انتقام فراگیر

#احمد_کایا
Канал
Политика
Юмор и развлечения
Новости и СМИ
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انتقام فراگیر
@tashakolefaragir1Продвигать
249
подписчиков
8,26 тыс.
фото
7,08 тыс.
видео
7,17 тыс.
ссылок
چه موضوع ای زیبا تر از آن است که از غم ها و دردهای مان در این سالیان دراز بگوییم و دست به کاری بزنیم تا فردایی روشن را بتوانیم برای همه به ارمغان بیاوریم پس بیاییم برخیزیم! مردمی که به دیدنِ جاری شدنِ خون عادت کرده‌اند خیلی زود یاد می‌گیرند...
🚩 ما سه نفر بودیم:
بدیرحان، نازلی‌جان و من


سه دهان، سه قلب، سه فشنگ قسم خورده
اسم ما را (بلا )نوشته بودند بر روی کوه‌ها و سنگ‌ها
مسئولیتی سنگین بر گردنمان و دو تفنگ بر سینه‌مان
دست روی ماشه، گوش روی قلاب و پشتمان روی خاک
دست‌های سردمان را با درد شوکران گرم می‌کردیم
در زیر لحافی از ستارگان همدیگر را بغل کرده بودیم
دریا خیلی دور بود و احساس تنهایی می‌کردیم
در بلندای کوه، صدای شغال از دور می‌آمد
به صورت، به نان‌ و به آهنگ ما می‌زد و رد می‌شد
نازلی جان آویشن به سینه‌اش می‌مالید و سیگار می‌کشید
پنهانی نگاهش می‌کردیم، دلمان می‌رفت
شاید نازلی جان را در نوای نِی یک چوپان گم کرده باشیم
با کرم شب تاب یکی شد و در یک پلک زدنی، تمام شد
و یک پروانه‌ی مرده‌ی ظریف را درست وسط ما رها کرد
مثل تیر ...مثل مین آتش گرفت و تمام شد
ای نازلی جان، آهوی تپه‌های وحشی
آخَر تو هم، اینگونه به سرزمین ستاره‌ها می‌رفتی؟
ای نازلی جان ... ای مجروح شده‌ی خانه‌ی خود (کشور خود)
نازلی جان؛ ای گلی شکفته در خنکای بهار
نازلی جان پر از شور و شوق
در سینه‌ام چو پروانه‌ی عشق
نازلی جان آه نازلی جان
حالا ما مثل لشکری شکست خورده و بی‌صاحب بودیم
از پارک رد شدیم و دلمان پاره پاره شد
باقی اش احساس مرگ، باقی اش سکوت کر کننده
از فقدان نازلی جان گذشتیم
بدیرحان را از پشت زدند
وقتی که محاصره‌های بزرگ را شکستیم
به نرمی، مانند تفنگی که از روی شانه می‌لغزد
لرزید و دستانش به پهلو افتاد
مرگ مثل گزنه همه جای او را در بر گرفته بود
درختی بود که تنه‌اش زیر نور مهتاب افتاده بود
دستم را دراز کردم و با قطره اشکی مژه‌هایش را لمس کردم
صدای نبضم کم شد، قلبم شکست
انگار یک شوخی بود و قرار بود به زودی از خواب بیدار شود
به زودی آتشی بهم می‌زد و سیگاری روشن می‌کرد
اما مرگ به دیدار او وفادار مانده بود آه
او هم مثل نازلی جان دیگر نخواهد بود
ای بدیرحان! ای شبح شب‌های تار
ای بدیرحان، ای بلای کمین ناکسان
آیا تو مردی بودی که اینگونه تمام شود.. حرف بزن
ای بدیرحان، ای که مزارت، لانه‌ی عقاب است
بدیرحان فراری کوه‌های ارغوانی
بدیرحان، با چشمان آبی باشکوهت
چاقوی شب خاموش در غلاف من
بدیرحان آه بدیرحان
ما سه نفر بودیم
سه گل انتحاری
بَدیرحان ، نازلی جان و من
سوفی
#احمد_کایا

