با اینهمه انسان امروز که چشم به آینده دارد وقتی به گذشته می نگرد حق دارد با خود بیندیشد که از آنهمه رنج از آنهمه حوادث، و از آنهمه تجربه امروز چه بهره یی می توان برد و آیا از تاریخ چیزی می توان آموخت؟
لطيفه معروف #هگل که می گوید تمام آنچه از #تاریخ می توان آموخت این است که از تاریخ هیچ نمی توان آموخت، 👈یک جوابش این است که تنها کسی می تواند از تاریخ چیز بیاموزد که تاریخ بیاموزد.
#ابوریحان_بیرونی می گوید تحقیق دراخبارگذشتگان( #تاریخ) البته ازراه قیاس واستدلال حاصل نمی شود، بایدبه #اسناد و #اقوال قدما رجوع کرد . درنهایت مورخ بایدفکرخودرا از #تعصب وپیروی ازهوی وهوس وریاست جویی که همه مانع نیل به حقیقت است ، پاک کند وبدور از اغراض به بررسی احوال گذشتگان پردازد.
با اینهمه انسان امروز که چشم به آینده دارد وقتی به گذشته می نگرد حق دارد با خود بیندیشد که از آنهمه رنج از آنهمه حوادث، و از آنهمه تجربه امروز چه بهره یی می توان برد و آیا از #تاریخ چیزی می توان آموخت؟
لطيفه معروف #هگل که می گوید تمام آنچه از #تاریخ می توان آموخت این است که از تاریخ هیچ نمی توان آموخت، 👈یک جوابش این است که تنها کسی می تواند از تاریخ چیز بیاموزد که تاریخ بیاموزد.
مجردترین وخالص ترین لذتی که از #تاریخ حاصل می شود،یک نوع تجربه عرفانی است : #وجدان_وحدت و #استمرار.
تاریخ انسانیت شایدبه حقیقت چیزی جز همین وحدت واستمرارنیست. درواقع #تاریخ به ما می آموزدکه زندگی ما به زندگی تمام افرادجامعه وقوم ما ارتباط دارد، زندگی جامعه وقوم ما نیزبا زندگی جوامع واقوام دیگرپیوسته است،چنانکه زندگی تمام واقوام وجامع انسانی با رشته ای نامرئی به همدیگروابسته است...
مجردترین وخالص ترین لذتی که ازتاریخ حاصل می شود،یک نوع تجربه عرفانی است : #وجدان_وحدت و #استمرار.
تاریخ انسانیت شایدبه حقیقت چیزی جز همین وحدت واستمرارنیست. درواقع #تاریخ به ما می آموزدکه زندگی ما به زندگی تمام افرادجامعه وقوم ما ارتباط دارد، زندگی جامعه وقوم ما نیزبا زندگی جوامع واقوام دیگرپیوسته است،چنانکه زندگی تمام واقوام وجامع انسانی با رشته ای نامرئی به همدیگروابسته است...
با اینهمه انسان امروز که چشم به آینده دارد وقتی به گذشته می نگرد حق دارد با خود بیندیشد که از آنهمه رنج از آنهمه حوادث، و از آنهمه تجربه امروز چه بهره یی می توان برد و آیا از تاریخ چیزی می توان آموخت؟
لطيفه معروف #هگل که می گوید تمام آنچه از #تاریخ می توان آموخت این است که از تاریخ هیچ نمی توان آموخت، 👈یک جوابش این است که تنها کسی می تواند از تاریخ چیز بیاموزد که تاریخ بیاموزد.
#تاریخ همیشه این نکته را نشان داده است که اگر چیزی از نوع یک بیماری روانی در جامعه هست عبارتست از #تعصب و #بی_تسامحی. اگر درست است که هر جامعه هر قوم و هر طبقه در هر مرحله ای از انسانیت که هست هنوز ناقص است هیچ جامعه هیچ قوم و هیچ طبقه ای حق ندارد عقاید و افکار دیگران را آمیخته به خطا ، گمراه کننده و پَست بخواند...
مجردترین وخالص ترین لذتی که ازتاریخ حاصل می شود،یک نوع تجربه عرفانی است : #وجدان_وحدت و #استمرار.
تاریخ انسانیت شایدبه حقیقت چیزی جز همین وحدت واستمرارنیست. درواقع #تاریخ به ما می آموزدکه زندگی ما به زندگی تمام افرادجامعه وقوم ما ارتباط دارد، زندگی جامعه وقوم ما نیزبا زندگی جوامع واقوام دیگرپیوسته است،چنانکه زندگی تمام واقوام وجامع انسانی با رشته ای نامرئی به همدیگروابسته است...
