📚 سخن پروران🖋

#ذبیح‌الله_صفا
Канал
Логотип телеграм канала 📚 سخن پروران🖋
@sokhansarayannПродвигать
349
подписчиков
4,59 тыс.
фото
809
видео
5,55 тыс.
ссылок
بلبلِ عرشند ، سخن پروران ! نظامی گنجوی
برای درک وشناخت مقام وجایگاه یک استاد باید به دست پروردگان وشاگردانی رجوع کرد که در مکتب او تلمذ کرده اند.

دکتر #بدیع‌الزمان_فروزانفر یکی از آن اساتید نیکنام و جاودان‌یاد است. فروزانفر استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرز دوره دکترا در دانشکده‌های ادبیات و الهیات بود که اغلبِ آنان بعد‌ها استادان برجسته ادب پارسی و مطالعات فرهنگ ایران شدند.
از آن جمله می‌توان به تعدادی از شاخص‌ترین‌های‌شان مثل:
#پرویز_ناتل_خانلری، #ذبیح‌الله_صفا ، #مهدی_حمیدی_شیرازی، #عبدالحسین_زرین‌_کوب، غلامحسین یوسفی، محمدامین ریاحی، قدمعلی سرامی، #سیدمحمد_دبیرسیاقی، #محمدرضا_شفیعی_کدکنی، #سیمین_دانشور، محمود نشاط، ضیاءالدین سجادی، جلال متینی، سیدصادق گوهرین، #منوچهر_ستوده، منوچهر مرتضوی، مرتضی مولانا، محمود مقتدایی و... اشاره کرد.


t.center/sokhansarayann 🎻
مجلهٔ #سخن نشریه‌ای فرهنگی ادبی بود که بین سال‌های ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ منتشر می‌شد. پایه‌گذار این نشریه #پرویز_ناتل_خانلری بود.

مجلهٔ سخن در ابتدا ارگان جامعهٔ لیسانسیه‌های دانش‌سرای عالی بود. دورهٔ نخست مجله با انتشار اولین شماره در خرداد ۱۳۲۲ و با همکاری عده‌ای از جوانان باذوق و نواندیش مانند #صادق_هدایت، #بزرگ_علوی و شهید #نورایی آغاز بکار کرد. تا چند شماره به صاحب امتیازی #ذبیح‌الله_صفا و سردبیری خانلری منتشر شد، اما با رسیدن خانلری به سی سالگی صاحب امتیازی مجله به او منتقل شد.

سخن بعنوان یک مجلهٔ #ادبی و #فرهنگی پیشرو و نوجو، اعتبار و شهرت شایانی کسب کرد. این همه بدو مناسبت بود:
یکی روی آوردن به نشر #شعر و #داستان و نمایشنامه‌های نو اروپائی و ملل دیگر بود که پیش از آن در مجله‌های فارسی مرسوم دیده نمی‌شد، و دیگر چاپ کردن نوشته‌ها و سروده‌های گروهی نویسندهٔ جوان که پیش از آن آثارشان چندان در نشریات فارسی دیده نمی‌شد.مجلهٔ سخن نقش بسزایی در جهت‌گیری ادبیات فارسی در دورهٔ معاصر داشته‌است.

t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from اتچ بات
#سیف_فرغانی
قسمت اول

سیف فرغانی شاعری متواضع و معصوم و آزاده که قرن‌ها عموم مخاطبان شعر فارسی از وجودش بی‌خبر بوده‌اند. شادروان استاد #ذبیح‌الله_صفا که دیوان او را تصحیح کرده در مقدمه می‌نویسد:
"در هیچ یک از تذکره‌ها و ماخذها نام و اثری از این شاعر توانا ندیدم". استاد صفا سبب ناشناخته ماندنِ این شاعر در نزد آیندگان را "هجرت از زادگاه و میهن خود و انقطاع از عالَم و گوشه‌گیری از دونان و امتناع از ستایش امیرانِ ظالم و فاسد زمان" می‌داند. شیوه‌ای از زندگی که سبب شد "نامی و نشانی از او در کتاب‌های رجال و مقاماتِ عارفان و تذکره‌های شاعران برجای نمانَد" و در نهایت در خانقاهی بی‌نام و نشان "در کامِ ظلمتِ قرون" فرو رود.

🔹سیف فرغانی در اواسط نیمه‌ی اوّل قرن هفتم در فرغانه که شهری است در شمال شرق خراسانِ بزرگ متولّد شد و در جوانی به شهر کوچکی به نام "آقسرا" در ترکیه‌ی امروز مهاجرت کرد و همانجا به پیری رسید و در اوایل قرن هشتم از دنیا رفت. او بی‌گمان شخصیتی منحصر به فرد و ویژه‌ در میان شاعران گذشته‌ی ما دارد. عجیب است که با وجود آنکه قصیده سرایی چیره‌دست و زبان‌آور است حتی یک شعر هم در مدح صاحب منصبان حکومتی ندارد. او هیچ قدرتمندی را خطاب قرار نداده مگر برای بیانِ نصیحت یا اعتراض یا افشای ظلم و فساد و ریاکاری‌اش. همه جای دیوانِ او نشان از بیزاری‌ از مدّاحی و ثنا خوانی دارد:

گرت از سیم زبان است و سخن زر گویی
از زر و سیم بِه آن است که کمتر گویی
شعر در دولتِ این سیم‌پرستانِ گدا
کمتر از خاک بُوَد گر ز پیِ زر گویی

🔹معروف‌ترین شعر اعتراضی او هم شعری است که از قضا این روزها مردمانِ روزگار‌ِ ما آن را حرف دل خود یافته‌‌اند و بسیار زمزمه‌اش می‌کنند:

هم مرگ بر جهانِ شما نیز بگذرد
هم رونق زمانِ شما نیز بگذرد

در مملکت چو غرّش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگانِ شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکُشت
هم بر چراغدانِ شما نیز بگذرد

آنکس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گَردِ سُمِ خرانِ شما نیز بگذرد...
(الی آخر)...

