#شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران

#پاسخ_به_تاریخ
Канал
Логотип телеграм канала #شهریاران_جنبش_دادخواهی_ایران
@sharyaran1401Продвигать
507
подписчиков
13,7 тыс.
фото
11,2 тыс.
видео
661
ссылка
#پاسخ_به_تاریخ

ایران پهلوی آزادتر بود یا غرب؟

به‌لحاظ نظام سیاسی جای تردیدی نیست که نظام حکومت قانون در کشورهایی چون بریتانیا، آمریکا، فرانسه یا آلمان غربی قوی‌تر از ایران زمان پهلوی بوده است، امّا آیا کارنامه‌ٔ پهلوی در مقوله‌ٔ آزادی مردود است؟

با مقایسه‌ٔ وضعیّت آزادی میان ایران با کشورهای دیگر در زمان پهلوی، به‌ این نتیجه می‌توان رسید که وضعیّت آزادی‌های اجتماعی که دولت آن‌ها را به‌رسمیّت می‌شناخت، در ایران در حد و اندازه‌ٔ کشورهای غربی بوده است.

از نظر سیاسی نیز چنانچه بررسی تطبیقی انجام دهیم، برای مثال برخورد ساواک را با گروه‌های چپ، با برخورد آمریکا، آلمان غربی و دیگر کشورها مقایسه کنیم، متوجّه می‌شویم که وضعیّت ایران باز چندان بدتر نبوده است.

بگذارید مثالی بزنم. به‌تازگی فیلمی سینمایی درباره‌ٔ زندگی الویس پریسلی، به پرده‌های سینمای آمریکا آمده که بیننده را متوجّهٔ جو سیاسی اجتماعی آمریکای جنگ سرد می‌کند. تماشای این فیلم آن‌ها را که غرب را از مجرای مبتذل روشنفکری شناخته‌اند، در بهت شدید فرو می‌برد.

دریافتن این نکته که در روزگار مک‌کارتیسم چه فشارهای شدیدی بر روی حتّی مشهورترین‌ خوانندگان آمریکا بود، تماشاگر ایرانی را متوجّهٔ آزادی بی‌حد و حصر صنعت سینما و موسیقی در ایران زمان شاه می‌کند. برای مقایسه با فضای باز اجتماعی ایران در زمان پهلوی، از چارلی چاپلین نمی‌گویم که به‌ظن چپ بودن، برای دو دهه از ورود به امریکا منع شده بود.

الویس پریسلی را بنگرید که از هرگونه رقصیدن و خواندن منع می‌کنند، اجازه نمی‌دهند هر نوع لباسی بر روی صحنه بپوشد. مجبور می‌کنند موسیقی مذهبی بخواند، و او را وامی‌دارند برای ارتش بخواند، و وقتی برای سربازان آن‌طور که دلش می‌خواهد می‌خواند، پلیس او را دستگیر می‌کند، سرش را می‌تراشند و به آلمان تبعید می‌کنند.

مقایسه کنید با فیلم «گو زَن‌ها» که در طول تاریخ هالیوود اگر بگردید چنین عتیقه‌ای علیه بنیان‌های ملّی کشوری نخواهید یافت. تقدیس تروریسم. به این می‌ماند که فیلمی در ستایش ۱۱م سپتامبر ساخته بشود! آیا ممکن است در آمریکای سال ۲۰۲۲ فیلمی در ستایش از تروریسم ساخته شود؟!

از این بگذاریم. آیا می‌دانید که تا سال ۱۹۸۱ مجازات اعدام با گیوتین در فرانسه هنوز وجود داشت و حتّی تا چند سال پیش از آن اجرا می‌شد؟ نکته این‌جاست که روشنفکر وطنی ما که در پاریس تحصیل کرده بود، آیا ازین موضوع ناآگاه بود و اگر می‌دانست، چرا علیه چنان جبّاریّتی سخن نمی‌گفت و چرا برعلیه آن همه پیشرفت‌های حقوقی در ایران قیام کرد؟

روشن‌فکر وطنی آیا خبر نداشت که در آلمان غربی، آزادی خرید و فروش کتب مارکسیستی تا دهه‌ها پس از جنگ جهانی دوم، به همان میزان ایران عصر پهلوی بوده است؟ آیا خبر نداشتند که چه بلایی بر سر آندریاس بادر و اولریکه ماینهوف آوردند؟ اوّلی را در زندان به زور اعتصاب غذا از بین بردند و دیگری را پس از تجاوز خودکُشاندند؟

ما نمی‌خواهیم ادّعا کنیم که آزادی در عصر پهلوی در وضعیت مطلوب به‌سر می‌برده، صرفاً می‌خواهیم بگوییم که علی‌رغم سده‌ها عقب‌افتادگی تمدّنی، و خطر همسایگی با شوروی، استانداردهای ایرانِ پهلوی در رعایت آزادی‌های سیاسی چندان هم از پیشروترین کشورها پایین‌تر نبوده است. از آلمان غربی، فرانسه، بریتانیا و آمریکا...

