یک روزی که بوعلی با شاگردانش به منزل ابوسعید رفته بود و در خلوت به بحث و مناظره مشغول بودند ,پس از اتمام صحبتهایشان شاگردان بوعلی از او پرسیدند که ابوسعید را چگونه دیدی ؟
و او در جواب گفت : هر چه من میدانم او میبیند.
همچنین شاگردان ابوسعید از او پرسیدند که بوعلی را چگونه دیدی ؟
و ابوسعید جواب داد : هر چه من می بینم ,او می داند. فرق بسیاری بین دیدن و دانستن وجود دارد.
#بوعلی می داند خدا هست ولی #ابوسعید میبیند خدا هست.این است فرق بین #عارف و #عالم . در سیر تکاملی ,انسانهائی هستند که بدنبال اثبات وجود خدا بوده و جهان را در حوزه بحث و کلام و منطق و فلسفه جستجو میکنند ,که به آنها عالم گفته می شود. انسانهائی هم هستند که به شوق بهشت او عبادت میکنند و گروهی دیگر از ترس جهنم او دست به پرهیز می زنند ,که عابدان و زاهدان هستند و به طمع بهشت و یا ترس از جهنم بدنبال خدا هستند.
تو عبادت چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
و عارفان که خدا را بدلیل عشق جستجو کرده و چون دوستش دارند دوست مینامندش و چون لایق عبادت است ,عبادتش میکنند.بدنبال شناخت حقیقت وجودی خود هستندو بدلیل حس نیاز درونی میخواهند خدارا نظاره کنند.
ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است پرده بردار ز رخ که محتاج لقائیم.