🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹

#برادر
Канал
Логотип телеграм канала 🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
@shahdanzendeПродвигать
77
подписчиков
13,7 тыс.
фото
3,93 тыс.
видео
4,02 тыс.
ссылок
#حجاب_شهادت_مطیع_ولایت اینها را فراموش نکنیم ،همیشه در حال #جهادیم و راه #شهادت باز است. وای اگر از این قافله عقب بمانیم 😔 . تبادلات: @E57l64 لطفا اگر بخاطر شهدا عضو کانال میشید پس لفت ندید شهداارزشمندند بمون باشهدا رفیق شو رفیق❤❤
🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
آخرش #روزے بهار خنده‌هامان مے ‌رسد... پس بیا با عشق، فصل بغضمان را رد ڪنیم... #شهید_هادی_باغبانی #سالروز_شهادت🌷 ว໐iภ ↬ @shahdanzende🕊🕊
‍ ❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃

#خاطرات_شهید

هادی حضورش در سوریه را فقط به من گفته بود .پدر و مادرمان اطلاعی نداشتند . بار اول هم که رفته بود برای من شرایط آنجا را کاملا توضیح داد .رضوانه دخترش موضوع شهادت پدرش را خیلی درک نمی کند . هرچند گاهی می گوید پدرم تیر خورده ، اما چون پدر رضوانه ماموریت زیاد می رفت ، او عادت دارد که پدرش را دیر به دیر ببیند . هادی خودش هم می گفت زیاد زنگ نمیزنم که خانواده عادت به بودنم نکنند .

#نون_حلال
چند روز که صداشو نمی شنیدم دلم
می گرفت . پرمشغله بود ، یعنی خودش دورش رو شلوغ کرده بود . هدف هاش رو تایم بندی می کرد . از سنش جلو تر بود . یبار از اداره با من تماس گرفته بود ، صحبتمون به درازا کشید ،میشناختمش که وسواس داره ، با خودم گفتم یادآوری کنم بهش که از اداره زنگ میزنه . بهم گفت نگران نباش ! یه صندوق گذاشتم اینجا تلفنای شخصی رو حساب میکنم ، بیشتر از معمولش هم تو صندوق میندازم . یکی از مهم ترین منش های ایشون وسواس در بردن نون حلال به خونه بود .. و در پرداخت خمس مقید بود .

#شهید_هادی_باغبانی
راوے : #برادر_شهید
#سالروز_شهادت🌷

iD ➠ @shahdanzende🕊🕊
🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
این خیل عاشقان ڪہ شهید حرم شدند شمعند و پـــاے دختر حیدر چڪیده اند... #ڪلنا_عباسڪ_یازینب #شهید_مجتبی_کرمی iD ➠ @shahdanzende🕊🕊
‍ ❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃

#گذرے_بر_سیره_شهید

مجتبی شخصی بود که از لحاظ فروتنی بسیار زبان زد بود و هیچ گاه نشد که او را غرور فرا بگیرد و نفسش بر او غلبه پیدا کند؛ چرا که او انسانی خود ساخته شده بود.مجتبی شخصی بود که لقب السابقون السابقون برایش برازنده بود و دلیل آن هم پیشی گرفتن از امور خیر نسبت به بقیه اطرافیان بود، به صورتی که او در اکثر موارد خیر یک قدم جلوتر از بقیه حرکت می کرد.

یکی از اموراتی که مجتبی بسیار در آنها سفارش می کرد و همیشه خود نیز در انجام آن پیش قدم بود، صله رحم بود.
در یکی از اعیاد نوروز هنگامی که مجتبی در ارتفاعات سر به فلک کشیده سنندج مشغول پاسداری از نظام و حکومت اسلامی بود، همه ما در شهر و دیار خود مشغول انجام دید و بازدید های مرسوم بودیم.به محض مراجعه ما به منزل اقوام به این سخن رو به رو می شدیم که همین الان مجتبی از سنندج با ما تماس گرفت و عید را تبریک گفت.

او آنقدر به انجام احکام اسلامی و ایجاد وحدت در بین اقوام خود تاکید داشت که حتی در زمان انجام ماموریت؛ اگر لحظه ای زمان پیدا می کرد، قطعا آن لحظه را به دید و بازدید تلفنی اختصاص می داد تا همه ما را متوجه این سفارش مهم اهل بیت(علیه السلام) کرده باشد.

#شهیدمدافع_حرم_مجتبی_کرمی
راوے : #برادر_شهید

iD ➠ @shahdanzende🕊🕊
⚘سردار شهید حاج حبیب لک زایی⚘

#شهیدی که:
#فرزند
#داماد و
#برادر_همسرش نیز در حوادث تروریستی استان سیستان و بلوچستان به فیض #شهادت نائل آمده اند.