#ایران_فرهنگی

#چپ_فقط_دروغ_گفت
#چپ_فقط_خیانت_کرد
#ننگ_بر_ارتجاع_سرخ_و_سیاه
#اریامهر_روحت_شاد

مرا متهم کرده اند که می خواستم ایرانیان را علیرغم
خواست خودشان خوشبخت کنم.
واقعیت این است که من می خواستم ایرانیان را
علیرغم خواست دشمنانشان و علیرغم ائتلاف عوامل ویرانگر
به رفاه و خوشبختی برسانم
نه علیرغم میل و اراده خودشان.
برای جلوگیری از توفیق من غارتگران بین المللی
با مرتجع ترین عوامل مذهبی و با آدمکشان حرفه ای ائتلاف کردند
و بدین ترتیب بود که اتحاد نامقدس و شوم سرخ و سیاه
برای نابودی ایران پا گرفت

#پاسخ_به_تاریخ

#بازگشت_به_مشروطه_سلطنتی
#بازگشت_به_ایران_شاهنشاهی
#خرد_رهنمای_و_خرد_دلگشای

محمد حبیبی در فایل صوتی منتشر شده:

معترضان آبان همان لمپن‌های پرولتاریایی مورد اشاره مارکس هستند. هشدار می‌دهم، که این طبقه قابلیت بسیج شدن بر اساس دیدگاههای افراطی ناسیونالیستی و فاشیستی را دارد!
معترضان آبان عمدتا بیش از ۶۰یا ۷۰ درصدشان زیر دیپلم بودند. بالای ۹۰٪ سیاسی نبودند.
‏زندانیان آبان تفاوت سیستم قضایی با غذایی را نمی‌دانستند. آگاهی سیاسی اجتماعی این افراد بسیار پایین بود.
‏بیش از ۳۰٪ زندانیان آبان، جرایم قبلی سرقت، دزدی یا شرارت در سابقه خود داشتند."

"تجربه زندگی با زندانیان آبان(بعنوان طبقات پایین جامعه) به من نشان داد، هر تحولی باید به پیشتازی طبقه متوسط اتفاق بیافتد. باید با واقعیت آنها که درگیر آبان هستند آشنا شویم، تا چون طالبان در افغانستان شوک نشویم.
‏آنها که دنبال تحریم انتخابات بودند، شکاف در میان /
دمکراسی‌خواهان ایجاد می‌کردند.
‏افرادی که جنبش ۸۸ را رقم زدند، به لحاظ فرهنگی و طبقاتی متفاوت (پیشرو) از افرادی بودند، که واقعه آبان را رقم زدند."
........

"انقلاب" امروز ایران در راه خدا و قرآن نیست، بلکه در خدمت بدکاران و بد اندیشان است.

آنها به روشنی می بینند که اکنون همه آشوبگران حرفه ای و مخالفین دیانت و اسلام به اردوی آنان پیوسته اند. آنها به خوبی می‌بینند که بر اثر اتحاد شوم"سرخ و سیاه" کارگردانان جریان های تخریبی و انقلابیون کمونیست حرفه ای، اندک اندک زمام همه امور را در ایران بدست بگیرند.

حزب توده، برای استقرار و توسعه نفوذ خود، نیاز به فقر و بیکاری و نابسامانی و نفرت دارد و این هدیه ای است که شاگردان جادوگری که امروز تصور میکنند بر ایران حاکمند، تقدیم حزب توده کرده اند. اگر این وضع ادامه یابد، دیری نخاهد پایید که همه چیز، برای استقرار قدرت نهایی"حزب توده" آماده خاهد شد و مُلا هایی که خود در این ماجرا کارگردان بوده اند، در آتشی که خود برافروختند خاهند سوخت و پیروانشان را نیز خاهند سوزاند.!!!
#پاسخ_به_تاریخ_اریامهر
.........
به سخنان نفوذی امنیتی زندان باز در کانون معلمان و واژه های مورد استفاده دران و سیاق جملات توجه کنید
فقط یک کمونیست حرفه ای چنین سخن میراند

