#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#دیدگاه

روشنگریِ درخصوص منشاء اصطلاحات باستان‌گرا و اسلام‌گرا


یکی‌از اشتباهاتی که درخصوصِ مطالعهٔ آکادمیک تاریخ کشور ایران صورت‌می‌گیرد تقسیم‌بندی‌های نادرستِ آن به عباراتی چون «پس‌از اسلام و پیش‌ازاسلام» و «باستان و اسلامی» بوده‌است که تاریخ و فرهنگ ایران را «ایدئولوژیک» ساخته‌؛ به‌طوریکه ما شاهد دونوع گرایش ایدئولوژیک «باستان‌گرا» و «ملی‌مذهبی» (که همان اسلامگرا است) در دورهٔ معاصر بوده‌ایم که هریک‌از اینان باتآکیدبر یکی‌از این دو نیمه‌ و فرهنگِ معرفِ آن‌دوره، اهمیتِ نیمهٔ‌دیگر را انکار کرده؛ و هویتِ ملّی ایران را برخاسته‌از نیمهٔ موردعلاقهٔ خود قلمداد کرده‌است.

این درحالی‌ست که چیزی تحت‌عنوان «نیمه» (پیش و پس‌ از اسلام) وجودخارجی ندارد؛ و چنانچه تاریخ ایران را به‌صورتِ پاک و شفاف و [غیرآلوده‌به دروغ‌های ایدیولوژیک] مطالعه‌کنیم، خواهیم‌دریافت که دورهٔ موسوم‌به «پس‌ازاسلام» تداوم و ادامهٔ کاملاً طبیعیِ دورهٔ پیش‌ازاسلام است؛ و نه‌تنها ازنظر فرهنگی با آن تفاوتی ندارد؛ که برخلاف ادعای ایدئولوژی‌پرست‌ها، هویت ملّی ایرانی در هیچ‌یک‌از این دو‌دوره با دورهٔ‌دیگر تفاوتی نداشته و تلاشِ جمعیِ ملت ایران برای حفظ هویت‌ملّی ایرانی را در سراسرِ قرونِ پس‌از سقوطِ ساسانیان مشاهده‌می‌کنیم ،به‌طوریکه امروزه چهارده‌قرن از سقوط واپسین دولت ملّی ایرانشهر می‌گذرد؛ ولی هویت ملّی ایرانی به‌چونان‌سان زنده است که گویی زمانِ ‌بلندی از رویدادِ نبرد قادسیه نمی‌گذرد.

مخلص‌کلام:
هویت ملی ایرانی همانی‌‌ست که همیشه بوده؛ و درسراسرِ این چهارده‌قرن، هیچ‌نیرویی هرگز موفق‌به «تغییردادنِ ملیّتِ ایرانی» نگردیده‌است.

به‌گونه‌ای که درطول دویست‌سال اخیر، آنچه‌که منجربه «آگاهی و میهن‌پرست‌شدنِ» جوانانِ ایرانی گردیده‌است، هرگز «یک اندیشهٔ سیاسیِ خاص» نبوده‌است؛ بلکه یک جوانِ ایرانی بدون‌اینکه هیچ‌گونه تفکر‌سیاسی‌ای را مطالعه‌کرده‌باشد و یا تحت‌تاثیر عقاید و جهت‌گیری‌های خاص و ویژه‌ای قرارگرفته‌باشد، تنها با مطالعه‌ی تاریخِ کشورش (چه‌بسا که حتی تاریخِ آلوده‌به دروغ) به احساسِ «عشق‌به میهن» دست‌یافته و به «هویت ملّیِ خود» پی‌می‌برد.

این بدان‌معنی‌ست که ملیّت ایرانی امری‌ست کاملاً ملموس و واضح و شفاف؛ و برای انتقال‌آن به یک شهروندِ ایرانی هیچ‌ نیازی به درس‌های سیاسی و ایدئولوژیک وجودندارد؛ بلکه تنها مطالعه‌ی سرگذشتِ کشورش برای‌او برای درک هویتِ ملّی‌اش کافیست.

سعدی حافظ و مولانا تداومِ مستقیمِ اندیشه‌های زرتشت، کوروش، اردشیر، کرتیر مانی مزدک و خورگان و انوشیروان و بزرگمهر و اشنر و بزرگ امید اند (چه اندیشه‌های مثبت و چه منفی) و نه چیزِ دیگر.

#کاوه_ایرانفر


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#دیدگاه

در سال ۲۰۲۲ که جنگ اکراین - روسیه آغاست، طی دو رشته‌استوری تحلیل‌هایی مبنی‌بر پیش‌بینی آینده‌ی جنگ اکراین-روسیه انجام دادم که همگی درست درآمدند (هایلایت اینستاگرام هنوز هست و می‌توان دید)؛ حالا نیز می‌خواهم تحلیل کلّی دیگری از این جنگ ارائه‌دهم که به چه نتیجه‌ای خواهدانجامید؛ ولی، نتیجهٔ نهاییِ جنگ بسته‌ست به چندین رویداد.