        #جوخه_های_رزمی
تشکل فراگیر صدای آزادی و برابری از #گیلان
tashakolefaragir1🔥
#زن_زيويش_أزأیي
#گیلان_گورستان_پاسدارن_رژیم_جمهوری_اسلامی
Mahur - bia2musicTop.com
AHMET KAYA - bia2musicTop.com

ﺷﺎﺩﯼ ﻣﺘﻼﺷﯽ ﺷﺪ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺎﺩ ﺧﺸﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﻣﺎﻧﺪ
ﺍﻭ ﻣﺎﻫﻮﺭ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ ﻭ " ﻣﮋﮔﺎﻥ " ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﯿﻢ
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺭﻓﺘﻨﺪ؛ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﯿﺠﺎﻧﺎﺕ ﻭ ﺣﺲ ﻫﺎﯼ ﻗﺒﻠﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻧﺪ
ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﮔﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﺎﻥ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﻧﻈﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﯽ ﺗﺮﺗﯿﺐ
ﺍﻭ ﻣﺎﻫﻮﺭ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ ﻭ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﯿﻢ .

ﺩﺭ ﺟﻨﮕﻠﯽ ﺁﺗﺶ ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ، ﻧﻬﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺭﻭﯾﺸﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﭘﺎﺷﯿﺪﻩ
ﻧﻮﺭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﯽ ﺗﺮﺍﺷﯿﺪﻧﺪ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺧﺸﻦ ﺷﺎﻥ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﺍﻧﯿﺪ
ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺸﺪﻩ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﮔﺸﺖ
ﺍﻭ ﻣﺎﻫﻮﺭ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ ﻭ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﯿﻢ .

ﺣﺴﺮﺕ ﺳﺎﺯﻫﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺗﺎ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ، ﺗﺎ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ
ﻧﺎﭘﯿﺪﺍ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﺑُﻌﺪﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ !
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﻣﺎﻧﺪﮔﺎﻥ ﺗﺴﻠﯽ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﯿﺮﻩ ﻭ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺑﺎﺷﺪ
ﺑﻠﻨﺪﯼ ﺷﺐ ﻫﺎ، ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺍﺳﺖ
ﺍﻭ ﻣﺎﻫﻮﺭ ﻣﯽ ﻧﻮﺍﺯﺩ ﻭ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﯿﻢ .

#Ahmet_Kaya
#احمد_کایا
#Mahur
#ﻣﺎﻫﻮﺭ

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#انقلاب

@tashakolefaragir1   کانال
@Azadtareen               گروه
@tashakolefaragir       گروه

مردم چرا نشستیم !؟
          ‌  منجی خود ما هستیم!!!

می کشم
           می کشم
                     هرکه برادرم کشت
Audio
آهنگ #باشیم_بلادا
#احمد_کایا
امروز چنان در معرض خطرم
تصورش برای تو ممکن نیست
کوچه‌ها مسدود از سیلاب
باران می‌بارد...
شلاق‌زنان چپ و راست و بی هدف
نامم ، چهره‌ام در احتمال فاش شدن

همچنان در فراسوی نگاهم
درست در روبرویم مردی ژنده‌پوش
با ریش‌های ژولیده در گردش است
در معرض خطرم
یکی از مردانم در کوچه تیر خورد
نشانی‌ام را
از جیبش بدست آوردند

در معرض خطرم
دوباره سلاحم را جا گذاشتم
چقدر کوتاهی...
از هر نظر کوتاهی‌ست
از هر منظری احمقانه دیده می‌شود
در معرض خطرم..
قطرات خون از همان بدو تولد
بر صورتم چکیده
رویاهایم عقیم و ناتمام

در معرض خطرم
بی قانون زیستن،سالهاست
شیوه‌ی زندگی‌ام

به هر جا میروم،چاره ای نیست
چاره ای نیست،مهره‌ی سوخته‌ای شدم
ای دختر گندمگون چنان تو را
دوست داشتم
باور نخواهی کرد
اشک‌های شور
که از مژگانم سرازیر شد
نامش اهانت نیست
اهانت نیست
چه خواهی کرد
با زانوی غم درآغوش گرفتن
فعلا بدرود ای گل وحشی من
پلیسی درحال نزدیک شدن است
با گلوله‌ی آتشینش...


