🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance

#احمدشاه_قاجار
Канал
Логотип телеграм канала 🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
@tarikhdartarazooПродвигать
1,67 тыс.
подписчиков
6,7 тыс.
фото
1,44 тыс.
видео
6,85 тыс.
ссылок
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت... "عارف قزوینی"
#عموسبزی_فروش

داستان زیر مربوط به دانشجویان ایرانی است که دوران سلطنت #احمدشاه قاجار برای تحصیل به آلمان رفته بودند و آقای دکتر #جلال_گنجی فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجی نیشابوری» این را نقل کرده اند:

«ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که در #آلمان تحصیل می کردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام نمود که همۀ دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشورشان را بخوانند. ما بهانه آوریم که عدۀ‌مان کم است. گفت: اهمیت ندارد.از برخی کشورها فقط یک دانشجو اینجا تحصیل میکند و همان یک نفر پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد و سرود ملی خواهد خواند.
چاره‌ای نداشتیم دور هم جمع شدیم و گفتیم ما که سرود ملی نداریم و پس چه باید کرد؟ وقت هم نیست که از نیشابور و از پدرمان بپرسیم.
به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم. یکی از دوستان گفت: اینها که فارسی نمیدانند. چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و کسی هم که اینجا فارسی بلد نیست که بداند و اعتراض کند.
اشعار مختلفی از سعدی و حافظ با هم تبادل کردیم. اما این شعرها آهنگین نبود و نمیشد به‌صورت سرود خواند. بالاخره من [دکتر گنجی] گفتم:
بچه‌ها، عمو سبزی‌فروش را همه بلدید؟ گفتند: آری. گفتم هم آهنگین است و هم ساده. بچه‌ها گفتند: آخر عمو سبزی‌فروش که سرود نمیشود. گفتم: بچه‌ها گوش کنید و خودم با صدای بلند و خیلی جدی شروع به خواندن کردم: عمو سبزی‌فروش... بله. سبزی کم‌فروش... بله. سبزی خوب داری؟ ... بله. فریاد شادی از بچه‌ها برخاست و شروع به تمرین نمودیم.
با توافق همدیگر، «سرود ملی» به این‌ صورت تدوین شد:

عمو سبزی‌فروش... بله
سبزی کم‌فروش... بله
سبزی خوب داری...بله
خیلی خوب داری؟... بله
عمو سبزی‌فروش... بله
سبزی کم فروش ... بله
سبزیت گِل داره ... بله
درد دل داره... بله ...


خلاصه این را چند بار تمرین کردیم. روز رژه با یونیفورم یک‌ شکل و یک‌ رنگ از مقابل امپراطور آلمان عمو سبزی‌فروش خوانان رژه رفتیم. پشت سر ما که دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند. از «بله» گفتن ما به هیجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند، به‌طوری که صدای «بله» در استادیوم طنین‌انداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به‌خیر گذشت. 😜

منبع :
فصلنامۀ «ره‌ آورد» شمارۀ ۳۵

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شاه_محتکر!

شاید از #احمدشاه_قاجار به عنوان تنها پادشاهی می شود نام برد که در موقع نیاز مردم ، خودش جز احتکار کنندگان کالاهای ضروری بود.


هرچه بگندد نمکش می زنند
وای به روزی که بگندد نمک!

۱دقیقه

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
تغییر حکومت در دنیای مدرن از طریق رفراندوم است


وقتی حکومتی را اکثریت مردم نمی خواهند چه باید کرد؟
همیشه‌ی تاریخ این بوده که حکومت‌ها تا آخرین نفس و آخرین گلوله در مقابل مردم می‌ایستند. در خیابان‌ها قتل عام، و در زندان‌ها و سیاه‌چال‌ها شکنجه و اعدام می‌کنند‌. 

اما در دنیای مدرن هرازگاهی حکومت‌ها عاقلانه رفتار کرده و  تن به رفراندوم داده و سعی می‌کنند با مراجعه به رای مردم، کشور را از غلتیدن به بحران و ورطه‌ی نیستی نجات دهند، که یک نمونه آن کشور #ایتالیاست.

حدود ۷۷ سال پیش در چنین روزهایی یعنی در  ژوئن (خرداد) ۱۹۴۶ میلادی، در سالهای پس از جنگ، نظام جمهوری با یک حرکت آرام و از طریق رفراندوم رسما اعلام شد.
در این رفراندوم از ایتالیایی ها خواسته شده بود که میان نظام پادشاهی و نظام جمهوری یکی را انتخاب کنند که اکثریت رای به #جمهوری دادند.
در نتیجه پادشاه وقت ایتالیا #اومبرتودوم نتایج را پذیرفت و کنار رفت. با این کناره گیری هم کشور از آسیب شورش و جنگ داخلی مصون ماند و هم پایه یک کشور صنعتی، دمکراتیک و پیشرفته گذاشته شد.

جالب اینجاست که تنها فقط ۵۵ درصد! مردم ایتالیا به جمهوری رای دادند و نظام از پادشاهی به جمهوری انتقال یافت.

