اما عبادان ( #آبادان) قلعه كوچك آبادی بر کناره دریا و محل گرد آمدن آب #دجله است و آن رباطی است که جنگجویان از صفریه و قطریه و دیگردزدان دریایی در آنجا می باشند و در آنجا پیوسته مرزدارانی مراقبت می کنند. عبادان رود دجله را به عرض قطع می کند و در ساحل همین دریابه مهروبان از سرزمین فارس می رسدودر همین میانه جاهایی است که جز از راه آب راهی بدانها نیست...
👈ص۶
🔻محمد بن علی بن حوقَل معروف به ابن حوقَلجغرافیدانعربسدهٔ چهارم قمری است که در شهر نصیبین به دنیا آمد و در بغداد زندگی کرد. از جزئیات زندگی وی اطلاع چندانی در دست نیست. وی در نصیبین واقع در بینالنهرین علیا زاده شد ولی تاریخ ولادتش معلوم نیست. عدهای حدس میزنند که ولادت وی باید سالها پیش از ۳۲۰ ق بوده باشد. تاریخ مرگ او نیز در مآخذ موجود نیامده اما احتمالاً پس از ۳۶۷ ق بودهاست.
این تصویر را از مجله ترقی آورده ام مربوط است به پس از پیروزی کودتای ۲۸مرداد. این شخص از اعضای #حزب_توده و علاقمندان آن بوده که قبل از کودتا عکس #استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بوده اما وقتی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پیروز شد و کودتاچیان شروع به قلع و قمع چپ ها و حزب توده کردند، در این زمان، کسانی که پرتره استالین را بر سینه خود خالکوبی کرده بودند با مشکل حمام روبرو می شدند! چون در آن زمان در خانه ها حمام نبود و مجبور می شدند به گرمابه های عمومی بروند در نتیجه، در آنجا به عنوان توده ای شناخته شده و توسط ایادی و مامورانِ تیمور بختیار دستگیر می شدند.
مجله ترقی، عکس یکی از توده ای ها را که کارگر سیلو و از شیفتگان استالین بوده و تصویر استالین را بر سینه اش خالکوبی کرده بود درج کرده که توسط ماموران #تیموربختیار دستگیر و به جرم آن، زندانی می گردد...!
در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسانتر گرفته اند و شمَّتی بیش یاد نکرده اند. اما من چون این کار پیش گرفتم می خواهم که داد این تاریخ به تمامی بدهم و گِردِ زوایا و خبایا برگردم تا هیچ چیز از احوال پوشیده نماند...
و این اخبار به این اشباع که می برانم از آن است که در آن روزگار مُعتمد بودم و بر چنین احوال کسی از دبیران واقف نبودی... و این لافی نیست که می زنم و بارنامه ای نیست که می کنم بل که عذری ست که به سبب این تاریخ می خواهم که می اندیشم نباید که صورت بندد خوانندگان را که من از خویشتن می نویسم.
اگرچه این اَقاصیص (قصه ها) از تاریخ دور است. چه در تواریخ چنان می خوانند که فلان پادشاه فلان سالار را به فلان جنگ فرستاد و فلان روز صلح کردند و این آن را یا او این را بزد و بر این بگذشتند. اما من آنچه واجب است به جای آرم.
🔻(زاده شده در ۳۸۵ ه.ق/ در حارثآباد بیهق (سبزوار امروزی) – فوت در ۴۷۰ ه.ق در غزنین) تاریخنگار و نویسنده ایرانی در دربار غزنوی است. شهرت او برای نگارش کتاب معروف به تاریخ بیهقی است که مهمترین منبع تاریخی در مورد دوران #غزنوی بهشمار میرود. بسیاری بیهقی را پدر تاریخنویسی نوین میدانند.
با اینهمه تمام تجارب گذشته در #تاریخ نشان می دهد که #جنگ هرگز به حل و فصل نهایی و قطعی هیچیک از دشواریهای انسانی توفیق نیافته است و تمام تقلاهایی که جنگبارگان جهان #اسکندر، #چنگیز، تیمور ، ناپلئون و #هیتلر و ... برای ارضاء شهوت #تجاوزطلبی و ایجاد امپراطوریهای عظیم کرده اند جز آنکه دشواریهای تازه ای بر دشواریهای کهنه بیفزاید حاصلی نداده است.
در سال ۱۳۰۷ به دستور #رضاشاه بردهداری که در زمان قاجار مرسوم بود ممنوع و حبس بین ۱ تا ۳ سال به عنوان مجازات برای آن تعیین شد!
زمان #قاجار حجاج بردههای سیاه را از مکه خریداری کرده وبه ایران می آوردند. مذکرها اغلب کاکا، مبارک و فیروز و مونثها غنچهدهان، زعفران و صنوبر نامیده می شدند!
با اینهمه انسان امروز که چشم به آینده دارد وقتی به گذشته می نگرد حق دارد با خود بیندیشد که از آنهمه رنج از آنهمه حوادث، و از آنهمه تجربه امروز چه بهره یی می توان برد و آیا از تاریخ چیزی می توان آموخت؟
لطيفه معروف #هگل که می گوید تمام آنچه از #تاریخ می توان آموخت این است که از تاریخ هیچ نمی توان آموخت، 👈یک جوابش این است که تنها کسی می تواند از تاریخ چیز بیاموزد که تاریخ بیاموزد.
...هرچند محمد صالح بن محمدباقر قزوینی مترجم توانای کتاب مُحاضَرات الأدبا و مُحاوَرات الشّعراء در مقدمه بر #قزوین و #قزاونه خرده میگیرد که به ناموران و بزرگان خود بیمهر است و آنان را به کوچ وامیدارد و امروزیان این ادعا را با احوالات قزوینیانی چون علامه دهخدا، علامه محمد قزوینی، قرهالعین قزوینی، عمادالدین زکریای قزوینی، علامه رفیعی قزوینی، میرعماد خطاط، حمداله مستوفی، سید اشرف الدین حسینی، عارف قزوینی و... مصداقی و قرین به واقعیت میدانند.
اما راست این است که متاسفانه این معضل «در وطن خویش غریب» در این مملکت عمومی است و نمیتوان این ماجرا را صرفا به یک یا دو عامل آن هم به واژه کلی شهر فروکاست...
"زبان مردم آذربایجان وبیشترمردم ارمینیه #فارسی است ، وعربی نیزدر میان ایشان رواج داردو ازبازرگانان وصاحبان املاک کمتر کسی است که به فارسی سخن گوید عربی را نفهمد وبدین زبان ، فصیح تکلم نکند..."
یکی از ملوک خراسان محمود سبکتگین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده مگر چشمان او که همچنان در چشم خانه همیگردید و نظر میکرد. سایر حکما از تأویل این فرو ماندند مگر درویشی که به جای آورد و گفت: هنوز نگران است که ملکش با دگران است.
بس نامور به زیر زمین دفن کردهاند کز هستیش به روی زمین بر نشان نماند
وآن پیر لاشه را که سپردند زیر گل خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند
زندهست نام فرّخ نوشیروان به خیر گر چه بسی گذشت که نوشیروان نماند
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر زآن پیشتر که بانگ بر آید: فلان نماند