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
https://t.center/Azadtareen   گروه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر در این کوه ها برف می شدم
بادی سرکش می شدم
آیا می گشتی تا مرا بیابی
اگر یک گور بی نشان بودم
آیا می گشتی تا مرا بیابی...

اگر در این آتشسوزی شعله می شدم
گریه می کردم و بیزار می شدم
شاید تکیه می زدی بر من
اگر دیوار بودم در زندان
شاید تکیه می زدی برمن...

اگر در این کویر خشک مسافر خانه می شدم
خراب و ویران می شدم
آیا باز دوست می داشتی مرا...

اگر در این زخم خون آبه ای می شدم
می ریختم و نابود می شدم
در این دنیا جایی نداشتم
کاش... یک دروغ بودم...



#اگر_در_این_کوه‌ها_برف_می‌_شدم
#احمد_کایا
شعر: #یوسف_هایال_اغلو

(زیرنویس فارسی)



#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
https://t.center/Azadtareen   گروه
AHMET KAYA ACILARA TUTUNMAK
Telegram.me/ahmetkaya
آهنگ #گرفتار_شدن_در_دردها
خواننده #احمد_کایا

به هم رسیدن اگر آزادی باشد
هر دو آزاد بودیم
با دستانی فریاد کنان
پهلو به پهلوی دو دنیا
دو تایی چون دو رود لجوج از دو کوه
سرازیر شده و آمده بودیم
در تقاطعی با هم دیدار کرده بودیم
جدایی را از یاد برده بودیم
حسرت کشیدن را هیچ شمرده بودیم
در ترانه‌مان غوطه‌ور شده‌بودیم
خوشبختی ، چون کودکی آبی در باغچه‌مان بازی می‌کرد

درد کشیدن اگر آزادی باشد
هر دو آزادیم
آن پرنده‌ی بی لانه برای من
یک قناری در قفس است
او از شاخه‌ای به شاخه‌ی دیگر گشته بود
قلبش را به باد داده بود
من قلبم را تقسیم کرده‌ام
به بخش‌های سرکش

در صورتی که دوست داشتن جستجو کردن باشد
در صورتی که دوست داشتن حسرت کشیدن باشد
یافتن ، و یافتن گم کردن باشد
مانند اسباب بازی خیالی دروغ بوده است همگی دروغ
دروغ بوده است همگی دروغ
چیزی به نام دوست داشتن وجود دارد!
چیزی به نام دوست داشتن وجود نداشته !

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
https://t.center/Azadtareen   گروه
Kum Gibi
Ahmet Kaya
آهنگ #مثل_خاک
خواننده #احمد_کایا
«مرغان دریایی در لجن‌زارها می‌گریستند
من و تو با هم می‌خندیدیم
هر شب به شهرها بمب می‌بارید
ما بدون توقف عشقبازی می‌کردیم


اکنون اینقدر بی رحم نباش
مثل دیروز از کنارم نرو
بگذار تا به پاهایت بیافتم
مثل خاک مرا زیر پاهایت له نکن...»


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
https://t.center/Azadtareen   گروه
Yorgun Demokrat
@Ahmet_Kaya
آهنگ #دموکرات_خسته

