🔶🔷🔸📝
زیبایی زنان، یک الزام اجتماعی
✍ سیمین کاظمی
📍در حال حاضر
زیبایی به عنوان یک ارزش و شاید مهمترین ارزش زنانه در میان بخش بزرگی از جامعه ما مطرح است و زیبا بودن به شکل یک الزام اجتماعی بر زنان تحمیل می شود. البته توقع زیبا بودن زنان موضوع جدیدی نیست؛ در گذشتا هم،
زیبایی باعث افزایش بها و ارزش زنان به مثابه یک شی تحت مالکیت مردان می شده است. اما این الزام
زیبایی و تبدیل شدن آن به ابزار سنجش ارزش و منزلت اجتماعی زنان، مشخصه جامعه ای است که توانایی ها و دانایی های زنان در آن مجال ظهور ندارد. وقتی در جامعه امروز ما هنوز زنان مجبورند خودشان را با استانداردهای
زیبایی منطبق کنند، نشان دهنده نابرابری جنسیتی و فراهم نبودن عرصه برای بروز توانایی های زنان است.
📍زیبایی و مد در عصر حاضر، یک صنعت بسیار پرسود است که گردش سرمایه عظیمی دارد، و با ابزار تبلیغات زنان را به مصرف کننده کالاهای
زیبایی تبدیل می کند. صنعت
زیبایی و مد با وجهه ای خیرخواهانه به زنان القا می کند که برای منطبق شدن با ارزش های فرهنگی مردسالاری به آنها کمک می کند، تا جذاب و مقبول باشند و به این ترتیب زنان مصرف کننده های عمده ی مواد آرایشی و کالاهای
زیبایی هستند. هر زن برای نزدیک شدن به استانداردهای
زیبایی مجبور است وقت و زمان بگذارد و پول خرج کند و دایماً مشغولیت ذهنی دارد که زشت به نظر نرسد و مصرف کننده دایم محصولات مختلف باشد. الزام
زیبایی و فشار برای زیبا بودن زنان را به مرحله ای می رساند که از جسم و بدن خود تنفر داشته باشند، بنابراین به تکاپو می افتد که در بازار
زیبایی، کالایی پیدا کند که این تنفر از بدن اش را تشفی بدهد، از جراحی ها و مداخلات پزشکی گرفته تا انواع محصولات دارویی و آرایشی. این تکاپو و تلاش برای زیبا شدن در شرایطی است که بعضی از این مداخلات پزشکی و
زیبایی ممکن است تبعات جسمی وخیمی برای فرد به دنبال داشته باشد. تلاش برای زیبا شدن نشان دهنده آن است که زن ابژگی جنسی خودش را پذیرفته و می داند که بدون
زیبایی ممکن است مورد پذیرش اجتماعی قرار نگیرد.
📍زیبایی به عنوان یک الزام اجتماعی، به معنای مشروعیت یافتن تبعیض مبتنی بر
زیبایی علیه زنان است، به طوری که زنانی که زیباتر هستند، ممکن است به امتیازاتی دست یابند که زنانی که زیبا به حساب نمی آیند از آن محروم شوند. واقعیت این است که جامعه یا لااقل بخش قابل توجهی از آن زنان را به آسانی نمی پذیرد و
زیبایی و آرایش و لباس مبنای تبعیض در محل کار یا در دانشگاه و .. است، مثلاً زنان زیبا و لاغر بیشتر از زنان که زیبا به حساب نمی آیند یا چاق هستند، شانس استخدام دارند و ممکن است کارهای شان زودتر انجام شود. حتی در صفات اخلاقی نیز شخص زیبا به احتمال بیشتری شخص اخلاقی و درستکار شناخته می شود و شخص نازیبا به راحتی برچسب کجرو و غیراخلاقی می خورد. همین تبعیض و انتخاب بر اساس
زیبایی و نه سایر صفات و ویژگی ها و تواناییها انگیزه ای است که زنان سعی کنند، در مسابقه زیبا شدن عقب نمانند و تلاش کنند که با استانداردهای
زیبایی منطبق شوند.
📍مقاومت در برابر هنجارها و الزامات جدید
زیبایی به سبب عمومیت آن دشوار شده است. می توان گفت حتی فمینیسم هم در این حوزه شکست خورده است. روزگاری فمینیست های رادیکال موج دوم فمینیسم در غرب به شدت با صنایع مد و
زیبایی و آرایش مخالفت می کردند و آن را به مثابه ترویج ابژگی جنسی زنان محکوم می کردند. اما چون همین مقاومت در برابر شیء شدگی زنان، برای مدافعان سرمایه داری و مردسالاری غیر قابل تحمل بود، کلیشه هایی مثل «فمینیست های زشت و عصبانی» برای مقابله با آراء و اندیشه فمینیستی ساخته شد. نتیجه اش این بود که در موج سوم بخشی از فمینیست ها آرایش و
زیبایی را به عنوان ملزومات زنانگی پذیرفتند و از آن پس مقاومت چندانی در این حوزه صورت نگرفت.
📍در ایران به لحاظ این که زنان حق اختیار بر پوشش ندارند، برخی تمایل دارند آرایش و کوشش برای
زیبایی در میان زنان را به عنوان نوعی مقاومت در برابر فشار و اجبار دولتی تفسیر کنند، اما واقعیت این است که ایران یکی از بزرگترین وارد کننده های محصولات و کالاهای آرایشی در خاورمیانه است و مشکل بتوان مصرف کننده شدن زنان را به نوعی مقاومت تفسیر و تعبیر کرد.
#زیبایی#سرمایه_داری@seyribar •~
🍃🌸🌼🍃~•