عکس دو نفره سفیر روس و انگلیس یادتان هست؟
کمونیست های چنبره زده در تلویزیون های فکسنی لندن و لس انجلس یادتان هست؟
تقسیم ایران بین روس و انگلیس قبل از برامدن رضاشاه بزرگ از دل تاریکخانه ملاقجریان یادت هست؟
#هموطن قبل از انکه دیر شود بپاخیزیم و میهن خود را پس بگیریم و باور کنید بد خوابهایی برایمان دیده اند
اگر سر بسر تن به کشتن دهیم
از ان به که کشور به دشمن دهیم

#ارتجاع_سرخ_و_سیاه
#حق_با_همبستگی_گرفتنی_است
#اریامهر_روحت_شاد ( ۱ )

#دموکراسی_شاهنشاهی_شعارهای_دروغین

اگر ثروت روزى جنبهٔ عمومى پيدا كند،ديگر امتيازی ‌برای‌كسى به‌وجود نخواهد آورد.و اگر همه بطور يكسان از فراغت و آسايش بهره‌مند شوند،تودهٔ مردم كه به دليل فقر عقب مانده اند خيلى زود بـه آگاهى مى رسـند، و دير يا زود متوجـه مى شوند كه اقليت مـمتاز كار خاصـى انجام نمى دهـند. وجود يك جامعه‌ى طبـقاتى تنها بـر اساس «فـقر» و «نـادانى» ممكن مـى شـود
#جورج_اورول
#کتاب1984
(دروغی شاخدار مگر اگاهی از فقر میاید!!)

......._......

اگر بپذیریم که تنها راه تحقق یک دمکراسی راستین، وجود یک اقتصاد سالم و تواناست باید الزاما قبول کنیم که کشور های در حال توسعه، ناگزیرند برای نیل به دمکراسی، ابتدا همه نیرو ها و منابع و امکانات خود را برای ایجاد زیر بنای اقتصادی لازم تجهیز نماید.
در روزگار ما استقلال سیاسی، بدون یک اقتصاد توانا مفهومی ندارد. توسعه اقتصادی، شرط لازم و واجب تحقق دمکراسی سیاسی و نیل به ترقی اجتماعی است. قدرت اقتصادی ضامن آزادی و حق حاکمیت ملت هاست. پس ناچار بودیم برای نیل به"دمکراسی واقعی" ابتدا به سازندگی اقتصاد ملی خود بپردازیم.

اگر دست روی دست می‌گذاشتم و از بیم دشواری ها کاری انجام نمی‌دادیم مسلما ایران در عقب افتادگی و رکود باقی می ماند و در این صورت، حکومت"دمکراتیک"سرابی بیش نبود. فراموش نکنیم که دمکراسی، اگر با گرسنگی، نادانی و ناتوانی و انحطاط مادی و معنوی مترادف و همراه باشد مسلما واقعیتی نخاهد داشت.!
#پاسخ_به_تاریخ
#شاهنشاه_اریامهر
#ساواک ( ۳ )

درباره"زندانیان سیاسی" به معنی خاص کلمه، و نه آتش افروزان و خرابکاران، باید صراحتا بگویم که هرگز با آنان بدرفتاری نشد. هیچکس نمی‌تواند نام یک مرد سیاسی را که به دست "ساواک" نابود شده باشد ذکر کند.

در زمستان ۱۳۵۷ ارتشبد ازهاری نخست وزیر وقت دستور داد ارتشبد نصیری، رئیس سابق ساواک، و تنی چند از کارمندان این سازمان، بازداشت و زندانی شوند. من با این تصمیم مخالفتی نکردم زیرا که امیدوار بودم، دستگاه"دادگستری" دقیقا به اتهامات آنها رسیدگی خواهد کرد و اگر بیگناه باشند تبرئه خواهند شد. ولی نمیتوانم درمورد رفتار به اصطلاح دادگاه های انقلاب با آنان، که بر خلاف همه اصول عدالت بودند، سکوت اختیار کنم. همه روسای ساواک، بدون محاکمه و بدون حق دفاع به قتل رسیدند.

حتی سرلشکر"پاکروان"که بیشتر فیلسوف و دانشمند بود تا نظامی و در دوران ریاستش هیچکس از ساواک شکایتی نداشت.

آن حقوقدانان بین المللی کجا هستند که هر وقت یک تروریست در مبارزه مسلحانه با مامورین انتظامی کشته می‌شد فریادشان به آسمان می‌رسید؟ وسایل ارتباط جمعی بین المللی، این جنایتکاران را به قهرمانان آزادی و خرابکاران کمونیست را به مدافعان حقوق بشر تبدیل کردند. امروز، چه کسی نسبت به فجایع و جنایاتی که در ایران صورت می‌گیرد اعتراض می‌کند؟ به استثنای چند نویسنده و روزنامه نویس با شهامت، هیچکس.!

