🌺گلچین تازه های سپکو🌺

#مهدی_صابری
Канал
Логотип телеграм канала 🌺گلچین تازه های سپکو🌺
@tazehayesepkoПродвигать
212
подписчиков
1,3 тыс.
фото
18
видео
150
ссылок
تازه ترین آفرینه های سپکوسرایان با واژه های پارسی سره را از کانال گلچین تازه های سپکو دنبال کنید
#عاشورا
#در_زبان_شاعران_سپکو_سرا :



#نیزه                  

به افق نیزه
بانگ اذانی بر آمد
که ستون دین را 
معنا می کرد
با قدقامتی
بر عمود نیزه

#رضا_نعمتی_کرفکوهی
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤

#صلیب

روی صلیب طلوع می کند
پاکی مریم هایی
که از پشت پیراهن نمی دریدند
وعشق را
خالصانه می سرودند
تا مسیح هاتنها نمانند
وقت کشیده شدن به صلیب

#زهرا_سادات_هاشمی
#سپکو_صلیب

🖤🖤🖤🖤🖤




#سکوت

غوغایی در سکوتم همهمه میکند
فریاد بیصدای درد را
که ای خاکیان
ما از هبوطی سهمگین
اینگونه بر خاکیم
وبه معراج خواهیم شد
در همهمه ی سکوتی دیکر


#فرزانه_نیکنام
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤


#درد


بابا درد ندارد
جای هیچ تازیانه ای
نبودنت
بزرگترین دردعالم است

#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله

🖤🖤🖤🖤🖤

#محرم زنده ماند
تا بپاشد
خون گل سرخ را
بر آسمانی
که تا ابد 
برای محرم میگرید

#مهدی_صابری
#سپکو
۴۰۰/۵/٢٧
🖤🖤🖤🖤🖤



#پلک

پلک بر هم نگذاشت
شب
بس مویه کرد فرات
و از دیده اش
خونابه درد چکید
بر پلک سرخ کربلا


#فرحنازشیخی
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤

#آسمان

آسمان خون گریست
وقتی که خورشید
بر سر نیزه
به آسمان رفت

#آبان_راد (جواد نوری)
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤


#اشک


اشک هایم را
به چشمان آسمان می دوزم
و بغض فرو خورده ام را
جاری می سازم
بر گونه های تب دار نینوا
تا قطرات لبریز جنون
سیراب اشک شوند


#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤


#فدا


پر از نامه های فدایت شوم بود
کوفه
اما فرستندگانش
اهل فدا شدن نبودند


#محمد_عالمی
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤

#جانسوز

اشتیاقی جانسوز
شوق سجده
بر جذبه هوایت را
جولان می داد
و نسیم ملکوت
زمزمه می کرد
خطبه جانسوز جنون را

#زهرا_روحانی
#سپکو

🖤🖤🖤🖤🖤
💐🍃🌿🌸🥀🌸🌿
🍃🌺🍂
🌿🍂
🥀
🌸
🌿
#سپکو
#تجربه_ای_تازه
#در_شعر_کوتاه_ایرانی
#خرداد_۹۶


#تازه_های_سپکو_از:
#شاعران_کانون_ادبی_سپکو




آرامش سنگ مزارت
برای دل آشفته ام
هر پنج شنبه
سنگ‌ تمام می گذارد

#ظریف_صیاد
#سپکو_سنگ

💐🍃💐🍃💐


دیگر پا نمی‌دهم
به راه هایی که
سر از تو در نمی آورند
تنها کفش پاره می‌کنند
جاده هایی که
پا به پایم نمی‌آیند

#مریم_عامری
#سپکو_پا

💐🍃💐🍃💐



به چشم خیس پنجره
انتظارچه می آید
دورازچشم تنگ کوچه ها

#رضا_رزاقی
#سپکو_چشم


💐🍃💐🍃💐


هر صبح
لا به لای جمود احساس
در گلوی عشق میچکانم
تسلای درد موهومی را
که گواهی می دهد
هوس را
تا آغازین صبحی دیگر

#فریبرز_مقدسی
#سپکو_صبح


💐🍃💐🍃💐


خاک کوچه می‌گریست
از دردی
که نجوا می‌کرد
چادر خاکی زهرا را

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_خاک


💐🍃💐🍃💐


داغ زد
دل گنجشک را
درختی که
بی مهری آسمان
ریشه اش را
داغ گرفته بود


#حافظ_رازدوست
#سپکو_داغ


💐🍃💐🍃💐


دردهای پهلو شکسته را
به گُرده می کشم
دعای باران می خوانم
در فدک اجابتت
و خدا خدا می کنم شبی
کنج این قایق به گل نشسته
پهلو بگیری


#نعیمه_المولّی
#سپکو_پهلو


💐🍃💐🍃💐


پرده ی تاریکی را
کنار می زنم
پیاله ای نور
بر سر صبح میریزم
از افق
تا رها شود
آفتاب از تاریکیها


#مهتاب_جهانفر
#سپکو_تاریک

💐🍃💐🍃💐


کدام بسته بالی
به اسارت نگاهت درآمده است
که کبوتر سپید خیالت
در آسمان سینه‌ام
بال بال می‌زند


#میترا_رحمتی(قاصدک)
#سپکو_بال


💐🍃💐🍃💐


حواسم را پرت می کنی
به دوردست هایی
که در باتلاق نیامدنت
غصه ها را گریسته ام
و شادمانی را
پشت کوه غم پرت کرده ام


#فرزانه_نیکنام
#سپکو_پرت


💐🍃💐🍃💐

سر به دار کن
دل دیوانه ای را
که سر به راه نمی شود


#فرشته_امیری
#سپکو_سر


💐🍃💐🍃💐


دوست داشتنش را
میان سینه اش
پنهان می کند
بیخبر ازحال معشوقه ای
که جان میدهد
میان دوستت دارم ها

#سروری_هروی
#سپکو_دوست


💐🍃💐🍃💐


از گلبرگهای وحشت
چه عطری می تراوید
آن نیمه شبی
که خون شعر
در رگ های سردت می جوشید
و محو شده بود
در رنگِ هر گلبرگ


#رجبعلی_باقری
#سپکو_گلبرگ


💐🍃💐🍃💐


‌دهان وا کرده است
تنهایی
این روحِ جویده در من
از دهان او در می‌آید


‌#محبوبه_رضایی
#سپکو_دهان


💐🍃💐🍃💐


افسرده گی ام را
جار میزنم
در گوش های ناشنوایی
که بیگانه بودند
با زبان افسرده گی ام


#مهدی_صابری
#سپکو_افسردگی


💐🍃💐🍃💐


زنی هستم از تبار تو
میراث دار فطرتم
شانه به شانه شرم
حیا می برم
به دریای نور
با مهری زنانه


#ژیلا_حبیبی
#سپکو_زن

💐🍃💐🍃💐


مابین درودیوار
پهلو گرفته است
شعله های غم
و تابوت غربت
بر دوش اشک نهاده است
داغی جانکاه را
در کنج دیوار