خواننده #احمد_کایا

ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ
ﺁﺏ ﻫﺎﯾﯽ ﭼﻮﻥ ﺯﻫﺮ ﻧﻮﺷﯿﺪﯾﻢ
ﺩﺭ ﯾﮏ ﮐﻨﺎﺭﻣﺎﻥ، ﻣﺮﮒ
ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻋﺎﺷﻖ ﯾﺎﺭ ﺷﺪﯾﻢ
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ، ﻫﺰﺍﺭ ﻭ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ
ﺍﺯ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ
ﻋﻠﺖ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﯼ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ
ﺳﯿﻨﻪ ﺷﮑﺎﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﮔﺬﺷﺘﯿﻢ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﻊ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪﻧﺪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻬﺎﺩﻥ ﺑﺮ ﺁﻏﻮﺵ ﯾﺎﺭ
ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ
"ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ"۲
ﺁﻩ، ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﻗﻠﺒﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﮑﻦ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺧﻮﺍﻩ ‏( ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺕ ‏)ﺧﺴﺘﻪ
ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﺍﺯ ﻟﺐ ﻫﺎ ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺩﯾﺮ ﺷﺪﻩ
ﻗﺎﻃﯽ ﺍﻫﻞ ﻭﻋﯿﺎﻝ ﺷﺪﻩ
ﺩﺭ ﺩﺭﺩ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﺎﺳﺖ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺕ
ﺩﺭﺩﻝ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ
ﺭﺩﭘﺎﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﺍ
ﺍﻓﺘﺎﻥ ﻭ ﺧﯿﺰﺍﻥ،ﻓﺮﻭﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺁﻣﺪﻩ
ﺁﻥ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺯﯾﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﻊ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪﻧﺪ
ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻬﺎﺩﻥ ﺑﺮ ﺁﻏﻮﺵ ﯾﺎﺭ
ﻫﺪﻑ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ
"ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ"۲
ﺁﻩ، ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩﻭﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﻗﻠﺒﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻧﮑﻦ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺕ ‏ﺧﺴﺘﻪ.

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
Doğum Günü
@Ahmet_Kaya
آهنگ #ﺭﻭﺯ_ﻣﯿﻼﺩ
#Ahmet_Kaya
#Doğum_Günü
#احمد_کایا

ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺩﯾﺪ ﺳﯿﻤﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﮔﺸـــﻮﺩ ﺑﻐﺾ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ
ﺍﮔﺮ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺁﻣﺪ
ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ، ﺍﮔﺮ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﮐﻨﻢ
ﺁﻩ، ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﺍﮔﺮ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻧﺸﻮﯼ، ﺍﮔﺮ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻡ
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﮐﺸـــــﻢ
ﮔﻠﮑﻢ، ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ؛ ﮔﻠﮑﻢ، ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ
" ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ ﺍﺳﺖ "! ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ
ﮔﻠﮑﻢ، ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ
" ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ "! ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ
" ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﻡ ﺍﺳﺖ "! ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ
ﺭﻭﺯ ﻣﯿﻼﺩﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﺎﺷﺪ
ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﺑﺎﺷﯽ
ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺍﺯ ﻣُﻨﺠﻖ ﻫﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ
ﮐﻪ ﺑﺮ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺸﺴﺖ
ﭘﺎﺳﮕﺎﻩ ﻫﺎ ﻣﺮﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ
ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ ﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺷﺐ ﻫﺎ
ﻫﯿﭻ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﻧﺒﺎﺵ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎﺯﻧﮕﺮﺩﻡ
ﺷﺎﯾﺪﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ.



#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
آهنگ #ﺑﻪ_ﻧﺎﻡ_ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ_ﺧﻠﻖ