#پاسخ_به_تاریخ

#حق_با_همبستگی_گرفتنی_است
#هموطن_ایران_را_پس_بگیریم
#ساواک ( ۲ )

نقش ساواک و قدرت آن

در ایران، مثل هر کشور دیگر خائن و جاسوس خرابکار حرفه ای وجود داشت. دولت ما و فرماندهی"قوای مسلح" ما بخاطر دفاع از امنیت ملی، مجبور بودند از فعالیت آنان آگاه باشند و با آنها به مبارزه پردازند. این کار وظیفه و نقش "ساواک" بود.

ساواک در مقام یک سازمان اطلاعات و ضد جاسوسی عمل می‌کرد و فعالیت داخلی آن بعنوان ضابط"دادگستری"بود که این وظیفه هم به توصیه قضات بین المللی در این اواخر از آن سلب و به شهربانی و ژاندارمری محول شد. هسته اولیه ساواک از گروهی از افسران مورد اعتماد نیرو های مسلح تشکیل شده بود که به نوبه خود کارمندان دیگری از میان کادر نیروی مسلح و یا فارغ التحصیلان دانشگاه ها انتخاب و استخدام کردند. در نهایت امر، کارمندان"غیر نظامی" در ساواک کاملا اکثریت داشت.

دخالت ساواک در امور مربوط به دادگستری، کذب محض است. جریان دادرسی در ایران کاملا شبیه به کشور های غربی بود، با حق استفاده از وکیل مدافع حق تقاضای استیناف و مراجعه به دیوان عالی کشور. در آخرین ماه های سال ۱۹۷۸، مقررات مربوط به بازپرسی نیز تغییر یافت و به متهمان اجازه داده شد که حتی در مراحل بازجویی از حضور"وکلای عدلیه" استفاده کنند.

مخالفان نظم و امنیت و ترقی ایران درباره فعالیت های ساواک دروغ پردازی های بسیار کرده اند، از جمله این‌که تعداد "زندانیان سیاسی" در ایران بین ۲۵ هزار تا یکصد هزار نفر بوده است. حال آنکه طبق یک گزارش محرمانه که از طرف مخالفین رژیم تهیه شده و بر ضد ساواک مورد استناد قرار گرفته است، طی نه سال یعنی از ۱۹۶۸ الی ۱۹۷۷ تعداد کل کسانی که به دلایل سیاسی بوسیله ساواک توقیف شدند دقیقا " سه هزار و صد و شصت و چهار نفر" بوده است.

در هیچ کشوری"رئیس مملکت" مسئول اعمال پلیس و یا سازمان های اطلاعاتی نیست که معمولا زیر نظر"وزیر کشور" "وزیر جنگ"و یا"نخست وزیر"فعالیت می کنند.

در ایران"ساواک"مستقیما زیر نظر نخست وزیر بود. معمولا روسای ممالک به تقاضای وزیر دادگستری از حق عفو و بخشودگی درمورد محکومین استفاده می کنند. من نیز با گشاده دستی از این حق خود استفاده کردم

با احساس تاثر بسیار اطلاع یافتم که مرحوم"هویدا" نخست وزیر سابق و نیز "سرلشکر پاکروان" "ارتشبد نصیری" و"سپهبد ناصر مقدم"روسای پیشین ساواک، قبل از اینکه به دست دژخیمان به قتل برسند همه اظهار داشتند، هیچگاه دستوری از من درمورد نحوه رفتار با یک زندانی، یک متهم یا یک محکوم دریافت نداشته اند.

طبق قانون، من حق تخفیف و عفو و بخشودگی مجازات ها را داشتم و چنانکه گفتم، پیوسته با گشاده دستی و بدون محدودیت از این حق استفاده کردم. مخصوصا همه کسانی را که به جان من سوء قصد کرده بودند، حتی علیرغم مخالفت دادگستری، مورد عفو قرار دادم.

طبیعتا من نمی‌توانم از کلیه عملیات ساواک دفاع کنم. چه بسا ممکن است با تعدادی از زندانیان بدرفتاری شده باشد. ولی به صراحت می‌گویم که همواره دستور میدادم که از هر نوع رفتار و "خشونتی"اجتناب شود.

هنگامی‌که"صلیب سرخ"بین المللی در مقام تحقیق پیرامون فعالیت های ساواک بر آمد، دستور دادم همه زندان ها را به روی نمایندگان این سازمان بگشایند و به کلیه توصیه های آنها عمل کردیم و از این پس دیگر از کسی شکایت نرسید. در اینجا باید الزاما حساب تروریست ها را از حساب زندانیان سیاسی جدا کرد. برخورد میان تروریست ها و ساواک یا کارمندان سایر سازمان های انتظامی غیر قابل اجتناب بود و ناچار تلفاتی نیز داشت. هیچکس"تروریست ها" را به آتش افروزی و غارت و کشتار ملزم نکرده بود. آنها آزادانه راه خشونت را اختیار کرده بودند.