#زهرا_روحانی
#سپکو_دیوار

💐🍃💐🍃💐

نگاهم
چون مرغی بی آشیان
پر می کشد
تا نگاهت


#فاطمه_مولوی
#سپکو_نگاه




وبسایت شعر سپکو
sepko.krafkohi.ir

کانال آموزش شعرسپکو:
t.center/AmozeshSepko

کانال رادیو سپکو: 📻
t.center/sepcoradio

کانال تازه های سپکو
t.center/tazehayesepko


🌿
🌸
🥀
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌺🌿
#سپکو
#تجربه_ای_تازه
#در_شعر_کوتاه_ایرانی
#خرداد_۹۶


#سپکوهای_برگزیده
#شاعران_کانون_ادبی_سپکو

#سپکوهای منتخب پنجشنبه1400/10/16

#سنگ

آرامش سنگ مزارت
برای دل آشفته ام
هر پنج شنبه
سنگ‌ تمام می گذارد

#ظریف_صیاد
#سپکو
🍃🌸🍃

#پا

دیگر پا نمی‌دهم
به راه هایی که
سر از تو در نمی آورند
تنها کفش پاره می‌کنند
جاده هایی که
پا به پایم نمی‌آیند

#مریم_عامری
#سپکوپا

🍃🌸🍃

#چشم

به چشم خیس پنجره
انتظارچه می آید
دورازچشم تنگ کوچه ها

#رزاقی
#سپکو

🍃🌸🍃

#صبح

هر صبح
لا ب لای جمود احساس
در گلوی عشق میچکانم
تسلای درد موهومی را
که گواهی می دهند
هوس را
تا آغازین صبحی دیگر

#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🍃🌸🍃

#خاک

خاک کوچه می‌گریست
از دردی
که نجوا می‌کرد
چادر خاکی زهرا(س)

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو

🍃🌸🍃

#داغ

داغ زد
دل گنجشک را
درختی که
بی مهری آسمان
ریشه اش را
داغ زده بود

#حافظ_راز_دوست
#سپکو

🍃🌸🍃

#پهلو

دردهای پهلو شکسته را
به گُرده می کشم
دعای باران می خوانم
در فدک اجابتت
و خدا خدا می کنم شبی
کنج این قایق به گل نشسته
پهلو بگیری

#نعیمه_المولّی
#سپکو

🍃🌸🍃

#تاریکی

پرده ی تاریکی را
کنار می زنم
پیاله ای نور
بر سر صبح میریزم
از افق
تا رها شود
آفتاب از تاریکیها


#مهتاب_جهانفر
#سپکو

🍃🌸🍃

#بال

کدام بسته بالی
به اسارت نگاهت درآمده است
که کبوتر سپید خیالت
در آسمان سینه‌ام
بال بال می‌زند

#سپکو
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🍃🌸🍃

#پرت

حواسم را پرت می کنی
به دوردست هایی
که در باتلاق نیامدنت
غصه ها را گریسته
و شادمانی را
پشت کوه غم پرت کرده بودم

#سپکو
#فرزانه_نیکنام

🍃🌸🍃

#سر

سر به دار کن
دل دیوانه ای را
که سر به راه نمی شود


#فرشته_امیری
#سپکو

🍃🌸🍃

#دوست

دوستت داشتنش را
میان سینه اش
پنهان میکند
بیخبر ازحال معشوقه ای که
جان میدهد
میان دوست دارم ها

#سروری_هروی
#سپکو

🍃🌸🍃

#گلبرگ

از گلبرگهای وحشت
چه عطری می تراوید
آن نیمه شبی که
خون شعر
در رگ های سردت می جوشید
و محو شده بود
در رنگِ هر گلبرگ

#سپکو
#رجبعلی_باقری

🍃🌸🍃

‌#دهان

دهان باز کرده است تنهایی
این روحِ جویده در من
از دهان او در می‌آید

‌#محبوبه_رضایی
#سپکو

🍃🌸🍃

#افسردگی

افسردگی ام را
جار میزنم
در گوش های نا شنوایی
که بیگانه بودند
با زبان افسردگی ام

#مهدی_صابری
#سپکو

🍃🌸🍃

#زن

زنی هستم از تبار تو
میراث دار فطرتم
شانه به شانه شرم
حیا می برم به دریای نور
با مهری زنانه

#ژیلا_حبیبی
#سپکو

🍃🌸🍃

#دیوار

مابین در ودیوار
پهلو گرفته است
شعله های غم
و تابوت غربت
بر دوش اشک نهاده
داغی جانکاه را
در کنج دیوار

#زهرا_روحانی
#سپکو

🍃🌸🍃

#نگاه

نگاهم
چون مرغی بی آشیان
پر می کشد
تا نگاهت

#فاطمه_مولوی( ناهید)
#سپکو


💐🍃🌿🌸🥀🌸🌿
🍃🌺🍂
🌿🍂
🥀
🌸
🌿


وبسایت شعر سپکو
sepko.krafkohi.ir

کانال آموزش شعرسپکو:
t.center/AmozeshSepko
فراز نو :
کانال شعر سپکوی کرفکوهی:
http://t.center/sepko96

کانال رادیو سپکو:
t.center/sepcoradio

کانال تازه های سپکو
t.center/tazehayesepko


🌿
🌸
🥀
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌺🌿
#دست

به دست کدام محال
سرگردانی
که هیچ پندی
دست ات را نمی‌گیرد

#مریم_عامری
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#سراب

سراب های کویر پرست
جای آب
تزریق می کنند
در رگهای حباب های سر به هوا
سراب را

#سپکو
#مجتبی_رجبی_راوندی( فطرت)

💖💖💖💖💖💖💖

#پند

پند پیر دهر
اسب سرکش رویا هایم را
که سرابی بود
مهار کرد
در پند نامه اش

#مهدی_صابری
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#سراب

سراب می نوشم
از آبی چشمانت
در کویر تنهایی
تشنه ی دیدارم
و غرق می شوم
در سراب نگاهت

#شیدا_شهبازی
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#خاطره

خاطره های دیروز
به سراب می کشند
نگاه خاطره انگیزت را

#رز
#سپکو‌

💖💖💖💖💖💖💖

#سراب

اگر چشمانت سراب است
مرا دعوت کن
به دیدارِتشنگی
که خوش‌تر از این
سرابی نیست

#سپکو
#شاهیندخت_آرا

💖💖💖💖💖💖💖

#اسب

یال اسب می‌آراست
با شاخه شاخه گل
دخترکی
که لجام فقر داشت
اسب آرزوهایش

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#پند

معنای پند را
از اسبی آموختم
که دست ظالمی عذابش می داد
ولی باز زیر بار زور
به شلاق
نجابت پند می کرد

#حافظ_رازدوست
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#غبار

شعرم طعم غبار می گیرد
وقتیکه دهانت
بوی باروت می دهد
چشمهایت برق صاعقه
هیچ نمی بینی
غرور گم شده ام را
در غبار اسب لجاجتت

.ممنوع
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#سراب

بانفسهای سرابی
کویر تشنه ی تنهایی
چشم گشود
لحظه ها از کنارش گذشتند
و در عطش نبودنها
مدهوش شد
در دام سرابها

