مکتب اصالت کلمه / آکادمی عریانیسم. اهرام هفت گانه ی جنبش پسامینیمالیسم ایران ...

#لاله_پارسا
Канал
Образование
Искусство и дизайн
Книги
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала مکتب اصالت کلمه / آکادمی عریانیسم. اهرام هفت گانه ی جنبش پسامینیمالیسم ایران ...
@sher_khobeПродвигать
236
подписчиков
2,42 тыс.
фото
17
видео
750
ссылок
@ario_he2 دوستان علاقمند به آموزش ادبیات به این آیدی مراجعه فرمائید.
ویژه نامه مکتب اصالت کلمه ٢ _ آنتولوژی فرامتن نویسان ایران /با پیش سخن از #مهسا_جهانشیری و #مهرمینا_محمدپور و با آثاری از بنیانگذار مکتب اصالت کلمه و آغازگر ژانر فرامتن استاد #آرش_آذرپیک و #مهسا_جهانشیری #فاطمه_عربیه #لاله_پارسا , #آریو_همتی, #الناز_عباسی , #ثنا_صمصامی,#نیلوفر_مسیح, #مهرمینا_محمدپور, #مارال_مولانا,#ستی_سارا_سوشیان,#حبیبه_عزیزی, #سمیه_کریمی ,#زهرا_محمد_آذری, #عاطفه_دادویی , #طاهره_احمدی ,#الهه_محقق, #زرتشت_محمدی , #سلوی_صفری , #میلانا_میسان,
#سمیراالفتی, #آوین_کلهر , #ماریاآریانا, #مهوش_سلیمانپور , #ناهیدصیدی, #آذر_آذرپیک,,

و واژانه های باقی مانده از آنتولوژی واژانه نویسان از میثم میرزاپور و یلدا صیدی

با تشکر از آقای پورفریاد شهرویی و همکاران ایشان در ماهنامه سخن ..

#مکتب_اصالت_کلمه
#فرامتن / #آنتولوژی_فرامتن_نویسان_ایران
#ماهنامه_سخن
"پیامبران الهی :حضرت زرتشت"


تندیس یک الهه
با تبری در دست
که روی نعش بت های دیگر
ایستاده است ,
از پیامبری به پیامبر بعدی می رسد ,
بت شکنان ابتدا
خودشان را
می بایست بشکنند..
و این جهاد اکبر است
در بطن هر انسان
یک پیامبر است
که با یک طاغوت
به مبارزه ایستاده است
آه اگر این پتانسیل بالقوه
در مسیر توحید
بالفعل می توانست بشود,
طاغوت را
در نهاد خویش می کشتیم
تا بندگی کنیم ..
و جهان
به واستگی زایش یافته
از عدم وابستگی
نزدیک می شد..

🌫
من "میدیوماه" پسر عموی زرتشت پاک سیرت،
ایمان می آورم به خداوند
هزار سال قبل از میلاد عیسی مسیح (ع)
شمال شرق آریان
و بوی یکتا پرستی در جهان می پیچد
ارواح زمینیان متعالی می شود
◽️
بنام نامی خداوند ...
که  مرا برای راهنمایی در این جهان برانگیخت، و من از برای رسالت خویش،
از منش پاک تعلیم یافتم

_"بلند بگو نامت را"

و سه بار می پیچد
در سینه کوه
صدایی که از سینه ستبرش
بیرون می آید

_"زرتشت..."

_" رسالت ؟"

_"مگر نه که یکتاپرستی؟"

و اصلاحاتی بزرگ، به درخواست دادار یکتا در متن جان می گیرند,
و خلوتی به اندیشه در نیکی و پلیدی..

