#ساواک ( ۲ )
نقش ساواک و قدرت آن
در ایران، مثل هر کشور دیگر خائن و جاسوس خرابکار حرفه ای وجود داشت. دولت ما و فرماندهی"قوای مسلح" ما بخاطر دفاع از امنیت ملی، مجبور بودند از فعالیت آنان آگاه باشند و با آنها
به مبارزه پردازند. این کار وظیفه و نقش "ساواک" بود.
ساواک در مقام یک سازمان اطلاعات و ضد جاسوسی عمل میکرد و فعالیت داخلی آن بعنوان ضابط"دادگستری"بود که این وظیفه هم
به توصیه قضات بین المللی در این اواخر از آن سلب و
به شهربانی و ژاندارمری محول شد. هسته اولیه ساواک از گروهی از افسران مورد اعتماد نیرو های مسلح تشکیل شده بود که
به نوبه خود کارمندان دیگری از میان کادر نیروی مسلح و یا فارغ التحصیلان دانشگاه ها انتخاب و استخدام کردند. در نهایت امر، کارمندان"غیر نظامی" در ساواک کاملا اکثریت داشت.
دخالت ساواک در امور مربوط
به دادگستری، کذب محض است. جریان دادرسی در ایران کاملا شبیه
به کشور های غربی بود، با حق استفاده از وکیل مدافع حق تقاضای استیناف و مراجعه
به دیوان عالی کشور. در آخرین ماه های سال ۱۹۷۸، مقررات مربوط
به بازپرسی نیز تغییر یافت و
به متهمان اجازه داده شد که حتی در مراحل بازجویی از حضور"وکلای عدلیه" استفاده کنند.
مخالفان نظم و امنیت و ترقی ایران درباره فعالیت های ساواک دروغ پردازی های بسیار کرده اند، از جمله اینکه تعداد "زندانیان سیاسی" در ایران بین ۲۵ هزار تا یکصد هزار نفر بوده است. حال آنکه طبق یک گزارش محرمانه که از طرف مخالفین رژیم تهیه شده و بر ضد ساواک مورد استناد قرار گرفته است، طی نه سال یعنی از ۱۹۶۸ الی ۱۹۷۷ تعداد کل کسانی که
به دلایل سیاسی بوسیله ساواک توقیف شدند دقیقا " سه هزار و صد و شصت و چهار نفر" بوده است.
در هیچ کشوری"رئیس مملکت" مسئول اعمال پلیس و یا سازمان های اطلاعاتی نیست که معمولا زیر نظر"وزیر کشور" "وزیر جنگ"و یا"نخست وزیر"فعالیت می کنند.
در ایران"ساواک"مستقیما زیر نظر نخست وزیر بود. معمولا روسای ممالک
به تقاضای وزیر دادگستری از حق عفو و بخشودگی درمورد محکومین استفاده می کنند. من نیز با گشاده دستی از این حق خود استفاده کردم
با احساس تاثر بسیار اطلاع یافتم که مرحوم"هویدا" نخست وزیر سابق و نیز "سرلشکر پاکروان" "ارتشبد نصیری" و"سپهبد ناصر مقدم"روسای پیشین ساواک، قبل از اینکه
به دست دژخیمان
به قتل برسند همه اظهار داشتند، هیچگاه دستوری از من درمورد نحوه رفتار با یک زندانی، یک متهم یا یک محکوم دریافت نداشته اند.
طبق قانون، من حق تخفیف و عفو و بخشودگی مجازات ها را داشتم و چنانکه گفتم، پیوسته با گشاده دستی و بدون محدودیت از این حق استفاده کردم. مخصوصا همه کسانی را که
به جان من سوء قصد کرده بودند، حتی علیرغم مخالفت دادگستری، مورد عفو قرار دادم.
طبیعتا من نمیتوانم از کلیه عملیات ساواک دفاع کنم. چه بسا ممکن است با تعدادی از زندانیان بدرفتاری شده باشد. ولی
به صراحت میگویم که همواره دستور میدادم که از هر نوع رفتار و "خشونتی"اجتناب شود.
هنگامیکه"صلیب سرخ"بین المللی در مقام تحقیق پیرامون فعالیت های ساواک بر آمد، دستور دادم همه زندان ها را
به روی نمایندگان این سازمان بگشایند و
به کلیه توصیه های آنها عمل کردیم و از این پس دیگر از کسی شکایت نرسید. در اینجا باید الزاما حساب تروریست ها را از حساب زندانیان سیاسی جدا کرد. برخورد میان تروریست ها و ساواک یا کارمندان سایر سازمان های انتظامی غیر قابل اجتناب بود و ناچار تلفاتی نیز داشت. هیچکس"تروریست ها" را
به آتش افروزی و غارت و کشتار ملزم نکرده بود. آنها آزادانه راه خشونت را اختیار کرده بودند.
#پاسخ_به_تاریخ#حق_با_همبستگی_گرفتنی_است #هموطن_ایران_را_پس_بگیریم