خواننده و آهنگساز #احمد_کایا
ﺷﺎﻋﺮ : #ﺍﻭﺭﻫﺎﻥ_ﮐﻮﺗﺎﻥ

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ، ﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ !
ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ
.
ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻥ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻢ ،
ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺧﺸﻢ ،
ﺍﯾﻦ ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ .
ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻮﻫﻪ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ
و ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﮕﻮﻧﻤﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ ﺧﻠﻖ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺯﻧﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ .
ﻫﻨﻮﺯ ﻟﻮﻟﻪ ﺗﻔﻨﮕﻬﺎ ﺩﺍﻍ ﺑﻮﺩ ،
ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﻨﺎﺭﻩ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ .
ﻣﺎ ، ﺑﯽ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻭ ﺑﯽ ﻧﺎﻥ ،
ﺍﻣﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺎﺷﺘﯿﻢ
ﺑﺎ ﺑﺬﺭ ﺟﺎﻧﻤﺎﻥ
ﺑﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ
.
ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺳﺮ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻭ ﺯﯾﺮ ﮔﺎﻣﻬﺎ ﻣﺎﻥ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ
ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ .
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻤﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ .
ﮔﺬﺭﮔﺎﻫﻬﺎ ﻣﺠﺎﻝ ﻋﺒﻮﺭﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ .
ﺁﯼ . ﺁﯼ . ﮐﯽ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟
ﺗﯿﻔﻮﺱ ﻭ ﺳﺮﻃﺎﻥ ،
ﺳﯿﺎﺗﯿﮏ ﻭ ﺩﯾﻔﺘﯿﺮﯼ ، . . .
ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﺯﯾﺮ ﺍﺑﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﺸﻪ .
ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﮔﯽ ،
ﻇﻠﻢ ﺯﻧﺪﺍﻧﻬﺎ .
ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ،
ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻃﺒﯿﻌﺖ .
ﺭﯾﮕﻬﺎﯼ ﺗﻔﺘﻪ .
ﺩﺭ ﮐﻮﻫﻬﺎ
ﻋﺬﺍﺑﻬﺎﯼ ﻋﻈﯿﻢ .
ﺩﺍﻧﻪ ﺍﯼ
ﺩﺭ ﺩﻝ ﺧﺎﮎ . . .
ﻭ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻣﺎﻥ
ﺩﺭ ﺟﻮﻫﺎﯼ ﺧﻮﻥ ﺷﻨﺎﻭﺭﻧﺪ .
ﺷﮑﻮﻓﻪ ﻫﺎ ﻧﻤﯽ ﺷﮑﻔﻨﺪ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﻬﺎ .
ﺑﻠﺒﻼﻥ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ . . .
ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﻧﺪ .
ﺁﺥ . ﺁﺥ . ﻭﺍﺥ . . . ﻋﺰﯾﺰﮐﻢ !
ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭ ﺍﺯ ﺳﯿﻨﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮ
ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ﺍﻧﺪﻫﻬﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ
.
ﻋﺰﺗﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ .
ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻢ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ .
ﭼﻮﻧﺎﻥ ﺩﯾﮕﯽ ﺗﻬﯽ ﮐﻪ ﺩﺭﺩﺵ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺭ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ .
ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺍﻡ . . . ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺧﺎﮐﯽ ﮐﻪ
ﺗﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﺎﺭ ﻧﺸﺎﻧﺪﻥ ﺑﺬﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ .
ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺳﯿﺎﻩ .
ﮔﺎﻭﻫﺎﯼ ﭘﯿﺮ .
ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺗﺸﻨﻪ .
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ،
ﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ . . .
ﻭ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﻬﺎ
ﻋﺮﯾﺎﻧﻨﺪ . . . ﻋﺮﯾﺎﻧﻨﺪ . . .
ﺭﺍﻫﺰﻧﺎﻥ ﻋﺮﯾﺎﻧﻨﺪ . . . .

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
Halkların Kardeşliği Adına
Ahmet Kaya
آهنگ #ﺑﻪ_ﻧﺎﻡ_ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ_ﺧﻠﻖ

خواننده و آهنگساز #احمد_کایا
ﺷﺎﻋﺮ : #ﺍﻭﺭﻫﺎﻥ_ﮐﻮﺗﺎﻥ

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ، ﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ !
ﺍﯾﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ .
ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻥ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺘﻢ ،
ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺧﺸﻢ ،
ﺍﯾﻦ ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺖ .
ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻮﻫﻪ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ
ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﮔﻠﮕﻮﻧﻤﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺍﺩﺭﯼ ﺧﻠﻖ ﺍﺳﺖ .
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺯﻧﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ .
ﻫﻨﻮﺯ ﻟﻮﻟﻪ ﺗﻔﻨﮕﻬﺎ ﺩﺍﻍ ﺑﻮﺩ ،
ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺑﻪ ﻗﻨﺎﺭﻩ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ .
ﻣﺎ ، ﺑﯽ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻭ ﺑﯽ ﻧﺎﻥ ،
ﺍﻣﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺎﺷﺘﯿﻢ
ﺑﺎ ﺑﺬﺭ ﺟﺎﻧﻤﺎﻥ
ﺑﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ .
ﮐﻮﻫﻬﺎ ﺳﺮ ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻧﺪ
ﻭ ﺯﯾﺮ ﮔﺎﻣﻬﺎ ﻣﺎﻥ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﻧﻔﺮﯾﻦ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﯾﻢ
ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ .
..