"خواهم خشکاند سرچشمه ی اندوه و شوربختی بشریت را
و راهی خواهم ساخت
برای هدایت انسان... "
🌫
فرزند سوم مادرم "دوغدو" و پدرم
"پوروشسب"
◽️◽️
من "میدیوماه" پسر عموی زرتشت پاک سیرت،
ایمان می آورم به اهورا مزدای زرتشت، به خدایی که نیست جز او خدایی دیگر...
ایمان دارم به پیامبران
و مومنم
به پیامبری شان...
◽️◽️
جهان بر سه چیز استوار است.....
اول:
گفتار نیک
که مبادا جز راستی درستی و انسانیت چیزی بر زبان آوری
دوم:
پندار نیک
اندیشه ات عاری باشد از هرچه نیرنگ پلیدی و بدخواهی
سوم:
کردار نیک
که مبادا قدمی برداشته شود در راهی که جز عشق و پاکی در آن روا باشد...
◽️
هر پیامبر دعوتش را به خداوند , در تاریخ دمیده است و
فرزندانش به وسعت بشریت
در هر عصر در مسیر توحید بر بلندای قله ی انسانیت شکوفه داده اند , و..
یسنا ستایشگر،
ویسپرد با خرد،
وندیداد قانونمند،
یشت نیایشگر
خرده اوستا، اوستای کوچک
◽️
و خدای یگانه که عقل و خرد بخشید،
تا نوع بشر
تشخیص دهد نیکی را از ستم و ناپاکی...
و از شر فرصت طلبان میگریزم...
آه معبود من...
"به کدامین خاک روی آورم؟به کجا رفته و پناه جویم؟اشراف و پیشوایان از من کناره می جویند و از برزیگران نیز ناخشنودم و از پیروان دروغ که فرمانروایان شهرند.به من بگو که چگونه توانم تو را خوشنود سازم،ای مزدا"(گاتها-یسنا-هات 46-بند1)
◽️◽️
بنگرید در زمین...
اینجا مرز  میان انتخاب خوبی و پلیدیست...
و همانا آنانکه راه درستی را در پیش گرفتند رستگارترینند
و آنها که قدم هایشان را جای پای اهریمن گذاشتند دورند از راه سعادت... با کلام هر پیامبر , و اینبار پل اتصال زرتشت است ,به خدایی که نیست جز او خدایی دیگر...
ایمان دارم به یگانه پرستی
و من اولین مومن به هر پیامبری که پرچم دار توحید بوده است
◽️◽️
جهان بر سه چیز استوار است...
اول:
گفتار نیک
که مبادا جز راستی درستی و انسانیت چیزی بر زبان آوری
دوم:
پندار نیک
اندیشه ات عاری باشد از هرچه نیرنگ پلیدی و بدخواهی
سوم:
کردار نیک
که مبادا قدمی برداشته شود در راهی که جز عشق و پاکی در آن روا باشد...
◽️
متن:
ای پیامبر که دمیده ای
توحید را
به تمام بشریت ,
فرزندان توحید محورت
بر بلندای قله ی انسانیت

یسنا ستایشگر،
ویسپرد با خرد،
وندیداد قانونمند،
یشت نیایشگر
خرده اوستا، اوستای کوچک

و خدای یگانه که عقل و خرد بخشید،
تا نوع بشر
تشخیص دهد نیکی را از ستم و ناپاکی...
و از شر فرصت طلبان میگریزم...
آه معبود مزدای من...
"به کدامین خاک روی آورم؟به کجا رفته و پناه جویم؟اشراف و پیشوایان از من کناره می جویند و از برزیگران نیز ناخشنودم و از پیروان دروغ که فرمانروایان شهرند.به من بگو که چگونه توانم تو را خوشنود سازم،ای مزدا"(گاتها-یسنا-هات 46-بند1)

بنگرید در زمین...
اینجا مرز  میان انتخاب خوبی و پلیدیست...
و همانا آنانکه راه درستی را در پیش گرفتند رستگارترینند
و آنها که قدم هایشان را جای پای اهریمن گذاشتند دورند از راه سعادت...
🌫
روح آب
آینه ای به تاریخ انسان
روح خاک
آن چنان که به همیشه زایش
گره خورده باشد

#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#مکتب_عریانیسم

#آکادمی_عریانیسم

____
👇👇👇
@sher_khobe

____
👇👇👇
@Maktabe_Oryanism
هفدهم فروردین ماه تولد مهربانو
_ #لاله_پارسا _ عضوآکادمی عریانیسم و مکتب اصالت کلمه را به ایشان و خانواده بزرگوارشان تبریک می گوییم.