حدودِ سه هفته پیش در پرسشی که بر روی استوری اینستاگرام مطرح‌شد، چنین پاسخ دادم که برندهٔ نهایی «اسمی» این‌جنگ در یک حالت می‌تواند روسیه باشد؛ و آن‌حالت، به‌شرط روی‌کارآییِ ترامپ در آمریکاست. ترامپ حمایت از اوکراین را قطع می‌کند و این‌امر به سود روسیه خواهدبود و روسیه می‌تواند وضعیت جنگ را تاحدودی به‌‌نفع خود بازگرداند؛ امّا امّا، ما دربارهٔ روسیه این را می‌دانیم که پوتین، تاوقتی‌که هرآنچه را که از جنگ اوکراین می‌خواست به‌دست‌نیاورد _ که حالا، بازیابی دوبارهٔ اعتبار و آبروی ازدست‌رفته هم به آن اضافه‌شده _ از این‌جنگ دست‌نخواهدشُست؛ و این جفت‌پادریک‌کفشیِ پوتین، کار را به نابودیِ روسیه خواهدکشانید.

ازاین‌رو روسیه، فارغ‌از هرآن‌چیزی که نتیجهٔ «اسمی» جنگ اوکراین می‌تواند باشد، بازندهٔ این‌جنگ خواهدبود. این همان‌چیزی ست که در مارس سال ۲۰۲۲ هم در رشته‌استوریِ اینستاگرام گفتم.

امّا اوکراین؛ اوکراین تحت‌هیچ‌شرایطی بازندهٔ این‌جنگ نیست؛ ازنظر معنوی برنده است؛ ازنظر اقتصادی نیز اگرچه آسیب‌های زیادی دیده‌است، ولی می‌توانند همچون دورانِ پساج‌ج‌دوم با سرمایه‌گذاری ایالات‌متحده جبران شوند؛ مگر و فقط مگر درصورتی‌که روسیه دست‌به استفاده‌از سلاحِ اتمی برای نیل‌به پیروزی دربرابرِ اکراین یازد؛ که آن هم بعید به‌نظرمی‌آید.

همچنین، این‌تصور که اکراین با ایستادگی‌اش دربرابر روسیه و گرفتن وام‌های پی‌درپی برای ادامهٔ جنگ بدهی بالاآورده و پس‌از جنگ کشوری بدهکار خواهدبود، تصوری از بُن غلط است. اکراین _ این دروازهٔ غرب _ برای منافع ملّیِ خودش با روسیه نجنگیده‌‌است که بخواهد چیزی به اروپا و غرب بدهکار باشد؛ بلکه برای منافع آن‌ها چنین‌کرده‌است؛ ازاین‌رو تمامی وام‌های داده‌شده، به او بخشیده خواهندشد.

ازاین‌رو برندهٔ معنوی جنگ اکراین-روسیه در هر صورت اکراین است؛ اما تنها در یک حالت است که روسیه می‌تواند به پیروزیِ درحد اسم دست‌یابد؛ که آن‌هم دور به‌نظرمی‌آید. درهرروی، روسیه یک قدرتِ به‌پایان‌رسیده است؛ و این‌امر، تاثیر شگرفی بر روندِ تاریخ و سیاستِ جهان _ به‌ویژه ایران _ خواهدگذاشت.

#کاوه_ایرانفر

.......
بمرور خواهید دید که چگونه اوکراین مرغوبترین زمین های کشاورزی خود را در ازای پرداخت وام های دریافتی هبه خواهد کرد
و
در دراز مدت خواهید دید چگونه کارتل های نفتی مالک نفت و گاز روسیه میگردند
همان بلایی که بر سر ایران،عراق، لیبی،سوریه و ونزوئلا اورده شد!!
#کاویان


#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#میهن_چیست
#چرا_میهن_پرستیم

نقد قاطعِ جمله‌ی «به خاک کشوری که نمی‌‌توانم ۵۰ مترشو برای زندگی‌کردن بخرم تعصبی ندارم»

تعریف علمی ساده‌ی «میهن»
تعریف ساده‌ی «انسانیت»

ردِ علمیِ کامل و شاملِ مغالطاتِ جهان‌وطن‌ها درباره‌ی مفهومِ «میهن»
‌
#وطن #میهن #ایران
#کاوه_ایرانفر
......
پس از دیدن کلیپ میتوان با نظرداشت به عملکرد بیش از چهار دهه‌ی رژیم اهریمنی فهمید چرا انان را اشغالگر و انیرانیانی انسان نما میدانیم

میهن را اباد کرده اند؟
مردم را خوشبخت کرده اند؟
مرزهای فرهنگی و تاریخی را حفظ کرده اند؟
مرز های جغرافیایی را حفظ کرده اند؟
ثروت های ملی را هزینه مردم کرده اند؟
اینده ای زیبا پیش رو داریم؟
و....
هیچکدام
عنقلابی که رهبرانش با هیچ احساسی به میهن ، انرا ویرانه و ملتی را به گروگان و بردگی گرفته اند

ده میلیون ایرانی مهاجر و اکثریت ملتی فقرزده و جامعه ای متلاشی و پرخاشگر و محیط زیستی نابود شده و... بما میگوید چاره ای جز نجات میهن و سرنگونی انیرانیان اشغالگر وجود ندارد

#ایرانا

#شهریاران_عاشقان_ایران
#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

ایرانیانِ عرب‌تبارِ میهن‌پرست.


