فراشعر " فراعنصر .."
عقل چهارچوب مندم
که در گستره شعر ,
این زایش باشکوه کلمه
در بند بود را
همراه با بیست و نه پروانه دیگر
به فراروی واداشتم،
عشق متولد شد
🌫دوباره زمزمه می کند دوباره ها را
گدازه های فریادی متلاشی شده
در پس پرده ی حنجره ای از جنس سکوت
آسمان دلخون است
در غربت خاکستری دسته کبوترهایی
که به اندازه ی اندوه زمین
لحظه ها را قطره قطره ...
نجوای شبکوران از لابه لای صخره های سکوت یاس را به رخ می کشد
ومن خیره به انحنای روشن ماه
در خیالی دور
نزدیک به آسمان
امّید را به اشک ستارگان پیوند می زنم
یقین دارم که مرگ همه چیز را خاکستر نمی کند
نگاه کن به ستاره ی پیر!
که چگونه انتظار می کشد تبلوری دوباره را
⬜️《كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ.
چگونه کافر میشوید به خدا و حال آنکه مرده بودید و خدا شما را زنده کرد و دیگر بار بمیراند و باز زنده کند و عاقبت به سوی او باز گردانده میشوید؟!》
آیه ۲۸ سوره بقره
⬜️جسمت راوی پرواز است
در اندیشه خاک
و نقطه ی آغازی در فراسوی ادراک
خاک
خاک
خاک
به راستی در ضمیر خشک و ترش
انتظار چه کسی را می کشد
آن زمان که گنجشکها
پرواز می کنند
فاتحه ی چه کسی را می خوانند
و تاک نجیب
از چه سیراب است که خورشید
همچون گل سرخی بر مزار آمده است
یقین دارم که مرگ همه چیز را خاکستر نمی کند
پوست و استخوان میله های حصار نیست
"یادت هست؟! "
"تصنیف باران
رقص پرندگان "
"و عشقی که طلایه دار پیوند بود
لحظه ای که نگاهت را
به تسلای دردی موهوم
در ظلمت مغرورانه شب
به روشنایی ستاره پیوند زدم "
در محور فراروی
یقین دارم که مرگ همه چیز را خاکستر نمی کند
نگاه کن آسمان را !
ستاره
ستاره ستاره
ستاره
ستاره ستاره
و از هر عصر
هر اندیشه ای که برمحور حقیقت باشد
خواهد ماند..
اندیشه هایی فراروی
که با حرکت بسیط خویش
به عشق
استحاله پیدا کرده اند
"چقدر بوی قلم تو , در آسمان پیچیده ,پروانه ی سی ام .."
#سمیه_کریمی#مکتب_اصالت_کلمە #مکتب_عریانیسم#آکادمی_عریانیسم ____
👇👇👇@sher_khobe____
👇👇👇@Maktabe_Oryanism