باشد تداوم موفقیت های مکتبی برای
این قلم پر شور و فرا رو و دیگر عزیزان حاضر ...🙏❤️



🌹🌼🌹🌼🌹🌼🌹

#مکتب_اصالت_کلمه

#مکتب_عریانیسم

#آکادمی_عریانیسم
___
👇👇👇
@sher_khobe
فرامتن 'فیلسوف جوان :سه"

《غریزه و محیط و وراثت ⚪️
قید و بند یک جاندار هستند ⚪️
با یک زندگی یک دست و یکرنگ و گله دار و خطی ،⚪️ که از پیش تعیین شده اند》 ⚪️ و تو در گوش ما ادامه آگاهی ها را زمزمه می کنی :⚪️ 《و چون زبان جانداران تشعشعی است هرگز بر آگاهی محدود و غریزی خود نمی توانند آگاهی داشته باشند 》 ⚪️ اما ما با تو ای فیلسوف جوان ⚪️ کلمه رسیده ایم ⚪️ و آزادی و عشق ⚪️ کلام زمردینت را
به گوش جان می آویزم⚪️ای احیاگر حقیقت ⚪️ ای که در فلسفه ⚪️ برای حفظ سنت های توحیدی با اومانیسم می جنگی ⚪️وقتی که در جهان واقعیات غربی، حقیقت را خاک گرفته بود ⚪️
و من که نابلدم تو را گیج ومغروق ⚪️ امپراطور واژه ها در من سان می رود ⚪️فیلسوف جوان ⚪️ باز آهسته گفت :《 شعور کلمه محور ما ،یعنی آگاهی از آگاهی خود ..》⚪️ و ما او اندیشه ورزیدیم آمدنمان را ⚪️ و رفتنمان را ⚪️ و کیستی و چیستی مان را ⚪️ و مرگمان را ⚪️ آه ای کلمه ⚪️ ما با تو به وجود خویش آگاه می شویم ⚪️ سلول به سلولت مهر است ،سلول به سلولت آگاهی و دانش ⚪️ ای شکوه فراروی از هرچه هست ⚪️
ای طلوع محبوب جهان ⚪️
که نفس به نفس دمیده ای
در مجرای فلسفه ⚪️صدای پر از صلابت توست که از گلدسته های اندیشه
به گوش می نوازد⚪️ بشتابید به سوی حقیقت ⚪️ بشتابید به سوی کلمه ⚪️


#لاله_پارسا

به بنیانگذار مکتب اصالت کلمه استاد آرش آذرپیک که با آگاهی و علم جهانی نو برای ما ساخته اند

#مکتب_اصالت_کلمە

#مکتب_عریانیسم

____
👇👇👇
@sher_khobe

____
👇👇👇
@Maktabe_Oryanism
فرامتن «آدم و حوا»


مارا از خاکِ دردی سرشته اند*
که در عصر یخبندان
هیچ خورشیدی
در هم نمی‌شکست*
زمهریر اندوهش را*

با تارو پودی از سکوت
هفت رنگ بافته اند *
سرنوشتمان را*
در هم افزایی
مداد رنگی های کائنات..
به وقت طرح زدن *
ما پر از اندیشه های اسارتیم*
پر از زایشِ دلهره های نافرجام*
نخستین وارثان تنهایی آدم و حوا...*
🌫
و نامم حوا،*
نامدار غفلتی رنگین
بنام «حیات»...*(۱)


_"بهشت؟!*"

_"آخرین اقامتگاهم،
قبل از عشق*"

دلباخته ام تمام وکمال
به چشمانش*

و انگشتانم که آرام لمس می‌کند*
تن گندمگونش را*

_گندمگون؟*

_نامش «آدم» است...*
و سهمش از آفرینش
گناه و
گناه و
گناه...!*
🌫
بهشت فرش پایتان*
بنوشید و برقصید و بیاشامید*
و با چشمان بسته بر ابلیس*
دور شوید از وسوسه ی
درخت سقوط
ثانیه های هبوط *
🌫
حوای من،
دلش کمی سیب می‌خواهد*
و کمی لبخند*
هر دو ایستاده ایم،*
سینه به سینه ی شب،*
پر از جراتِ چیدن،*
چنگ می‌اندازیم به درخت،*
و بیرون می‌کشیم*
سرخی بی بدیل سیب را،*
از پشتِ پرده ی ممنوعه*
طی می‌کنیم،*
تمامِ مسیرهای منتهی،
به راه پر نشیبِ زمین را،*
آه ای امید،*
ای روشنیِ مطلقِ من،*
طلوع کن مرا،*
از ورای این تیرگیِ محض،*
در پیش و پسِ دردهای زندگی...*
🌫
آدم
حوا
عشق
🌫
وسوسه وسوسه
سیب
وسوسه ‌‌‌ وسوسه
🌫
بهشت
ه
ب
و
ط
🌫
زمین

