوبی طراحی شده درهم میآمیزند.
متن: اما آیا این هنر است؟، سینتیا فریلند، ترجمهٔ کامران سپهران
تصویر: نقاشی سه لته، فرانسیس بیکن
#سینتیا_فریلند #فرانسیس_بیکن #کامران_سپهران #مری_ابه #هنر_معاصر #معنا #نقد #تفسیر@volupte