#کاوه_ایرانفر

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#سیرک_انتخابات

برای ویران!

سخنانِ «هوشنگ جعفری زنجانی» وزیرِ شعارِ مسعودِ پزشکیان را می‌شنوید و عقاید، افکار و ایدئولوژیِ این‌شخص را مشاهده می‌کنید. شخصی که آشکارا و بدون‌تعارف یک تجزیه‌طلب است و خواهان جداسازی آذربایجان از ایران؛ چنین شخصی ازسوی مسعود پزشکیان به‌عنوان «وزیر شعار» برگزیده شده‌است؛ نسخه‌ی چند درجه ملایم‌ترِ همین عقاید را در سخنان خودِ مسعودِ پزشکیان نیز شنیده‌ایم؛ کسی که به‌قول خود پزشک و استاد دانشگاه است ولی به‌سختی و به‌زحمت به‌زبان فارسی سخن‌می‌گوید. آری برو رأی‌بده به مسعود پزشکیان و پشتش شعار بده برای ایران. برای #ویران

اگرچه مقام ریاست‌جمهوری در ایران جایگاهِ آنچنانی‌ای ندارد و ایرادِ تغییراتِ گسترده در سطح کشوری چندان در اختیارِ رئیس‌جمهور نیست؛ امّا ایرادِ تغییرات درراستای گسترشِ تفکراتِ قومگرایی و پانترکیسم، هرگز هیچ تضادی با ایدئولوژیِ حکومتِ فعلی نمی‌دارد و مسعود پزشکیان و دارودسته‌اش می‌توانند پیشه‌وریِ بعدیِ ایران شوند.

#کاوه_ایرانفر

#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
#نه_به_جمهوری_اسلامی

#ایرانگرایی

#اندیشه_ایرانی__فرهنگ_ایرانی

«اندیشه‌ی نیک، گفتار نیک، کردار نیک» که گفتار و کردار نیک هردو از «اندیشه‌ی نیک» ریشه‌می‌گیرند؛ یعنی برای داشتنِ گفتار و کرداری نیک، باید «اندیشه‌ای نیک» داشت. (واژه‌ی پندار نادرست است).

مَزدَیسنا یا زرتشت «اندیشهٔ ایرانی» بوده‌است که فرهنگ و سپس تمدنِ ایرانی برروی‌آن بناشده‌است؛ «گفتار و کردار» آدمی، «آئین‌ها و رسوم و چگونگیِ زیستِ اجتماعی» او را — به‌طورکلی، فرهنگ او را — می‌سازند؛ این یعنی‌آنکه فرهنگ از اندیشه ریشه‌می‌گیر‌د؛ بنابراین تازمانی‌که «اندیشهٔ نیک» نداشته‌باشیم، «فرهنگِ نیک» نیز نخواهیم‌داشت؛ و به‌همین‌ترتیب، تازمانی‌که «اندیشهٔ ایرانی» نداشته‌باشیم، فرهنگ ایرانی نیز نخواهیم‌داشت.

اندیشه‌ی نیکِ ایرانیان بوده‌است که «فرهنگ نیک ایرانی» را ساخته‌است؛ و بنابرهمین، چنانچه اندیشه‌ی ایرانی را ندانیم و آن‌را پاس‌نداریم، فرهنگ ایرانی را نیز پاس‌نمی‌توانیم‌‌داشت. پس برای نگاهبانی‌از فرهنگ ایرانی، می‌بایستی نخست، از اندیشه‌ی ایرانی پاسداری و نگاهبانی‌کنیم.

#کاوه_ایرانفر


#شهریاران_عاشقان_ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

آیا عبارت ایرانی–اسلامی معنا دارد؟

و اگر معنا داشته‌باشد معنای آن چیست؟

حقیقتاً ما چیزی به‌عنوان معماری اسلامی نداریم و تنهاچیزی که می‌تواند ایرانی-اسلامی خوانده‌شود، معماری ایرانی به‌همراهِ «آیات و عباراتِ مذهبیِ اسلامی» می‌باشد.

بخشِ اسلامی در این بناها همان آیات قرآنِ گچکاری‌شده برروی بناهاست؛ ما چیزی تحت‌عنوان معماری به‌سبک اسلامی نداریم؛ معماری ایرانی است.

مسجد جامع ورامین آتشکدهٔ سابق جامع ورامین بوده‌است که در دوره‌ی سلجوقیان بازسازی و تغییرکاربرد داده‌است.