آدم عشق
حوا عشق
دنیا‌ ‌ عشق
🌫
سقوط می‌کنم با عشق*
و حل می شوم،*
در سلولِ حضورت... *

لب هایم،
ابریشم وار *
پیله می کنند به لب هایت! *
گویی بهشت
نفس می کشد، *
از روزنه ی
گلبرگ های اندامم
در بند بندِ آغوش تو... *

وقتی،
جوانه می زنی
بر پوستینم...*
◽️◽️

ابلیس نه! *
عشق آدم را وسوسه کرد *
تا دل بسپارد
حوای دل آرای خویش را *
و کوچ کند به زمین *
از بهشتی که در آن ممنوع بود
بوسه و لبخند *
و به لذت ابدی
آغوش و مهربانی پیوند بخورد ... *

و خدا خندید *
آدم خندید *
و تمام زمین و آسمان
به عشق لبخند زدند.. *


#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمە

#مکتب_عریانیسم

____
👇👇👇
@sher_khobe

____
👇👇👇
@Maktabe_Oryanism
فراشعر «کوچه های کودکی...»

بابا آمد،
و‌ در دستش،
چند قرص گرم نان

لبخندش ارتعاش تمام خوبیها،
و زمستانی سرد،
بوی برف،
بوی باران...
و حرارت گرم چراغِ نفتی
وسط خانه...

_مشق شب؟!
_کوکب خانم مادرم...!
او زن خنده رویی بود،
و در حیاط خانه اش
بوی شله زرد نذری
مست می‌کرد چهل خانه آنسوترش را

_دهانت؟!
_سرخ از زبان زدن به مداد...

می‌دوم با چکمه های قرمز
تمام سردی کوچه های کودکی ام را
به جستجوی غریبِ شادمانی..
کتاب‌های کهنه
دفتر چهل برگ کاهی...
و بوی تراشه های مداد رنگی

زنگ سوم:
_تاریخ
_اجازه خانم؟! تاریخ چیست؟!
_بنشین سارا تا بگویم جانم...
فرض کن امروز لحظه هایت
پر از خنده ی شادی باشد،
یا غمی در دل پاکت بدود...
آنگاه جایی،
بنگاری سال و ماه و روزش،
سال‌ها بعد،
کسی از خاطره ات
داستانی بنویسد
تا شود عبرت هم نسل هایش...

⬜️

[صدای ش ک س ت ن شیشه]

و چشمان بهت زده مان
به پارگی توپ دو پوست پلاستیکی...!
چشمان خشمگین پیرمرد همسایه،
و لرزش دستان یخ زده مان
در جیب سوراخ زیرشلواری...!

[و دلی غرق در اندوه کودکی]
◻️

خواب شیرینی دارد،
خانه ی گرم مادربزرگ،
زیر کرسی و لحاف،
و بوی شلغم پخته بر روی اجاق

قصه ی دختر شاه پریان
خنده های دسته جمعی
قبل از خواب...

و تلاش برای بستن چشمهایمان
به رویای سه ماه، تابستان
آبتنی در حوضِ حیاط...

⬜️⬜️
سالها بعد شاید،
اگر کودکی با توپ پلاستیکی،
بشکند شیشه ی اتاقم را،
با مرور خاطرات،
جای تکه های توپ،
خنده ای از سر شوق
بدهم تحویلش...

