🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
#فروزانفر
Канал
1,68 тыс.
подписчиков
6,7 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
کتاب فارسی سوم دبیرستان.
سال ۱۳۳۰
👈به نام مولفان این کتاب دقت کنید:
محمدتقی #بهار، بدیع الزمان #فروزانفر، رشیدیاسمی و ... که جملگی از بزرگان ومفاخر ادبی کشور بودند!!!
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
سال ۱۳۳۰
👈به نام مولفان این کتاب دقت کنید:
محمدتقی #بهار، بدیع الزمان #فروزانفر، رشیدیاسمی و ... که جملگی از بزرگان ومفاخر ادبی کشور بودند!!!
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
"تاریخِ نادانی ما"
ششم خرداد سالروز درگذشتِ آیتِ دانایی و فضیلت؛
#علامه_محمد_قزوینی
◾کارحضور علامه قزوینی در دانشگاه تهران و قبول استادی آنجا
در آستانهٔ تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات، که معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید:
"ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟
پاسخ دادند که #استادتاریخ.
آن #آخوند_ساده‌لوح گفت:
"تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!"
مرحوم علامه قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت:
👈«آری، تاریخ استاد لازم ندارد.»
...و مجلس را ترک کرد و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجودِ بی‌مانند خویش محروم کرد.
هرچه #تقی‌زاده و #فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی
دانشگاه تهران را قبول کند.
بقول دکتر #شفیعی_کدکنی:
رشدِ عقلانی جوامع بشری، بیشتر از آنکه به ارتقای طبّ و فیزیک و شیمی در آن کشورها وابسته باشد به میزان فهمی که از تاریخ دارند وابسته است.
#تاریخ، پیچیده‌ترین دانشِ بشری است. از فیزیک، از شیمی، از ریاضیات و نجوم بسی پیچیده‌تر و دشوارتر است.
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
ششم خرداد سالروز درگذشتِ آیتِ دانایی و فضیلت؛
#علامه_محمد_قزوینی
◾کارحضور علامه قزوینی در دانشگاه تهران و قبول استادی آنجا
در آستانهٔ تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات، که معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید:
"ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟
پاسخ دادند که #استادتاریخ.
آن #آخوند_ساده‌لوح گفت:
"تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!"
مرحوم علامه قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت:
👈«آری، تاریخ استاد لازم ندارد.»
...و مجلس را ترک کرد و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجودِ بی‌مانند خویش محروم کرد.
هرچه #تقی‌زاده و #فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی
دانشگاه تهران را قبول کند.
بقول دکتر #شفیعی_کدکنی:
رشدِ عقلانی جوامع بشری، بیشتر از آنکه به ارتقای طبّ و فیزیک و شیمی در آن کشورها وابسته باشد به میزان فهمی که از تاریخ دارند وابسته است.
#تاریخ، پیچیده‌ترین دانشِ بشری است. از فیزیک، از شیمی، از ریاضیات و نجوم بسی پیچیده‌تر و دشوارتر است.
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
تاریخِ نادانیِ ما
وقتی که #علامه_محمد_قزوینی ( ۱۲۹۴_ ۱۳۶۸ ه.ق) بعد از عمری تحصیلاتِ حوزوی در ایران و سالها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ‌ترین خاورشناسانِ جهان و نشرِ آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آنهمه یادداشت‌ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سید حسن تقی‌زاده و بدیع‌الزّمان فروزانفر، خواستند برای او ممرِّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه‌سر از گرسنگی نمیرد. مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی‌زاده و فروزانفر و همهٔ بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علّامهٔ قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسألهٔ استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هریک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزهٔ پژوهش‌های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علّامهٔ قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه داده و استادی آنجا را قبول کرده است. کار در آستانهٔ تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات، که در معارفِ طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید:
ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟
پاسخ دادند که استاد تاریخ.
آن استاد ساده‌لوح دانشکدهٔ الاهیات گفت:
تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!
مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت:
❗️«آری، تاریخ استاد لازم ندارد.»
