#رضا_شاه از نگاه یک دیپلمات آلمانی:
🌅دیدگاهها دربارۀ رضاشاه بسیار متفاوت است، از ستایشگری تا لعن! این تفاوت دیدگاه تا حد زیادی به باورها و انگیزههای سیاسی ربط دارد. یک راه برای بررسی کارنامۀ رضاشاه این است که ببینیم خارجیهای آگاه به امور ایران چه برداشتی از او داشتند. یک مورد را در ادامه مرور میکنم: نظر بلوشر که هم در دوران رضاشاه (۱۳۱۰-۱۳۱۴) و هم سالهای آخر قاجار سفیر آلمان در ایران بود و وضع ایران را خوب میشناخت. بخوانید:
🌠«در زمینۀ سیاست خارجی حکومت به اقدامات مهمی دست زد. ایران که قبل از جنگ جهانی اول در برابر روسیه و انگلستان تا درجۀ تحتالحمایگی سقوط کرده بود در این دوره استقلال خود را بازیافت. مناطق نفوذ بیگانه از میان رفت، کاپیتولاسیون ملغی شد و تشکیلات نظامی که تحت نظر خارجیها اداره میشد منحل شد. خطوط تلگراف خارجیها دوباره در اختیار ایران قرار گرفت، قروض خارجی مردود شناخته شد و آن قسمت از عواید دولتی که به گرو گذاشته شده بود، پس گرفته شد. سیاست خارجی رویهمرفته با سوءظن به دول بزرگ رهبری میشد. مستشاران خارجی فقط از کشورهایی استخدام میشدند که ضرری از ناحیۀ آنها برای ایران متصور نبود.
🎆این اعتلا در زمینۀ سیاست خارجی که به سرعت و متوالیاً تحقق مییافت به این نتیجه منجر شد که اعتمادبهنفس ملت که در دورۀ انحطاط و واخوردگی سیاسی از دست رفته بود به سرعت احیا شد. دولت هر چه در قوه داشت میکرد تا این روحیه تقویت شود و در مجرای سیاسی دلخواه بیفتد.
🎇در داخل مملکت
شاه به تأسیس قدرتی مرکزی و نیرومند دست زد. شروع به تشکیل قشونی کرد که بسیار مجهز بود و حقوق آن به طور منظم پرداخته میشد... قدرت مالکان بزرگ را در هم شکست و ایلات نافرمان را بر جای خود نشاند و قدرت و نفوذ حکومت را تا دورافتادهترین ولایات گسترش داد. هر نوع مقاومت و مخالفتی در نطفه خفه شد و مجلسی ایجاد شد که آلتدست مطیعی برای حکومت بود... از این رهگذر در سراسر کشور چنان امنیت و سکوتی برقرار کرد که از دهها سال پیش سابقه نداشت. به هر تقدیر... اغلب با حس قانوندوستی اروپاییان سر سازگاری نداشت؛ به همین ترتیب هم مجلسی که با نظامهای پارلمانی اروپای غربی قابل قیاس باشد در کار نبود. وکلای مجلس بیشتر کسانی بودند منتخب دولت... نه نمایندگان برگزیدۀ ملت.
🌠در زمینۀ اقتصاد... مقدمات و شرایط لازم برای شکوفایی کسبوکار تجارت فراهم آمد... مهمترین کارِ نوسازی وارد کردن کارخانه بود به صورت اصولی در جریان تولید کالای مملکت. کار با کارخانههای قند و نساجی شروع شد اما جاهطلبی
شاه طرح صنعتی کردن کامل مملکت را میریخت و حتی در اندیشۀ تأسیس کارخانههای ذوبآهن، ریختهگری و فولادسازی بود. در کلیۀ تدابیر و اقدامات اقتصادی همواره در نظر بود که اقتصاد ایران حتیالمقدور از خارج مستقل بماند. در این مورد به اصل اقتصادی خاصی معتقد بود که آن را به این صورت بیان میکرد: «ایران تمام مواد خامی را که احتیاج دارد در سرزمین خود داراست و کلیۀ محصولاتی را که توسط مردم مصرف میشود میتواند در داخل کشور بسازد. فقط لازم است ماشینها و کارخانههای مناسب را از اروپا وارد کند.
🎆بزرگترین کاری که این حکومت انجام داده است و آن را میتوان نمونۀ اعلای اقداماتش شمرد ساختمان راهآهن است... رضاخان کلیۀ قوای خود را مصروف آن داشت که این طرح غولآسا در زمان حیاتش به اتمام برسد و یادگاری حیرتانگیز از او برای آیندگان به جای بماند.
🌄راهآهن، راهسازی، کارخانهها، تجهیزات نظامی، اقامت دانشجویان در خارج مبالغ هنگفتی خرج برمیداشت که قسمتی از آن میبایست به ارز پرداخت شود... ایران با عواید ارزی که از طریق حقالامتیاز از شرکت نفت ایران و انگلیس تحصیل میکرد معدن طلایی در اختیار داشت که درآمد آن را از ممر مالیاتهای داخلی تقویت میکرد... ولی به هر حال این برنامه فقط با اعمال فشار شدید مالیاتی و پرداخت حقوق نازل به کارمندان عملی شد. مثلاً یک پاسبان در تهران ماهانه ۱۲ تومان و یک کارمند عالیرتبه مانند رئیس تشریفات وزارت امور خارجه ۳۲۵ تومان حقوق میگرفت. چنین اوضاعی را تنها با وارد آوردن فشار آهنین از بالا میشد پابرجا نگاه داشت.
🌅اما همان زمان که مردم زیر بار مالیات و دستمزد اندک مینالیدند مرتب بر ثروت
شاه افزوده میشد... وی که با هیچ و صفر کار خود را شروع کرده بود، حال مالک ثروتی بود که بر یکصد میلیون تومان تخمین زده میشد...»
منبع:
#سفرنامه_بلوشر/ ۲۱۵-۲۲۱
t.center/tarikhdartarazoo 🏛