#مهتاب_جهانفر
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#بیابان

بیابانی که خار مغیلان اش
پا میخراشید
سراب نبود کعبه اش
طواف میداد
بیابان بندگی را

#مریم_عامری
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖

#خیال

اسب سرکش خیال ام
چهار نعل می تازد
تا فتح کند آیینه هارا
در مسیری که از نفس افتاده است
خیال جوانی ام

#محمدرضا_افچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو

💖💖💖💖💖💖💖
#آتش

آتش درونم
شعله میکشد
به آسمان دلی
که فرو میریزد
برایم
ژاله های آتش زا
🌹🌿🌹🌿🌹
#مهدی_صابری
سپکو
۴۰۰/٨/١٧
#خاطرات

خاطراتم را مینویسم
میان غلظت رقص دودی
که به خاکستر نشانده است
خاطراتم را
🌹🌿🌹🌿🌹
سپکو خاطرات
#مهدی_صابری
#تنهایی

باد تنهایی ام را
به پنجره می کوبد
تا بغض درونم
شکایت کند
از شاعری که
شعر تنهایی ام را می سراید
🌺🌿🌺🌿🌺

#مهدی_صابری
#سپکو_تنهایی

۴۰۰/٧/١٣
ف☘️a☘️ر☘️a☘️ح☘️n☘️ا☘️z:
#بال

بال می دهد
به رویای شبانه ام
#تصویر چشمانت
و من میان ازدحام خوابهایم
برای در آغوش کشیدن خیالت
بال بال می زنم


#فرحنازشیخی
#سپکو

رجبعلی باقری:
تصویرِ لبخندت
را نشانه می گیرم
چشمانی کاشته ام
پای پنجره
برای تصویرِ خیالت

#رجبعلی_باقری
#سپکو_تصویر
#بداهه

م ف:
در قاب زندگی
#تصویر دلتنگی هایم را
می آویزم
به کنج خلوت دل ام
ومرور میکنم چشمان تورا
تا دوباره لبخند بزند
به حریم دستانم زندگی

#محمدرضاافچنگی (.م.الف.سکوت)
#سپکو زندگی

تهمینه:
زندان احساسم شد
گلواژه هایت
در قفس شعر
زندانبانم میشوی

# سپکو
#تهمینه کاظم نژاد
#زندان

هایده نثری:
#راز

وقتی راز و نیاز می کند
پنجره با پرده
بر ملا می شود
رازهای شکستنی اش

#هایده_نثری
#سپکو

M Sadeghpour:
#تصویر

تصویر عاشقانه ای می شد
اگر تمام پنجره ها
با لبخند
گشوده میشدند
وهوای یکدیگر را داشتند
مردمان بی #تصویر

#تصویر
#سپکو
#صادقپور

تهمینه:
فانوس آرزو
در آغوش رویایم
کورسویی بود
برای وصال
آرزوهایم

#سپکو
# تهمینه _ کاظم نژاد
#آرزو

م ف:
راز چشمان ترا می فهمد
نوسان دلتنگی هایم
وترسیم میکند تصویر نگاهت
تمام رازهای نهفته در دل ام را



#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو راز

قاصدک:
#تصویر قشنگی است
بارش بوسه‌های خداوند
بر دستان پنجره
آنگاه که حیات را
در قلب شیشه
به #تصویر می‌کشد

#سپکو_تصویر
#میترا_رحمتی(قاصدک)

مهدی صابری ۲:
#تصویر

تصویرت را
به دیوار قلبم کوبیده ام
تا چشمانت
نگران
تصویرت نباشد

#مهدی_صابری
#سپکو_تصویر

۴۰۰/٧/١١

بداهه یکشنبه

.:**:.☆*.:。.✿FarzanehNiknam✿.。.:* ☆:**:.:
در دل شقایق های دشت
رازی پنهان است
که باران عشق
آن را می داند
و بوسه بر قلب شقایق میزند

شقایق
سپکو
فرزانه نیکنام




راز

رجبعلی باقری:
گم شد استاد این خط خطی ما لای آرشیو 😁😁@movally

تصویرِ لبخندت
را نشانه می گیرم
چشمانی کاشته ام
پای پنجره
برای تصویرِ خیالت

#رجبعلی_باقری
#سپکو_تصویر
#بداهه

Fariba Soltani🧿:
#تصویر

با تصویر چشمانت
همدست می شود
توفان خاطرات
و غرق می کند افکارم را
در شب شاعرانگی
با استعاره های تدفین شده
بر تصویر بی قراری

#فریبا_سلطانی
#سپکو

نعیمه_ المولّی:
#غم

غم های مشکوک
شورش کرده اند زیر پوستم
و در مواجهه ی من با آینه
لبخندی بر# تصویرم
می نشانند
که از تمام گریه های جهان
غمگین تر است

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _غم

هایده نثری:
#تصویر

بی تصویر شده است
درختی
که آفتاب با خود برد
تصویر سایه اش را

#هایده_نثری
#سپکو

قاصدک:
رازی است عشق
که تعبیرش را
فقط رازداران میدانند

#سپکو_راز
#میترا_رحمتی(قاصدک)

مهدی صابری ۲:
#راز

رازت را نگه میدارم
با تویی که
سینه ات پر از
راز است

#مهدی_صابری
#سپکو_راز
۴۰۰/٧/١١

تهمینه:
پیچک خیالت
دورپیچ
دفتر آرزوهایم
در آرامش خیال

#سپکو
#تهمینه _ کاظم _ نژاد
#خیال
#آفتاب

در آفتابت
قدم میزنم
با ماسه های داغ
در ساحلی که تو
حمام افتاب گرفته ای
🌺🌿🌺🌿🌺
#مهدی_صابری
#سپکو_آفتاب

۴۰۰/٧/١١
#دست

دستی از آستینم را
بخیه زدم
به درخت نارنجی
که می چکانم
بر رویای کبابی
که با دستاتم تجزیه کردم
🌺🌿🌺🌿🌺

#مهدی_صابری
#سپکو_دست

۴۰۰/۶/٧
#ماه

ماه پرتوهایش را
با قرنیه چشمان تو
چراغانی میکند
برای مهمانی
شهاب سنگ هایی
که عزا دار
ماه شب چهاردهم هستند
🌺🌿🌺🌿🌺
#مهدی_صابری
#سپکو_ماه

۴۰۰/٧/٧
Forwarded from Zahra Yousefi
🍁 بداهه سرایی یکشنبه 🍁

هنگام: چهارم مهرماه1400
آغاز: بیست و یک
انجام: بیست و دو

#سوگ

به سوگ می نشینم
مرگ قناری کوچکی را
که امید
سر می داد
و می آویزم
به گوش دل
سوگواره هایم را

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _سوگ

#دست

دست زمان را
قطع کرده است
قرن نو
در نبرد آبی
که از فرات دست می شوید

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دست

🍁 آرایه ی تلمیح 🍁

#دیدار

در آخرین دیدار
چشمانم
کاسه کاسه آب ریختند
پشت پای مسافری
که ترجمان نگاهش
دیدار به قیامت بود