👈 پس از هفتاد و اندی سال و پشت سر گذاشتن بحران و خرابی‌های جنگ، ایتالیا روز به روز  پیشرفت کرد و الان جزو هفت کشور صنعتی جهان ونهمین اقتصاد دنیاست.

تاریخ ایران را که مرور می کنیم فرازهایی وجود داشت که احتمالا ماهم می‌توانستیم از مرحله حاکمان مادام العمر فراقانونی عبور کنیم و به یک کشور دمکراتیک حزبی با مجلس و دولت قدرتمند تبدیل شویم. 

یکی از این فرازهای تاریخی دوره #احمدشاه_قاجار بود. در دوره احمد شاه به عنوان آخرین پادشاه قاجار، عملا قدرت دست مجلس و نخست وزیر یعنی #سردارسپه(رضاخان) بود و شاه تقریبا هیچ‌کاره بود. رضاخان در مقام #وزیرجنگ و بعد نخست‌وزیر توانسته بود با قدرت و صلابت تا حدودی به کشور از هم پاشیده  از جنگ جهانی اول نظم دهد. وی در آن زمان مورد قبول اکثریت جناح ها و افراد بانفوذ بود.

می‌گویند حتی به ذهن رضاشاه خطور کرده بود که نظام جمهوری به جای پادشاهی ایجاد شود. اما برخی و از جمله #میرزاده_عشقی وی را مسخره می کردند و اعتقاد داشتند که وی با حربه جمهوری‌خواهی می‌خواهد سلسله‌ی جدید ایجاد کند و خودش شاه شود. بعدها معلوم شد که درست حدس زده بودند و پربیراه نمی‌گفتند.

البته شاید آن زمان در ایران، این کشور کهنسال، که  قرن‌هاو هزاره‌ها به حضور و وجود شاه و شاهی عادت کرده بودند، ایجاد جمهوری سخت بود اما حداقل می توانستند مثل بسیاری از کشورها قانون را تغییر داده و شاه مقام فرمایشی داشته و نخست وزیر منتخب مجلس، کشور را مدیریت کند و مسئولیت را برای دوره‌ای محدود به عهده بگیرد. اما رضا شاه و دیگر دست اندرکاران امور این کار را نکردند و آن فرصت تاریخی بی بدیل از دست رفت و بعدها در زمان تبعید احمد شاه در فرانسه، میرپنج رضاخان سلسله پهلوی را ایجاد کرد و تبدیل به رضاشاه شد. بعداز وی فرزند‌ش بر تحت نشست که فرجام حکومت شان با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ شمسی تمام شد.

اما امثال #ژاپن، #انگلستان، #اسپانیا، سوئد و.... مسیر دمکراسی حزبی را طی کردند و شاه و ملکه و امپراطور نماد وحدت و یکپارچگی کشور شدند و در یک نظام حزبی رقابتی نخست وزیران منتخب  توسط مجلس عهده‌دار مدیریت کشور شدند که قابل استیضاح و برکناری هستند.

به‌هر روی کشورهای جهان سوم به خاطر #مقاومت_دیکتاتورها با ایستادن بر سریر قدرت تا آخرین نفس، مجبورند نظام‌های سیاسی را با کودتا و یا جنگ مسلحانه و انقلاب‌های خونین برکنار کنند و تبعات و آسیب های ناشی از آن دهه‌ها بر جای بماند.

شاید اگر مردمان کشورهای جهان سوم می‌توانستند مثل ایتالیا، پروسه‌ تغییر نظام را  به جای ابزارهای خشونتی، با اصلاحات سیاسی و  رفراندوم انجام دهند، اینچنین عقب مانده و فقیر نبودند و جهان‌زیست بهتری داشتند.

#سعیدمعدنی

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
پادشاه ۱۲ ساله...!

در تاریخ معاصر ایران ماجرای به سلطنت رسیدن #احمدشاه_قاجار حکایتی دردآور است که تاریخ نویسان کمتر به آن پرداخته‌اند.
تصور کنید کودکی، ۱۲ ساله را که انس و الفتی عجیب با پدر و مادر خود دارد به‌زور، اعلیحضرت بنامند و به‌اجبار از پدر و مادرش جدا و او را از دیدار والدین خود محروم کنند. او را بر تخت بنشانند درحالی‌که گریه می‌کند و کلاه خود را به زمین می‌کوبد که مگر زور است؟ من نمی‌خواهم شاه بشوم. سپس هنگامی که دور از چشم نگهبانان از قصر سلطنتی فرار می‌کند تا به پدر و مادر خود بپیوندد، سواران گارد سلطنتی و مجاهدان فاتح غرق در سلاح او را در میانه راه دستگیر کنند و دوباره به قصر بازگردانند و او شبانه‌روز گریه کند و پدر و مادر خود را بخواهد.
درحالی‌که همه به او اعلیحضرتا اعلیحضرتا می‌گویند و تعظیم می‌کنند و او همچون یک زندانی حتی اجازه سواری و هواخوری را نیز نداشته باشد. از روزی که سلطان احمد دوازده ساله را از سفارت روسیه تزاری به مجاهدین فاتح تهران سپردند او به‌عنوان پادشاه ایران نه می‌توانست پدرش را ببیند و نه مادرش را. زیرا پدرش در سفارت روسیه تزاری پناهنده شده بود و پادشاه ایران نمی‌توانست به سفارت روسیه برود.

