#قبله_عالم خوشبخت بود یا بدبخت؟!
#ناصرالدینشاه معروفترین شاه قاجار است، دقیقا ۵۰ سال سلطنت کرد،
#امیرکبیر را کشت و آخرش با تیر
#میرزارضاکرمانی کشته شد. اگر فقط کتاب تاریخ مدرسه را خوانده باشیم، همین را میدانیم. اما ناصرالدینشاه داستانهای بسیار دارد که لابلای تاریخ پیدا میشود:
در سالهای پس از مرگ او، قسم به «شاه شهید» جزو قسمهای مقدس مردم بود، خیلیها وقتی به زیارت عبدالعظیم حسنی میرفتند، مزار سلطان صاحبقران را هم زیارت میکردند و عهد ناصری به عنوان عصر شاهشهید، به خصوص با نوعی حسرت گذشته در یادها ماند؛ اما همه اینها دو - سه نسل بیشتر دوام نیاورد.
نسلهای بعد
#استبداد را با چهره ناصرالدینشاه میشناختند؛ کسی که غرق در ابتذال اندرونی بود و در بیرون، به کشتن آزادیخواهی ایستاده بود. چگونگی رفتارش را میتوان از آنچه بر سر میرزایوسف
#مستشارالدوله آورد، فهمید: مستشارالدوله کتابی به نام
#یککلمه نوشته بود که منظورش از
یک
کلمه، «قانون» بود. شاه دستور داد آنقدر کتابش را بر سر کوبیدند تا کور شد و مدتی بعد درگذشت.
در دوره ما، اما تاریخنگاری علمی حرفهای جدیدی درباره ناصرالدینشاه دارد: عقدههای کودکی تا روزهای آخر همراهش بوده؛ شاهبابایش نگاه مساعدی به او و مادرش نداشت و این نگاه پدر، تا آخر عمر همراهش بود. افسردگی عاطفی او را آزار میداد، بدگمانی و واهمههایش، زندگی را برایش تلخ کرده بود.
( برای مطالعه تفصیلی در این باره کتاب
#قبله_عالم نوشته
#عباس_امانت و ترجمه حسن کامشاد، اثری ارزشمند و تحقیقی است.)
نتیجه: آندره مالرو در «ضد خاطرات» نوشته است : با کشیشی در ایالت دروم صحبت می کردیم .
- چند سال است به اعتراف گوش می کنید ؟
- ده پانزده سال ...
- اعتراف آدمها چه چیزی درباره آنها به شما یاد داده است ؟
- اول اینکه آدمها از آنچه ما تصور می کنیم بسیار بدبخت ترند . ثانیا جان کلام، اینکه «آدم بزرگ» وجود ندارد!
✍ #محمدحسین_روانبخشt.center/tarikhdartarazoo 🏛