❇️ مارکس -
آیزنشتاین - سرمایه
🔻 در سال ۱۹۲۷
#سرگئی_آیزنشتاین فیلم نامه نویس و کارگردان بزرگ شوروی، میخواست فیلمی بر اساس «سرمایه» مارکس بسازد، اما طرح او که به ادعای «الکساندر کلوگه» میتوانست هنر سینما را زیرورو کند به دلیل عدم تأمین مالی هیچگاه محقق نشد و تنها یادداشتهایی از آن در دستنوشتههای
آیزنشتاین باقی ماند. هشتاد سال بعد، الکساندر کلوگه فیلمساز و فیلسوف آلمانی در فیلم-مقالهٔ نهونیم ساعته خود به نام «خبرهایی از عصر ایدئولوژیک باستان: مارکس -
آیزنشتاین - سرمایه» به سراغ
آیزنشتاین رفت. متن زیر بخشی از مقالهای است که کلوگه به مناسبت انتشار فیلمش نگاشته است.
⏬⏬در پراتیک معاصر فیلم و علم هیچ تلاش قابل قیاسی را با طرح
آیزنشتاین یا کتاب کارل مارکس سراغ ندارم. این برای ما یک امتیاز است که هم
آیزنشتاین و سال ۱۹۲۹ (سالی که قرار بود فیلمبرداری خود را آغاز کند) و هم کتاب مارکس (و نمونههایی که بهنگام نوشتن پیش روی خود داشت) بهاندازهٔ یک عصر باستان با ما فاصلهدارند. آنها به نواحی باتلاقی ما حرکت نمیکنند، بلکه به سمت ارسطو، اووید و سایر نواحی امنی میروند که در دسترس بشریت است.
طرحی با نیروی یک رزمناو
خسته، او آنجا نشسته. دوازدهم اکتبر ۱۹۲۷ را مینویسم. روز قبل، فیلمبرداری اکتبر را تمام کرده بود. روی شصت هزار متر مواد خام نشسته، ۲۹ ساعت نگاتیو نور دیده در اختیار دارد. حال باید آنها را مرتب کرده و کوتاه کند. تلاش برای ساختن یک فیلم در قیاس با فشار ناشی از مونتاژ آن هیچ است. همان شب تصمیم میگیرد فیلم سرمایه را «بر اساس سناریوی کارل مارکس» بسازد. منظورش از سناریو خود کتاب است.
برای دو سال آتی،
آیزنشتاین این طرح را دنبال کرد، طرحی را که احدی حاضر به تأمین مخارج آن نبود: نه کمیتهٔ مرکزی، نه پخش فیلم گامون در پاریس و نه حتی سوداگران هالیوود. ۳۰ نوامبر ۱۹۲۹، در پاریس روبهروی جیمز جویس نشسته. جویس، عملاً نابینا، در گرامافون روخوانیاش را از اولیس برای او گذاشته، خود قادر به خواندن نیست.
آیزنشتاین قصد دارد یا در کنار سرمایه رمان جویس را اقتباس کند یا سرمایه را بر اساس شیوهٔ ادبی اولیس بسازد.
نائوم کلیمان، مدیر موزهٔ فیلم مسکو، یادداشتهای مرتبط با این طرحها را در میان دستنوشتههای حدوداً ۲۵۰۰۰ صفحهای کارگردان پیداکرده است. اکسانا بولگاکوفا، زندگینامهنویس
آیزنشتاین، این طرحها را ذیل پروژههایی گنجانده است که
آیزنشتاین همزمان بر رویشان کار میکرد...
آیزنشتاین بهسرعت متوجه شد که داستان سرمایه نباید در یکشب اتفاق بیافتد، بلکه همانند اپرای «ریچارد واگنر» در چهار شب.
آیزنشتاین، آغازگر طرحهای بزرگ، کاتیلینای عصر مدرن بود.
در طرح کلی کار، قرار بود زندگی دو نفر را در طول یک روز و از ظهر تا شب روایت کند.
آیزنشتاین خیال داشت که از عناصر کتاب سرمایه - کالا در ابتدا و مبارزات طبقاتی در انتها - مونتاژی کلی ایجاد کند که متناسب با «داستان دو انسان ازدسترفته» بود. این طرح را آیا باید در استودیو ساخت؟ یا ردپای سرمایه را تا مناسبات عینی تعقیب و مستند کرد؟...
♦️سرگئی میخائیلویچ
آیزنشتاین (۲۳ ژانویه ۱۸۹۸–۱۱ فوریه ۱۹۴۸) کارگردان و تئوریسین سینمای اهل شوروی بود. از این سینماگر بزرگ نقل کرده اند که: «اگر انقلاب اکتبر نبود نمیتوانستم آن سنتی را که مرا وامیداشت شغل پدرم را ادامه دهم بشکنم. مایه و توانایی شکستن این سنت در من وجود داشت، اما فقط انقلاب به من این آزادی را داد که سرنوشتم را به دستان خودم بگیرم».
چند فیلم شاخص
#سرگئی_آیزنشتاین:
#اعتصاب (۱۹۲۴)
#اکتبر: ده روزی که دنیا را تکان داد (۱۹۲۷)
#ایوان_مخوف (۱۹۴۴)
#رزمناو_پوتمکین (۱۹۲۵)
https://t.center/tajrobeneveshtan