#بهرام_ورجاوند
#کاوه_ایرانفر

#شهریاران_عاشقان_ایران
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

پنجم دی _ سالروز درگذشت اشوزرتشت اسپنتمان، پیام‌آور ایرانیان

خوشبخت کسی‌ست که درجستجوی خوشبختی دیگران باشد (اشتودگات، یسنای ۴۱، بند ۱) هرآنچه‌را که برای خود می‌پسندی برای دیگران بپسند؛ و هرآنچه‌را که برای‌خود نمی‌پسندی برای‌دیگران نیز مپسند.

پنجمِ دی؛ سالگرد جاودانگی روانِ اشوزرتشت اسپنتمان، پیام‌آور ورجاوندِ اندیشه‌ی ایرانی، آرامش و یاد باد.

اشوزرتشت، این پیام‌آورِ دینِ ایرانی — که می‌دانیم دین واژه‌ایست اوستایی و به‌معنای وجدان، بینش و خرد — نخستین فرزانه‌ (فیلسوفِ) شناخته‌شده‌ی بشریت بوده‌است که «اندیشه‌ی ایرانی» را به‌روزرسانی‌نموده و اندیشه‌ی نوین و فراخته‌ای را پایه‌گذاشت که نتیجه‌ی‌آن، شکوفاییِ فرهنگ ایرانی و شکل‌گیریِ تدریجیِ ملیّت ایرانی بوده‌است.

اندیشه‌ی دین زرتشتی یا اندیشه‌ی ایرانی ریشه‌ی فرهنگ، تمدن و هویتِ ایرانی‌ست؛ و ساختمانِ ملیّت ایرانی بر زیربنای خردِ مزدایی و دین زرتشتی بناشده‌است.

بنابراین چنانچه بخواهیم سه شخصیتِ تاریخی را به‌عنوان «پایه‌گذاران ملیّتِ ایرانی» درنظربگیریم، این سه شخصیت هرآیینه پیام‌آور اشوزرتشتِ بزرگ، کیخسروی کیانی (کوروش بزرگ هخامنشی) و اردشیر پاپکان هستند؛ و چنانچه بخواهیم دو شخصیتِ تاریخی را نیز به‌عنوان «نگاه‌دارندگان» ملیّت ایرانی درنظربگیریم، این دو شخصیت هرآیینه خسرو انوشیروانِ دادگر و فردوسی طوسی می‌باشند.

ملیّتِ ایرانی براساسِ خرد مزدایی و دین زرتشتی (اندیشه‌ی ایرانی) بناگردیده؛ و کسانی‌که سخن‌از جداسازیِ اندیشه‌ی ایرانی (دین زرتشتی) از فرهنگ و ملیّت ایرانی می‌زنند، یا خودْ اهداف و منافعِ خاصی را دنبال‌می‌کنند؛ و یا جزء دسته‌ی افراد شستشوی‌مغزی‌شده‌ای اند که ادعای ایران‌گرایی و میهن‌پرستیِ آنان نه خالص و بی‌طرفانه‌؛ بلکه ایدئولوژیک و جهت‌دار است.

‌می‌دانیم آن اندیشه‌ی سیاسی‌ای که ایده‌ی ایران و مفهومِ ایران را به‌عنوانِ یک ملت - کشور مطرح‌کرد اندیشه‌ی سیاسی ایران‌شهری بوده‌است؛ و در این اندیشه تمامیِ اجرای تشکیل‌دهنده‌ی ملیّت ایرانی — از خرد مزدایی تا شهروندی ایرانی — درنظرگرفته‌شده‌است؛ جداکردنِ اندیشه‌ی ایرانی از فرهنگ و ملیّت ایرانی منجربه فروپاشی و زوالِ فرهنگ و تمدن و درنتیجه ملیّت می‌گردد؛ چراکه می‌دانیم هیچ فرهنگی درجهان بدونِ اندیشه برپا و پایدار نیست؛ ازاین‌روی می‌بایستی اشوزرتشت را نخستین شخصیت ایرانی در تکامل‌بخشی‌به فرهنگ ایرانی و شکل‌دهی به ملیّت ایرانی بدانیم.

برای حفظ هویتِ انسانی باید ملیّت را زنده نگاه‌داشت؛ برای ملیّت تمدن را؛ برای تمدن فرهنگ را؛ و برای فرهنگ، اندیشه را.

زرتوشترهه𐬹اسپیتامهه𐬹اش‌انو𐬹فروشیم𐬹یزمئیده𐬻
به روان و فروهرِ پاکِ اشوزرتشت اسپنتمان درود باد𐬼

#کاوه_ایرانفر

#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

چرا آتش نزد ایرانیان ارجمند است؟

آتش نمادِ راستی است؛ نماد نور و روشناییِ خرد است (چرا که روشنی و نور، آگاهی می‌آورد).

آتش نورِ روشنایی‌بخش و گرماست؛ آتش گرما می‌بخشد.

آتش با گرمی و روشنی‌ای که باخود می‌آورد، به انسان‌ها کمک می‌کند تا شادی را دریابند.

آتش در جستجوی راستی و حقیقت به انسان یاری‌می‌کند.

آتش تنها آخشیجی(عنصری)‌ست که هرگز آلوده‌ نمی‌شود.