📌حبیب دلها

@shahdanzende
#تلنـگر
تشبیه زنان ایرانی توسط مجله اکومد فرانسه به ....
و درخواستی عاجزانه از دختران و بانوان کشورم ایران ....
@shahdanzende
چند سال پیش دوستی از وضعیت حجاب و آرایش زنان در ایران گلایه کرد . تعجب کردم ، آخر به او این حرف و نقلها نمی آمد! کارخانه داری بود که ظاهرا به این حرفها نمیخورد.
پرسیدم چرا ؟
گفت ما یک نصاب از شرکت هلندی سازنده ماشین آلاتمان دعوت کردیم .
وقتی او را از فرودگاه تا تهران ، خ گاندی ، دفتر مرکزی میبردیم ، دیدم با تعجب بسیار به دختران و زنان که در رفت و آمد بودند نگاه میکرد. بعد آن هلندی با زبان انگلیسی پرسید: «امروز چه مناسبتی دارید ؟ شما هم مراسم بالماسکه دارید ؟»
گفتیم:« نه امروز یکروز معمولی است . بالماسکه ؟! چرا میپرسی؟! »
گفت : «آخر #زنان کشورتان اینطور با مکاپ غلیظ و #آرایشهای تند و عجیب و غریب بیرون آمده اند ، من در هلند نامزدم را تنها دوبار با کمی آرایش دیدم ،یکبار در مراسم بالماسکه و یکبار کریسمس...»

آن کارخانه دار ادامه داد: «از آن روز به بعد من متأسف شدم و به همسر و دختر خودم اجازه اینگونه آرایش و لباس پوشیدن را نمی دهم .»
@shahdanzende
دوستان این داستان بماند .
چند روز پیش در جایی خلاصه ترجمه ای از یک مقاله در مجله ی اکومد فرانسوی را خواندم. از شدت تأسف و تأثر عرق سردی بر من نشست و دقایقی سرم را میان دو دست گرفتم.
@shahdanzende
در آن مجله از قول یک نویسنده فرانسوی که به عنوان توریست از ایران بازدیدی داشته مقاله ای راجع به زنان ایرانی نوشته بود بدین مضمون :
« زنان ایرانی خودشان را در پشت نقاب سنگینی از آرایش مخفی کرده اند ، با قیافه های مصنوعی که نشان از #جراحی های-زیبایی دارد .
زنان آرایش کرده ی ایرانی آدم را یاد پورن استارهای آمریکایی می انداخت ، آنچه در خیابانها از زنان ایرانی به چشم می آمد شباهت عجیب به ستاره های فیلم های پورنو( فیلمهای مستحجن آمریکایی) بود!!
در جامعه ای که #اسلامی و #مذهبی است و تماما نمادهای مذهبی تبلیغ میشود تعجب آور بود که از دیدن زنان بیشتر حس شهوت در انسان برانگیخته میشد و....»
@shahdanzende
حالا عزیز هموطن خواهر و برادر من ! دیدگاه خارجی ها در خصوص آرایش و قضاوت آنها را خواندید !
من نمی خواهم به مسائل مذهبی و حکومتی و... اشاره کنم اما به عنوان یک ایرانی میگویم:
@shahdanzende
#برادر هموطن! اگر این قضاوت را خواندی و به غیرت، شرافت و نجابت آریایی ات برخورد خواهش میکنم و استدعا دارم در خصوص نحوه آرایش #ناموست( همسر و دختر و خواهرت) تجدید نظری کن ! گاهی تذکری بده! گاهی غیرتی بجنبان!
@shahdanzende
#خواهر هم وطن ! عزیز من ! با خودت فکر کن چرا باید آنقدر غلیظ و با رنگهای تند آرایش کنم که یک خارجی لا مذهب اینگونه در مورد زنان کشورم بنویسد ؟!
پس:
#خواهر عزیز من خودت را همانگونه که آفریدگار هستی خلق کرده بپذیر!
#اعتماد به نفس خود را بالا ببر!
یک هنر و مهارت فنی و حرفه ای بیاموز که با آن بهتر دیده شوی!
برای خودت و #نجابتت.ارزش.قائل باش !
#عزت_کشورت را بالا ببر!