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ #به_پا_خیز_ای_عزیزترین_ام
خواننده #احمد_کایا
زیرنویس فارسی

میدمد روشنائی ماه
این سرزمین می سوزد
وبرای این سرزمین
چه کسانی که جان می بازند
کسی این داغ من را
نمی بینید و پذیرا نیست
وآیا برای این نیست که کوهها
و ستاره ها می گریند
بپاخیر ای عزیز ترین ام
ای آهوی زخمی من
هنوز هم بر سر راه
بهار گذشته ام محو می شود
بپاخیز ای عزیز ترین ام...

می دمد روشنایی ماه
می شود سرزمین ام خونین
بر انحنای لب های تو
چشمانم به کجا می نشیند
واین چندمین بهار ام است
که بدون آغاز پایان می یابد
آیا برای این است که کوهها
و ستارهها می گریند
بپاخیز ای عزیز ترین ام...

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
Sabır Kalmadı
Ahmet Kaya
آهنگ ترکی: #صبرم_به‌_سر_رسید
#Sabır_Kalmadı

خواننده: #احمد_کایا [#آحمت_کایا]
#Ahmet_Kaya ترکیه، ۲۰۰۰-۱۹۵۷
درون هر ترانه‌یی
تو را می‌بینم
عشق‌ات هم‌چون نفس،
اگر نَکِشَم می‌میرم

صبرم به‌سر رسید
دردها در چشمان‌ام، بدل به اشک شد
پیش از آن‌که در این دریای بی‌چیزی غرق شوم،
بیا
 
در تمام لحظه‌های بی‌تو بودن،
طغیان کردم
دنیایم غم‌وغصه، دنیایم زندان
 پیش از آن‌که دوباره از دست بروم
بیا
 
سال‌هاست از تو هیچ و خبر و نشانی نگرفته‌ام
بی‌تو
توی این دنیای به این عظمت،
تک‌وتنها ماندم

صبرم به‌سر رسید
در چشم‌هایم درد و رنج‌ها تبدیل به اشک شد
پیش از آن‌که در این دریای بی‌چیزی غرق شوم،
بیا

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
انتقام فراگیر
آهنگ #دمکرات_خسته خواننده #احمد_کایا از راه‌های تاریک گذشتیم آب های چون زهر نوشیدیم در یک طرفمان به مرگ در یک طرفمان به یار عشق ورزیدیم نه یک بار،هزار و یک بار از پل صراط گذشتیم آنچه علت تجربه ی جهنم بود سینه شکافتیم و رد شدیم در این راه بودند کسانی که برگشتند…
آهنگ #دمکرات_خسته

خواننده #احمد_کایا

از راه‌های تاریک گذشتیم
آب های چون زهر نوشیدیم
در یک طرفمان به مرگ
در یک طرفمان به یار عشق ورزیدیم
نه یک بار،هزار و یک بار
از پل صراط گذشتیم
آنچه علت تجربه ی جهنم بود
سینه شکافتیم و رد شدیم
در این راه بودند کسانی که برگشتند
بودند کسانی که مانند شمع آب شدند
بودند کسانی که قبل از سر گذاشتن بر سینه‌ی یار
تیر خوردند و فرو افتادند
در این راه بودند کسانی که برگشتند
بودند کسانی که مانند شمع آب شدند
بودند کسانی که قبل از سر گذاشتن بر سینه‌ی یار
تیر خوردند و فرو افتادند
فقط تو باز مانده‌ای
آه جاری می‌شود و زندگی می‌گذرد
قلبم تو را می‌فهمد
سکوت نکن دیگر،مبارزِ خسته
آه جاری می‌شود و زندگی می‌گذرد
قلبم تو را می‌فهمد
سکوت نکن دیگر،مبارزِ خسته
برای لبی که آواز از آن‌ها قهر کرده
برداشت محصول عمر دیر شده است
درگیر زن و بچه شده
دغدغه‌ی گذران زندگی دارد،مبارز
محزون می‌شود وقتی به یاد می‌آورد
رد آن روزها را
اگر بیفتد،برخیزد،فرو رود،بیرون آید
از زلزه‌ای که آن را زیسته است
در این راه بودند کسانی که بر گشتند
بودند کسانی که مانند شمع آب شدند
بودند کسانی که قبل از سر گذاشتن بر سینه‌ی یار
تیر خوردند و فرو افتادند
در این راه بودند کسانی که بر گشتند
بودند کسانی که مانند شمع آب شدند
بودند کسانی که قبل از سر گذاشتن بر سینه‌ی یار
تیر خوردند و فرو افتادند
فقط تو باز مانده‌ای
آه جاری می‌شود و زندگی می‌گذرد
قلبم تو را می‌فهمد
سکوت نکن دیگر،مبارزِ خسته
آه جاری می‌شود و زندگی می‌گذرد
قلبم تو را می‌فهمد
سکوت نکن دیگر،مبارزِ خسته