#پاسخ_به_تاریخ

#حق_با_همبستگی_گرفتنی_است
#هموطن_ایران_را_پس_بگیریم
#ساواک ( ۱ )

حقایق درباره سازمان اطلاعات و امنیت کشور

بموازات آغاز عملیات تروریستی، سازمان اطلاعات و امنیت کشور آماج حملات بین المللی قرار گرفت. آیا اگر تروریست ها ایران را به خاک و خون نمی کشیدند"ساواک"مجبور به مداخله و شدت عمل می شد و مورد حمله قرار می‌گرفت؟

تهمت های زیادی به ساواک وارد شده، از جمله گفتند میلیون ها نفر از"ایرانیان"برای آن سازمان کار می‌کردند. اگر چنین است، باید پرسید این میلیون ها نفر کارمند ساواک که قاعدتا می‌بایست وفادار باشند، هنگامیکه حکومت در معرض مخاطره قرار گرفت کجا بودند؟ حقیقت اینست که تعداد کارمندان ساواک در آغاز سال ۱۹۷۸ سه هزار و دویست تن بود و در پایان این سال از چهار هزار نفر تجاوز نمی‌کرد.

سازمان های مشابه ساواک در همه ی کشور های جهان وجود دارد که وظیفه آنها حفظ پاسداری "امنیت داخلی و خارجی هر کشور"است. بعنوان مثال باید به "کا_جی_بی" در اتحاد جماهیر شوروی و "سیا" در ایالات متحده آمریکا، "اینتلیجنس سرویس" در بریتانیای کبیر و "اس_دی_ای_سی_ای" در فرانسه اشاره کرد. چه دلیل داشت که ما ایرانی ها فعالیت تروریست ها را در سرزمین خود بپذیریم ولی ایتالیائی ها مجاز باشند با بریگارد سرخ یا آلمان ها با گروه معروف "بادر" مبارزه کنند. چرا کسی تعجب نکرد وقتیکه در یک روز و در آن واحد شش زندانی در آلمان با شلیک گلوله خودکشی کردند و هیچکس نپرسید چگونه آنها اسلحه بدست آورده بودند؟

"مبارزه با خراب کاری کمونیست ها"
"ساواک" پس از ماجرای مصدق، بمنظور مبارزه با عملیات براندازی کمونیست ها در ایران تشکیل شد. من نمیخاستم نسبت به رویه دول غربی در برابر کمونیست ها، اظهار نظر و قضاوت کنم ولی فراموش نکنیم که ایران دارای یک مرز مشترک طولانی با"اتحاد جماهیر شوروی" است. گرچه ما موفق شدیم با این کشور روابط مودت آمیز حسن همجواری و همکاری اقتصادی برقرار کنیم، با این وجود باید بگویم که پس از جنگ جهانی دوم، مناسبات ما خالی از اشکال و نشیب و فراز نبود. زیرا در سال های جنگ و تا ۱۳۲۵ قسمتی از خاک ایران در اشغال"نیرو های شوروی" بود و سپس در آخرین ماه های حکومت"مصدق"حزب توده چنان قدرت یافته بود که امید داشت ایران را تحت تسلط خود دراورد. پس ما ناچار شدیم، نه بخاطر دفاع از رژیم، بلکه بخاطر حفظ"تمامیت ملی"این حزب را غیر قانونی و ممنوع اعلام کنیم.

ایجاد ساواک، بمنظور مبارزه با فعالیت های "براندازی خارجی"و داخلی علیه استقلال و تمامیت ارضی ایران بود. مسئولیت بینان گذاری ساواک در سال ۱۳۳۲ به سپهبد تیمور"بختیار" تفویض شد وی در این کار از"سیا" کمک خاست. تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دوره های آموزشی به آمریکا رفتند و در اداره ی مرکزی "سیا" به کار آموزی پرداختند. همچنین دوره های کارآموزی و بازآموزی انفرادی و دسته جمعی، برای کارمندان سازمان اطلاعات و امنیت کشور در غالب سازمان های اطلاعاتی اروپای غربی ترتیب یافت تا با روش های آنان آشنایی حاصل کنند.