سالها بعد،
اما،
جای خانه، برج است،
و پنجره ی اتاق خوابم‌ باز نمی‌شود رو به روشنای کوچه های بچگی،

و هیچ کودکی بازی نخواهد کرد،
در میان کوچه ها...
◻️

"به نام زندگی "


تولد:

اشک
اشک
🌫
کودکی :

بازی
خنده
🌫
جوانی :

کار
ازدواج
🌫
پیری :

قامت خمیده
قلب شکسته
🌫 🌫
غرور انسانها
نعره ی طبیعت

⬜️⬜️⬜️

تمام خاطرات من،
خلاصه می‌شود در قلبی
روی تنه ی نارون
میان هزارتوی بن بست کودکی
که می‌تپید
رو به شیفتگی چشمانم،

و عشق گاهی سرک می‌کشد
از لا به لای دفتر نوجوانی ام
به روزهای پر از اندوهِ بزرگسالی‌...


#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#مکتب_عریانیسم

____
👇👇👇
@sher_khobe

____
👇👇👇
@Maktabe_Oryanism
 «فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی كُنْتُ قَدْ أُحِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ كِتَابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ. »(إرشادمفید، ج‏2، ص‏89) 

عاشورا _ دوازدهم


"شب دعا "


امر به معروف
نهی از منکر
مسیر توحید
🌫
ظلمت ایستادگی
فریاد فریاد
🌫
شب واقعه :

سجده
خلوص نیت
قرآن
استغفار
آیه های روشنی
زمزمه های دلتنگی
قافله ی عشق
توکلتُ الی الله


#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمه

#مکتب_عریانیسم

#واژانه
_____
👇👇👇
@sher_khobe
سرک می‌کشد ماه
از دیوار حیاط
و مرا در نهایتِ
خاطراتِ مشوش داشتنت
پیوند می‌زند
به اندوهِ ترانه های بی کلام،

آنجا که اصالتِ هیچ واژه ای
مرا تا فراسوی خواستن
به هم افزایی کلمه
و رسیدن نمی‌برد

و تنها شبیهِ حسرتی،
میانِ عقده های ناتمام آغوشت
در سوگِ بی رنگی و خاموشی
نشسته ام
و خیره به ماهتابِ ابرآلود
رویای حضورت را
از پشت عینکِ خوش بینی
نظاره گر شده ام

شاید از دورهای دور
تا سالهای غریب مانده از عمرمان
راهی باشد
به فاصله ی یک نفس تا زندگی...
یک قدم تا تو....

#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#آکادمی_عریانیسم


________
👇👇👇
@sher_khobe
" متن زندگی "

یک :

مرد خشونت
زن سکوت
🌫
مرگ رویاها
🌫
خانه قبر دونفره
🌫 🌫
دو :

مرد فراروی
زن فراروی
🌫
آبی بیکران
🌫 🌫
عروج پروانه ها

#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمه

#آکادمی_عریانیسم

#واژانه
_____
👇👇👇
@sher_khobe
"باغبان پیر "


خاک خاک
دانه
خاک خاک
🌫

باغچه
بهار
شاخه زندگی
دستان سر سبز
🌫
عشق
عشق
عشق


#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمه

#آکادمی_عریانیسم

#واژانه
_________
👇👇👇
@sher_khobe
فراشعر "سگ ولگرد"


«در ته چشم‌های او یک روح انسانی دیده می‌شد. در نیمه شبی که زندگی او را فرا گرفته بود، یک چیز بی‌پایان در چشم‌هایش موج می‌زد و پیامی با خود داشت که نمی‌شد آن را دریافت، ولی پشت نی نی چشم او گیر کرده بود.»
تشکر آقای هدایت ،
و جهانی
قدم به قدم
همراه راوی...!

راه می‌رود آرام
به روی آسفالت های سوزان
زبانش آویزان
تشنگی‌ را له له می زد...
_ ترس ؛ تنهایی؟

رد که می‌شود از گوشه کنار مغازه ها
بوی گوشت را استشمام می کند
و در مخیله اش
رستورانی را با غذاهای گوناگون
_ کدام غذا لذیذ تر ست
_کدام استخوان
شاید سیر شوند،
شکم،
توله هایش...!

"به نام زندگی "


تولد:

اشک
اشک
🌫
کودکی :

بازی
خنده
🌫
جوانی :

کار
ازدواج
🌫
پیری :

قامت خمیده
قلب شکسته
🌫 🌫
غرور انسانها
نعره ی طبیعت
🌫


_آه مگر مادر است؟!

[ و صدای چندش آور قهقهه ای از میان زردی دندان قصاب]

◾️◾️

[راوی آب می‌کشد فکرش را
تا پاک شود از نجاستِ خیالش...!]