@shahdanzende
🌹 رَفْتَنْد تـاٰ بِماٰنیٖــم 🌹
اونا ك با dnaبرگشتن براي حزب ا..بودن و همچنان همه منتظر تعويض پيكر شهيد حججي هستيم😔
گویا این شهید قرار است قیامتی کند و آسمان و زمین را مبهوت نگاه خود نگه دارد ...
#برادر_اخوی_مدافع؟؟؟
آیا بسمان نیست؟
تا کجا و کی باید شرمگین و شرمنده ی رگ های بریده ی تو و کام تشنه ی تو باشیم ...
حجت های تو یکی یکی بر وجود ناچیز و پر اشوب زمین عرضه میشود؟؟؟
بسمان نیست؟؟
😔😔
#تلـــــــنگر و اندکـــــے تفکر
.
به نام خدا
‌.
برادر و خواهر مجازی من
#برادر_مجازی؟؟؟
#خواهر_مجازی !!!
.
آره
چیزی بینمون نیست
.
اصلا ذهنمون به جاهای دیگه کشیده نمیشه
.
اون خودش به یه نفر دیگه علاقه داره من فقط به عنوان برادر نگاه میکنم
.
مثل داداش کمک حالم بوده تو زندگی
.
آبجی نبینم پست غمگین بذاری
.
باز کی آبجی منو اذیت کرده
.
همیشه رو من حساب کن خواهرم


۲نوع وجود داره.
نوع اول #آبجی و #داداشی (غیر مذهبی)
نوع دوم #خواهرم و #برادرم (به ظاهر مذهبی)
.
آروم آروم شروع میشه
.
شمایی که میگی بی جنبه نیستیم و ذهنمون خراب نیست.
.
♦️از حضرت موسی بالاتری که پشت سر دختر شعیب راه نرفت و بهش گفت پشت من راه بیوفت؟؟؟
.
از حضرت یوسف بالاتری که پا به فرار گذاشت تا آلوده نشه؟؟؟
.
♦️از حضرت مریم بالاتری وقتی اون مَلَک حاضر شد به خدا پناه برد؟؟؟
. .
من نمیگم شما بی جنبه ای
نمیگم اعتماد ندارم
اما به شیطان اعتماد دارم که میخواد شما رو به زمین بندازه
.
همه چیو محروم کردی؟
.
نه فقط محرمیت از سه طریق حاصل میشود.
.
۱ سببی
۲ نسبی
۳ رضاعی
.
⛔️چیزی به عنوان خواهر برادر مجازی نداریم
.
.
#زنگ_خطر !!
.
.
#روابط _خواهر_برادری .
امااان از توجيه و تفسیر هایی که نفس اماره ات میکند.......
.
کمی به دلت نگاه کن...
.
آیا وابسته اش نشده ای؟؟...
منتظر تلفن و پیامک هایش نیستی؟!...
.
این همان گناهی است که ناشیانه انجامش می دهی...
وای به حال اصطلاح برادرت ......
.
از کجا معلوم او هم بخاطرت چقد به گناه افتاده?
به کجا چنین شتابان....
.
میدانستی اگر بدانی و آگاه شوی و با شناخت گناه کنی قعر جهنم جایگاه توست....
.
زیرا......اگر فردی مذهبی باشد
.
این را خوب میداند که خلوت کردن با نامحرم چه پیامکی ، چه تلفنی حرام است....
.
آری....
شیطان قسم خورده است که نفرسوم شود و آنها را هلاک خواهد کرد.....
.
پس بدان با چه کسی خصوصی هایت را عمومی میکنی....
.
کسی که ظاهرش را با ایمان نشان داده است اما بویی از #ایمان نبرده است
.
#مراقب_حیایمان_باشیم
.
#خواهر_برادر_مجازی؟؟؟؟
. . .
#صیغه_خواهر_برادری
.
.
پی‌نوشت:
#از_خودم_شروع_میکنم
این شبکه ها نه محرمیت ایجاد میکنند نه خواهر برادری

#نشـــــر_حداکثری
#فـــــوروارد_با_ذکر_صلوات

🆔:
@shahdanzende
#رفيق بودند
از #برادر هم نزديڪتر
قرار مدارشان را گذاشتہ بودند
يڪے اما زودتر رفت.

رفيق #جامانده يڪ شبِ
بہ قاعده ے ده سال پير شد.