و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجودِ بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه #تقی‌زاده و #فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی
دانشگاه تهران را قبول کند.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
📘درویش ستیهنده، تهران: ۱۳۹۷، صص ۱۰۳–۱۰۲
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
وقتی که #علامه_محمد_قزوینی ( ۱۲۹۴_ ۱۳۶۸ ه.ق) بعد از عمری تحصیلاتِ حوزوی در ایران و سالها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ‌ترین خاورشناسانِ جهان و نشرِ آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آنهمه یادداشت‌ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سید حسن تقی‌زاده و بدیع‌الزّمان فروزانفر، خواستند برای او ممرِّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه‌سر از گرسنگی نمیرد. مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی‌زاده و فروزانفر و همهٔ بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علّامهٔ قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسألهٔ استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هریک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزهٔ پژوهش‌های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علّامهٔ قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه داده و استادی آنجا را قبول کرده است. کار در آستانهٔ تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات، که در معارفِ طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید:
ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟
پاسخ دادند که استاد تاریخ.
آن استاد ساده‌لوح دانشکدهٔ الاهیات گفت:
تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!
مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت:
❗️«آری، تاریخ استاد لازم ندارد.»
و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجودِ بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه #تقی‌زاده و #فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی
دانشگاه تهران را قبول کند.
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
📘درویش ستیهنده، تهران: ۱۳۹۷، صص ۱۰۳–۱۰۲
t.center/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
مگرتاریخ استادلازم دارد؟!
وقتی که #علامه_محمد_قزوینی بعداز عمری تحصیلات حوزوی در ایران و سالها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ‌ترین خاورشناسان جهان و نشر آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آنهمه یادداشت‌ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سیدحسن #تقی_زاده و بدیع‌الزمان #فروزانفر، خواستند برای او ممرّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه‌سر ازگرسنگی نمیرد.
مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی‌زاده و فروزانفر و همهٔ بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علّامه‌قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسألهٔ استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هر یک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزهٔ پژوهش‌های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علّامه قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه تهران داده و استادی آنجا را قبول کرده است.
کار در آستانه تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات که در معارف طلبگی مرد فاضلی بود، و معلّم صرف و نحو عربی بود، پرسید: ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟ پاسخ دادند که استاد تاریخ. آن استاد ساده‌لوح دانشکدهٔ الاهیات گفت:
تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!
مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد»و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی‌زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند.
◀️سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهر نیا, نشر سامان دانش ، به نقل از:(درویش ستیهنده، صص ۱۰۳-۱۰۵)
محمد رضا شفیعی کدکنی
@tarikhdartarazoo 🏛
وقتی که #علامه_محمد_قزوینی بعداز عمری تحصیلات حوزوی در ایران و سالها پژوهش در اروپا و حشر و نشر با بزرگ‌ترین خاورشناسان جهان و نشر آنهمه آثار تاریخی و ادبی فارسی و عربی و فراهم آوردن آنهمه یادداشت‌ها به ایران بازگشت، ارادتمندان او، امثال سیدحسن #تقی_زاده و بدیع‌الزمان #فروزانفر، خواستند برای او ممرّ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه‌سر ازگرسنگی نمیرد.
مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی‌زاده و فروزانفر و همهٔ بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علّامه‌قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسألهٔ استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هر یک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزهٔ پژوهش‌های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علّامه قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه تهران داده و استادی آنجا را قبول کرده است.
کار در آستانه تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکدهٔ الاهیات که در معارف طلبگی مرد فاضلی بود، و معلّم صرف و نحو عربی بود، پرسید: ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟ پاسخ دادند که استاد تاریخ. آن استاد ساده‌لوح دانشکدهٔ الاهیات گفت:
تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!
مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری تاریخ، استاد لازم ندارد»و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی‌زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند.
◀️سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهر نیا, نشر سامان دانش ، به نقل از:(درویش ستیهنده، صص ۱۰۳-۱۰۵)
محمد رضا شفیعی کدکنی
@tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
attach 📎
دست‌خط استاد بدیع الزمان #فروزانفر، به‌تاریخِ ۲۵ اسفند ۱۳۲۰
👈پندهای شش‌گانهٔ ایشان، که در دفترچه زنده یاد #سیدمحمددبیرسیاقی مرقوم داشته‌اند.
@tarikhdartarazoo 🏛
👈پندهای شش‌گانهٔ ایشان، که در دفترچه زنده یاد #سیدمحمددبیرسیاقی مرقوم داشته‌اند.
@tarikhdartarazoo 🏛
تصویری نادر از دکتر بدیع الزمان #فروزانفر و دکتر عبدالحسین #زرین_کوب (ازاساتید وپژوهشگران برجسته دانشگاه تهران).
روان هردو شاد.
@tarikhdartarazoo
کانال #تاریخ_در_ترازو 👆
روان هردو شاد.
@tarikhdartarazoo
کانال #تاریخ_در_ترازو 👆