#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
Audio
آهنگ #دمکرات_خسته

خواننده #احمد_کایا

از راه‌های تاریک گذشتیم
آب های چون زهر نوشیدیم
در یک طرفمان به مرگ
در یک طرفمان به یار عشق ورزیدیم
نه یک بار،هزار و یک بار
از پل صراط گذشتیم
آنچه علت تجربه ی جهنم بود
سینه شکافتیم و رد شدیم
در این راه بودند کسانی که برگشتند
بودند کسانی که مانند شمع آب شدند
بودند کسانی که قبل از سر گذاشتن بر سینه‌ی یار
تیر خوردند و فرو افتادند...

"متن کامل ترجمه در کانال موجود است"

#سرنگون_باد_رژیم_سرمایه_داری_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی #کارگر_زندانی #معلم_زندانی #دانشجوی_زندانی
#انقلاب
@tashakolefaragir1
Penceresiz Kaldım Anne
Ahmet Kaya
آهنگ #ترکی: #بدون_پنجره_ماندم_مادر
خواننده: #احمد_کایا
کو کجاست شادمانی من؟
تیله‌هایم و فرفره‌ام
آن پیراهن‌ام که به درخت گیلاس گیر کرد و پاره شد
کودکی‌ام را به‌ناگاه ربودند
بدون پنجره ماندم مادر
بادبادک‌ام روی سیم‌خاردار گیر کرد
جوانی من کو مادر؟ 
هر آن چیزی که بخارش حلق را می‌سوزاند
هم‌چون نان، هم‌چون عشق
آه، هر چیزی اعم از زیبایی را
با دیگران قسمت کردم، بزرگ شدم 
این چه تناقض بدی‌ست مادر؟
میان سفره‌ی گرگ‌ها افتادم
جوانی من کو مادر؟
کو‌ کجاست شادمانی من مادر؟
آکواریوم، قناری‌ام 
گل کاکتوسی که خیلی مراقب‌اش بودم
کتاب‌هایم را بی‌هیچ حرف و سوالی گرفتند
دیوارها سخن نمی‌گویند مادر
هیچ دری گشوده نمی‌ماند 
کو‌ کجاست جوانی من مادر؟ 
باران‌ها را جمع کن مادر
در آتش زمانه سوختم
کجاست جوانی من
*«بدون پنجره ماندن» استعاره‌یی‌ست برای محبوس ماندن و ندیدن نور آفتاب.
#سی_سخت #زلزله #درد #رنج #اعدام #زندانی_سیاسی #شکنجه #نان #کوله_بر #کارگر_زندانی #ملعم_زندانی #دانشجوی_زندانی #آزادی_بیان #بلوچستان_تنها_نیست #غم #سراوان_تنها_نیست #آزادی #سوخت_بر #فقر #هی
(کانال)
@tashakolefaragir1
(گروه)
@tashakolefaragir
کفن خویش را هر زمان با خود حمل می‌کنم و هر لحظه آماده‌ی #مرگ در راه #آزادی هستم.

#احمد_کایا

#سراوان_تنها_نیست

(کانال)
@tashakolefaragir1
http://t.center/tashakolefaragir1

(گروه)
@tashakolefaragir
http://t.center/tashakolefaragir