آتش خردِ درون انسان را زیبا و پاک می‌کند؛ آتش نمادِ خرد است.

آتش در جستجوی راستی کمک‌ می‌کند و اندیشه‌ی آدمی را روشن‌ می‌کند.

آتش همواره روی به‌ بالا دارد.



همچون آتش پاک، گرمابخش، راست‌قامت، درخشان و آگاه‌کننده و روبه‌ بالا باشیم

#کا‌وه_ایرانفر

#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#ایرانی_شویم


معتبرترین کتاب برای‌مطالعه‌ی تاریخ ایران دوره‌ی قبل‌از‌اسلام چه‌کتابی و از چه‌پژوهشگری‌ست؟

باز هم چونان قبل، کتابِ استاد «دکتر امیرحسین خنجی» را به‌شما پیش‌می‌نهم؛ کتاب «تاریخ ایران‌زمین» از استاد دکتر امیرحسین خنجی — این باوجدان‌ترین و میهن‌پرست‌ترین و دغدغه‌مندترین پژوهشگرِ ایرانِ معاصر — را به‌شما پیش‌می‌نهم؛ در دو جلد، جلد اول آن تاریخِ ایران را از دوره‌ی آریایی‌ها (پیش‌ازماد) می‌آغازد و به هخامنشیان می‌رسد و به حمله‌ی اسکندر می‌رسد و تا پایان حکومت سلوکیان بر ایران (پایان دوره‌ی باستان در تاریخ ایران) ادامه‌می‌یابد.

دفتر‌ دومِ آن از اشکانیان می‌آغازد و تا پایان سلسله‌ی ساسانیان ادامه‌می‌یابد؛ که ادامه‌ی این‌داستان را باید در کتاب فروپاشی شاهنشاهی ساسانیان از ایشان جستجو نمود.

استاد در هر دو جلد تاریخِ حقیقی و بی‌سانسورِ ایران‌زمین را باجزبیات و به‌طور‌دقیق برای هم‌میهنان خود شرح‌داده‌اند.

#کاوه_ایرانفر

#ایران_را_پس_میگیریم
#ایران_را_دوباره_خواهیم_ساخت

#اندیشه_ایرانی


اندیشه‌ی ایرانی چیست؟ چرا مدام از «فرهنگ ایرانی» می‌گوییم ولی هرگز به «اندیشه‌ی ایرانی» توجه‌نمی‌کنیم؟

ازآنجایی‌که ما چرخه‌ی انسانیت را می‌دانیم (پیشتر در همین‌صفحه و در کتاب پادرمیگ‌ایران‌شهری گفته‌شده) که:

✍🏻از انسانِ خردمند (هوموساپینس) «خرد» می‌آید؛ از خرد، «اندیشه» می‌آید؛ از اندیشه، «فرهنگ» می‌آید و از فرهنگ «تمدن» و از تمدن، «شهروندی» و از شهروندی «انسانیت».

و انسانِ خردمند یا هوموساپینس از این‌طریق و این‌مسیر به انسانیت دست‌می‌یابد؛ پس باید بدانیم که هر «فرهنگی» بر «اندیشه» استوار است و اگر اندیشه پشتوانه‌ی آن نباشد، آن‌فرهنگ به‌زوال خواهدرفت؛ مثلاً شما اگر ندانی که «برای‌چه» نوروز و یلدا و چهارشنبه‌سوری را جشن‌می‌گیری، هرچقدر هم که در زنده‌نگاه‌داشتنِ نوروز و یلدا و چهارشنبه‌سوری بکوشی، فایده‌ای ندارد؛ و نتیجه‌اش می‌شود آنچه که می‌بینیم: جشن زیبای چهارشنبه‌سوری تبدیل‌به «چهارشنبه‌سوزی!» شده‌است. چرا؟ زیراکه برگزارکنندگان آن نمی‌دانند که «فلسفه‌ی پشتِ این جشن» چیست و اصلاً چهارشنبه‌سوری یعنی چه.

بنابراین برماست که بیش و پیش‌از تاکید بر زنده‌نگاه‌داشتن و یادگیریِ فرهنگ ایرانی، بر زنده‌نگاه‌داشتن و یادگیریِ «اندیشه‌ی ایرانی» تاکیدکنیم؛ اندیشه‌ی ایرانی نیز اندیشه‌ی مهری و مَزدَیسنا (زرتشت) است؛ زیرا همین‌اندیشگان بوده‌اند که فرهنگ ایرانی را درطول‌تاریخ ساخته‌ و تکامل‌بخشیده‌اند؛ و نیز لازم است که براین تاکیدکنم که یادگیریِ اندیشه‌ی زرتشتی، الزاماً به‌معنی «داشتنِ دینِ زرتشتی» نیست؛ شما ممکن‌است یک ایرانیِ مسلمان باشید، ولی اندیشه‌ی دینِ زرتشتی را که سازنده‌ی فرهنگ ایرانی‌ست آموخته، و کاملاً با آن آشنا باشید (همچون ایرانیان مسیحیِ زمانِ ساسانیان). چراکه یک شهروندِ ایرانی — اعمّ از دینِ خود — اصلاً به‌این‌خاطر شهروندی ایرانی‌ست که «اندیشه و فرهنگِ ایرانی» دارد؛ پس اندیشه‌ی مزدیسنا و مهر، ورایِ دین و آیینِ شهروندان است و با ملیت ما درپیوند است. 