ڪسے چہ داند ڪہ بر حال زار ما چہ بگذرد.
@shahdanzende
📚 #کتابخوانی
📖 #پرواز_در_سحرگاه

این قسمت : برادر

من دو سال و دو روز از محمد کوچکتر بودم. محمد میاومد شیر خشک من رو بر میداشت و میخورد!! از همان بچگی شیطنت داشتیم. کبوترهای سیاه رو میگرفتیم و تو سطل رنگ فرومیکردیم تا سفید بشن! بعد دوباره آزادشون میکردیم. همیشه سعی میکرد هوای من رو داشته باشه. دستم رو میگرفت میبرد مسجد، راهپیمايی و... به زور هم به من قرآن یاد میداد! با نهج البلاغه و صحیفه ي سجادیه مأنوس بود. رساله هم زیاد میخواند. به خواندن آیةالکرسی مداومت داشت. هر وقت که میخواست امتحان بره یک حمد و هفت تا توحید میخواند.
میگفت خیلی کمکم میکنه. اعتقاد خاصی به این اذکار داشت. تو گروه سرود مسجد امام حسن )ع( بودیم. جمعه صبحها که میشد میرفتیم جلسه ي قرآن. بعد از کالس هم بعضی وقتها میرفتیم نماز جمعه، بیشتر اوقات پیراهن یقه آخوندی میپوشید. تسبیح هم دستش بود. مشهد که رفتیم به بابا اصرار کرد و انگشتر هم براش خرید، دیگه ظاهرش کامل شده بود. کوه و استخر هم از طرف مسجد زیاد میرفتیم. اهل مطالعه و کتاب خواندنبود. درسش هم خوب بود. خیلی هم تو زمینهي درسی به من کمک میکرد. مقلّد حضرت آیت الله العظمی بهجت بود. حتی یک بار رفتیم قم دیدار ایشان و آقای بهجت را از نزدیک دیدیم. اوایل که به تکلیف رسیده بود میاومد خونه به ما گیر میداد که تلویزیون نگاه نکنید! چون بعضی صحنه های تحریک کننده داره باعث گناه میشه؟! میگفتم داداش جون سخت نگیر. تلویزیون رو نمیشه نگاه نکرد.موقعی هم که تو خیابون راه میرفت سرش پایین بود. حتی گاهی اوقات همسایه ها اعتراض میکردند میگفتند: چرا محمد اینقدر سر به زیر راه میره! تو محل همه به عنوان یه نیروی بسیجی پرکار میشناختنش. خیلی اهل فعاليت بود. مداحیهای حاج منصور رو خیلی دوست داشت. زیاد گوش میکرد. دفتری داشت که شعر توی اون مینوشت و گاهی وقتها میخواند. صحبت که میکردیم خیلی از شهدا میگفت. بعد به شوخی میگفت: مگه من چی کم دارم که شهید نشم! میگفت: کاش من هم شهید بشم. ما هم دیگه عادت کرده بودیم به این حرفهای محمد. یک بار به یکی از دوستانم گفتم: محمد ما خیلی نورباال میزنه! محمد یه روزی شهید میشه، حاال میبینی!ً تو وجودم کامال این رو حس میکردم که محمد پیش ما نخواهد ماند. بهش میگفتم: داداش شما خیلی زود رشد میکنی. نسبت به سن و سال خودت خیلی جلو هستی! دوستانش میگفتند اگه محمد شهید نمیشد، قطعاً در آینده یکی از سرداران بزرگ سپاه بود! ذهن خلاّق و خوبی داشت خیلی هم پر جنب و جوش بود ...

#برادر
#زندگینامه_خاطرات_شهید_محمد_غفاری
#پرواز_در_سحرگاه

@shahdanzende
خدایا پدران و مادرانی شب تا صبح بیدار بودند و ما•••

از نگرانی و دلــ‌هره آرام نداشتند و ما•••

حتی دعا نڪردیم

ڪشتار دوستانمان عادی شده؟

یا محبت و انسانیت از دلــ‌هایمان رفته،خانواده هایی تا صبح گریستند،فرزندانی صدایشان از فرط زجه زدن گرفته•••

اما

حتی پیام #تسلیت ندادیم

بی تفاوتی به نظر من از هر گناهی بدتر است

شاید آنجا من بودم

تو بودی

#خواهر یا #برادر مان بود

آنان ڪه باید #پاسخگو باشند ،سڪوت ڪردن

ما ڪه باید پیرو باشیم سڪوت ڪردیم

آنــ‌ها ڪه به #خون خفتند فریاد زدند

فریاد خون

به ڪدامین #گناه ڪشتید

#سید_مسافر•••
🍁 #برادر است دیگر...
دلش هوای برادرش را میکند

احیای برادر شهید مدافع حرم
🔰 #رضا_کارگر_برزی
بر سر مزار #برادر_شهیدش

♻️
🍁ای #برادر_عرب
که به دنبال من می گردی
تا #گلوله ات را در #سینه ام بنشانی
در روز قیامت
جای من وتو عوض خواهد شد
آنروز من به دنبال تو خواهم گشت
تانزد #خداوند تو را #شفاعت کنم

#شهید_حاج_علی_محمدی_پور