سپهبد بختیار تا سال ۱۳۴۰ بر سرکار بود. در این تاریخ من این شخص جاه طلب و طماع را از کار برکنار کردم، زیرا از قدرت خود برای تامین منافع شخصی استفاده می‌کرد و از توسل به روش های خشونت آمیز امتناع نداشت. بختیار به خارج اعزام شد و در"بیروت" به توطئه بر ضد ایران مشغول گشت و چند سال بعد براثر یک سوء قصد در عراق به قتل رسید.

#پاسخ_به_تاریخ

#حق_با_همبستگی_گرفتنی_است
#هموطن_ایران_را_پس_بگیریم
#اریامهر_نابغه_سیاسی ( ۱ )

چنین گشت پرگار چرخ بلند
که اید بدین پادشاهی گزند...

گروهی از کسانی که اکنون ظاهرا بر ایران حکومت می‌کنند، با وجود اشتباهات، فجایع و جنایاتی که بنام آنان صورت گرفت و یا احتمالا خودشان مرتکب شده اند، به هر حال یا در کسوت روحانیت و یا متدین هستند ،
آرزومندم که این اشخاص هرچه زودتر متوجه خطاهای خود بشوند و به راه راست بازگردند و دریابند که"انقلاب" امروز ایران در راه خدا و قرآن نیست، بلکه در خدمت بدکاران و بد اندیشان است.

آنها به روشنی می بینند که اکنون همه آشوبگران حرفه ای و مخالفین دیانت و اسلام به اردوی آنان پیوسته اند. آنها به خوبی می‌بینند که بر اثر اتحاد شوم"سرخ و سیاه" کارگردانان جریان های تخریبی و انقلابیون کمونیست حرفه ای، اندک اندک زمام همه امور را در ایران بدست بگیرند.

حزب توده، برای استقرار و توسعه نفوذ خود، نیاز به فقر و بیکاری و نابسامانی و نفرت دارد و این هدیه ای است که شاگردان جادوگری که امروز تصور میکنند بر ایران حاکمند، تقدیم حزب توده کرده اند. اگر این وضع ادامه یابد، دیری نخاهد پایید که همه چیز، برای استقرار قدرت نهایی"حزب توده" آماده خاهد شد و مُلا هایی که خود در این ماجرا کارگردان بوده اند، در آتشی که خود برافروختند خاهند سوخت و پیروانشان را نیز خاهند سوزاند.!!!

#پاسخ_به_تاریخ

#اریامهر_روحت_شاد
#چپ_فقط_خیانت_کرد
#دموکراسی_شاهنشاهی ( ۲ )

پاسخ به تاریخ، صفحه 192)

"سلطنت و حکومت"
تحقق دمکراسی، مسلما بدون جلب مشارکت عمومی و اجرای اصل عدم تمرکز، امکان پذیر نبود. در اینجا باید خاطره ای را ذکر کنم :
روزی پدرم به من گفت، "میل دارد کشوری برای من به"ارث"بگذارد که دارای سازمان های قوی سیاسی باشد که بتوانند خود به خود امور مملکت را بگردانند". من در آن موقع خیلی جوان بودم و از این سخن آزرده خاطر شدم و آنرا تعبیر به عدم اعتماد پدرم نسبت به کفایت خود کردم.
هنگامی که"رضا شاه" استعفا کرد و ایران به اشغال خارجیان درآمد، دریافتم که با انتقال سلطنت و تاج و تخت به من، آن هم در یک مشروطه سلطنتی، قدرت بخودی خود به من انتقال نیافته است. همان زمان تصمیم گرفتم که باید برای ایران، یک سازمان"سیاسی و اداری"قوی و متکی به مشارکت مردم فراهم کرد. شاید بتوان مرا سرزنش کرد که در اجرای اصل عدم تمرکز، تندروی کردم. من امیدوار بودم که حزب رستاخیز، بتواند آماده سازی و آموزش سیاسی افراد و آحاد جامعه را بخوبی انجام دهد. ولی چنانکه خاهیم دید، این"حزب" با شکست رو به رو شد.
تحقق مشارکت، اجرای اصل عدم تمرکز، تفویض مدیریت امور عمومی به مردم، انجام انتخابات آزاد در همه سطوح، می‌بایست در چهار چوب سلطنت مشروطه جامه عمل بپوشد.
ایران همواره یک"شاهنشاهی" بوده و هست. یعنی ترکیبی از اقوام مختلف، با زبانها، مذاهب، خلقیات و فرهنگ های متنوع. وظیفه پادشاه همیشه تامین وحدت ملی و تحقق همبستگی میان ایرانیان بوده است و من میکوشیدم که این رسالت را از طریق برپایی دمکراسی"شاهنشاهی"انجام دهم.
تلفیق این دوکلمه با یکدیگر نباید موجب تعجب باشد: طبق قانون اساسی ایران، پادشاه دارای اختیارات وسیعی است و می‌تواند اندیشه ها و برنامه های خود را به قوه مجریه بقبولاند. ولی این اختیارات ناشی از ملت و مشروط به اصل قانون اساسی است. طبق"قانون اساسی"ایران، پادشاه سلطنت می‌کند نه حکومت.
از دیدگاه من، دمکراسی"شاهنشاهی"عبارت بود از اتحاد همه اجزای تشکیل دهنده ملت ایران زیر پرچم و در داخل سرحدات مقدس سرزمین ما. دمکراسی شاهنشاهی، عبارت بود از اتحاد تمام گروه ها و طبقات به منظور تلاش مشترک در راه ترقی میهن.
پس نباید تعجب کرد که این همه کوشش برای جلوگیری از پیشرفت ما و تحقق هدف های ملی ما بعمل آمد.!
#پاسخ_به_تاریخ