بنابراین تاکیدمی‌کنم که یادگیری اندیشه‌ی دین زرتشتی، به‌معنی «زرتشتی‌شدنِ ایرانیانی که زرتشتی نیستند» نیست؛ بلکه صرفاً «دانشِ ایرانی، به‌عنوان یک انسانِ ایرانیِ آگاه» است؛ همانطوری که جشن شب یلدا نیز، جشنی «مهری/میترایی» است؛ ولی ما ایرانیانِ امروزی که یلدا را گرامی‌می‌داریم، «مهرپرست (میترایی) نیستیم». در ایران‌شهرِ ساسانی شهروندانِ ایرانیِ مسیحی، یهودی و بودایی نیز بودند؛ ولی همه‌ی آن‌ها خود را ایرانی دانسته و در تمامی مناسک و جشن‌ها و آیین‌های ایرانی شرکت‌می‌جستند و اندیشه و فرهنگ ایرانی داشتند.

پس برای زنده‌نگاه‌داشتنِ اندیشه‌ی ایرانی، الزاماً نیازی به‌زرتشتی یا مهری [بودن] نیست؛ بلکه نیاز به [دانستنِ] آن است.

در اندیشه‌‌ی ایرانی و در فرهنگِ ایرانی، گزینشِ دینِ شهروندان، همواره و در تمام تاریخ، امری اختیاری و کاملاً خصوصی بوده‌است.

#کاوه_ایرانفر


#بازگشت_به_پهلوی
#شهریاران_عاشقان_ایران
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم

چرا کمونیست‌ها و شاگردانشان (پان‌ها) با تاریخ ایران دشمنی‌می‌کنند؟ نمونه‌ی دروغ‌های معروف و پربسامد درباره‌ی مهمترین سلسله‌ی تاریخ ایران (ساسانیان) :


۱- حکومت ساسانیان تئوکراسی بوده❗️ ۲- جامعه درزمان ساسانیان طبقاتی بوده و فقط اشراف حق تحصیل داشتند❗️ ۳- یکی‌از دلایل سقوط ساسانیان فساد موبدان در اواخر دوره‌ی ساسانی بوده❗️ ۴- ساسانیان آثار اشکانیان را ازمیان بردند ❗️ ۵- ایرانیان درزمان ساسانیان با خواهر و مادرشان ازدواج‌می‌کر‌دند ❗️۶- ایرانیان(زرتشتیان) آتش‌پرست هستند❗️۷- ایرانیان درزمان ساسانیان دانشمند نداشتند❗️

انیمیشن اصلی از صفحه‌ی @ipchiz و تمامیِ دوبله‌ها (بدون ادیت صدا) توسط #کاوه_ایرانفر

#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار
#ما_ملت_کبیریم_ایران_رو_پس_میگیریم

#دیدگاه

من نه سوسیالیستم و نه لیبرالیست؛ نه کمونیستم نه کاپیتالیست؛ من اصلاً برروی «ایسم» نمی‌ایستم؛ بلکه من برروی ایسم حرکت ‌می‌کنم.

من یک «سنترالیستِ انعطاف‌پذیرم»؛ انعطاف‌پذیری‌ یعنی چه؟ ‌یعنی ازآنجایی‌‌که هیچ ایدئولوژی و ایسمی برای «همیشه» و «همه‌جا» نیست، پس شما باید تشخیص‌دهی که درچه‌زمانی باید به‌سمت لیبرالیسم بروی و درچه‌زمانی به‌سمت سوسیالیسم؛ درشرایطی که کشورت فقیر می‌شود (مثل دوران شاه‌پیروزِ ساسانی که هَت‌تریکِ قحطی و طاعون و هفتالیان باهم ایرانیان را بیچاره کرد و دورانِ پساجنگ‌جهانی‌اول در اروپا) شرایط برای «تولید» مساعد نیست؛ پس باید از سوسیالیسم استفاده‌کنی تا داشته‌های‌موجود را درمیان ملت تقسیم‌کنی تا وضعِ مردم‌ات بهتر شود و مردمت از گرسنگی نمیرند؛ و در شرایطی هم که ثروت به‌سوی کشورت می‌آید، باید از لیبرالیسم استفاده‌کنی تا سرمایه‌دارانِ کشورت بتوانند بااستفاده‌از آن ثروت به «تولید» بپردازند تا پولِ بیشتری را به کشورت سرازیر کنی و وضعِ مردم‌ات بهتر شود و مرفّه شوند.

و اگر بخواهی برای همیشه و هرجا یک راستِ #لیبرالیست و یا یک چپِ #سوسیالیست بمانی و برروی «ایسم» بِـ«ایست»ای، تسلیت می‌گویم؛ تو یک ازپیش‌باخته هستی.