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _دیدار
صنعت تلمیح

#آفتاب

آفتابِ امید
لبِ بامم رسیده است
خورشید
خستگی هایش را
بر شانه ی کوه می گذارد
و من همچنان کنار روز
به صید آفتاب مشغولم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _آفتاب
تلمیح

خسته از سطرهای انتحاری
در پاورقی شعرهایم
نام تو را
قدیس وار می ستایم
و نیک می دانم
روزی هلاک خواهم شد
در آغوش خسته ی غروب



#فریبرز_مقدسی
#سپکو
🌸🌸🌸

#سر

سر گردنه ی فصل
می ایستد
پاییز دزدی
که با مکر مهر
سر می رسد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_سر

🍁 آرایه ی تلمیح 🍁

در جراحی لبخند
خود را هلاک می‌کنم
تا عشق را
به لبانت بدوزم

#سپکو_لب
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸


#آسایش

به آسایش نمیرسد
سربازی که هجوم دشمن
چون خنجر نامردی
روانش را می درَد
وتنها پناهگاهش
آسایشگاه است

#آرش‌کیانی....... 🌹

#سپکو
🌸🌸🌸

بر قوم هلاک
آه می کشد
نوح
از آسمان زلال
تا زمین گناه
چه غمبار می بارد
باران هلاکت


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

پاییز که می آید
پنجره مهر را
رو به کوچه عشق باز می کنم
شاید امسال بیایی
و بنشینی
بر آسایش خیال پاییز


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_پاییز

🌸🌸🌸

هلاکِ خنده ی توست
چشمی که به دامت
اسیر است
و عاقبت
هلاک خواهد شد

#رجبعلی_باقری
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

#هلاک

شده ام هلاک نفسی
که می سوزاند
در گرداب خنده هایش
استخوان هایم را
چه بی پایان است
این هلاکت

#اسفندیار_زیلائی
#سپکو

🌸🌸🌸

آسایش دو گیتی را
تفسیری نیست
وقتی دوست
دشمن آسایش است

#ندا _عابدی
#سپکو _ آسایش

🌸🌸🌸

آسایش

آسایش دو گیتی را
یاد میدهد آسمان
به ابرهای باران زا
تا بی خبر از همه جا
به هم نریزند
آسایش ماهیان برکه را

زهرا سادات هاشمی
#سپکو آسایش

🌸🌸🌸

#دل

دل به نگاهی بسته ام
که آب می کند
دل سنگ را

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _دل
#تلمیح

🌸🌸🌸

#هلاک مرا
در برهوت تنهایی
کسی رقم می زند که
زیبایی زندگی را
در کوچه باغ های خیالم
به #هلاکت رسانده است.

#صادقپور

🌸🌸🌸

دیروز گهواره ی آسایش را
خدا بود مادر
امروز
ارزانی اش شده است
تخت آسایشگاه

#رجبعلی_باقری
#سپکو_آسایش

🌸🌸🌸

کمی خدا می‌خواهد دلم
تا دست در دستان کرمش
با آسایش خاطر
قدم بزنم خداییش را

#سپکو_خدا
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

هلاک کلاه قدرت است
فرعون زمان
تحریم شجاعت می‌کند
دل‌های پایدار را
تا ذره ذره
در دریای ترس
هلاک شوند

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_هلاک

🌸🌸🌸

#آسایش

با هیچ آسایشگاهی
معاوضه نمی کنم
آسایش چشمانت را

#مهدی_صابری
#سپکو_آسایش

🌸🌸🌸

#شبنم چشمانم

بر گونه ی بامدادان بی تو

فرو می چکد

و اسایش دو گیتی ام را

بر هم می زند

چک چک شبنم های شبانه ام
#شبنم
#صادقپور

🌸🌸🌸

#نشان


پرنده های بی نام و نشان
در تیر رس آسمان
جولان می دهند
تو نیستی
و کمان های بی آرش
بالهاهایم را
نشانه می گیرند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _نشان
#تلمیح

هیچ راه هلاکی نیست
در این صومعه ی دل
مگر راهب عقل
گذرش بیفتد
به بیابان هلاکت عشق

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_هلاک
🌸🌸🌸

بر مدار آسایش
در حافظه ی کبود تن
پشت پرده های مه گرفته
نذر احساس وحشی باد شد
آسایش ما


#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🌸🌸🌸

بال‌های پروازت را
به من بده
تا در آسمان خیال
دریابم
آسایش لحظه‌های پرواز را

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_پرواز

🌸🌸🌸

کامم شیرین می شود
به کندوی نگاهت
و از شهد وجودت
می چشم
طعم شیرین عشق را

#کبری یوسفی
#سپکو_ شیرین

🌸🌸🌸

هلاک گشته است
برای پیاله ای احساس
از عریانی ترین عواطف آدمی
که نم نم اگر نبارد
هلاک می شویم همه ی ما

#رجبعلی_باقری
#هلاک

🌸🌸🌸

بر دروازه عرش زانو زده اند
قدیسانی
که طواف می کردند
کعبه رویت را
و آسایش دو گیتی را
بهم می زد
محو رد پایت در عرش

#زهرا_روحانی
#سپکو
#عرش
Forwarded from Zahra Yousefi
🔷 بداهه سرایی یکشنبه 🔷
🔶هنگام: 28شهریور1400

آغاز : بیست
انجام : بیست و یک

🍃مهرمندان سپکوسرای🍃

در پی استقبال
از فصل جدید آموزش
با هم می سراییم

👇واژه های پیشنهادی👇

🌟 آموزگار
🌟 جهان
🌟 سیراب

🌸🌸🌸


#جاده

تمام جاده های# جهان را
برمیگردم
وقتی هیچکس
به انتظار من
ننشسته است
در انتهای هیچ جاده ای

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -جاده

آموختن عشق
#آموزگار نمیخواهد
#جهان
#سیراب از عشق است

#سپکو_عشق
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

تن عریان #جهان
به لرزه می افتد
زیر آوار عشق
کجاست بهشت بی آشوب
تا آرام کند
سینه ی جهان نمای حسرت را

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

#دیدار

لهجه ی دیدار
لکنت گرفته است
از بی قراری
و الفبای دلدادگی
زمزمه ی آموزگاری می شود
که پای تمام تابلوها
دیدار تازه می کند

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دیدار
🌸🌸🌸

ساعت جهان را
کوک می کنم
به وقت چشمانت
و خلاف جهت عقربه های انتظار
قدم بر می دارم
در جهان تو


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

سیراب نمی شود شالیزار
از آفت دروغ
وقتی که لبان مزرعه
ترک بر می دارد
در عطش شالیزار

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_شالیزار

🌸🌸🌸


سیراب

سیراب شده ام
از عطش روزگاری
که ریشه دوانده است
در خاکستر خاطرات
و سرزمین دردم را
از آسمانش
سیراب نمی کند