مادرش (ملکه جهان) هم در باغ پدری خود در کامرانیه بود و برای جلوگیری از ورود مجاهدین به‌ناچار پرچم روسیه تزاری را بر فراز باغ کامرانیه نصب کرده بودند و آن باغ طبق مقررات بین‌المللی خاک امپراتوری روسیه محسوب می‌شد.

به این ترتیب مادرش را هم نمی‌توانست ببیند و تمام کسانی که پدرش را از تخت سلطنت به زیر کشیده بودند همگی اورا اعلیحضرت می خواندند و این کودک که در میان فداییان تا دندان‌مسلح محاصره شده بود، مجبور بود برای حفظ ظاهر با کسانی که این بلا را بر سر او آورده بودند خوش و بش کند.

داستان سلطنت او از آنجا شروع می‌شود که در چندروزی که سلطان احمد با پدرش در سفارت روسیه بود نمایندگان انقلابیون سرگرم تعیین شاه جدید بودند که احمد پادشاه می‌شد یا برادرش، #محمدحسن‌میرزا. البته شایان ذکراست که در ایران بعد از فتحعلی‌شاه قاجار، می‌بایست در انتخاب شاه جدید نظر مشورتی سفرای انگلیس و روسیه تزاری نیز خواسته می‌شد درحالی‌که پیش از آن این شمشیر و تدبیر بود که خانی یا سرداری را به تخت سلطنت می‌نشاند. باری شدت علاقه شاه به سلطان احمد مانع از آن بود که طبق سنت فرزند بزرگ‌تر به تخت سلطنت بنشیند.
t.center/tarikhdartarazoo
Forwarded from اتچ بات
ایران از صادرات
تاواردات واکسن.


انستیتو پاستور ایران دهمین شعبه شبکه بین‌المللی انستیتو پاستور پاریس و نخستین مرکز تحقیقات پزشکی در ایران بود که در سال ۱۲۹۸ شمسی و در زمان #احمدشاه_قاجار تأسیس شد. از همان ابتدا کار واکسن‌سازی و مایه‌کوبی و مقابله با بیماری‌های انسان و چهارپایان و البته ارائه خدمات بهداشتی به مردمان آن روزگار ایران را آغازکرد.
در کتاب #جامع_بهداشت_عمومی درباره فعالیت‌های #انستیتو_پاستور_ایران آمده است:
«در زمان ریاست دکتر #بالتازار بر انستیتو پاستور ایران، حوزه مصرف واکسن‌های تولیدی انستیتو پاستور ایران، بسیار وسیع‌تر از مرزهای کشور بود. واکسن‌های تولیدی آبله در انستیتو پاستور ایران، کشورهای #عراق، #افغانستان و #مصر را هم تحت‌پوشش خود قرار داد. با واکسن ساخته شده وبا در تهران، کمبود واکسن در انستیتو پاستور پاریس هم جبران شد.
این‌که کشورهای پیشرفته‌ای نظیر فرانسه برای تهیه #واکسن_وبا به انستیتو پاستور ایران روی آورده بودند، یک موفقیت بزرگ برای صنعت واکسن‌سازی کشور محسوب می‌شد».
بعدها انستیتو پاستور ایران در برنامه‌های واکسیناسیون بین‌المللی نیز همکاری داشت و به نقل از همان کتاب: «تحت‌ نظارت صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد #یونیسف ۲۳۸ میلیون کودک از ۲۲ کشور جهان از واکسن ب‌ث‌ژ ساخت ایران استفاده کردند».
کار انستیتو پاستور ایران بتدریج بالا گرفت و واکسن‌های آبله را به ترکیه، افغانستان، عربستان و اتیوپی نیز صادر می‌کرد. انستیتو پاستورابتدا موسسه‌ای با مدیران فرانسوی بود که به تدریج ایرانی شد و بارها در مقاطع مختلف بیماری‌هایی نظیر آبله، وبا، سل، هاری و تب راجعه را در ایران کنترل و درمان کرد.از جمله ۹ بار کنترل اپیدمی طاعون در کردستان و آذربایجان بین سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۴۴ شمسی.
جالب این‌که در این سال‌ها واکسن وبا تولیدی انستیتو پاستور ایران به #فرانسه نیز صادر شده است و واکسن ب‌ث‌ژ تولیدی این انستیتو در ۲۲ کشور مورد استفاده قرارگرفته است.

t.center/tarikhdartarazoo 🏛
سرنوشت غم انگیز #احمدشاه_قاجار

١٢ساله بود كه از پدرش جدايش كردند وشاه شد،
در۱۷سالگی ازدواج کرد،۲۹ساله بودکه تبعیدشد ... ودر ۳۳سالگی در پاریس ازدنیارفت. جسدش رادرکربلا بخاک سپردند.
واین خلاصه زندگی آخرین پادشاه دودمان قاجار بود.


t.center/tarikhdartarazoo 🏛