که هزینه‌ی باختن‌ و روشنفکر‌بازی‌ات را هم مثلِ‌همیشه این «مردم» اند که خواهندپرداخت و نه خودت.

برای همین است که سوسیالیست و لیبرالیست، کمونیست و کاپیتالیست، چپ و راست سروته یک کرباس‌اند و نشیمنِ لرزانِ‌ همه‌شان! من یک سنترالیستِ انعطاف‌پذیرم و بر ایسم نمی‌ایستم؛ بلکه با «انعطاف»، «برروی ایسم حرکت‌می‌کنم».

امروزه‌نیز که کمونیسم و سوسیالیسمِ «سنتیِ اقتدارگرا» ازمُد و فشن افتاده، حالا این لیبرالیسمه که تبدیل به مُد و فشن شده؛ و آن فشن‌بازانِ پاریس و سن‌پترزبوغی که تا دیروز پیروی مُدروز، کمونیست بودند، امروز هم به‌پیروی‌از مدروز، لیبرالیست شده‌اند.

حالا که دیگر حَنای سرخ‌شان پیش ملت رنگی‌ندارد، حنای جدید آورده‌ و می‌خواهند روی مردم را زرد کنند؛ غافل‌از اینکه این‌بار این ماییم که آن‌ها را قهوه‌ای خواهیم‌کرد.

#کاوه_ایرانفر

ملیت چیست؟ قبل از این‌که بخواهیم بدونیم ملیت قابل‌افتخاره یا نه، باید بدونیم که ملیت «چه‌چیزی» هست…

رایج‌ترین تصوّرِ نادرستی که از مفهوم ملیت در ذهن عموم افراد هست، اینه که اینطور فکر می‌شه که ملیت یعنی کشوری که توش به‌دنیا میایم، یعنی مرز، نژاد یا کاغذِ پاسپورت.

درحالی‌که که ملیت تشکیل‌شده از «فرهنگ»؛ و این دقیقاً همون‌چیزی  هست که مفهومِ‌ «انسانیت» رو تشکیل می‌ده و انسانیت یعنی «شهروندی».

ملیت اگه چیزِ مسخره‌ای مثل مرز، نژاد، محل تولد یا پاسپورت می‌بود، که درچنین‌صورتی طی قرن‌ها و هزاران‌سال از تاریخِ ملت‌های ایران و چین و ژاپن و هند دوام نمی‌آورد و به‌سادگی ازمیان می‌رفت.

کشور ایران در طولِ تاریخش چندین‌بار توسط اقوام و ملل دیگه سقوط کرد؛ اگه ملیتِ ما محل تولد و خطوط مرزی می‌بود، که درچنین‌صورتی بایستی با اولین سقوطش ازمیان‌‌‌می‌رفت؛ پس چطور شد که هربار ایرانیان دوباره بلند شدن و کشورشون رو پس‌گرفتند؟ آیا زمانی که ما جزء قلمروی اسکندر بودیم، ملیتمون «یونانی» شد؟ زمانی که جز قلمروی مسلمانان رفتیم، ملیت‌مون عربی شد؟ پاسخ تمامِ این پرسش‌ها رو می‌دونیم: نه.

پس بدیهی‌ست که ملیت مفهومی فراتر از این چیزهاست؛ و این‌که یک ملیتی تا چه اندازه قدرتمند و ماندگار باشه، بستگی‌داره به قدرت و عُمقِ اون فرهنگی که این ملیت رو به‌وجودآورده است

#کاوه_ایران‌فرّ

#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار

نقش زن در فرهنگِ ایرانی بسیار گسترده است.

در اینجا بحث زن به‌عنوان تنها یک‌جنسیت مطرح نیست؛ بلکه بحث «زنانگی» به‌عنوان یک فلسفه مطرح هست؛ که هم بخشی از علم «زیبایی‌شناسی» در فرهنگ ایرانی را تشکیل می‌دهد؛ و هم به‌عنوان یک مفهوم، که شاملِ ویژگی‌های زنانه همچون «لطافت، ظرافت، احساسات، گرمی، روشنی و پاکیزگی» می‌شود‌، بازگوینده‌ی نقشِ پررنگِ این عناصرِ نامبرده‌-در-بالا، در شکل‌دهی به فرهنگِ ایرانی‌ست.

فرهنگ ایرانی، فرهنگی‌ست‌ که زنانگی در آن نقش پررنگی را ایفا می‌کند و زنانگی به فرهنگِ ایرانی، روحِ شادابی و نشاط، حسِ زندگی و آزادگیِ یک زن، حس جایگاه مادری (همچون میهن‌مان که آن را مادر می‌خوانیم) و روحِ سپیدی، روشنی‌ و پاکیزگی را می‌بخشد.

برای همین است که نقش «زن و زنانگی» در فرهنگِ ایرانی تا‌این‌اندازه پررنگ است.

