تجربه نوشتن

#سرمایه‌داری
Канал
Образование
Искусство и дизайн
Книги
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала تجربه نوشتن
@tajrobeneveshtanПродвигать
931
подписчик
1,26 тыс.
фото
324
видео
1,29 тыс.
ссылок
درست، فصیح و زیبا نوشتن، هنر است. هنری که با تمرین، دقت و توجه، بهتر می‌شود. نوشتن، راهی برای آموختن.
🌀 جدال #پرولتاریا و بورژوا؛ پیروز میدان کیست؟ نگاهی به نمایش «هفت دقیقه»
آناهیتا زینی وند

📌 نمایش «هفت دقیقه» اثر «استفانو ماسینی» به کارگردانی آرش عباسی همراه با مشارکت هنرمندان افغانستانی در تالار حافظ به صحنه رفت.

«هفت دقیقه»؛ روایت گر تمام لحظات از بین رفته ی کارگران به دست طبقه ی بورژوا است؛ که تنها با داشتن #سرمایه و پول، برده داری صنعتی را تشکیل داده اند. تا آنجا که چرتکه ها را بکار بسته و با به شماره انداختن نفس های کارگران به رشد و سود دهی هر چه بیشتر خود می اندیشند؛ حتی به قیمت جان انسان‌هایی که تنها سرمایه شان نیروی بازوها و مهارت شان است.

داستان از نقطه ای آغاز می شود که کارخانه داران خواهان کسر هفت دقیقه ی زمان استراحت از پانزده دقیقه ی موجود هستند تا بتوانند شرایط پایدار تری را برای حفظ و بقای کارخانه رقم بزنند و عملا مانع از نیاز استخدام نیروهای جدید و طبعا پرداخت دستمزد و کاهش مقداری سود کارخانه شوند. اما در ظاهر به خاطر این است که کارگران بتوانند در شرایط بد اقتصادی حاکم که همگان نیازمند شغل هستند، همچنان مشغول کار باشند.

در ابتدا شرایط و پیشنهاد به نفع هر دو گروه یعنی کارگران و صاحبان کارخانه که در نمایش به «کراواتی ها» شهرت دارند، می باشد. چرا که کسی اخراج نمی شود و تنها با موافقت کم شدن هفت دقیقه از وقت استراحت می توانند احساس خوشحالی داشته باشند؛ از اینکه هنوز هشت دقیقه در طول دوازده ساعت کاری برای ناهار و استراحت برایشان باقی مانده! و مهم تر از آن شغل شان را نیز از دست نداده اند. اما در این بین فردی که #پیشکسوت_کارگران است دیگران را به چالش می کشاند و ارزش زمانی این هفت دقیقه را در طول ماه برای دویست کارگر حساب می‌کند و سود کلانی که #صاحبان_سرمایه از این هفت دقیقه می برند را نشان می‌دهد. که در نهایت همین تعداد از کارگران در عمل باید جور چندین کارگر دیگر که استخدام نشدند را بکشند؛ بدون گرفتن مزد؛ و البته تبعات بعدی و انتظارات بیشتری که در آینده کارخانه داران خواهند داشت و زنجیر کشیده شده به دور کارگران هر روز تنگ تر وتنگ تر خواهد شد.

تصمیم گیری‌ها بین نه نفر حاضر #شورای_کارگری در هر لحظه تحت تاثیر فضای حاکم مدام عوض می گردد و گره ها و مسائل جدید تری مطرح می شود که شاید تا قبل از این بحران به ذهن کارگران خطور هم نمی کرد. یک بازی زبانی شکل می‌گیرد که در پس هر حرف و بحث به لایه های جدید تری از آگاهی دست می‌یابند. جامعه ی #سرمایه‌داری تنها زمانی با سرعت و شتاب زیاد و زمان اندک به سود دهی فراوان می رسد که دستمزدهای حقیقی به همان نسبت و سرعت رو به کاهش باشند، همین امر باعث شکاف بسیار بزرگی بین طبقات جامعه خواهد شد و طبقه ی متوسط هم روز به روز ضعیف تر از قبل خواهد شد و به خیل جامعه ی کارگری و ضعیف اضافه می شود؛ تا جایی که جامعه به دو پاره تقسیم می شود: جامعه ای کوچک و قدرتمند سرمایه داری و در مقابلش جامعه ی بزرگ و اما ضعیف کارگری؛ و البته صاحبان سرمایه غافل از این مهم هستند که هر چقدر بهره وری و #استثمار کارگران بیشتر باشد به همان اندازه جامعه ی کارگری توسعه می یابد و به #آگاهی خواهد رسید. آگاه شدن از این بینش که انسان ذاتا آزاد و اندیشمند است می تواند فعلیتی ایجاد نماید که منتهی به اتحاد بین کارگران گردد و نظام استثمارگر سرمایه داری را به زانو درآورد.