#اریامهر_روحت_شاد
#بازگشت_به_ایران_شاهنشاهی
#دموکراسی_شاهنشاهی ( ۱ )

پاسخ به تاریخ، صفحه 191

"فصل پانزدهم، در راه تحقق دموکراسی شاهنشاهی"
سیاست داخلی ما از سه اصل الهام می‌گرفت : مشارکت، عدم تمرکز و توسعه و تحکیم هر چه بیشتر دمکراسی. آرزوی من آن بود که"ملت ایران" هرچه بیشتر در اداره امور عمومی و اقتصادی شریک و سهیم باشد و میکوشیدم تا از این طریق بثمر رسانیدن"انقلاب سفید"به این هدف نائل شویم. خانه های انصاف، شورا های داوری، شوراهای ده شهر و استان، شهر داری ها و استانداری ها عوامل تحقق سیاست جلب مشارکت عمومی بودند. مشارکت کارگران در سود خالص و سهام کارگر های صنعتی میبایست ما را به جنبه اقتصادی این هدف نزدیک کند.
البته طبیعی بود که در اداره امور لشگری، ژاندارمری، پلیس، رهبری سیاست خارجی و مالیه عمومی و نیز سیاست آموزشی، اصل تمرکز باید مراعات گردد. در قسمت اخیر کوشش ما بر آن بود که ضمن حفظ لهجه های محلی، زبان فارسی را هرچه بیشتر بعنوان یکی از عوامل اصلی وحدت ملی در سرتاسر کشور گسترش دهیم.
ما عقیده داشتیم که"دلبستگی" به ده شهر و منطقه منافاتی با عشق به وطن واحد، یعنی ایران ندارد. از دیدگاه من، سیاست جلب مشارکت عمومی، در اداره امور سیاسی مملکت، می‌بایست به موازات اجرای اصل عدم تمرکز، تحقق پذیرد.
بر این منظور می‌بایست دستگاه های اداری کشور زیر و رو شود و کارمندانی صدیق، دقیق، پرکار، مبتکر و میهن دوست تربیت شوند. پیش بینی می‌شد که در سال ۱۳۶۰ سه میلیون نفر به تعداد کارگران ایرانی افزوده شود، ولی ما این امکان نیز داشتیم که در ۱۳۷ دانشگاه و موسسه آموزش عالی و صد ها موسسه"آموزش حرفه ای"و نیز از طریق دانشجویان خود در خارج از کشور هزاران مدیر و مهندس و طبیب و متخصص فنی و...... مورد احتیاج مملکت را آماده کنیم. تا بدین ترتیب در اداره امور وقفه و عدم تعادل پدید نمیاد. بعلاوه نیروی های مسلح ایران بازار کار مناسبی را برای جذب جوانان ما تشکیل می‌دادند.!
#پاسخ_به_تاریخ

#اریامهر_روحت_شاد
#بازگشت_به_ایران_شاهنشاهی
#جنگ_و_صلح

جنگ یکی از عناصر پایدار تاریخ است، از ۳۴۷۲ سال تاریخ مدوّن که در تمدن بشری ثبت شده، فقط ۲۶۸ سال بدون جنگ گذشته است به روایت دیگر تقریباً اصلأ «صلحی» در کار نبوده است. صلح چیزی نیست مگر فاصله و تنفسی میان دو جنگ.... بعد از رفتن مردان ، گوسفند ها می آیند .
#الزایمریسم