ادامه دارد...

t.center/sokhansarayann 🎻
Forwarded from اتچ بات
#فروزانفر ...

محمدحسین بشرویه‌ای، معروف به بدیع‌الزمان فروزانفر، فرزند آقا شیخ علی بشرویه‌ای، در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در یک خانوادهٔ اهل علم و دانش در بشرویه، از شهرهای خراسان، به دنیا آمد.
حدود سال ۱۳۰۰ خورشیدی به تهران رفت و تحصیلات خود را در مدرسهٔ سپهسالار ادامه داد و چندی حجره‌ای در مسجد سپهسالار داشت. در جوانی در همان مدرسه به تدریس پرداخت و چندی بعد در سال ۱۳۰۵ به سِمَت معلمیِ دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیاتِ) دانشگاه تهران منصوب شد.
در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزهٔ دانشگاه تهران، مرکب از نصرالله تقوی، علی‌اکبر دهخدا و ولی‌الله نصر، تألیف ارزندهٔ او به نام تحقیق در زندگانی مولانا جلال‌الدین بلخی را ارزیابی و به او گواهی‌نامهٔ دکتری اعطا کرد. به استناد این گواهی‌نامه، در همان سال، به سِمَت استادیِ دانش‌سرای عالی و دانشکده‌های ادبیات و معقول و منقولِ دانشگاه تهران منصوب شد.

فروزانفر استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرّز دورهٔ دکتری در دانشکده‌های ادبیات و الهیات بود که اغلبِ آنان بعدها استادان برجستهٔ ادب پارسی و مطالعات فرهنگ ایران شدند؛ از جمله:
#پرویز_ناتل_خانلری، #ذبیح‌الله_صفا، مهدی حمیدی شیرازی، #عبدالحسین_زرین‌کوب، غلامحسین یوسفی، محمدامین ریاحی، قدمعلی سرامی، سید محمد #دبیرسیاقی، #محمد_رضا_شفیعی_کدکنی، #سیمین_دانشور، محمود نشاط، ضیاءالدین سجادی، جلال متینی، سید صادق گوهرین، منوچهر ستوده، منوچهر مرتضوی، مرتضی مولانا، محمود مقتدایی و بسیاری دیگر.
#سخن_و_سخنوران (۱۳۰۸–۱۳۱۲) اثر برجستهٔ فروزانفر، سرمشقی برای تحقیق در تاریخ ادبیات ایران، و دریچه‌ای به نقد شعر فارسی بود. این کتاب فروزانفر، ضمن آن‌که سنت دیرینهٔ تذکره‌نویسی در ادبیات فارسی را در نظر داشته، راهگشای تحقیقات نوین در تاریخ ادبیات ایران بوده‌است.
اما آنچه نام فروزانفر را بر تارک تحقیقات ادبی و عرفانی نشاند، شیفتگی او به نبوغ ادبی شگرف مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، و تلاش ۴۰سالهٔ او در کار تحقیق پیرامون آثار و اندیشهٔ مولوی بود.

عبدالحسین زرین‌کوب، از بزرگان ادب فارسی، واز شاگردان فروزانفردربارهٔ وی گفته‌است:

«معلم و استادی دلسوز و صمیمی بود. درس او تنها تعلیم نبود، هم تهذیب بود و هم درعین‌حال تفریح. بااین‌همه، توفیق او در کار معلمی در بین استادان ادب عصر به‌کلی بی‌سابقه بود… شعر را به سبک قدما محکم و متین می‌گفت، مخصوصاً به شیوهٔ ناصرخسرو و خاقانی علاقه داشت، و ازاین‌حیث یادآور ادیب پیشاوری بود… احوال و اسبابی که در حیات ادبی وی مؤثر افتاد، از وی بیشتر یک محقق و یک عالم ساخت… قلمرو تحقیق او ادبیات و تصوف بود، خاصه در دوران اسلامیِ قبل از صفویه...»

مجموعه اشعار فروزانفر که به‌کوشش عنایت‌الله مجیدی در سال۱۳۸۲ منتشر شد، ۳۷۶ صفحه است. دیوان استاد، شامل قصاید فارسی، غزل، قطعه، رباعی، تک‌بیتی، ترجمه‌های منظوم، مثنویات و قصیده‌های عربی می‌شود. طریق مِهتری، وصف بهار و مدح والی خراسان، لشگر سرما، راه‌آهن، هوا، یار آمد، فتنهٔ آخر زمان، در رثای ادیب نیشابوری، دهقان پیر، یادگار غم، در رثای نیکلسن، هواپیما، مقام فردوسی و ... از اشعارهای اوست.


t.center/sokhansarayann 🎻