آرش عباسی کارگردان با دراماتورژی درست با توجه به مکان جغرافیایی اجرا و همچنین با اعتماد کردن و دادن آزادی عمل به بازیگرانش توانسته اثری در خور تامل را به صحنه بنشاند. اثری که گویای له شدن و تباهی طبقه ی بزرگ کارگری است. پرهیز از دکور سنگین که البته اگر غیر از این بود پارادوکسی بین درام و اندیشه ایجاد می نمود که همین امر خود روح و ماهیت تئاتر را بیشتر نمایان می کند. بازی‌های نسبتا یک دست و هماهنگ که ناشی از همان اعتماد به نفس دادن و باور بازیگر از طرف کارگردان می باشد، هرکدام در جایگاه شان بهترین خود را نشان می‌دهند. #هفت_دقیقه اثری است که دیدنش انسان امروز را به تفکر وا می‌دارد.

https://t.center/tajrobeneveshtan
🖌 «ونزوئلا: تنگنای دولت بولیواریستی»
✍️محمد قراگوزلو

این روزها که نگاه نگران سوسیالیست‌ها به سوی #ونزوئلا دوخته شده، بار دیگر باید بر این نکته تاکید کرد که بحران ـ چه در دو شکل مشخص «اضافه تولید» و «گرایش نزولی نرخ سود» و چه در چارچوب عدم تناسب عرضه و تقاضا و رکود تورمی- خصلت انفکاک‌ناپذیر شیوه‌ی تولید سرمایهداری است. و بار دیگر باید یادآور شد که دخالت دولت در تنظیم ساز و کارهای بازار نمی‌تواند مانع شکل‌گیری بحران اقتصادی و شیفت آن به سمت بحران سیاسی شود. اصولا بازار چه آزاد و زنجیرگسیخته و وِل باشد و چه با دستان مریی دولت حامی (هم حامی انباشت و هم حامی کنترل) اداره شود و حتا در بهترین شکل ممکنِ برنامه‌محور مهار شود، تا زمانی که منطق خرید و فروش نیروی کار را دنبال می‌کند و مهره‌هایش با «ارزش» و «سود» آب‌بندی می‌شود، هرآینه بحران‌ساز است. هیچ درجه‌یی از دموکراسی سیاسی ـ که دولت ونزوئلا حتا به تایید ناظران آمریکایی پرچم‌دار آن است ـ نمی‌تواند مانع توزیع ناعادلانه‌ی ثروت، انباشت سرمایه و نابرابری شود. دموکراسی سیاسی اگر با سلب مالکیت وسایل تولیدی به سود کارگران و زحمتکشان توام نشود، به نقیض خود تبدیل خواهد شد.

#ساندینیست‌ها یک دوره این روند را تجربه کردند و قدرت سیاسی را لاجرم به اپوزیسیون پروآمریکایی خود باختند و اینک حضور مستمرشان در قدرت سیاسی به اعتبار سرکوب ارتش و پلیس است. در ونزوئلا نیز همان سناریو تکرار خواهد شد.

کمتر عقل سلیمی می‌تواند حمایت مستقیم و علنی و مادی و رسانه‌یی امپریالیسم آمریکا و متحدان اروپایی‌اش از جریان گوایدو را انکار کند اما طرح چنین مقوله‌یی از سوی دولت مادورو ـ حتا اگر به سرکوب اپوزیسیون منجر شود ـ راهکار خروج از بحران نیست. به استناد نتایج همین انتخابات دموکراتیک، دولت بولیواریستی در زمان #چاوز حمایت نزدیک به پنجاه درصد از مردم را از دست داده بود. الان وضع به مراتب وخیم‌تر است. مادورو از کاریزما و اتوریته‌ی چاوز بی‌بهره است. مضاف به این که رکود تورمی ناشی از شوک نفتی به نقطه‌ی قرمز رسیده است. مادورو خوب می‌داند که با انتخابات زودرس حکم پیروزی اپوزیسیون پروآمریکایی را صادر خواهد کرد. گوایدو و هوادرانش به محض تسخیر دولت با حمایت همه‌جانبه‌ی آمریکا و اروپا قادر خواهند شد که برای یک مدت نامعین بحران اقتصادی را از طریق اشباع بازار از کالاهای ضروری کنترل کنند و دستاوردهای انقلاب بولیواری را به سود کارتل‌ها و تراست‌ها از بین ببرند. نخستین تعرض آنان به قانونِ بسیار مترقی کار خواهد بود. قانونی که اگر به درست از سوی دولت اجرا شده بود نوسان بهای نفت نیز نمی‌توانست آذوقه‌ی کارگران را برُباید. #سرمایه‌داری_دولتی در لباس بولیواریستی ـ که مدت‌ها برای زحمتکشان آمریکای لاتین الگویی از رفاه و رهایی بود ـ به فرجام خود نزدیک می‌شود. ارتجاع یک پایگاه مهم در حیاط خلوت امپریالیسم آمریکا را اشغال خواهد کرد. این پیشروی انقلاب کوبا را نیز تهدید خواهد کرد و در آینده‌یی نزدیک حمله به هاوانا را در دستور کار خود قرار خواهد داد. به همان سرعت که دولت لولا داسیلوا و شرکا برزیل را دو دستی تقدیم نئولیبرالیسم هار کردند و در متن مماشات با صاحبان صنایع بزرگ، بسترهای ظهور یکی از خبیث‌ترین دولت‌های دست راستی(بولسونارو) را رقم زدند، ونزوئلا نیز در بن‌بست سرمایهداری دولت بولیواریستی به همان سمت در حال حرکت است.

https://t.center/tajrobeneveshtan