من همواره یادآور شده بودم که ایران هیچ گونه "سیاست توسعه طلبی" برتری جوئی و ادعاهای ارضی ندارد. ما نمی خواستیم دیدگاه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر هیچکس تحمیل کنیم.
نمایندگان ایران در سازمان ملل متحد همواره در جهت تفاهم، تعدیل و آشتی اقدام می‌کردند. ملت ایران در حال پیشرفت بود، و برای ادامه پیشرفت نیاز به صلح داشت. ما خواهان صلح بودیم هم برای خود و هم برای دیگران.
با این وجود، سیاست مستقل ملی ما ایجاب که وسایل و امکانات لازم برای دفاع از استقلال خود در اختیار داشتیم باشیم: این وسایل و امکانات چیزی نبود جز ارتش ایران.
#پاسخ_به_تاریخ (اریامهر)

#به_ایران_بیندیشیم
#فریدون_ز_بالا_فرود_اوریم
بنام ایران
قابل توجه موافقان و مخالفان مشروطه سلطنتی ایران و پهلویسم

و نکته مهم

به کاربرد واژه #سلطنت در کلام و نوشتار #آریامهر دقت کنید...

کلیشه #خمینی_ساخت
( سلطنت مترادف سلطه و استبداد, است )که لقلقه جمعی وابسته به شورش ۵۷ و معدودی #بیسواد_مجازیست
که از طرفی خود را دوستدار پهلوی و پادشاهی مینمایانند و از طرفی منش و مرام و شعار خمینی امت وطن و چپولهای بیوطن را تکرار میکنند...

#واژه_سلطنت در ادبیات فارسی و ادبیات سیاسی و حقوقی قانون اساسی
مترادف پادشاهی و حکومت و حاکمیت تعریف گردیده...(هزاران مصداق در دسترس است)

(ادامه کتاب پاسخ به تاریخ، صفحه 128)
"آموزش رایگان برای دانشجویان"
در ابتدای سلطنت من، قانون آموزش اجباری و رایگان از تصویب"قوه مقننه" گذشت، اما کشور امکانات و وسایل اجرای آن را نداشت. انجام سپاه دانش و گسترش آموزش رایگان در سطح روستاهای کشور، گامی بزرگ در این راه بود. من آرزو داشتم که آموزش در همه سطوح برای همه ایرانیان رایگان باشد. بهمین سبب اصل پانزدهم انقلاب"شاه و ملت"اعلام شد که بر طبق آن همه دانش آموزان و دانشجویان در مقابل تعهد خدمت به دولت، و یا در محل و وظیفه ای که دولت معین نماید، از"آموزش رایگان"کامل برخوردار شوند.
این تدبیر مخصوصا برای دانشجویان بسیار مفید بود زیرا نوعی بیمه و تعهد دولت در مقابل آنان برای تهیه شغل مناسب محسوب می‌شد. بر اثر اجرای این اصل مجموعا ۷/۴۰۰/۰۰۰ نفر از آمورش رایگان بهره مند شدند که نزدیک به شش میلیون نفر آنان از"تغذیه رایگان" در مدارس برخوردار بودند.
یک سال پیش تعداد دانشجویان ما در دانشگاه ها و مدارس عالی کشور نزدیک به ۲۰۰/۰۰۰ تن و در خارج نزدیک به یکصد هزار تن بود که نیمی از گروه اخیر در"ایالات متحده آمریکا"به تحصیل اشتغال داشتند. پردیس دانشگاه نوبنیاد"پهلوی" در شیراز و دانشگاه اصفهان که هر دو در دست ساختمان بود، می‌بایست از زیباترین و مجهزترین مجموعه های آموزش عالی در سرتاسر جهان ‌شود.
بیشتر دانشجویان ما علاوه بر آموزش رایگان از کمک هزینه تحصیلی استفاه میکردند و طبیعتا سن آنان اجازه نمی‌داد بدانند بیست و چند سال قبل که هنوز متولد نشده بودند، کشورشان با چه تنگنا ها و چه دشواری ها مواجه بود و آنچه را که داشتند و در اختیارشان بود کاملا عادی می‌دانستند.!!
#پاسخ_به_تاریخ

با #افتخار_سلطنت_طلبم
یعنی نهاد محوری و سیستم محوری را مرجح بر فرد محوری میدانم
و از طرفی راس نهاد سلطنت یعنی شاهی که امین امانتدار منتخب ملت است را تکریم حمایت و احترامش مینهم

و #عهد_و_پیمان
فی مابین
#امین_امانتدار(شاه)
و #صاحبان_امانت(مردم)
(پیوند شاه و ملت در چهارچوب قانون)
جایگاهی بس والا دارد که نباید شکسته شود و این ارزش دهی #وفای_به_عهد, تقدیسگرایی, نیست بلکه از ویژگی های انسانهای فرهیخته و وطن دوست و صادق است...

هزینه این شکستن پیوند بین شاه و ملت را ۴۳ شوم سال است در حال پرداختیم

جاوید شاه پاینده ایران

شب شکن