زهرا سادات هاشمی
#سپکو سیراب

🌸🌸🌸


محرم #جهان تنهائیم
گسل غمباری است
که گاه و بیگاه
می‌لرزاند جهان دلتنگیم را

#افسانه_ڪامڪار
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸

تشنه‌ام
به خوابی عمیق
مرگ را می‌خوانم
تا سیراب کند
چشمان تشنه ام را

#سپکو_تشنه
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

راهزن جهالت
شبیخون می‌زند
بر آموزگاری
که بار علمش را
پنهان کرده است از
دست راهزنان

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_راهزن

🌸🌸🌸

#سیر

سیرابم از مرگ
کاش بیایی
تا تو را
یک دل سیر زندگی کنم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -سیر

#افسوس

برگ افسوس می جوم
و دردهایم را
سیراب می کنم
تا در فصل آبستنی درخت
همزاد خاکی باشم
که از تفاله ی احساس
ریشه در افسوس دارد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_افسوس

🌸🌸🌸

#خنده

سیب خنده هایت
آدم را حوّایی می کند
شک ندارم اگر
پیش از آفرینش# جهان
خلق می شدی
خداهم بهشت را
به خنده های تو موکول میکرد

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _خنده

درس درد می‌دهد
آموزگار جهان
و قلم دل
می‌نویسد
مشق درد را

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_درد

🌸🌸🌸

سیراب نمی شود دریا
از قطره های باران
می نوشد چشمان کویر را
تا غرق شود
در رویای سیراب شدن

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت )
#سپکو سیراب

🌸🌸🌸

#جهان

جهان
سیراب نمیشود
از عشقی که
پر کرده است
جهان آموزگار را

#مهدی_صابری
#_سپکو_جهان

🌸🌸🌸

#جهان

کجای #جهانی
من اینجا
در جاده امید
به انتظار ایستاده ام
با یک جهان آغوش

#فرحنازشیخی
#سپکو

🌸🌸🌸

آموزگار جهانم باش
آن هنگام
ک آشیل های پولادینم
مغموم راهی بی پایان می شوند
تا ب نام عشق
سیراب سازند
عطش تند جهانم را

#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🌸🌸🌸

#چشم

با چشمانی
آبستن از خواهش
در قرن قرنیه هایت
چشم به# جهان گشودم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _چشم

جهان

سرابی بیش نیست

هرچند

با حقایقش

جهانم را سیراب کند

#ندا _ عابدی
#سپکو_ جهان

🌸🌸🌸


سیراب از عشق است
کسی که
طعم شادی مادرزادی اش

یا
(باران مهربانی اش)
دیگران را
سیراب می کند

#رجبعلی_باقری
#سپکو_سیراب

🌸🌸🌸


#دست

سیراب نمی شود دستهایم
از هم آغوشی با یاسهای کبود
در اقلیم تنت
که از عطر حضورت
یک بهاررایحه
در من دست افشانی می کند

#ماریا_مُدان
#سپکو
🌸🌸🌸

مداد های رنگی
آموزگاران خوبی بودند
که یادمان دادند
در کنار هم
دنیایمان رنگین تر میشود


#فرزانه _نیکنام
#سپکو_رنگ

🌸🌸🌸

#می کوشد اموزگار
تا #جهان تاریک را
به روشنایی نزدیکتر کند
اما اگر مطّلع
به نا آگاهی ات نباشی
کاری از پیش نخواهد برد
# اموزگار

#سپکو # اموزگار
# صادقپور

🌸🌸🌸

#کاش



کاش بذر نگاهت را
در چشم جهان می کاشتم
تا دنیا
در یک پلک بر هم زدنی
تعبیر کند
تمام ای کاش های مرا

#ماریا_مُدان
#سپکو

🌸🌸🌸

از سپکو سیراب نمی شود
ذهن تشنه ام
و غوطه می خورد
دردریای پرتلاطم سپکو



#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو سپکو

🌸🌸🌸

#آموزگار #سیراب کرد
#جهان را
اما
مُردماهی حوض
بی آب
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_آب

🌸🌸🌸

سیراب نمیشوم
از چشمه ی نگاهت
در صحرای خشک عشق
لب تشنه
میان اشکهایم
غوطه ور شده ام
شاید سیراب شوم از آب شور

#سپکو_سیراب
#فرزانه _نیکنام

🌸🌸🌸

نگینِ جهان است
احساس نقّاشی که
دردِ همنوعان را
در جهانِ تصویرهایش دارد

#رجبعلی_باقری
#سپکو_جهان

🌸🌸🌸
Forwarded from Zahra Yousefi
🔶بداهه سرایی یکشنبه🔶
🔷هنگام:21شهریور1400
آغاز: بیست
انجام: بیست و یک

🍃بزرگ سروران سپکوسرای🍃

اراده ی همگانی
بر نشر گسترده ی سپکو را
با موضوع اجتماعی روز
در چالش تصویر
بکار می گیریم.

🌸🌸🌸

#اشک

چکه می کند اشک
از بامِ نم زده ی چشمانم
من زاده ی فقرم
که چکمه های تقدیر
پایم را می زند
و آستینم
بوی اشک میدهد

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -اشک

#مادر


جنازه ی سرزمین مادری
دفن می شود
در خلوت درزهای خاک
آنگاه که روی رنج کفن
گسل های امید را
مادرانه وصله می زند

#زهرا_یوسفی
#سپکو_مادر

🌸🌸🌸

#دنیا

یک دنیا اشک
قدم میزند
جایی که بغض ها
میخندند
از بی رحمی دنیا

#مهدی_صابری
#سپکو_دنیا
۴۰۰/۶/٢١

🌸🌸🌸

#یتیم

بازیگری است یتیم
که با اشکهایش
میخندد
تا ثابت کند دنیا
بی تفاوت تر از آن است
که حامی یتیمان باشد

#مهدی_صابری
##سپکو_یتیم
۴۰۰/۶/٢١

🌸🌸🌸

#باران

به چشم های بارانی تو
هیچ سلامی نیست
گوشهای سرزمینت
عاجز است از شنیدن
زمزمه های گلوله های باران

زهرا سادات هاشمی
#سپکو باران
چالش تصویر

🌸🌸🌸

#شیر

شیر بی چنگال
ناله کن
گَلویِ آبستن درد را
گلوله
تفنگ شاه مسعود
پژواک فریاد توست که
از پنج شیر می آید

#اسفندیار_زیلائی

#سپکو
#بداهه

🌸🌸🌸


می چکد اشگ
بر دامن مادری
که می نالد
از غم نا بسامانی
و می نویسد شعرهایش را
با اشگ

#کبری یوسفی
#سپکو_اشگ

🌸🌸🌸

#گریه

میان گریه
قهقهه می زدم
و آسمان
پریشان حالیم را
یک دل سیر
گریه می کرد

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _گریه

#زخم


شانه ی زخمی مادر
در آغوش بیکسی
جستجوی مرهم می کند
آنگاه که از پیچ وخم خستگی
پیر شده است
به پای زخم های کودکی

#زهرا_یوسفی
#سپکو_زخم

🌸🌸🌸

مرا مردان طالب
محکوم کرده‌اند
به اسارت و بردگی
و جان را به نرخ نان
میبلعند طالبان