ناگهان سنگی،
که می‌شکافد گوشه ی چشمش،
تا نبیند این همه اندوه را

_بچه ها آنجا...!
_و سنگ دوم که پاره می‌کند
رشته ی وفاداری اش را...

پارس می‌کند از ترس...
و زنی که جیغ می‌زند
◾️◾️

[بوق آزاد...!
و صدایی گویا...!]

_شما با شهرداری تماس گرفته اید...!

_اینجا موجود عجیبی وجود دارد!
و توضیح پشت توضیح:

_حیوان ست به ظاهر،
جثه ای لاغر،
شبیه طفلکی قحطی زده

گوشهایش بریده است،
و از چشمانش خون ‌می‌بارد
جای اشک...

می‌لنگد پای راستش،
و به گمانم وحشی‌ست...
هر چه بیشتر کتک می‌خورد
سرکش تر می‌شود انگار...!

می‌شود اقدام کنید؟
تنها یک گلوله،
تا پاک شود خیابان
از نجاست حضور سگی
که درد میکشد از وجود انسانها...



[خارج از شهر، در امتداد دهکده ای،
که گرگ می‌درد گله هایش را]

_کاش اینجا سگی...!



با پای شکسته می‌دود،
و قطره
ه
ه
ه
قطره
ه
ه
ه
خون
که جاری می‌شود
از گوشه ی اندوه چشمانش...

_زنده؟
_نه! مرده اش را می‌خواهم
_در ازای پول؟
_در برابرِ قدرت...
و جنازه ی سگی
که در امتداد صدای گلوله ای
از پسِ نجاست دستان یک انسان
نقش درد می‌بندد
میان آسفالت داغِ تابستان...

پشت خرابه های شهر
چند سگ،
چند کودک گرسنه اند...؟

و تمامِ شهر
بوی باروت می‌گیرد
وقتی که مرد
بی امان شلیک می‌کند
قلبش را در
زوایای سرخ خودخواهی
◾️◾️

[راوی به مرد می‌نگرد...]

در او حیوانی‌ست که هر روز
مرور می‌کند توحش را
و به حافظه می‌سپارد
زخم های ساکن
در تن کبودِ حیوانات شهر را


#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمە

#آکادمی_عریانیسم

پ ن: منظور ازآقای هدایت صادق هدایت نویسنده معاصر است .
____
👇👇👇
@sher_khobe

____
👇👇👇
@Maktabe_Oryanism
"به نام زندگی "


تولد:

اشک
اشک
🌫
کودکی :

بازی
خنده
🌫
جوانی :

کار
ازدواج
🌫
پیری :

قامت خمیده
قلب شکسته
🌫 🌫
غرور انسانها
نعره ی طبیعت


#لاله_پارسا


#مکتب_اصالت_کلمه

#آکادمی_عریانیسم

#واژانه
_________
👇👇👇
@sher_khobe
گرفته ام ؛
درست مانند شب ،
که حسادت می ورزد ؛
به آفتاب !
وقتی که در حریم آسمان
خاطره هایش را
با ماه
به عشق پیوند می زند !




#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#آکادمی_عریانیسم
_________
👇👇👇
@sher_khobe
آرزوی داشتن ات
محال ترین می شود؛

هنگامی که ،
فرشته ی اجابتم تو باشی
و نخواستن ،
سایه ای سهمگین؛
بر سقف رویاهایی ناممکن !

#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#آکادمی_عریانیسم
_____________
👇👇👇
@sher_khobe
به هم می‌پیچد،
سلولهای خاکستری مغزم،
از هجوم افکار پوشالی

و صدای سکوت،
شبیه وز وز خرمگسی
در گیج و گنگ ذهن پریشانم
در هم می‌شکند
خیال سپید خالی از دلهره را...

و چشمانم
باز شده
رو به دریچه ی تاریک تنفر...

این منم
در انتهای اکنون،
میان بن بستِ کوچه ای
خالی از عبور
که تمامیتم
زخم خورده از
صدها شهابِ سوزنده ی ناباوری ست

#لاله_پارسا

#مکتب_اصالت_کلمە

#آکادمی_عریانیسم
_____________
👇👇👇
@sher_khobe
Ещё