#کارل_لامپرشت یک مورخ آلمانی که مقارن جنگ اول جهانی درگذشت،کوشید #تاریخ را ازصورت روایات منظم راجع به حوادث ورجال وقهرمانان بیرون آورد وآن را عبارت کرداز بررسی احوال فرهنگ وجامعه. آنچه وی از تاریخ می جست حیات وروح اجتماعی ملت بودواین طرز #تاریخنگاری امروز هواخواهان بسیار دارد.
تاریخ تا آنجاکه خدمت به زندگی کندسودمندیش را نمی توان انکارکرد. زیان وگزند آن وقتی آشکار می شودکه آن را به علمی که هیچ تعلقی به زمان حاضر ندارد ،تبدیل کنند ودرآن صورت از انسان موجودی خواهد ساخت که جز مجموعه ای از اطلاعات نیست. موجودی بیطرف، بی خاصیت و بی اثر. استغراق در تاریخ انسان را ممکن است حتی به جایی برساندکه خودرافقط به آموختن تاریخ مشغول می دارد واز ساختن تاریخ عاجز است.
#مسعودی درمقدمه #مروج_الذهب خاطرنشان می کند که عالِم وجاهل،نابخرد وخردمندهمه را از مطالعه #تاریخ بهره ای حاصل می شود.چنانکه هم مکارم اخلاق ازتاریخ اقتباس می شود وهم آداب سیاست پادشاهان.
حقیقت آن است که تاریخِ جنگها ،تاریخ فتوحات وتاریخ امپراتوریها به هیچوجه نماینده تاریخ واقعی انسانیت نیست. اگرچیزی هست که تاریخ واقعی انسانیت را می تواند بدرستی نشان دهد، #ترقیات_معنوی انسان است وپیشرفتهای مربوط به صنعت...
تاریخ تا آنجاکه خدمت به زندگی کندسودمندیش را نمی توان انکارکرد. زیان وگزند آن وقتی آشکار می شودکه آن را به علمی که هیچ تعلقی به زمان حاضر ندارد ،تبدیل کنند ودرآن صورت از انسان موجودی خواهد ساخت که جز مجموعه ای از اطلاعات نیست. موجودی بیطرف، بی خاصیت و بی اثر. استغراق در تاریخ انسان را ممکن است حتی به جایی برساندکه خودرافقط به آموختن تاریخ مشغول می دارد واز ساختن تاریخ عاجز است.
...تمام تجارب گذشته در #تاریخ نشان می دهد که #جنگ هرگزبه حل وفصل نهایی وقطعی هیچیک از دشواریهای انسانی توفیق نیافته است وتمام تقلاهایی که جنگبارگان جهان نظیر اسکندر چنگیز،تیمور،ناپلئون و هیتلر برای ارضای شهوت تجاوز طلبی وایجادامپراطوریهای عظیم کرده اندجز آنکه دشواریهای تازه ای بر دشواریهای کهنه بیفزاید،حاصلی نداده است.
#تاریخ را به #علم_ابدان (طب) تشبیه کرده اند ازآنکه به تعبیرابوالحسن بیهقی هیچ واقعه ای ازخیروشرنیست که سانح گردد ونه درعهدگذشته مثل آن یا نزدیک بدان واقعه بوده باشد،پس همچنانکه اطبا از بیماری های گذشتگان دستورکاربرای خویش می سازند،اهل خبرنیزازحوادث گذشته سرمشق می گیرند وازآنچه درعهدگذشته ازآن احتراز کرده باشنداحتراز کنند. این همان فایده ایست که یونانیها از تاریخ پراگماتیک می جسته اند.
یک مورخ مصری گمان می کردکه #تاریخ ، اگر جز تذکار همین نکته که "دنیا بقایی ندارد ودرآن هیچ چیز چنانکه هست نمی ماند" فایده دیگری نمی داشت،همین فایده برای آن بس بود.
تاریخ تا آنجاکه خدمت به زندگی کندسودمندیش را نمی توان انکارکرد. زیان وگزند آن وقتی آشکار می شودکه آن را به علمی که هیچ تعلقی به زمان حاضر ندارد ،تبدیل کنند ودرآن صورت از انسان موجودی خواهد ساخت که جز مجموعه ای از اطلاعات نیست. موجودی بیطرف، بی خاصیت و بی اثر. استغراق در تاریخ انسان را ممکن است حتی به جایی برساندکه خودرافقط به آموختن تاریخ مشغول می دارد واز ساختن تاریخ عاجز است.
#ابوریحان_بیرونی می گوید تحقیق دراخبارگذشتگان( #تاریخ) البته ازراه قیاس واستدلال حاصل نمی شود، بایدبه #اسناد و #اقوال قدما رجوع کرد . درنهایت مورخ بایدفکرخودرا از #تعصب وپیروی ازهوی وهوس وریاست جویی که همه مانع نیل به حقیقت است ، پاک کند وبدور از اغراض به بررسی احوال گذشتگان پردازد.