#سپکو_طالب
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

#اشک

اشک می ریزم
در بازار سنگتراش ها
پشت شهری ابدی
که نامش را به اشتباه
بهشت گذاشته اند
و هر پنجشنبه
خیرات اشک می کنند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _اشک

نفس‌هایم
حبس می‌شوند
و به شماره می‌افتند
آنگاه که درد بردگی
در من نفس می‌کشد

#سپکو_نفس
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

در شهر بی جان
که دلواپسی
پادشاه است
زمین شَک را
به قیمت اشک
سند می‌کند
برای مردم شهر

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_شهر

🌸🌸🌸

#سلاح

سلاحی
جز اشک ندارم
انگاه که به اسارت می برند
معصومیت بی سلاحم را

#ماریا_مُدان
#سپکو

🌸🌸🌸

#گریه

گریه های تلخ تو
شبیه لبخند پروانه است
به شمع
که بیصدا
گریه می کند

#مهدی_صابری
#سپکو_گریه

🌸🌸🌸

🍃🌺

#دل

وقتی دلم شکست
غباری از سکوت وجودم رافراگرفت
چشمانم آیینه ایی شد
تا درنی نی نگاهش
عمق دردی رابخواند
که هربار دلم را میسوزاند

#آرش‌کیانی........🌹

#سپکو

🌸🌸🌸

می چکد غم
از چشمان کودک افغان
وقتی طالبان
به اسارت میبرند آزادگی را
در سرزمینی که
دلهای دخترانش تا ابد
مالامال غم می شود

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)

#سپکو غم

🌸🌸🌸

کودکی‌هایش را
با دستان زمخت
درون بقچه‌ی شهوت
پیچیدند
تا در آغوش مهر گیرند
کودکی را
#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکو_کودکی

🌸🌸🌸

حق زندگی را
از من گرفتند
آنان که خون رویاهایم را
به ناحق ریختند

#سپکو_حق
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

خواب هایم پریشان است
بیدار می مانم
تا وقتی که دست خدا
شانه زند پریشانی ام را

#مریم دیانت
#سپکو

🌸🌸🌸

تلختر از گریه کودک افغان
لبخند جهالت است
بر پیکره سرزمینی که
به اسارت می برند پدران
عفت دختران افغان را

#محمدرضاافچنگی (م.الف.سکوت)
#سپکو افغان

🌸🌸🌸

حکم قضا بود
آوارگی زنی بی پناه
و این
خود دردی بود هزاران
در نفس لوامه ی
قاضی و قضا

#فریبرز_مقدسی
#سپکو

🌸🌸🌸
🔶🔷 واج آرایی 🔷🔶

با''بداهه سرایی یکشنبه''
📚کانون ادبی سپکو
هنگام : شهریور 1400

🌸🌸🌸
#شعر

در شمیم شعرهایم
چشمان تو پراکنده اند
و از سرانگشتان تشنه ام
واژه های بکر میبارد
من شاعری شعله ورم
که بر حسرت های سوخته
شعر داغ مینویسم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -شعــــر
واج(ش)

#خاک

خام تلخند خاک می شوم
آنگاه که از دستپخت خاطرات
آش نخورده ی خوشبختی
دهان خاک را سوزانده است

#زهرا_یوسفی
#سپکو_خاک

واج '' خ ''

🌸🌸🌸

#دریا

دریای درد است
تن ماتم زده ی صخره
از تلاطم موج هایی
که انتظار ساحل را
ماسه به ماسه
بر صورت دریا می کوبد

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دریا

واج '' ر ''

🌸🌸🌸

#خواب

به خواب اصحاب کهف
غبطه می برم
شب هایی که
با دَفِ باران
و یک سبد بابونه
به خوابم می آیی

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#خواب
واج(ب)


#شهریور

ازسرانگشتان شهریور
شورمی ریزد
برسرفصل رنگها
وصدای خش دارکلاغ
خبرمی دهد از
آخرین قدمهای شهریور


زهرا سادات هاشمی
#سپکو شهریور

🌸🌸🌸

دست خطا
خضاب می بندد
خزانه خزان زده افکار را
از خط خطی های زخمی
که خرافه ای خاموش بود
در خطای دید عشق


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_خطا
#چااش
(واج خ)

🌸🌸🌸

# جوان
صد حیف که جوانیم
به پای جهالت ها
جوان مرگ شد
# سپکو
# امیر رضائی

🌸🌸🌸

#سحر

سوخته شد در سحری
سحر امیز
اشعار سو زناکی که
زبان سرخ
سر سبز را
به باد میدهد
در سحرگاهان


#مهدی_صابری
#سپکو_سحر
۴۰۰/۶/١۴
واج (س)

🌸🌸🌸

اسرار شاپرک
مهر و موم شد
اشک شمع کشید
بر بال شب
شمایل عشق را
در نگاه شاپرک


#اعظم_ملکپور_مهربانو

#سپکو_شاپرک
#چااش
(واج ش)


🌸🌸🌸

به تماشای تو آمده است
تن تب داری
که تربتت را
در تجلی مناجاتش
تسبیح می کند
تا ذکر بگوید
تماشایت را

#زهرا_روحانی
#سپکو
#تماشا
۴۰۰/۶/۱۴
واج آرایی (ت)

🌸🌸🌸

دل به دل راه دارد
اما از کدام درد
گله کنم
که طاقت از دست رفته ام
به زبان شعر
در دلت رخنه کند

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

گم شده است
گهواره‌ی شب
دیگر
لالایی نمی‌گوید
برای گم شدگان راه تنهایی

#طاهره‌موسوی‌نژاد
#سپکوگم
#‌واج‌«گ»

🌸🌸🌸

# خواب

چه خوابی زیبایی بود
جهانی بدون جنگ
ولی افسوس
خوابی بیش نبود
# سپکو
# امیر رضائی

🌸🌸🌸

چهل چراغ چشهایت
چشمه های نورند
در کویر تنهایی
دریچه هایی که شب شهر را
چراغانی میکند

#لیلا_محمودی
#سپکو_چراغ_بداهه

🌸🌸🌸

خاک خوردم
در خرابه خلوت جهل
آنچنان از خشکی لبانم
خون بر تندیس خستگی چکید
که مرگ مرا به کام گرفت
وبه خاک افتادم


#سپکو_خاک
#میترا_رحمتی(قاصدک)
واج(خ)

🌸🌸🌸

ازچشمه ی چشمانت
چشیده ام
آب حیات را
تاهنوزمانده ام
پای همان چشمه
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_چشمه

🌸🌸🌸

چهارچشمی می پایم
همان پنجره را
که سالهاست
به پایش سوخته ام
#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو_پا

🌸🌸🌸

رخنه کن در دل پر نخوتم
تا از تو
شعری به کوتاهی آه
زاده شود
نوزادی نو زا
آبستن دردی ست
در دلم

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

#سایه

سایه سار صدایت را
بر سر سرگردانی هایم
بگستران
تا بی هراس بیاسایم
خستگی هایم را
چون زنبقی سرخ
در سایه ی سپیدار