وقتی از «نقش زن در فرهنگ ایرانی» سخن می‌گو‌ییم، این سخن یعنی این‌که بخش قابل‌توجهی از فرهنگِ ایرانی توسطِ [زنانِ ملتِ ایران] ساخته و آفریده‌شده‌است.

#کاوه_ایران‌فرّ

#جانم_فدای_ایران__جانم_فدای_شهریار

#میهن_چیست
#چرا_میهن_پرستیم

نقد قاطعِ جمله‌ی «به خاک کشوری که نمی‌‌توانم ۵۰ مترشو برای زندگی‌کردن بخرم تعصبی ندارم»

تعریف علمیِ ساده‌ی «میهن»
تعریف ساده‌ی «انسانیت»

ردِ علمیِ کامل و شاملِ مغالطاتِ جهان‌وطن‌ها درباره‌ی مفهومِ «میهن»
‌
#وطن #میهن #ایران
#کاوه_ایرانفر
......
پس از دیدن کلیپ میتوان با نظرداشت به عملکرد ۴۴ ساله رژیم اهریمنی فهمید چرا انان را اشغالگر و انیرانیانی انسان نما میدانیم

میهن را اباد کرده اند؟
مردم را خوشبخت کرده اند؟
مرزهای فرهنگی و تاریخی را حفظ کرده اند؟
مرز های جغرافیایی را حفظ کرده اند؟
ثروت های ملی را هزینه مردم کرده اند؟
اینده ای زیبا پیش رو داریم؟
و....
هیچکدام
عنقلابی که رهبرانش با هیچ احساسی به میهن ، انرا ویرانه و ملتی را به گروگان و بردگی گرفته اند

ده میلیون ایرانی مهاجر و اکثریت ملتی فقرزده و جامعه ای متلاشی و پرخاشگر و محیط زیستی نابود شده و... بما میگوید چاره ای جز نجات میهن و سرنگونی انیرانیان اشغالگر وجود ندارد

#من_وکالت_میدهم
#برای_نجات_ایران_و_ایرانی_وکالت_میدهیم

#نوعی_نگاه

چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید

رد مغلطه‌ی «دین یا مذهب یک مسئله‌ی شخصی و خصوصی است»

دین/ مذهب یک مسئله‌ی کاملا جامعه‌ای و اجتماعی است.

نکته :من در این‌جا دین و مذهب را هم‌معنی هم درنظر گرفته‌ام.
#کاوه_ایرانفر
.....

نکته ای که بخوبی در خردنامه فرزانه توس شکافته شده است و مروری بر ان از بایدهاست
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر ارند پیش....
همه گنج ها زیر دامن نهند
بکوشند و کوشش به دشمن دهند...
#فردوسی
یا بقول حافظ شیرین سخن
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

#غرق_ایران_شویم
#بازگشت_به_شکوه_اندیشه_ایرانی

#چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد

#بیداری_ملی

این یک‌نشانه‌ است؛ نشانه‌ی یک دگرگونیِ بزرگ و تاریخی؛ پس از قرن‌ها.

این نشانه‌ی [نسلِ جوانِ ایران‌]ئی ست که به‌خود آمده و از خواب زمستانی گشته بیدار. این یک آژیر خطر است برای هر اهریمنِ ایران‌ستیزی که تمامیِ کوشش و تلاش خود را در تمام این قرون، برای آن نثار کرده که ایرانی از خوابِ خود بیدار نشود.

ای اهریمن؛ افیون‌هایت دیگر روی ایرانیان کارساز نیست؛ داروهایت امروز اثر معکوس می‌دهند؛ زین‌پس هر کوشش و تلاشی ازسویت برای به‌خواب‌بردنِ ایرانیان به بیداریِ بیشترشان خواهدانجامید.

باید دانست که سیر و تطوّر طبیعتِ جهان همواره بر‌ تعادلِ دو نیروی شب(تاریکی و اهریمنی) و روز(روشنایی و نیکی) است؛ هر‌ملتی را برای شب و روز ظرفیتی ست؛ ایرانیان پیش-از-این ۱۴۰۰ سال بر جهان خدایی کردند؛ سپس ۱۴۰۰ سال نیز (تا-به-امروز) به خواری و زبونی فتادند.

بیش‌-از-اندازه نگاه‌داشتنِ یک ملت در دوره‌ی شب یا روز (یین و یانگ) امکان‌پذیر نیست؛ مگر آن که در پایان به انفجاری بزرگتر بیانجامد.

تنها آن ملتی که سیاه‌ترین روزها را سپری و عمیق‌ترین زخم‌ها را تجربه کند است که به روشن‌ترین روزان و پرشکوه‌ترین دورانِ تاریخِ بشریت دست‌می‌یابد.

عقابِ ایــران چشمانش را بازکرده و درحالِ بیدارشدن و خروج از عالمِ هپروت است.

حریفِ روحِ ایــران نخواهی شد.

#کاوه_ایرانفر

#میجنگیم_میمیریم_ایرانو_پس_میگیریم
#ما_یک_ملتیم_ما_پیروزیم_ما_بیشماریم