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپكو -سایه
واج(س)

تسکینم میدهد
بوسه‌‌های سردت
و از هوس سراسیمه آغوشت
هراسان میدوم
در پی تسکین دردهایم

#سپکو_تسکین
#میترا_رحمتی(قاصدک)
واج (س)

🌸🌸🌸

#تور

تور والیبال
پاره شد
از توپی که
ضربه ای محکمی زد
در تاریکی افکارم
تا تیر را با تور اشتباه نگیرم

#مهدی_صابری
#سپکو_تور
۴۰۰/۶/١۴
واج (ت )

🌸🌸🌸




به شب تو می اندیشیدم
در میان شپ شپ باران
به تویی که چشمانت
شاهد آخرین قطره لرزان
در شبستانم بود

#شاه_حسینی
#سپکو

🌸🌸🌸

تو را به دستان شب
سپرده ام
انجا که دردی چرکین
در دل پر کینه ات
ریشه دوانده است
تا سپیده دمی
در سکوتی از شب

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

کندو کندو عسل را
به چالش می‌کشد
شهد لبانت

شهبانوی عسل تویی

#آناا_ڪیاجمالی
#سپکو/عسل

🌸🌸🌸

در سوز سحرگاه
سلسله ای مسکوت
به سراغ یاسی سپید می رود
تا تقسیم کند
بی سروسامانیش را
با ساربان سلامی
در سحرگاهان

#زهرا_روحانی
#سپکو
#سحرگاه
۴۰۰/۶/۱۴
چالش

🌸🌸🌸

خروش خیل خاطرات است
فصل خزان
خش خش برگها
در کوچه سار مهر
زمزمه هایی دلنشینند
به جا مانده از عشق هایی خروشان

#لیلا_محمودی
#سپکو_خروش_بداهه

🌸🌸🌸


در میان چشمهای تو
غوغایی ست
ڪه هرگز درک نمیکند
سڪوت واژه رفتن را
انگاه که در غروب نفس هایت
ضربان قلبم
خیره به چشم تو ست

#شاه_حسینی
#سپڪو

🌸🌸🌸
#ساعت

ساعت را
کوک کرد
تا عقربه ها
بیدار شوند
سر ساعت عاشقی
🌺🌿🌺🌿🌺

#مهدی_صابری
#سپکو_ساعت
#۴۰۰/۶/١٣
#روز

هر روز چشمانم
پرنور میشود
از دیدن بهاری که عمرم را
جا میگذارد
در روزهای پاییزی
🌺🌿🌺🌿🌺

#مهدی_صابری
#سپکو_روز
۴۰۰/۶/٩
Forwarded from Zahra Yousefi
📚بداهه سرایی
کانون ادبی سپکو
هنگام : 20 الی 21
یکشنبه : هفت شهریور1400

🌸یک شهریور ماه🌸
در روزشمار هفته ی پیش
با نکوداشت حکیم بوعلی سینا
'' روز پزشک '' نام گرفته است

🌈ضمن سپاس از اهالی درمان
در ردیف نخست انسانیت 🌈

🏥واژه های بداهه سرایی
که با اختیار زیبا قلم تان
می تواند هم برای کلیدواژه
و هم سطرهای سپکو باشد
عبارت است از :

دارو
شهریور 👦👧
زندگی
#شهر

تمام شهر را
عطر# شهریور
برداشته است
و زنی در هوای تو
جان می دهد
در این گوشه ی شهر

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _شهر


#مرگ

مرگِ رویاها
رویین تنم کرده است
تهمینه ای تنهایم
که سهرابِ درد می زاید
و بی وقفه می نوشد
نوشداروهایِ بعد از مرگ را


#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _مرگ
#واژه چالش (دارو)



تیر می کشد

جای زخم مهرت

در #شهریور نگاه

و من خسته از

برگ برگ زندگی

بزن تیر خلاص را

#مونا خضرایی
#سپکو
#چالش

🌸🌸🌸

#عاشقانه

چه عاشقانه است
تورات نگاهت
وقتی
شهریور دستانت
نوش داروی زندگی می شود
پیش از مرگ عاشقانه ام

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_عاشقانه

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی
کلاغ پیری است
که هر بامداد
پرهای سیاه خود را
در زمزم آفتاب می شوید
و کنج قفسی بزرگ
مرگ را زندگی می کند


#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#زندگی

زندگی زیبا میشود
آنجا که چشمها
در گردش یک کوچه باغ راز
عشق را به تماشا
زندگی می کنند


#ترنم
#سپکوی زندگی

🌸🌸🌸

به شهریور از راه رسیده قسم
روی آغوش دفترم
مصرعی از یاد تو را
ترانه کردم
با نگاهی عاشقانه
که نشان از هفت شهریور داشت

#ترنم
#سپکوی شهریور

🌸🌸🌸

داروی خیالم میشوی
وقتی دشت دلم را
سپید می کنی
تا ذره ذره سبز شوم
بی شک عشق تو
داروی من است


#ترنم
#سپکوی دارو

🌸🌸🌸

کم یاب ترین داروی قلبم
نگاه سر به زیر تو بود

تپش های نامنظم دل
محتاج به
داروی چشم توست


دارو
سپکو
فرزانه نیکنام

🌸🌸🌸

شهریور نگاهت
تابستان دلم را
به یغما می برد
بوی پاییز می آید
از شهریور چشمانت


شهریور
سپکو
فرزانه نیکنام

🌸🌸🌸

#دارو

دارو را
از پا در آوردم
تا از درخت آرزوها بالا روم
وبدانم که
بعضی دردها
دارو ندارند

#مهدی_صابری
#سپکو_دارو
۴۰۰/۶/٧

🌸🌸🌸

#زندگی

بغض زندگی
گیر می افتد
در گلوی روزگار
وقتی طعمه ی دلدادگی
صید قلاب زندگی نمی شود

#زهرا_یوسفی
#سپکو_زندگی

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی
معمای بُغرنجی نیست
رنجی کوچک است
که در شیارِ صخره ای بزرگ
زندگی می کند

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکـــو _زندگی

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی منشوری از عشق است
درامتداد راهرویی که
گل می کند
لبخندهای ما
تا باز گوید
راز نو بهار زندگی را

#مهدی ابراهیم پورعزیزی (نجوا)

🌸🌸🌸

#زندگی

زندگی را
در شهریور
به چالش میکشم
از دارویی که
زندگی بوعلی سیناست

#مهدی_صابری
#سپکو_زندگی
۴۰۰/۶/٧/

🌸🌸🌸

#شهر

شهر #شهریور
بی تاب تابستانی است
که داغ بهار را بر گُرده می کشد
و دلش خنک می شود
از اینکه پاییز
با عاشقانه هایش
از خجالت شهر در می آید

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _شهر

زندگی کن
در لحظه هایی
که سخت می گذرد
دیر یا زود
از یاد رفتنی ست
شادی
طعم دیگر زندگی ست

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

#دست

دست ها
دل نمی دهند
به بستن پنجره ی شهریور
و لبخند تابستان
در قاب سراسیمه ی فصل
دست به دست می شود

#زهرا_یوسفی
#سپکو_دست

🌸🌸🌸

تجویز این دارو
از شفا خانه ی چشمانت
کمی لبخند است
شیرینی لبقند تو
برای من
بهترین دارو ست

#اسماعیل_دهقانی‌‌
#سپکو

🌸🌸🌸

شهریور
آبستن شعرهای ناب است
با بند نافی که گره می خورد
به روشنی ها
و تداعی می کند
شهریور چشمان تو را



#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش
🌸🌸🌸
#کفش هایم را
ازپا در آوردم
تا ازدرخت آرزوهایم بالا روم
و بدانم که زندگی
با #کفش راه نمی رود
🌺🌿🌺🌿🌺

#مهدی_صابری
۴۰۰/۵/٣١
#سپکو_کفش
Forwarded from Zahra Yousefi
📚بداهه سرایی
کانون ادبی سپکو
هنگام : سی و یک مرداد 1400

🔶موضوع بداهه :
واژه های مخالف

کوک است ساعتم
به وقت دلتنگی
مدام زنگ می خورد
از حال ناکوک من


#صیدنظرلطفے
#سپکو
#کوک _ناکوک
🌸🌸🌸

#روز

روزهای نیمه کال
قبل از رسیدن به تو
پر می کشند
و # شبهایم دیگر
مثل #روز اول نمی شوند

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _روز


#انار

انارهای ترک خورده
بر بلندترین شاخه ی فصل
پهن می کنند
سفره ی خونین دلدادگانی
که اشتیاق دست شان
کوتاه است
از لمس خنده های انار

#زهرا_یوسفی
#سپکو_انار

واژه ها ی مخالف🌸 بلند کوتاه🌸


تنور دلم

سردو گرم می شود

در انتظار لقمه ایی نان

کاش گرسنه ایی نبود

و حسرتی از جنس تنور

#مونا خضرایی
# سپکو
#بداهه
واژه‌ های مخالف (سرد و گرم )

🌸🌸🌸


#پاییز

به پاییز خود بر می گردم
#بهار
افسانه ای باستانی است
برای من که با برگها
غمزیستیِ مسالمت آمیز دارم
و مستعمره ی# پاییز شده ام

#نعیمه_المولّی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _پاییز


شمعی #خاموش
در شبی تاریک بودم
با آتشِ اولین نگاهت
#روشن کردی
تمام #خاموشی های جهانم را


#خاموش_روشن
#لویال

🌸🌸🌸

#کویر

#کویر تنم
تشنه ی نوازش توست
اگرچه می داند
مقصد #باران
کویر نیست

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو _کویر


#تلخ

تلخ است
نوشیدن مرگ شیرین
که فال حسرت فرهادش
کف فنجان ماسید
و روی تلماسه ی عشق
تیشه ی فریاد کشید
کوه تلخی هایش را

#زهرا_یوسفی
#سپکو_تلخ

واژه های مخالف🌸تلخ شیرین🌸


خواب

به خواب قصه ها
نمی رود
دلی که پر از زخم است
و فریاد بیداری
سر می دهد
در کوچه های خواب آلود


زهرا سادات هاشمی
#سپکو خواب

خواب وبیدار

🌸🌸🌸

#سکوت

در این سکوت ممتد
هزاران زلیخا
تو را #فریاد میزنند
چگونه عاشقی کنم
که یوسف شوی
در چاه #سکوتم

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -سکوت


غرق شده ام
در خیال رفت و آمدهایت
دست و پا میزند عقل
بر امواج حقیقت
تا نجات دهد
این غرقِ در رویا را

#لیلا_محمودی
#سپکو_غرق

🌸🌸🌸

تلخ #زندگی می کردیم
#مرگ آمد
#زندگی شیرین شد

#زندگی_مرگ

#لویال

🌸🌸🌸


تشنه شد چشمان ام
بس که برایت گریه کرد
آب ریختم پشت سرت
سیراب نشد زمین
مدتهاست منتظر مانده اند
در چهار چوب درب
چشمان نابینا یم


#محمدرضاافچنگی
#سپکو چشمان
تشنه # سیراب

🌸🌸🌸

تلخ

تلخ تر از آن است تاریخ
که بتوان با هنر
شیرین کرد
واقعیت تلخش را

زهرا سادات هاشمی
#سپکو تلخ

تلخ وشیرین
🌸🌸🌸

#سفید ی چشمانت
برق میزند
در سیاهی شبهایی
که عبور میکنی
از چشمان #سفید م

#سپکو_سفید
#مهدی_صابری
۴۰۰/۵/٣١

🌸🌸🌸

#گرم

سرگرم یافتنت بودم
که گمت کردم
بعد از تو روزگارم
آنقدر# سرد گذشت
که هیچکس جز مرگ
با من #گرم نگرفت

#نعیمه_المولی

🌸🍃🌸🍃🌸

#سپکو -گرم


#ریشه

ریشه ام
در خواب زمین
بوی عطش می گیرد
از رقص آخرین برگ
می خشکد
حوالی مرگ
تر و خشک ریشه ام


#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_ریشه
#چالش_کلمات_مخالف
#ترو_خشک

🌸🌸🌸

#احساس


احساس زن
خیس می شود
از جوهر عشق
وقتی
انجیل چشمان تو را
تلخ و شیرین می نویسد
احساس قلم

#اعظم_ملکپور_مهربانو
#سپکو_احساس
#چالش_کلمات_مخالف
#تلخ_شیرین

🌸🌸🌸


تمام #تلخ کامی ها را
می کارم
شاید در مزرعه ی دستهایت
#شادکامی درو کنم

#فرشاد_نیک_بخت_ارزنده
#سپکو - کام

اگه کلیدواژه درست باشه👌👌👌👌🌹🌹🌹


تو #آسمان هستی
من #زمین
بی شک
روزی
این وصله ی ناجور را
ماهرانه
به #آسمان خواهم دوخت

#آسمان_زمین

#لویال

🌸🌸🌸

لبخند شب می شکند
سکوت فریاد را
ودر این تنهایی
واژه ها قدم می زنند
تا سیراب کنند
ذهن بسته شب را

#محمدرضاافچنگی ( م.الف.سکوت)
#سپکو شب

سکوت فریاد

🌸🌸🌸

در صدف وجود تو چیده ام
تن لطیف شعر را
و از آبادی ویران واژه ها
کوشکی ساخته ام
بر صدف گوهر عشق


#فریبرز_مقدسی
#سپکو
#چالش

🌸🌸🌸

داغ نوشیدم
نگاه سردت را
آنگاه که برای گوش‌هایت
نواختم
هزاران نت داغ دیده

#سپکو_داغ
#میترا_رحمتی(قاصدک)

🌸🌸🌸

#جوانی

در کوچه های جوانی
به دنبال رد پایی می گردم
که دیگر نیست
حالا من مانده ام
و خاطراتی
که جوانی ام را پیر کرده اند

#هایده_نثری

#سپکو

🌸🌸🌸
Ещё